سینمای ایران در نیمه نخست سال ۱۳۹۰
مجتبا یوسفیپور - سال ۹۰ سال مهمی برای سینمای ایران بود؛ سالی تلخ و شیرین. از سویی سینماگران ایرانی خانه خود را از دست دادند و از سوی دیگر سینمای ایران موفق شد در عرصه جهانی موفقیتهای تازهای کسب کند و فیلم «جدایی نادر از سیمین» برای نخستینبار دو جایزه مهم گلدن گلوب و اسکار را برای ایرانیان به ارمغان آورد.
در دو گزارش ویژه، نگاهی داریم به مهمترین اتفاقهای سال گذشته در سینمای ایران. بخش نخست این گزارش اختصاص دارد به شش ماه نخست سال ۱۳۹۰.
فروردین
مهمترین ماجرای فروردینماه، بحث اکران نوروزی بود که در نهایت به رقابت دو فیلم «جدایی نادر از سیمین» و «اخراجیها ۳» انجامید. از روزها پیش از آنکه این دو فیلم روی پرده بروند، دستهبندیها برای حمایت از یکی از این دو فیلم شکل گرفت و یک فیلم تبدیل شد به نماینده جنبش ایران و دیگری فیلم نماینده طبقه حاکم. طرفداران هر دو جناح برای فیلم محبوبشان تبلیغ کردند و کار به شبکههای اجتماعی و وبلاگها نیز کشیده شد، نسخههای قاچاق فیلمها به بازار آمدند و برخی بارها به تماشای یک فیلم رفتند تا بتوانند بر آمار فروش آن بیفزایند. از آنجایی که پخش هر دو فیلم در دست یک پخشکننده سینمایی بود، برخی این پخشکننده را به دامن زدن به این بازی برای جذب بیشتر مخاطب متهم کردند. در نهایت هر دو این فیلمها با فروشی میلیاردی توانستند نام خود را به فهرست سه فیلم پرفروش سال ۹۰ وارد کنند و اگرچه جنگ طرفداران دو فیلم در نهایت پیروزی نداشت، اما تهیهکنندگان، پخشکننده و صاحبان سینماها از این بازی راضی بودند.
«جدایی نادر از سیمین» و «اخراجیهای ۳» دو فیلم در جدال اکران نوروزی ۹۰
به هرحال، فروش خوب این دو فیلم باعث شد تا آغاز سال ۹۰ برای سینماگران و سینماداران سودآور باشد.
اما در نخستینروزهای بعد از تعطیلات نوروزی، محمد حسینی، وزیر ارشاد اسلامی در دیدار نوروزی با همکارانش در جمع خبرنگاران خبر از راهاندازی سازمان سینمایی در سال ۹۰ داد. او با اشاره به نیاز به سرمایهگذاری بیشتر در این زمینه از تلاش این وزارتخانه برای راهاندازی این سازمان سخن گفت.
اردیبهشت
در این ماه نخستین جرقهها برای دخالت بیشتر دولت در مسائل سینما زده شد. ماجرا از یک اتفاق ساده آغاز شد. خبر دستمزد یک میلیارد تومانی یکی از بازیگران سینما حاشیهساز شد و بسیاری از سینماگران از رفتن برخی تهیهکنندگان به سوی پرداخت دستمزدهای کلان به برخی ستارگان سینما اظهار نگرانی کردند. این ماجرا چنان بالا گرفت که بالاخره معاونت سینمایی نیز وارد داستان شد و علیرضا سجادپور، مدیرکل اداره نظارت و ارزشیابی از لغو این قرارداد میلیاردی خبر داد و اعلام کرد که تهیهکننده و بازیگر طرف قرارداد توبیخ خواهند شد.
در همان زمان برخی از سینماگران چون منیژه حکمت و سیروس تسلیمی از دخالت دولت در امور صنفی انتقاد کردند. منیژه حکمت در این زمینه پیشنهاد داد که «اگر مشکلاتی این چنینی بهوجود آید، باید صنوف به صورت مستقل تصمیم بگیرند.» سیروس تسلیمی نیز دخالت دولت در امور صنفی را غیرقانونی خواند و تنها صنف تهیهکنندگان را دارای صلاحیت برای تصمیمگیری در این زمینه دانست.
