دراویش قربانیان نقض حقوق بشر در ایران
چهارشنبه, 1390-06-30 19:39
نسخه قابل چاپ
سراجالدین میردامادی
پس از درگیری میان دراویش شهرستان کوار در استان فارس و نیروهای شبهنظامی بسیج، و در پی آن دستگیری گسترده دراویش این شهرستان و مجروح شدن جمعی از شهروندان و کشته شدن یک تن، مصطفی آزمايش سخنگوی دراويش نعمتاللهی گنابادی در اروپا از سازمانهای بينالمللی مدافع حقوق بشر خواست که به وضعيت وخيم دراویش در ايران رسيدگی کنند.
در گفتوگویی کوتاه با مصطفی آزمایش از او پرسیدهام: درخواست شما از مجامع بینالمللی حقوق بشر برای رسیدگی به وضعیت دراویش در روزهای اخیر دقیقاً چه بوده است و آخرین وضعیت دراویش شهر کوار چیست و چندنفر هنوز در بازداشت هستند؟
مصطفی آزمایش: وضعیت دراویش الان بسیار ناهنجار و غیر انسانی است و فقط اختصاص به دراویش کوار ندارد. بهطور کلی گزارشی که ما به مجامع بینالمللی، به شخصیتهای بینالمللی در ارتباط با حقوق بشر سازمان ملل متحد در ژنو و سازمان عفو بینالملل و دیدهبان حقوق بشر دادهایم، عبارت است از وضعیتی که الان در این لحظه دراویش با آن دست به گریبان هستند و آن عبارت است از این که به دنبال حمله برنامهریزی شدهای که در شهرستان کوار صورت گرفت، با دخالت قوای نظامی و انتظامی و تیراندازی و پرتاب گاز اشکآور، حداقل شش نفر مجروح شدند.
از آن شش نفر یکنفر به نام آقای وحید بنانی، جوان ۲۴ ساله اهل سروستان، متاسفانه در اثر پارگی کامل سرخرگ ران پا به شهادت رسید. سه نفر دیگر که جراحتشان بسیار عمیق بود، در بیمارستان رجایی شیراز بستری شدند که پس از بهبودی نسبی، در نهایت آنها را که با دستبند به تخت بسته بودند، با خود بردند به زندان عادلآباد شیراز و بعد استنکاف میکردند از این که پیکر آن شهید، وحید بنانی را به خانوادهاش برگردانند. آنها خانواده وی را تحت فشار قرار داده بودند که بگویند: او درویش نبوده و بسیجی بوده است. حتیسبیل این درویش را تراشیده بودند که بگویند او بسیجی بوده است. در رابطه با این مطالبی هم که در سایتهای وابسته به خودشان مثل "ندای انقلاب"، "رجانیوز"، "فارس نیوز" و "جوان آنلاین" نوشتند، راجع به این که آیا او بسیجی بوده یا درویش بوده تشکیک کردند، ولی در این که به او گلوله جنگی خورده، تشکیک نکردند.
از طرف دیگر همزمان با ضربهای که به دراویش بهطور وسیع در کوار و در سروستان وارد کردند، دست به یک دستگیری گسترده در این دو شهرستان زدند. ابتدا گفتند وکلای دراویش، برای رسیدگی به وضعیت کسانی که دستگیر شدهاند، به آنجا بیایند. وقتی وکلا به آنجا رفتند، خود وکلا را نیز بازداشت کردند. ازجمله آقای افشین کرمپور، امید بهروزی و امیر اسلامی را در همان ناحیه، وقتی آنها به بخش دادگستری شهرستان کوار برای رسیدگی به امور دستگیرشدگان رجوع کردند، بازداشت کردند و به بازداشتگاه اداره اطلاعات و بعد به زندان عادلآباد و در نهایت به زندان اوین تهران بند ۲۰۹ فرستادند.
مصطفی آزمایش
در تهران نیز همزمان همین اتفاقها در روز جمعه ۱۱ شهریور افتاد. روز ۱۳ شهریور نیز ساعت یک نیمه شب به دفتر "مجذوبان نور"، پایگاه خبری دراویش در داخل کشور یورش بردند و تمام کسانی را که آنجا بودند دستگیر کردند. سپس به منزل آقایان نصرت طبسی و علی معظمی رفتند و آنها را در منازلشان ساعت پنج صبح دستگیر کردند.
