در برابر حمله به نیروهای کرد سکوت نکنیم
در دو هفته گذشته، نیروهای نظامی ایران حضور گستردهای در منطقه مرزی ایران و عراق در منطقه کردستان، داشتهاند و از طریق توپخانه منطقه کردستان عراق را زیر آتش گرفتهاند. ما از یک طرف با سکوت دولت عراق مواجهیم و از سوی دیگر با سکوت جامعهی جهانی. بهنظر شما دلیل این سکوت چیست؟
رویا طلوعی: در ارتباط با سکوت دولت عراق، یادم میآید وقتی بازداشت شده بودم، بازجویم یکبار به من گفت: «دلتان به آمریکا خوش است؟ آمریکا عراق را تصرف کرد و پول خرج کرد برای ما.» متأسفانه مصادیقی از این صحبت را گاهی میتوان دید. مثلاً در انتخابات اخیرعراق، ایاد علاوی، رأی بیشتری آورد و انتخاب شد، اما در نهایت پس از ۹ ماه تعلل، نوری المالکی، با همکاری ایران توانست دولت تشکیل بدهد اگرچه برنده انتخابات نبود.
ایران به هرنحوی در مسائل عراق دستاندازی میکند و فکر میکند با توجه به اینکه نیروهای آمریکایی بهزودی از عراق خارج خواهند شد، فرصت مناسبی پیش آمده است برای اینکه منطقه را کاملاً در تسلط خودشان دربیاورند.
یادتان باشد پیش از این حمله علیه نیروهای پژاک، حملهای هم به قرارگاه اشرف در خاک عراق صورت گرفت. الان این بحث مطرح است که مجاهدین قرار است شهر اشرف را تخلیه کنند و از عراق خارج شوند. من فکر میکنم برنامه ایران این است که در کل عراق را از هر نیروی اپوزیسیون علیه خودش پاکسازی کند و به عنوان یک قدرت مسلط در آنجا مطرح باشد.
در این ارتباط، نیروی پژاک در میان نیروهای کرد، بزرگترین دشمن ایران محسوب میشود و در عین حال، مسئله فقط نیروهای پژاک نیستند. نگرانی ما فعالان حقوق بشر از این است که در این میان عده زیادی غیر نظامی آواره و قربانی میشوند و این خیلی دردناک است.
چرا جامعه جهانی راجع به این موضوع سکوت کرده است؟
این حمله در طی چندروز اخیر صورت گرفته و هنوز تازه است. در ارتباط با جوامع غربی هم معمولاً باید نوعی حساسیت رسانهای ایجاد بشود تا آنها توجه کنند. فکر میکنم مسائل دیگری برایشان مهمتر است. در اینگونه موارد متاسفانه وقتی سطح کشتارها بالا میرود یا فاجعه خیلی عمده میشود، یواش یواش افکار حساس میشود.
البته مقالاتی در واشنگتن تایمز، واشنگتن پست و ... نوشته شده است، ولی من با چنین مقالاتی مشکل دارم، چون فکر میکنم یکسویه نوشته میشوند و نظر کردها در آن منعکس نمیشود.
نقش خودتان به عنوان فعال حقوق بشر و دیگران را در این زمینه چگونه میبینید؟ به این اشاره کردید که مدافعان حقوق بشر باید فعالتر بشوند. چرا این فعالیتها انجام نمیشود و هربار اتفاقی در کردستان عراق، ترکیه و یا ایران میافتد، هم در جامعه ایران، بین روشنفکران ایرانی و فعالان حقوق بشر ایران و هم در جاهای دیگر، با نوعی سکوت مواجه هستیم؟
البته سکوت کامل نبوده است و حداقل در این مورد اخیر، بلافاصله یک روز بعد از اتفاقی که افتاد، حدود ۶۰ تن از زنان کردستان بیانیهای تهیه و جنگ را محکوم کردیم. این بیانیه در «گویانیوز» منتشر شده است و شمار زیادی از آقایان هم به عنوان پشتیبان و حامی، بیانیه ما را امضا کردهاند.
رویا طلوعی: ما مخالف جنگ هستیم و معتقدیم که ملت کرد هیچوقت خواهان جنگ نبوده است. ما خواهان آن هستیم که حقوقمان، آنچه حقوق انسانیمان است، اعاده بشود و معتقدیم که جنگ یاریدهنده نیست.
ما مخالف جنگ هستیم و معتقدیم که ملت کرد هیچوقت خواهان جنگ نبوده است. ما خواهان آن هستیم که حقوقمان، آنچه حقوق انسانیمان است، اعاده بشود و معتقدیم که جنگ یاریدهنده نیست.
ما حتی در بیانیهمان اشاره کردهایم که الان در کردستان ترکیه، خودمختاری دمکراتیک اعلام شده است و بانویی مانند لیلا زانا و دیگر پارلمانتاریستهای شجاعشان دوباره به پارلمان برگشتهاند. آنها برای رسیدن به حقوقشان راههای دمکراتیک را امتحان میکنند. کردستان عراق هم یک منطقه فدرال است.
با همه مشکلات و کاستیها، بههرحال کردها خودشان دارند منطقه را اداره میکنند و کردهای سوریه هم همراه با ملت سوریه، برای سرنگونی رژیم سوریه و مسلماً دستیابی به حقوقشان در آینده، بهپا خواستهاند.
