مرگ یکهزار و ۵۱۷ کارگر در ایران طی ۱۰ ماه
بنابراعلام سازمان پزشکی قانونی ایران، تعداد کشته شدگان حوادث ناشی از کار در این کشور۱۴ درصد افزایش یافته است.
منابع خبری ایران امروز شنبه پنجم اسفندماه نوشتند، بنابراعلام سازمان پزشکی قانونی ایران، در ۱۰ ماهه نخست سال جاری هزار و ۵۱۷ تن در این کشور بر اثر حوادث ناشی از کار جان خود را از دست دادند. این آمار در مقایسه با مدت مشابه سال گذشته ۱۴ درصد افزایش یافته است.
بر اساس این گزارش روزانه بیش از پنج کارگر در سراسر ایران بر اثر حوادث ناشی از کار جان خود را از دست میدهند.
در مدت مشابه سال گذشته تعداد کشتهشدگان حوادث کار یک هزار و ۳۳۱ تن بود از این تعداد یک هزار و ۳۱۳ تن مرد و ۱۸ تن دیگر زن بودهاند.
در ۱۰ سال گذشته، کمترین میزان مرگ ناشی از حوادث کار در سال ۱۳۸۱ با ۴۶۱ مرگ و بیشترین این آمار با هزار و ۵۰۸ مرگ در سال ۱۳۹۰ گزارش شدهاست
طی ۱۰ ماهه نخست سال جاری در استانهای تهران ۲۰۷ تن، اصفهان ۱۲۵ تن و خراسان رضوی ۹۴ تن براثر حوادث ناشی از کار جان خود را از دست دادهاند. همچنین در این مدت پنج تن در خراسان جنوبی، هفت تن در چهارمحال و بختیاری، ۱۰ تن در زنجان و ۱۰ تن دیگر در کهگیلویه و بویراحمد قربانی حوادث ناشی از کار شدهاند.
در ادامه گزارش سازمان پزشکی قانونی ایران آمده است، در ۱۰ سال گذشته، کمترین میزان مرگ ناشی از حوادث کار در سال ۱۳۸۱ با ۴۶۱ مرگ و بیشترین این آمار با هزار و ۵۰۸ مرگ در سال ۱۳۹۰ گزارش شدهاست.
تارنمای بهارنیوز نیز درآبان ماه با اعلام اینکه ۲۰هزار کارگر در سال ۹۰ دچار حادثه ناشی از کار شدند نوشت، از این تعداد، ۸۵ مورد منجر به فوت، ۱۸۵ مورد از کار افتادگی کلی، ۲۷۵ حادثه از دست رفتن توانایی از ۳۳ تا ۶۶ درصد و حدود ۱۹ هزار هم بهبودی بوده است. بنابراین گزارش استان خوزستان در سال گذشته با ۱۵ حادثه منجر به فوت کارگری، بالاترین میزان مرگ و میر را داشته است.
فعالان کارگری ایران از شرایط نامناسب ایمنی کار در این کشور انتقاد میکنند. "مرگ خاموش کارگران" اصطلاحی است که در بین فعالان حقوق کارگران ایران در پیوند با مرگ دهها کارگر در سال بر اثر سوانح محیط کار استفاده میشود.
مردم ایران چه کارگر و چه غیر کارگر در مرگی تدریجی بسر می برند. این مردم سزاوار این مرگند. آنها اگر سزاوار چنین مرگی نبودند این چنین ذلیل و خوار نمی مردند. مردم ایران تا مغز استخوانشان به سل به ایدز به بیماری لاعلاج اسلام مبتلاست. این مردم برای مردن خوبند. و گرنه این قاتلان بیشرف بر آنها حکومت نمی کردند. این سارقان بی وجدان. خاک بر سر ما مردم. ایکاش یک انقلاب عظیم بر پا شود. ایکاش این چپ ایران یک چپ ملی بود. ایکاش چپ ایران حتا روزی یک سانتی متر جلو می رفت. این چپ برای لای جرس خوب است. چپی ضد منافع ملی و ضد ولایت مردم که بیحیثیت پیوسته در خدمت ولایت فقیه بود. سخنان فرخ بگهبان پاسدار و نگهدار را گوش کنید تا بفهمید چه لاسی که با ولایت فقیه نمی زند.
ارسال کردن دیدگاه جدید