در سفری که به ژنو داشتید، آیا توانستند مقامات شورای حقوق بشر سازمان ملل یا فرستاده ویژه حقوق بشر، آقای احمد شهید را را ملاقات کنید؟ در این سفر چه تقاضایی از مقامات عالی سازمان ملل داشتید؟
ما در ملاقاتی که با مقامات مختلف داشتیم (که بازهم این ملاقاتها ادامه دارد و سفرها و ملاقاتهای دیگری هم در پیش است)، گزارش جامع و دقیقی به آنها ارائه دادیم. ما این مطلعان و مقامات را با شاهدان عینی در ارتباط قرار میدهیم. یعنی کسانی که در داخل کشور شاهد این اتفاقها بودهاند و حاضر به دادن شهادت هستند؛ کسانی که اکنون در گوشه و کنار ایران مخفی و تحت تعقیب و در خطر دستگیریاند. چون آنچه برای مقامات سازمان ملل و بهطور کلی مجامع حامی حقوق بشر در جهان اهمیت دارد، برقرارشدن ارتباط با شاهدان عینی است و نظر به این که دولت جمهوری اسلامی تاکنون مانع شده است که گزارشگر ویژه سازمان ملل آقای دکتر احمد شهید به ایران برود، به همین دلیل مهم این است که ایشان در جای خودشان، در ژنو، بتوانند با شاهدان عینی از طریق تلفن یا به هر ترتیب دیگری در ارتباط قرار گیرند. از این ملاقاتهایی که ما داشتیم، من میتوانم برخیشان را بیان کنم، اما چون برخیشان هنوز ادامه دارد، به موقعش انشاالله بیان خواهد شد.
آیا دراویش در شهرهای دیگر ایران نیز مشکلاتی دارند؟ آیا درگیریهایی با حکومت وجود دارد؟ آیا برای انجام فرایض دینیشان آزادی یا مشکلاتی دارند؟
بهطور کلی به دنبال موضعگیری شخص رهبر نظام که در سفر به قم گفته بود ما علیه فرقههای ضاله و بهاییت و وهابیت و مسیحیت خانگی مبارزه قاطع میکنیم و آنها را از میان میبریم، برنامهای بسیار گسترده و سازماندهی شده در سراسر کشور به راه افتاده است که از طریق صدا و سیما تغذیه میشود. یعنی در صدا و سیما برنامهای درست کردهاند که از شبکه سه بهطور مفصل و بهطور مرتب پخش میشود، به نام "آرماگدون چهار". در این برنامه گروههای شیطانپرست را معرفی میکنند که در زمره این گروههای شیطانپرست همین سلسله نعمتاللهی گناآبادی را نیز قرار دادهاند و عکس بزرگانشان را بهطور مرتب نشان میدهند و آنها را به محافل مرموز بینالمللی مربوط میکنند و اتهاماتی از این قبیل به آنها میزنند.
علاوه براین جریانی نیز به راه انداختهاند به نام "نسیم مشاوره معنوی" که در خلال آن در مبارزه با به اصطلاح خودشان "عرفان نوظهور"، طلاب جوانی که ذهنشان را برای تبلیغ آماده کردهاند، در متروها میز میگذارند و با مردم و عابرین گفتوگو میکنند تا مثلاً آنها را مغزشویی کنند علیه تصوف و عرفان اسلامی، به عنوان این که اینها "عرفان نوظهور" است. علاوه براین در بعضی جاها ملاهایی هستند مثل همین شهبازی که به کوار فرستاده بودند. اینها طلبهـ بسیجیاند و نیروهای بسیج را جمع و سازماندهی میکنند تا به مجالس هفتگی دراویش حمله کنند.