در چنین شرایطی، متاسفانه میبینیم که ایران برمیگردد به یک روش ارتجاعی و شروع میکند به آتشافروزی و جنگ در منطقه. ما چنین روشی را به هیچ عنوان قبول نداریم. نه اعدام فرزندانمان و نه جنگافروزیها، به هیچوجه به مسئله کرد، نه تنها کمک نمیکند، نهتنها سرکوبش نمیکند، بلکه آتش خشم او را شعلهورتر، راهحلها را مشکلتر و کینهها را بیشتر میکند.
وقتی جنگ است، از طرفی فرزندان ما کشته میشوند و از طرف دیگر نیروهای ایران. خب نیروهای ایران هم متعلق به همین ملتاند. سربازهایی که به این منطقه فرستاده میشوند و ناچارند به دستور جمهوری اسلامی در آنجا بجنگند، جانشان را از دست میدهند و اینها همه باعث کینه و نفرت میشود. در حالیکه نباید اینطور باشد. حقوق اصلی یک ملت باید به رسمیت شناخته شود.
واکنشهایی که به این موضوع نشان داده میشود، گستردگی بسیار کمی دارد. حتی اگر به شبکههای اجتماعی اینترنتی و یا سایتهای مختلف نگاه کنید، به صورت خیلی گذرا به این موضوع پرداختهاند. فکر نمیکنید بسیاری از فعالان حقوق بشر نمیدانند چه موضعی در قبال کردستان بگیرند؟
اتفاقاً شما به یک درد تاریخی اشاره کردید. یعنی دست روی یک نکته دردناک گذاشتید! متأسفانه حداقل ۳۳ سال است که یک سوءتفاهم عمیق (که به رژیم پهلوی نیز برمیگردد) بین کردها و سایر ایرانیان وجود دارد.
کردها گلهمندند از اینکه در تمام طول مبارزاتشان تنها گذاشته شدهاند، حمایت نمیشوند و نادیده گرفته میشوند. مثلاً اعتصاب غذای اخیر و موارد دیگر با سکوت مواجه میشود.
از طرف دیگر، بقیه هموطنانمان هم سوءتفاهمها و شکها و گمانهای نادرست نسبت به کردها دارند. در طول این ۳۳ سال، کل تریبونها در اختیار حاکمیت بوده و هرجور که دلش خواسته القاء کرده و هرجور که دلاش خواسته، مغزها را شستوشو داده است.
زدودن این سوءتفاهمها واقعاً زمان میخواهد و اینکه طرفین بتوانند با هم گفتوگو و تبادل نظر داشته باشند. این خیلی مهم است که فعالان حقوق بشر واقعاً به حقوق بشر فکر کنند و بشر برایشان درجهبندی نشود و مثلاً به محض اینکه به کردها رسید، بگویند چون حاکمیت سالها به ما گفته که اینها تجزیهطلباند، جنایتکارند و ... بنابراین، شامل آنها نمیشود. این دید خیلی غلط است. ما باید همه به آنچه در ایران برای هر ایرانی و هر نوع ملیتی در ایران دارد اتفاق میافتد، حساس باشیم. من فکر میکنم رفع این سوءتفاهمها کار زمانبری است.
از طرف دیگر، حرکاتی دارد انجام میشود. بعضیها کردها را نادیده میگرفتند یا سوءتفاهمهای عمیقی با کردها دارند و هیچجوری دلشان نسبت به آنها پاک نمیشود و عدهای هم فقط از یک کانال خاص و با یک حالت دین خاص به کردها نگاه میکنند و بازهم واقعیت همه کردها را نمیبینند.
همه اینها اشکال دارد و راجع به این چیزها باید واقعاً کار شود. لازم است بین فعالان تفاهم ایجاد شود و در مورد این مسائل بحث و گفتوگو صورت بگیرد.
چه قدمهایی تاکنون برداشته شده است برای اینکه ابهامزدایی شود و سوءتفاهمها کمتر بشود؟
میتوانم بگویم که در دنیای مجازی قدمهایی برداشته شده است. در دنیای واقعی سانسور و فشارها بسیار زیادتر است و امکان تبادل کمتر است، اما در دنیای مجازی مقالاتی نوشته و گفتوگوهایی بین طرفین ایجاد میشود. هرچند کم است و اثرگذاری لازم را هنوز ندارد.
در دنیای واقعی هم تا زمانی که دوره اصلاحات بود و فضا کمی بازتر بود، با همه نقدهایی که به آن دوره وارد است، امکان تبادل و ارتباطات بین کنشگران مختلف اجتماعی باز فراهمتر بود.
وضعیت اطلاعرسانی از منطقه کردستان را چگونه میبینید؟
تا زمانی که «سازمان حقوق بشر کردستان» فعال بود، به عنوان یک نهاد کاملاً قابل اعتماد شناخته شده بود و به گستردگی میتوانست مسائل آنجا را انعکاس بدهد و در دورهای بسیار شکوفا عمل کرد. متأسفانه با بازداشت یکی از رهبران مدنی کردستان، آقای محمد صدیق کبودوند، فعالیتهای این سازمان هم بنا به دلایلی، رو به افول گذاشت.
در حال حاضر هم بعضی گروههای مختلف یا بعضی از افراد، سعی میکنند مسائل منطقه را انعکاس بدهند، اما مسئله این است که آنچه از این کانالها پخش میشود، حتماً در سایتهای فارسی زبان مورد توجه قرار نمیگیرد و به آن گستردگی انعکاس داده نمیشود. نوعی سانسور و نادیده گرفتن را هم گاهی از این طرف میبینیم.
البته من همه را متهم نمیکنم. مثلاً خود من سایتهای مشخصی را انتخاب کردهام و در آنها قلم میزنم.