هرچند این ماجرا در همان زمان فیصله یافت، اما ماجرای دخالت دولت در امور صنفی چنان ادامه یافت که سرانجام به تعطیلی خانه سینما، بزرگترین تشکل صنفی سینماگران ایران در ماههای آخر سال انجامید.
در پایان این ماه، با آغاز به کار جشنواره فیلم کن فرانسه و حضور دو فیلم از ایران در آن، این جشنواره در کانون توجه قرار گرفت و بحثهای بسیاری برانگیخت. معاونت سینمایی که پیشتر اعلام کرده بود از این پس بر روند ارسال فیلمها به جشنوارههای خارجی نظارت خواهد کرد و اجازه نخواهد داد فیلمهای موسوم به «سیاهنما» در خارج از ایران به نمایش درآیند، تعدادی فیلم را برای شرکت در این جشنواره برگزید و ارسال کرد که هیچکدام در این جشنواره پذیرفته نشدند. در مقابل اعلام نام دو فیلم «این فیلم نیست» و «به امید دیدار» و راهیابی آنها به جشنواره فیلم کن حاشیهساز شد.
«این یک فیلم نیست» ساخته جعفر پناهی و مجتبی میرطهماسب با راه یافتن به جشنواره فیلم کن حاشیهساز شد.
نخست اعلام شد فیلم «به امید دیدار» بدون مجوز ساخته شده است، این خبر توسط علیرضا سجادپور مدیرکل اداره نظارت و ارزشیابی تکذیب شد و او اعلام کرد هنوز درخواستی از سوی محمد رسولاف، کارگردان فیلم برای شرکت در جشنواره فیلم کن دریافت نشده است. چند روز بعد اما سجادپور اعلام کرد درخواست رسولاف به اداره ارشاد آمده و در دست بررسی است و این همه زمانی اتفاق میافتاد که جشنواره فیلم کن به شکل رسمی اعلام کرده بود این فیلم در آن جشنواره به نمایش درمیآید!
در این ماه، مجید مجیدی از ساخت فیلم «پیامبر اکرم» با استفاده از تعدادی از شناختهشدهترین سینماگران جهان خبر داد. این فیلم که اعلام شد با بودجهای ۵۰ میلیارد تومانی ساخته میشود، به عنوان گرانترین فیلم تاریخ سینمای ایران شناخته میشود.
همچنین در این ماه خبری بر روی خبرگزاریها قرار گرفت بر این اساس که داریوش مهرجویی نیز قرار است بر اساس رمان «کیمیا خاتون» نوشته سعیده قدس، فیلمی پرخرج با حضور عوامل بینالمللی جلوی دوربین ببرد. تا امروز خبر دیگری از این پروژه منتشر نشده است.
خرداد
در خرداد سینمای ایران همچنان درگیر حاشیههای جشنواره فیلم کن بود. بعد از راهیابی و نمایش دو فیلم «این فیلم نیست» ساخته جعفر پناهی و مجتبی میرطهماسب و «به امید دیدار» ساخته محمد رسولاف در این جشنواره، و به دنبال آن ممنوعیت خروج این فیلمسازان از کشور و حضورشان در جشنواره فیلم کن، ماجرا گستردهتر شد و مخالفان و موافقان بسیاری پیدا کرد. بسیاری از رسانههای اصولگرا حضور این دو فیلم و بهویژه فیلم پناهی را در راستای اهداف ضد ایرانی جشنوارههای غربی دانستند و حملاتی را به این فیلمها آغاز کردند. از سویی بعد از این انتقادها، معاونت سینمایی ساخت فیلم «به امید دیدار» را به خود منتسب کردند و از ساخته شدن آن تحت نظارت این معاونت خبر دادند.
«به امید دیدار» ساخته محمد رسولاف دیگر نماینده سینمای ایران در جشنواره فیلم کن سال گذشته.