در کوار بعد از این که این درگیری بهوجود آمد، در برابر آن دو منزلی که شبهای جمعه و شبهای دوشنبه دراویش جمع میشدند، دوربین مداربسته گذاشتند و تمام کسانی را که به آن مجالس میرفتند شناسایی و بعد آنها را به اداره اطلاعات احضار کردند. همچنین صاحب خانههایی که این مجالس هر هفته در آنها تشکیل میشود را نیز بازداشت کردهاند و الان آنها هم زندانی هستند. این فشارها بهطور مرتب در شهرهای دیگر هم وارد میشود. در کیش، در اصفهان، در شیراز، در سروستان و در جاهای مختلف.
دیروز در تهران میخواستند برای این شهید آقای وحید بنانی مجلس هفت بگیرند، اما اداره اطلاعات به آن مسجدی که قرار بود این مراسم در آن برگزار شود، اجازه نداد که در مسجد را در آن ساعت باز کنند و دراویشی که رفته بودند، پشت در مانده بودند و به این دلیل آقای دکتر نورعلی تابنده، قطب جلیلالقدر سلسلهی گنابادی بیانیهای در این زمینه صادر کردند و از این مسئله اظهار تأسف کردند. به همین دلیل این فشار در سراسر ایران وجود دارد و بسیار شدت پیدا کرده است.
آقای میردامادی، نویسنده و هم میهن گرامی
درویش مانند استاد و میدان واژه ای ایرانی است و جمع آن درویشان است، همچنان که اساتید و میدادین درست نیستند و باید گفت استادان و میدانها. ناگفته نماند که من بسیار کم دیدم از ( بگفته شیخ محمدیزدی ) قلم بدستان که گوش به این یاداوری ها و درخواستها بدهند؛ اگر نیاشوبند و پاسخ را با بدو بیراه ندهند! برخی هم براشفتند که اکنون کشور دارد از دست میرود ولی شما دراین اندیشه ای که واژگان و نوشتار درست باشد و ...! گویی تنها از یک نقطه به کشور آسیب میزنند و به زبان و فرهنگ ما کارندارند یا دارند به آن خدمت میکنند! گویی تنها باید از دیدگاه سیاسی دربرابر این حکومت ضدایرانی و ضدانسانی دفاع کرد و از دیدگاه فرهنگ و زبان کاری نداشت تا هرچه میخواهند بکنند و ما هم باید پیرو سیاستهای ضد فرهنگی «نظام مقدس » باشیم! در همین سایت هم چند بار این نکته ها را یاداوری کردم، ولی کسی نپذیرفت و مانند «صدا و سیما« رفتار میکنند! دوستدار : بابک ( از تهران )
بابک جان!
نویسنده باید باور داشته باشد به فرهنگ ایرانی و زبان ایرانی!
شما از نویسنده ای که از زبان خود آگاهی کافی ندارد و حتا دل در گرو زبان بیگانه دارد چه انتظاری دارید؟
به آقای نویسنده پیشنهاد میکنم این مقاله رو بخونند
http://persianlanguage.ir/articles/received_articles/920
1 ـ به آن که قربانی نیست، سلام ما را برسانید!
2 ـ بر دراویش و اساتید، ادیان و ارامنه را هم بجای دینها و ارمنیان بیفزایید!
هر جا و هر چیز را که می بینید ویرانِ ویران است! تازه میخواهند مدیریت جهان را هم در دست بگیرند! یعنی بقیه جهان را هم مانند ایران کنند! برای نمونه رسانه های کشورهای اروپایی و امریکای شمالی را هم میخواهند مانند رسانه های جمهوری اسلامی «اصلاح» کنند! اقتصاد آن کشورها را هم میخواهند مانند اقتصاد جمهوری اسلامی ایران «اصلاح» کنند! قانون و دستگاه قضایی آن کشورها را هم میخواهند مانند قوه قضائیه جمهوری اسلامی ایران «اصلاح» کنند( یعنی درآن قضای حاجت کنند !)! و .... همچنان همه چیز دیگر را از امنیت و هنر و فرهنگ و دانشگاه ها و ترابری و رفت و آمد و سیاست خارجی و انتخابات و .... حقوق شهروندی و ... هرچیز دیگر را ! تهران شهروند ( درجه سه )
ارسال کردن دیدگاه جدید