نقش خبرنگاری یا گزارشگری شهروندی را در کردستان چگونه میبینید؟ در ابتدای گفتوگو، به حمله به اردوگاه اشرف اشاره کردید. در این مورد، هنوز چند ساعتی از حمله نیروهای عراقی به اردوگاه اشرف نگذشته بود که کلی فیلم راجع به آن پخش شد. ولی روزانه اتفاقهای خیلی زیادی بهطور روزمره در کردستان میافتد، اما فیلم، تصویر و یا خبری از آن منطقه پخش نمیشود.
میتواند این مورد هم باشد. من قبول دارم که «هر شهروندی یک رسانه»، هنوز در آنجا کاملاً جا نیافتاده است. در عین حال، این نکته هم را در نظر بگیریم که اینترنتی که در شهرهای کردستان برقرار است، همان اینترنت پرسرعت و مناسب تهران لزوماً نیست.
نکته دیگری هست که در آخر گفتوگو بخواهید به آن اشاره کنید؟
من فقط درخواستم این است که در مورد حمله اخیری که به نیروهای اپوزیسیون کرد ایرانی میشود، سکوت نکنیم. به نظر من، هیچ ایرانیای نباید در این مورد سکوت کند و چسباندن مارک تروریست به فرزندان مبارز ما، کار بسیار اشتباهی است. رژیمی که خودش سرچشمه تروریسم و حامی مالی آن است، از این القاب استفاده میکند، برای حقطلبی ما.
من اصلاً راجع به سران احزاب و گروهها صحبت نمیکنم، من به افرادی کار دارم که خالصانه جانشان را کف دستشان گذاشتهاند و هیچ راه دیگری برای مبارزه نداشتند. در داخل، همه فضاها بسته شده و این افراد جانشان را کف دست گذاشتهاند و خالصانه درخواست احقاق حقوق ملیشان را دارند. این بچهها انسانهای پاکی هستند، آنها تروریست نیستند.
ما نباید پیرو سوءتفاهمهای دستهبندیها و منافع حزبی باشیم که حکومت تلقین میکند. باید درک کنیم که ...
درواقع ما باید در دستهبندیها و منافع حزبی و گروهی، یا سوءتفاهمهای حکومتی نیفتیم و درک کنیم که فرزندان مبارز ما واقعاً احتیاج به کمک دارند. آنها را بفهمیم و ببینیم چه میخواهند. این دخترهایی که الان به قندیل رفتهاند و در آنجا دارند مبارزه میکنند، دخترانی هستند مانند ما و شما و یا فرزندان ما. اینها هیچکدام نه تروریست بودهاند و نه تروریست به دنیا آمدهاند، لطفاَ آنها را نادیده نگیرید، ببینید چه میگویند و چه میخواهند.
شما راجع به جوانهایی مانند ما صحبت میکنید که اسلحه به دست گرفتهاند و وارد یک مبارزه شدهاند. آنها برای من- یک جوان ایرانی که در پایتخت ایران بزرگ شدهام- کاملاً غیر محسوس و دور هستند. چه راهکارهایی را فعالان حقوق بشر و فعالان کرد در کردستان در نظر دارند که این فاصله را بین یک جوان ایرانی- که میخواهد بدون خشونت تغییری در جامعه ایجاد کند- با جوان کردی- که در کوهستانها اسلحه به دست گرفته است - کم کند؟
البته من از طرف همه فعالان اجتماعی نمیتوانم حرف بزنم و آنچه را که به نظر خودم میرسد، مطرح میکنم. ولی این مسئله را در نظر بگیرید که شرایط زندگی در پایتخت و شهرهای دیگر با شرایط زندگی در کردستان محروم، زمین تا آسمان متفاوت است.
البته هرکدام از گروهها و احزاب کردی برای خودشان تلویزیونهای ماهوارهای دارند و برنامههایی پخش میکنند که اگر هموطنان ما مایل باشند، میتوانند به آنها دسترسی داشته باشند و این برنامهها را نگاه کنند و با آنها آشنا شوند.
این بخش سیاسی مسئله است. از دید حقوق بشری، ما فعالان حقوق بشر فقط از راه ارتباطگیری با بقیه فعالین حقوق بشر و قلم زدن و تبادل فکر است که میتوانیم این فاصلهها را کمتر کنیم. در حال حاضر، چیزی بیش از این به نظر من نمیرسد، جز اضافه کردن این ارتباطات و همدیگر را فهمیدن.
شما تجزیه طلبید همین و بس
منم تا اخریت قطره خونم برای حفظ وطنم ایستاده ام
من شیعه ام و فارس زبان. ولی کسی را که منکر حقوق کردها بشود آن هم به عنوان شهروند درجه یک ایرانی نه مسلمان می دانم و نه ایرانی. ....به امید آن روزی که کردها سرور ایران باشند نه آنکه شهروند درجه سوم. البته در نظام ولایت وقیح هیچ امیدی به احقاق حق کردها و دیگر اهل سنت مانند بلوچها نیست
زنده باد رادیو زمانه که همیشه صادقانه و بدون جانب داری از گروهی خاص اخبار را پوشش میدهد و به هر گروهی اجازه ابراز عقاید را میدهد ای کاش بقیه از رادیو زمانه بیاموزند.
متاسفانه در ایران فعالان حقوق بشر اندکند و آنان که چنین ادعایی را دارند بیشتر فعالان حقوق همسانان )همدینان، هموطنان، همفکران( هستند.
آنچه خبرنگار میپرسد در جهت محکوم کردن قربانی است. چرا کردها (یا هر گروه اقلیتی) فاصلهشان را با اکثریت جاهل (جاهل به موضوع) کم نمیکنند.