اما آخرین ماجرای حاشیهای جشنواره فیلم کن، ماجرای نامه نوشتن جواد شمقدری، معاونت سینمایی وقت به ژیل ژاکوب در دفاع از آزادی بیان و سخنان جنجالی لارس فونتریه در این جشنواره بود. ماجرایی که در روزهای بعد دستآویز بسیاری از طنزپردازان شد و حتی خود فونتریه نیز با تاکید بر اشتباه خود، سخنان شمقدری را بیمعنا خواند. بعد از این انتقادها به نامهنگاری شمقدری به ژاکوب، معاونت سینمایی سابق منتقدان خود را «وکیل مدافعان کن» در ایران خواند و علیرضا سجادپور نیز در دفاع از این عمل، آن را «افشای چهره کن به عنوان بخشی از سیاستهای غربی و استکباری» خواند.
همچنین در این ماه نخستین کلید طرح خرید و اکران فیلمهای خارجی زده شد و نخستین زمزمهها برای آغاز این طرح به گوش رسید. این طرح در ماههای پایانی سال سرانجام به اجرا درآمد و اکنون یکی دو ماهی است که برخی از آثار برگزیده سینمای جهان در سینماهای تهران به نمایش درمیآیند.
در این ماه رضا عطاران مقدمات ساخت اولین فیلم بلندش با نام اولیه «هیچکس فرشته نیست» را آغاز کرد. فیلم سرانجام با نام «خوابم مییاد» در جشنواره فیلم فجر به نمایش درآمد و جوایزی را نصیب گروه سازندهاش کرد.
دیگر فیلمی که در این ماه فیلمبرداری خود را آغاز کرد «قلادههای طلا» ساخته ابوالقاسم طالبی است که از آن به عنوان سیاسیترین فیلم تاریخ سینمای ایران نام برده میشد. این فیلم در نوروز ۹۱ در سینماها به نمایش در آمد.
خرداد همچنین ماه اکران فیلم سینمایی «مرهم» ساخته علیرضا داوودنژاد بود. فیلم با استقبال نسبتاً خوب تماشاگران روبرو شد و بعد از «جدایی نادر از سیمین» دومین فیلمی بود که بسیاری از سینماگران در حمایت از آن دست به قلم بردند و تماشاگران را به دیدن آن تشویق کردند. در همان زمان، داوودنژاد در مصاحبههایش از معاونت سینمایی انتقاد کرد که تمامی تلاش خود را کرده است تا این فیلم به نمایش عمومی درنیاید.
«مرهم» ساخته علیرضا داودنژاد، فیلمی که سینماگران را به حمایت از خود واداشت.
دیگر فیلمی که در این ماه به نمایش عمومی درآمد «پایاننامه» فیلم جنجالی حامد کلاهداری بود که با ضرب و زور جایزههای گوناگونی چون سکه و ماشین و دادن بلیط نیمبها و تخلف در اکران نیز نتوانست فروش قابل توجهی به دست آورد.
همچنین از اواخر این ماه فیلم «جدایی نادر از سیمین» ساخته اصغر فرهادی نخستین نمایش عمومی خود در خارج از کشور را با نمایش در سینماهای کشور فرانسه آغاز کرد.
آخرین اتفاق این ماه، زمزمه شایعاتی مبنی بر بازگشت گلشیفته فراهانی به ایران و حضورش در فیلمی از محسن محسنینسب بود، اتفاقی که بعدها توسط مسئولان سینمایی تکذیب شد و سرانجام به نقطهای رسید که کلاً هرگونه امید به افتادن این اتفاق منتفی شد.
تیر
در این ماه بار دیگر سینمای ایران مورد حمله مدیران دولتی قرار گفت. در اولین مورد محمد حسینی، وزیر اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی از وضعیت «حجاب و عفاف» در آثار سینمایی انتقاد کرد و از توقیف فیلمها به عنوان داشتن مشکلاتی از این دست حمایت کرد. به دنبال آن سایتهای اصولگرا نیز این ماجرا را ادامه دادند و با آوردن مصداقهایی، از برخی از فیلمها و فیلمسازان انتقاد کردند. فیلمسازان نزدیک به دولت چون فرجالله سلحشور، جمال شورجه و حبیبالله بهمنی نیز در این زمینه وارد بحث شدند و در گفتوگوهای رسانهای انتقاداتی را به وضعیت حجاب در فیلمها و سینماگران ایرانی ابراز کردند.