آنچه برای فعالان حقوق بشر باید مهم باشد، درک این حقیقت ساده است که قربانی (صرفنظر از میزان آگاهی، روشنگری یا ارتباط و توجیه دیگران) حقوقی پایهای دارد. اگر قربانی قدرت تغییر نظر متجاوزان را داشت که قربانی نمیشد.
متاسفانه اندک فعالان واقعی هم بیشتر مشغول توجیه دیگران و جلب همدلی هستند تا دفاع از قربانی. فعال حقوق بشری "موضع' در قبال انسانها میگیرند نه منطقه. سوء تفاهمی هم نسبت به دیگراندیشان ندارند تا کم یا زیاد شود، خاصه که یکی از خواستههای قربانی حفظ هویت خویش (فاصله از دیگران) باشد. بهایی نمیتواند فاصله خود را با مسلمان کم کند. این فاصله و تمایز هویت اوست. زنان نمیتوانند "سوء تفاهم" مردسالاران را کم کنند. آنچه دیگری به غلط میاندیشد را قربانی نباید توضیح و توجیه کند. وظیفه فعالان حقوق بشر دفاع از حقوق انسانهاست، چه همسان و چه ناهمسان. قربانی وظیفهای در خصوص روشنگری فعالان ندارد!
علت سکوتها در تبانی بین حکومتهاست واینکه ایران چنان قدرتی برای ایجاد اشوب دارد که همه ازش می ترسن حتی امریکا و حکومت مرکزی عراق و اقلیم کوردستان بنظر من هیچ کشوری سیاستش به مانند ایران نیست در گول زدن سایر حکومتها
خانم دکتر طلوعی عزیز
من در این مورد با شما موافقم که جمهوری اسلامی در کنار عربستان وسوریه از جنایتکار ترین حکومت های منطقه است وبایستی جای خود را به حکومتی ازاد بدهد تا همه مردم ایران از جمله اهالی کردستان به حقوق خود دست یابند ,اما این غیر منطقی است نیروهای مسلح مورد حمایت کشوری خارجی به مرزهای ما تجاوز کنند و ارتش بی طرف بنشیند تا به قول شما "ملت کرد" که گفتمان جدیدی پس از حمله امریکا به عراق است به اهداف خود برسد ,من به عنوان یک ایرانی آذری تبار دموکراسی را به قیمت تجزیه ایران نمی خواهم ,بعضی نوشته جات و گفتارها ایرنیان را به اپوزیسیون بد بین و جکومت ارتجاعی آخوندی را تقویت می کند.
خانم رویا طلوعی، ظاهرأ بازجوی شما از خیلی از تحلیل گران سیاسی در خارج از کشور آگاه تر
و داناتر بوده جای شکر دارد، به قول معرف دشمن دانا به از دوست نادان می باشد.
اگر آمریکا می تواند از آن طرف دنیا بیاید و با دروغ و شایعه به کشور عراق تجاوز کند و مردم عادی
را به خاک و خون بکشد در حالی که عامل و حامی صدام در یک جنایت ۸ ساله بر علیه ملت ایران
می باشد چرا ایران از نفوذ و حق خود بهره برداری صحیح نکند ، ظاهرأ شما حافظه تاریخی ندارید
و یا به مسائلی که در حال اتفاق است یک طرفه قضاوت می کنید.
چرا جوامع جهانی در خصوص دخالت بی جای آمریکا که تجاوز غیر قانونی است و باعث عدم ثبات
در منطقه است دخالت نمی کند.
در مورد مجاهدین خلق هر چند ایرانی هستند فراموش نکنید که با حمایت صدام باعث کشته شدن
هزاران ایرانی شدند ، ظاهرأ غزیزانی که جان خودشان را در جنگ ۸ ساله با عراق از دست دادنند
فرزند شما نبودنند؟
وقتی جنگ است فرزندان شما کشته نمیشونند بلکه فرزندان ملت ایران کشته میشود.
فرمایش شما درست است که جنگ تنفر را بیشتر می کند ولیکن چرا شما و صدها حامیان حقوق
بشر بر علیه آمریکا، انگلیس و فرانسه که تا این تاریخ صدها هزار زن و کودکان عراقی و افغانی و
پاکستانی و ایرانی را ناحقانه به قتل رسانده اند فعالیت نمی کنید.
بدون شک جنگ نتیجه ای جز تخریب ندارد چه عامل آن ایران باشد چه آمریکا، انگلیس، فرانسه و پژاک.
با تشکر و آرزوی موفقیت
.... ملت کرد ایرانی است و همه کردهای جدا شده از وطن باید اعلام کنند که ایرانی هستند و سپس درخواست فدرالیسم را بیان نمایند.اینکه اکثریت ایرانیان برادران و خواهران کرد خود را احترام کرده و انان را هموطن خود میدانند،بر هیچکس پوشیده نیست.متاسفانه مشتی وطن فروش و مشتی فریب خورده با افکار و شعار های چپی قرن گذشته این واقعیت که کردها ،فارسها ،بلوچ ها،اذریها و دیگر قومهای ایرانی یک ملتند را زیر سئوال برده و اب بر اسیاب دشمنان مردم ایران می ریزد.
٢ -.....که تمام احزاب و گروههای ایرانی و مدافع آزادی،مشی مسلحانه را مردود شناخته و انرا محکوم میکنند.با توجه به این حقیقت باز هم از گروهها و احزاب ایرانی توقع کمک دارد.بد تر اینکه از سیاسیون و معترضین اجتماعی میخواهد که تروریستها را تروریست ننامند چون ج.ا. از این واقعیت به نفع خود استفاده میکند.
خانم محترم شرایط سیاسی در کره زمین تغییر کرده و آگاهی مردم روز به روز افزایش می یابد.لذا فرقی نمی کند که تروریست مسلمان شیعی مجاهد،مسلمان سنی القاعده،پژاک امریکائی با تفکر چپی و یا سلطنت طلب، بهائی، یهودی و مسحی باشد.تروریزم محکوم است و روش اصولی مبارزه فقط روش مسالمت امیز است و هر گروهی با هر تفکری که در مسیر مبارزه مسالمت امیز قرار گرفت،میتوان انرا یک گروه سیاسی مدرن شناخت و بدین سان، زیر چتر حقوق بشر و ازادی از او حمایت کرد.ضمنا چرا شما مبارزه مسلحانه را حق خود می دانید و حتی حق دفاع را از مخالف خود سلب می کنید؟مگر در دفترچه حقوق بشری شما نوشته نشده است که همه ازادند که انگونه که می فهمند و میخواهند بیاندیشند،پس چرا به حقوق پاسداران،اخوندها و حزب الهی ها احترام نمی گذارید؟مگر غیر از این است که انان هم با تفکرات چپی و لائیک شما مخالفند و انرا به صلاح مردم نمی دانند و جمهوری دمکراتیک خلقی را مردود می شناسند و حکومت دینی را پزیرفته اند؟
سلام
ضمن عرض خسته نباشید متأسفانه ...اصلاً فرض بحث که معادل گرفتن پژاک با همه کردها بود از اساس دچار خدشه هست، که البته به نظر میاد خانم طلوعی مدافع پژاک هستند
متاسفانه گروه پژاک با تند روی و بعضی حملات کور که باعث کشته شدن سربازان بی گناه زیادی شد و شیوه تقریبا خشنی که دارند بهانه به رژیم داده اند که فشار بر مردم کردستان را بیشتر کند و خیلی از اعدامهای چند ساله اخیر به اسم ارتباط با گروه پژاک بوده است. اما این دلیلی نیست که بخواهیم ظلمی که به کردها می رود را انکار کنیم. بیکاری و فقر در مناطق کرد نشین بیداد می کند. ایلام، کرمانشاه، کردستان.
فراموش نکنیم که ایران فقط تهران یا اصفهان نیست اگر سنگ ایران بزرگ و برادران کرد و بلوچ را بعضی از به اصطلاح هموطنان به سینه می زنند و با تجزیه طلبی مخالفند آیا عملا چه در زمان پهلوی و چه بعد از انقلاب این به اصطلاح ایرانیان حاشیه نشین از حقوق برابری با اصفهانی ها، مشهدی ها، تهرانی ها، تبریزی ها و شمالی ها برخوردار بوده اند. وقتی که که درآمد نفت تنها برای مناطق خاصی هزینه می شود و کردها و بلوچها و سایر اقلیتها روز به روز فقیر تر می شوند باید هم انتظار تجزیه طلبی داشته باشیم. این حق هر قومی است که از امکانات موجو د استفاده کند
متاسفانه همیشه این حق اقلیتها در ایران با چماق تجزیه طلبی سرکوب شده است. اما آینده روشن است بعد از عراق نوبت سوریه است و بعد ترکیه و ....
بسیار به نکات خوبی اشاره کردید خانم طلوعی...مردم ما باید یاد بگیرند در چارچوب دمکراسی رفتار کنند حتی حق تعیین سرنوشت ملت کرد را هم ما در چهارچوب دمکراسی میخواهیم...اگر مردم کرد بخواهند از ایران جدا شوند این حق طبیعی و قانونی آنهاست اما فعلا که این را نخواستهاند...گمان کنم همین نظراتی که زیر مصاحبه شما داده شدهاند مبین همین مسئلهای هستند که شما به خوبی به آن اشاره کردید و آن اینکه تصویری که از کردها ارائه دادهاند به حدی در میان افکار عمومی نفوذ کرده است که حتی جوانان صاحب قلم و فکر غیر کرد را هم مبتلا کرده است...به امید موفقیت.
واضحن که تمام مردمان کرد، پژاکی نیستند....
ادبياتي مانند خانم طلوعي كه در آن يك قوم ايراني را "ملت كرد" مي داند، ادبيات ايران دوستانه و هوادار كرد نيست. حقوق بشر براي كساني كه با اسلحه سخن مي گويند چه محلي از اعراب دارد؟ اين حقوق را براي طرف ديگر اين درگيري كه امروز پيكرشان به خاك سپرده شد، قائل هستيد؟ هر حكومتي حق برخورد شديد با اقدامات مسلحانه و ضد امنيت ملي را دارد حال چه اين حكومت مشروع باشد و چه غير مشروع به هر حال نظام حاكم جمهوري اسلامي با رويكردي اقتدارگرايانه است. خانم طلوعي گرامي درست است كه در زندان به شما تجاوز شد و مورد شكنجه واقع شديد(به گفته خودتان در گفتگويي پس از خروج از ايران) در ولي اين نفرت نسبت به حكومت جمهوري اسلامي دليل آن نمي شود كه پا بر روي حقايق گذاشته و به نوعي تجزيه طلبي و اقدامات مسلحانه پژاك را -كه به نوعي دشمن مردم كرد است- هواداري كنيد. .....
ممنون از شما و رویای عزیز
خطاب به دوستی که گفته (شما تجزیه طلبید همین و بس
منم تا اخریت قطره خونم برای حفظ وطنم ایستاده ام
ارسال شده توسط رضا در تاریخ جمعه, 04/31/1390 - 00:48.)