در ادامه این ماجرای توقیف، در این ماه علیرضا سجادپور، مدیرکل اداره نظارت و ارزشیابی از عدم نمایش عمومی برخی از فیلمها خبر داد و تأکید کرد آثاری که از تاریخ ساخت آنها بیش از سه سال میگذرد، بختی برای راه یافتن به سینماها ندارند و بهتر است به دنبال راه بهتری چون عرضه در شبکه نمایش خانگی باشند. او همچنین در گفتوگویی در همین ماه به تأکید گفت: «بارها گفتهایم و باز هم میگوییم که هر فیلمی با معیارهای ما در وزارت ارشاد همخوانی داشته باشد از آن حمایت خواهیم کرد و پشتش خواهیم ایستاد.» این سخنان مقدمهای شد تا در طول سال معاونت سینمایی با تمام توان از تولید و نمایش برخی آثار خاص حمایت کند و آخرین نمونههای این حمایت همهجانبه را در ترکیب فیلمهای اکران نوروزی امسال میتوان دید.
علیرضا سجادپور از حمایت همه جانبه معاونت سینمایی از فیلمهای نزدیک به معیارهای مورد نظر این معاونت خبر داد.
در نیمههای این ماه و با نزدیک شدن به زمان برگزاری جشن خانه سینما، درگیریهای میان معاونت سینمایی و خانه سینما وارد مرحله تازهای شد. مدیران خانه سینما از حضور و به قضاوت نشستن تمامی تولیدات سینمای ایران در این جشن سخن گفتند و مدیران سینمایی بر نیاز به داشتن مجوز اکران از اداره نظارت و ارزشیابی برای حضور فیلمها تاکید کردند. از این نقطه درگیری میان معاونت سینمایی و خانه سینما به شکلی جدی در سال ۹۰ آغاز شد و دو طرف در گفتگوهای رسانهای شروع به انتقاد کردن از یکدیگر کردند.
از فیلمهای مهم سال گذشته، دو فیلم «نارنجیپوش» ساخته داریوش مهرجویی و «گشت ارشاد» ساخته سعید سهیلی در تیر ماه پیشتولید خود را آغاز کردند.
مرداد
خبر اول رسانهای در این ماه بازداشت دو بازیگر زن سینما، پگاه آهنگرانی و مرضیه وفامهر بود. مرضیه وفامهر به جرم بازی در فیلم «تهران من، حراج» بازداشت شد. یکی از اتهامات او، ساخت این فیلم بدون مجوز از وزارت ارشاد اسلامی بود، اتهامی که بعدتر با پیگیریها مشخص شد که از پایه غلط است و این فیلم با مجوز اداره ارشاد ساخته شده است.
مرضیه وفامهر بازیگر فیلم «تهران من، حراج» بازداشت شد.
همچنین با نزدیک شدن به زمان برگزاری جشنواره فیلم کودک، حرف و حدیثها در ارتباط با مکان برگزاری این جشنواره ادامه داشت و تا این تاریخ همچنان مسئولان از شهرهای مختلفی چون همدان، تهران و اصفهان به عنوان مکان برگزاری این جشنواره نام میبردند.
علیرضا سجادپور در این ماه از تشکیل هیأتی ویژه برای انتخاب نماینده سینمای ایران برای معرفی به آکادمی علوم و هنرهای سینمایی آمریکا خبر داد. او با اشاره به مشکل سال قبل و انتخاب نماینده ایران توسط معاونت سینمایی وعده داد تا امسال این اتفاق نیافتد و رضایت سینماگران را جلب کند.