دوست من ما با چه زبانی به شما عرض کنیم که تجزیه طلب نیستیم، و این ناشی از واقعیت مبارزاتی ماست نه ترس از قاطعیت شما برای حفظ یک وطن خیالی که بر اساس ایدئولوژی رضاخانیسم و خمینیسم تعریف شده. و این را هم بدانید هروقت اراده کنیم از ایران جدا خواهیم شد و لی در حال حاضر جدایی را مصلحت نمیدانیم ولی در هر شرایط معتقد به برابری و برادری انسانها بوده و هستیم.
این گروه صلح طلب و حقوق بشری و خیلی ناز بالاخره مسلح هست یا نیست؟ لازم نیست مثل هزار و یک شب قصه به هم ببافید ما اگر با سپاه مخالفیم به خاطر سرکوب و کشتار جوانان بی گناه و بدون سلاحی است که برای تظاهرات مسالمت آمیز به خیابانها آمده بودند و گرنه این حق برای نیروهای نظامی هر کشوری پذیرفته شده است که با گروههایی مثل پژاک برخورد کنند.
براي ميلاد:
تو کي هستي که تعيين مي کني يا يک واقعيت نزديک به 8 ميليون نفري را کتمان مي کني؟چرا بايد به تو ثابت کنم که يک ملت هستم يا اينکه ايراني هستم.همين که خودم و ملتم اين را قبول دارد برايم کافيست .....
براي منصور:
هيچ کوردي بدون اجبار و خشونت حکومت هاي خونخوار حاکم بر کوردستان اعلام نمي کند که ايراني است.ما يک ملتيم و سرزمينمان به طور موقت از سوي ترکان و فارسها اشغال شده است.همه راه هاي مبارزه براي ما مشروع است.در درون خود شايد بسيار اختلاف داشته باشيم ولي بر سر کورد بودن و داشتن سرزمين حتي يک لحظه هم اختلاف نداريم
ما سرزمين خود را بازپس خواهيم گرفت
سرتیتر این گفتار ( در برابر حمله به نیروهای کرد سکوت نکنیم) از نظر منطق جنگ مشکل زاست . اگر منظور از نیروهای کرد
" نیروهای مسلح کرد " است ، نمیتوان چنین درخواستی داشت . جنگ منطق خاص خود را دارد. اگر ، به هر دلیلی ، دو گروه از یک اقلیم/کشور و در یک اقلیم/کشور بهم دیگر اعلام جنگ نمایند ، آن که جنگ را فتح میکند ، فاتح است و امرش مطاع .
جنگ ، گفتمان ندارد .
خانم طلوعی عزیز.... به همین مطلب خود توجه بفرمائید: " وقتی جنگ است، از طرفی فرزندان ما کشته میشوند و از طرف دیگر نیروهای ایران" شما چنانچه خود و پژاک را ایرانی میدانید، چرا از " نیروهای ایران" به عنوان سوم شخص مفرد یاد میکنید و از خود "ما" ؟ یا همینطور در مطلب ارسال شده توسط ریباز روژ در تاریخ شنبه, 05/01۰/139 که ایشان بسیار خالصانه در تشریح تاکتیک مقطعی پژاک میفرمایند که " این را هم بدانید هروقت اراده کنیم از ایران جدا خواهیم شد ولی در حال حاضر جدایی را مصلحت نمیدانیم". با توجه به اینکه کردستان در نیم قرن گذشته دومین استان محروم ایران و کردستان ترکیه ( ترکهای کوهستانی ) و کردستان عراق ( تا قبل از خودمختاری اهدایی امریکا )، در شرایط متشابهی بوده و هستند، تسلیحات نظامی نیروهای مختلف کرد وهزینه تهیه کمر شکن آن در ۶۰ سال گذشته، و یا خرید کلان املاک در آذربایجان غربی، از کدام منبع مالی تامین میگردند؟ بر خلاف فرمایش شما، کردستان عراق تنها در نام جزئی از کشور مثلا "فدرال" عراق است، چرا که در عمل هیچگونه اثری از نقش بغداد در اقلیم کردستان دیده نمیشود. سکوت بغداد هم شاید در همین رابطه باشد . متاسفانه، تا زمانی که اینگونه سوالات بی پاسخ میمانند، به دیگر مردم ایران حق بدهید که حداقل به سکوت در برابر وقایع کردستان قناعت کنند.
حق تعیین سرنوشت را ما کردها حق طبیعی و بی شبهه خود دانسته و برای بازپس گیری آن از اشغالگران فارس و ترک تا آخرین قطره خون دفاع میکنیم .. هر وقت به سرزمین ترک و فارس وارد شدیم شما هم حق دارید از خودتان مثل حال حاضر ما دفاع کنید و ولی هم اکنون ایران و ترکیه با درنده خوئی سرزمین یک ملت رو اشغال کرده اند .مطلب بسیار واضحیه و جای بحث نداره. با تشکر از کرمانشاه
گروه پژاک حتی از نظر آمریکا که از همه گروه های تجزیه طلب حمایت می کند باز هم یک گروه تروریستی است.
آنهائی که فکر میکنند دست یابی به حقوق انسانی یعنی مسیر انحرافی و یا به قول حاکمیت های تمامیت خواه و دیکتاتور تجزیه طلبی است ،سخت در اشتباه هستند و در اساس از تاریخ ایران و ملتهای درون آن کمترین آطلاعی ندارند . انهائی که به ایران علاقه مند هستند ، لازم است زحمت به خود بدهند و تاریخ کشورشان را مفصل مطالعه کنند.