در اکران این ماه «ورود آقایان ممنوع» ساخته رامبد جوان توانست با عبور از مرز فروش ۳ میلیارد و ۷۷۰ میلیون تومان، رکورد فروش سال را بشکند و از فیلم «اخراجیها ۳» پیش بیافتد.
در این ماه پیشتولید دو فیلم «بیخداحافظی» ساخته احمد امینی با حضور رضا صادقی و «پل چوبی» ساخته مهدی کرمپور آغاز شدند. هر دو این فیلمها در جشنواره فیلم فجر به نمایش درآمدند.
اما از حاشیههای این ماه صحبتهای اکبر عبدی، بازیگر مجموعه فیلمهای «اخراجیها» بر علیه مسعود دهنمکی کارگردان این مجموعه بود. او با اشاره به اینکه بسیاری از ایدههای او در فیلمهای اخراجیها استفاده شده است، اما هیچ کجا نامی از او برده نشده است دلیل حضور خود در قسمت سوم این مجموعه را تنها دریافت پول عنوان کرد و بس.
شهریور
در این ماه بحث انتخاب نماینده سینمای ایران برای حضور در اسکار بالا گرفت. در اولین حرکت، جمال شورجه فیلمساز نزدیک به دولت با انتقاد از موفقیتهای فیلم «جدایی نادر از سیمین» در جشنوارههای خارجی و عدم اکران بینالمللی فیلم «اخراجیها» در گفتوگویی اعلام کرد: «اصلاً چه لزومی دارد که فیلمهایمان را برای اسکار بفرستیم؟ مگر اسکار چه افتخاری دارد؟» او از نخستین کسانی بود که حمله به فیلم «جدایی نادر از سیمین» را آغاز کرد و دلیل موفقیت آن در خارج از ایران را «همسویی آن با آرمانهای کشورهای متخاصم» دانست. در این ماه «خبرگزاری فارس» نیز با مطرح کردن فیلم «یه حبه قند» به عنوان یکی از فیلمهای شایسته برای معرفی به اسکار، سعی کرد تا در راه فیلم فرهادی سنگاندازی کند. برخی دیگر نیز چون احمد میرعلایی، مدیرعامل بنیاد سینمایی فارابی و جهانگیر الماسی، بازیگر سینما از فیلمی چون «آلزایمر» به عنوان یکی از گزینههای اصلی برای معرفی به آکادمی اسکار نام بردند.
«جدایی نادر از سیمین» جایزه بهترین فیلم آخرین جشن سینمای ایران را از آن خود کرد.
از سوی دیگر برخی از سینماگران هم در حمایت از فیلم «جدایی نادر از سیمین» سخن گفتند. بهمن فرمانآرا یکی از فیلمسازانی بود که با انتشار یادداشتی در روزنامه «روزگار»، از احتمال انتخاب فیلمی چون «پایان نامه» برای معرفی به اسکار خبر داد و نوشت «انتخاب هر فیلم دیگر به جز «جدایی نادر از سیمین» اتلاف وقت است.» البته معاونت سینمایی به این اظهارنظر واکنش نشان داد و آن را «ساده و عوامانه» خواند، هرچند در پایان سال مشخص شد نظر «ساده و عوامانه» فرمانآرا چه اندازه درست بوده است!
همزمانی این ماه با ماه رمضان و طرح اکران رمضان، باز حاشیهساز شد. با شکست کامل نمایش عمومی فیلم «یوسف پیامبر» ساخته فرجالله سلحشور، این فیلمساز ارزشی از حزبالله کمک خواست تا به دیدن فیلمش بروند و «از جبهه مذهبی در برابر جبهه ابتذال حمایت کنند.»