در ضمن نباید با استدلال غلط دچار اشتباه در تحلیل مسائل سیاسی شویم ، اینکه جدای از سیاستهای رژیم آخوندی فلان حزب و یا سازمان را باید محکوم کرد حاکی از بی درایتی و سطحی نگری است ، چونکه وضعیت پیش آمده برای سازمان و یا احزابی سیاسی شناسنامه دار که برخواسته از اراده مردم و پرچم دار خواسته ها و مدافع حق و حقوق انسانی ملتهای ایران هستند ، نتیجه سیاستهای بیش از سه دهه سرکوب و ترور مردم بدست جمهوری اسلامی است که در مقابله با ملتهای ایران که انقلاب مردمی سال 57 را برای برقراری آزادی و دمکراسی خلق کردند .
سرکوب آشتی و صلح طلبی یعنی آتش افروزی ، ترور دکتر قاسملوی دمکرات بر سر میز مذاکره یعنی جنگیدن و کشتن. حذف فیزیکی و ترور شخصیتی مخالفان و منتقدان یعنی ایجاد دشمن ، کاری است که جمهوری اسلامی به عنوان اصل سیاستهای داخلی و خارجی خود به آن ادامه می دهد. مصالحه و مدارا نکردن با مردم ، بستن شاهراه دیالوگ و گفتگو با سازمان و احزابی که نمایندگی واقعی این مردم را میکنند چه معنایی میتواند داشته باشد ؟ لااقل نتیجه آن معلوم است.
جنگ طلبی و آتش افروزی حاکمیت ضد مردمی جمهوری اسلامی ایران و تلاش در راستای پیشبرد ایدوئولوژی بنیادگرای اسلامی ،قابل کتمان نیست . یادمان نرود روزی که سپاه پاسداران در جنگل و کوه و دشت کردستان ایران به شکار و کشتن فرزندان کرد می پرداخت و دفتر سیاسی حزب دمکرات را بمباران و رهبران آنرا ترور میکرد .همین پارت کارگران کردستان " پ ک ک " در همان زمان مورد حمایت همه جانبه ی رژیم ایران و سوریه بود و دفاتر این حزب در شهرهای این دو کشور آزادانه دایر بود و گریلاهای آنها در مراکز آموزش نظامی سپاه پاسداران تعلیمات جنگی و نظامی می دیدند.
آنهائی که تخم خشم بکارند ، توفان جنگ درو خواهند کرد .
با سلام..از مطالب وتحلیلهای بسیار جالب شما واطلاع رسانی شما کمال تشکر را دارم ..خسنخ نباشید.. من به عنوان یک ایرانی اهل سنت و مرز نشین در ایران با اینکه به شدت از نظام جممهوری اسلامی و آخوندهای ولایت فقیه متنفرم .ولی در این زمینه حق را به سپاه میدهم ..شما ترکیه را در سال 2008 تا 2010 مد نظر قرار دهید آنجا که مهد دموکراسی است به ماضع کردها حمله کردند و تمام مواضعشان را نابود کردند..به عنوان یک ایرانی معتقدم کردها وتمام ایرانی ها باید از حقوق مساوی برخوردار باشند اما اگر هدف تجزیه طلبی ویا حتی خودمختاری ایالتی بباشد که به ایران عزیز ضربه بخورد و یا تمامیت ارضی آن نقض شود بنده اولین نفری هستم به عنوان یک سنی ایرانی که در برابر کردها وهر گروه دیگری می ایستم تا ایران عزیز تر از جانم باقی بماند..شما اگر به خانم کارشناستان که با ان مصاحبه کرده اید بگید یک سر به سایت پژاک بزنه و سری به مناطق کردستان بزنه از قصد وهدف اونا آگاه میشه که میخواند چی کار بکنند..جمهوری اسلامی خونخوار هست ولی پژاک خونخوار تر از جمهوری اسلامی است زیرا که تا حالا چند صد جوان کرد بی گناه رو که باهاشون همکاری نکردند ترور کردند نمونه اش برادر دوست بنده بود...به کارشناس عرض کنید زیر کولر تو اروپا نشستن نظر دادن در مورد مشکلات جامعه ایران ونظریه پردازی کردن وحرفای قشنگ زدن برای مردم مناطق مرزی واقلیت ها ارزش نداره .تو اروپا نشستن ونظر دادن در حالی که اصلا مردم ایرانو و مشکلاتشونو نمیشناسی وفقط نظریه پردازی میکنی.فایده نداره شما باید به کارشناسایی که باهاشون صحبت ومصاحبه میکنید بگید مشکلات ومسائل واقعی رو مطرح کنند و نقض حقوق بشر رو واقعی تحلیل کنند ..با تشکر از شما
ra..da
دانشجوی دکتری سیاست گذاری عمومی دانشگاه تهران- دانشکده حقوق وعلوم سیاسی
با سلام و خسته نباشید به رویا خانم ، دوستان عزیز حقیقت تلخ است ، ما حداقل 40 میلیون نفر کرد در جهان داریم ، و یک زبان دارند و اداب و رسوم خاص خودشون رو دارند و در قالب قوم نمیگنجند و همانا یک ملت هستند
حالا که ایران امروزی ، با آذری و ترکمن، عرب ، بلوچ و کرد در قالب فعلی مانده ، دلیلی بر حق بودن وجودش نیست و یک ظلم تاریخی رو نشون میده ، و چه بخواهید و چه نخواهید ، روزی کردستان مستقل تشکیل خواهد شد.
و لطفا بحث سنی و شیعه رو جلو نکشید ، چون ما کردها ، سنی ،شیعه ، علوی ، یارسان ، مسیحی ، یهودی ، اشوری ...