بحث توقیف فیلمها در این ماه همچنان ادامه پیدا کرد. فیلمهای چون «پاداش» ساخته کمال تبریزی، «خانه پدری» ساخته کیانوش عیاری، «گزارش یک جشن» ساخته ابراهیم حاتمیکیا، «زادبوم» ساخته ابوالحسن داوودی و «خیابانهای آرام» ساخته کمال تبریزی از تولیدهای سال قبل بودند که در نمایش عمومی دچار مشکل شدند. در این ماه مدیرکل اداره نظارت و ارزشیابی خبر از «عدم داشتن مشکل» برای فیلمهایی چون «خیابانهای آرام» و «گزارش یک جشن» و «نیاز به انجام اصلاحات جزئی برای رسیدن به اکران» برای فیلمهایی چون «خانه پدری» و «زادبوم» داد. جواد شمقدری نیز با حضور در برنامهای تلویزیونی خبر از رفع مشکل فیلم «گزارش یک جشن» داد. با توجه به وعدههای علیرضا سجادپور و جواد شمقدری، به نظر میآمد که این فیلمها بتوانند در جدول اکران عمومی شش ماه دوم سال ۹۰ جایی برای خود باز کنند، اما تا پایان سال ۹۰ هیچکدام از این فیلمها نتوانستند رنگ پرده را ببینند و به مرور فراموش شده و به دیگر فیلمهای توقیفی سالهای اخیر سینمای ایران پیوستند.
شهریور، ماه ممنوعیتهای سینمای ایران بود. نخستین روزهای این ماه مصادف بود با آخرین روزهای ماه رمضان و به روال معمول برگزاریهای میهمانیهای افطار گوناگون توسط مدیران و مسئولین. در میهمانی افطار مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی، جواد شمقدری، معاونت سینمایی وقت در سخنانی از پخش آثار مستندسازان ایرانی از «شبکههایی که عناد آنها با ما کاملاً مشهود است» انتقاد کرد و از علیرضا سجادپور خواست با صدور دستورالعملی مانع این اتفاق شود. این پیشدرآمد شمقدری در نهایت به فاصله چند هفته، به بازداشت برخی از مستندسازانی که آثارشان را به شبکه «بیبیسی فارسی» واگذار کرده بودند منجر شد.
اما کانون پخشکنندگان سینمای ایران نیز اعلام کرد که از طریق مراجع حقوقی در تلاش هستند تا مانع از پخش غیرقانونی آثار سینمایی از شبکههای ماهوارهای شوند. به گفته این کانون بیشتر این شبکهها بدون خرید حقوق قانونی نمایش فیلم، آنها را پخش میکنند. از سوی دیگر معاونت سینمایی نیز اعلام کرد فروش آثار سینمایی به شبکههای ماهوارهای غیر قانونی است و با متخلفان برخورد میشود. به هر حال، با گذشت حدود ۶ ماه و پایان سال، هنوز خبر تازهای از اقدامات دولت و یا سینماگران در این زمینه منتشر نشده است و گویا این اقدام همچنان در مرحله تهدید باقی مانده است.
از دیگر ممنوعیتهای این ماه، ممنوعیت برگزاری مراسم فرش قرمز برای فیلمهای ایرانی بود. در این ماه صدا و سیما نخستینبار از خبرنگارانش خواست تا از پوشش خبری آن خودداری کنند. این اتفاق زمینهای شد تا چندی بعد مسئولان سینمایی نیز وارد ماجرا شوند و از تعیید ضوابطی برای برگزاری مراسم فرش قرمز فیلمها سخن بگویند.
رضا بدیعی، فیلمساز قدیمی ایرانی و ساکن آمریکا در این ماه در سن ۸۱ سالگی درگذشت.
و بالاخره در ۲۵ شهریور، برابر با روز ملی سینما جشن سینمای ایران برگزار شد و سینماگران ایرانی از برگزیدگان خود تقدیر کردند. در این دوره فیلم «جدایی نادر از سیمین» به عنوان بهترین فیلم شناخته شد و فیلم «اینجا بدون من» ساخته بهرام توکلی نیز با دریافت ۶ تندیس، بیشترین جوایز این جشن را از آن خود کرد. با توجه به انحلال خانه سینما به عنوان متولی برگزاری این جشن، شاید باید این جشن را آخرین جشن سینمای ایران نامید.
در همین زمینه:
::گزارشهای مجتبا یوسفیپور در رادیو زمانه::
ارسال کردن دیدگاه جدید