داریم و تابحال هیچ مشکلی با هم نداشته ایم.
منم با نظرات کرمانشاه (کرماشان) موافقم
سلام
علاقمندم حرفهایم منتشر شود و به هیچ وجه قصد توهین ندارم و از فرصتی که به من دادید متشکرم:
من یک ضد چریک هستم و معتقدم تمامیت ارضی کشور خط قرمز انسانهای وطن دوست است نه وطن دوست نما همانند احزاب کردی که متحد دشمنان ایران هستند/ از دیگاه من کردستان بزرگ یک توهم دوکیشوته است که هرگز محقق نمیشود.
کردها هم از اقوام ایرانی هستند و لی متاسفانه بدلیل عقب افتادگیهای اساسی از نظر خرده فرهنگهای ارتجاعی همانند انچه نگاهشان نسبت به زن است دچار فرافکنی تاریخی میشوند مثلا اگر مردی بگوید 3 طلاقم کفته بید دیگر با این حرف زنش به او حرام میشود و باید محلل یا همان ماموستای روستا با ان زن همبستر شده و مرد از لای در ببیند که این اتفاق افتاده تا حلیت زن بر او ثابت گردد ایا این فرهنگ و سنت صحیحی است که بر سر زنان کرد می اید یا مثلا رسم ژن به ژن یعنی دو نفر جوان خواهران همدیگر را به عقد خویش در می اورند یعنی دختر با دختر معاوضه میشود حال علاقمندی این بین باشد یا نباشد ایا این ظلم به زن نیست در کردستان شما ببینید برای دختر نرخ میگذارند و شرایط ازدواج را سخت میگیرند و یا الینکه برایش شوهر انتخاب میکنند و او انگار انسان نیست که برای خود تصمیم بگیرد در روستاها ی کردستان از صبح تا شام زنان و دختران در کارهای طاقت فرسا مشارکت دارند و در غیر فصل کاری مردان در قهو خانه ها مشغول دوز بازی و وقت گذرانی حال در این شرایط که عموما عزیزان کرد در مناطق کوهستانی و دور از اتفاقات مدنی شهری بسر میبرند تصور کنید از این خلا گروهکهای تروریستی مدعی مبارزه برای خلق که در واقع مزدوران سیو شده انسوی مرزها هستند با امدن به روستاها از همین خلق یارمتی میگیرند و خرمنها را در صورت ندادن یارمتی ( مالیات ) اتش میزنند و از بین همین جوانان دختر و پسر بیسواد که البته بازوان اقتصاد خانواده هستند انان را با فریب و تبلیغ به کوهستان میکشانند و هنوز به این بلوغ نرسیده اند که دوران چریکی را باید در کتابخانه ها و فیلمهای سینمایی جستجو کرد گرچه نیروهای ضد چریک کمر ضد انقلابیون را خرد کرده اند و پیشمرگان مبارز کرد دودمان تروریستها را برچیده اند سئوالی برایم مطرح است چگونه است امثال رویا طلوعی و دیگر اپوزان کردی برای تطهیر سنتهای قبح انگیزشان فرافکنی میکنند و دم از حقوق زن در سایر اقوام ایرانی می پردازند بهتر نیست نیم نگاهی به سنتهای خویش بیندازند و اول مشکل زنان و تروریسم خوشنت بار را از جامعه خویش محو نمایند سپس در مقام روشنفکران نسخه عملیاتی خود را برای کردهای ترکیه و سوریه تشریح نمایند. ما ملت هستیم و ملت از اقوام خویش قوام می یابد متاسفم که من از سایتهای کردی حس وطن پرستی دریافت نمیکنم جز خشونت و تجزیه طلبی امیدوارم این کامنت منتشر شود تا دوباره جوابهایم را ببینم و اماده بحث هستم متشکرم/
من یک کرد هستم نه یک ایرانی و با تمام وجودم ارزوی جدایی کردستان از اایران را دارم چون این حق من . چون این حق هم از نظر قانونی در منشور حقوق بشر و تمام الحاقیات ان به رسمیت شناخته شده چون اینجا سرزمین من و ابا و اجداد من در طول هزاران سال در اینجا زندگی کرده اند و خون داده اند . در واقع ایرانی ها با جمع کثیری از کرد ها که خواهان جدای هستند رو برویند و این را بدانید که ما چیزی یرای از دست دادن نداریم و این شمایید که برای پیشرفت و توسعه و رشد و امنیت و اسایش به اتحاد نیاز دارید نه ما در نتیجه حتی وچود یک کرد و زنده ماندن حتی یک کرد که در پی احقاق ارزوهای ملت خودشه می تواند خواب خوش را از دیدگانتان برباید و فراموش نکنید که: تا هنگامی که مادران کرد نغمه انتقام را در گوش های فرزندانشان می خوانند و زنان کرد کوله بار انتقام خون برادرانشان را برای همسرانشان می بنندند این وضع نیز وجود دارد . گفتم که ما چیزی برای از دست دادن نداریم و این شما ایرانی ها هستید چیزهای زیادی برای از دست دادن دارید و خوب هم یم دونید که هیچ مسئله ایی در جهان با جنگ حل نشده می توانید به تاریخ مراجعه کنید نمونه بارز ان جنگ ویتنام ، اشغال افغانستان توسط روسیه و تاریخ یوگسلاوی سابق پس چه الان باشه چه صد سال دیگه مطمئن باشد این شمایید که شکست می خورید و سرانجام مجبور به تن در دادن به قبول خواسته ما هستید....
ارسال کردن دیدگاه جدید