خانه | خبر | اخبارایران

جبهه مشارکت ايران "قتل" ستار بهشتی را محکوم کرد

یکشنبه, 1391-08-21 12:01
نسخه قابل چاپنسخه قابل چاپ

جبهه مشارکت ايران اسلامی ايران با انتشار بيانيه‌ای، ضمن محکوم کردن "قتل" ستار بهشتی، زندانی سياسی در اين کشور خواهان "ابهام‌زدايی"‌مسئولان در اين زمينه شد.

 

جبهه مشارکت در اين بيانيه که در تارنمای نوروز٬ پایگاه خبری نزپیک به این حزب سیاسی منتشر شده٬ نوشته است: "خبر تکان‌دهنده قتل يک زندانی سياسی، آقای ستار بهشتی موجی از نگرانی در جامعه ايران برانگيخته است. در حالی که مقامات مسئول سکوت اختيار کرده و حتی از تاييد يا تکذيب اين فاجعه خودداری می‌کنند، طبيعی است که هر روز شايعات گوناگونی در فضای خبری انتشار می‌يابد."

 

 

فدراسيون بين‌المللی جامعه‌های حقوق بشر و جامعه دفاع از حقوق بشر در ايران: در چند سال گذشته، تعداد قابل توجهی از زندانیان عقیدتی، شامل اعضای اقلیت‌های قومی کرد، عرب و بلوچ، جان خود را در زندان‌های مختلف از جمله اوین، رجایی شهر، ارومیه، اهواز و زاهدان در زیر شکنجه یا در شرایط به شدت مشکوک از دست داده‌اند 

ستار بهشتی، وبلاگ‌نويسی است که در پی شکنجه توسط بازجويان پليس فضای توليد و تبادل اطلاعات نيروی انتظامی ايران (فتا) به "قتل" رسيده است. وی پيش از مرگ در نامه‌ای به موضوع "شکنجه شدنش" اشاره کرده بود. اين وبلاگ‌نويس روز سه‌شنبه ۹ آبان توسط پليس فتا بازداشت شد و پس از دو روز بازجويی، پنج‌شنبه ۱۱ آبان به بند ۳۵۰ زندان اوين منتقل شد.

 

جبهه مشارکت افزوده است: "مسئولان ارشد کشور چه از اين فجايع مطلع باشند و چه نباشند، در هر حال مسئول آن هستند و تنها در صورت برخورد جدی با مسببان و مباشران اين جنايات می‌توانند جامعه ايران را قانع کنند که اين حوادث سيستماتيک و از قبل برنامه‌ريزی شده نيست."

 

جبهه مشارکت ایران اسلامی، یکی از احزاب سیاسی اصلاح‌طلب منتقد دولت است که در جریان ناآرامی‌های دهمین انتخابات ریاست جمهوری در سال ۱۳۸۸ شمار زیادی از اعضای آن بازداشت شدند و برخی از آنها همچنان در زندان و در حال گذراندن دوران محکومیت خود هستند.

 

۴۱ زندانی سياسی  بند ۳۵۰ اوين طی نامه‌ای شهادت داده‌اند که در زمان حضور ستار بهشتی در اين بند "آثار شکنجه و ضرب و شتم" را بدن وی مشاهده کرده‌اند.

 

 

فدراسيون بين‌المللی جامعه‌های حقوق بشر و جامعه دفاع از حقوق بشر در ايران نيز  در مورد مرگ ستار بهشتی در بيانيه‌ای مشترک اعلام کردند: "مرگ يک زندانی ديگر وخامت وضع زندانيان را به نمايش می گذارد."

 

این سازمان مدافع حقوق بشر می‌گوید که در چند سال گذشته، تعداد قابل توجهی از زندانیان عقیدتی، شامل اعضای اقلیت‌های قومی کرد، عرب و بلوچ، جان خود را در زندان‌های مختلف از جمله اوین، رجایی شهر، ارومیه، اهواز و زاهدان در زیر شکنجه یا در شرایط به شدت مشکوک از دست داده‌اند که  مشخصات در حدود ۲۰نفر از این قربانیان در گزارش مشترک فدراسیون بین‌المللی جامعه‌های حقوق بشر و جامعه دفاع از حقوق بشر در ایران در سال گذشته منتشر شد.

 

این بیانیه با اشاره به اینکه تعداد واقعی افراد جان‌باخته در زندان‌های ایران "بسیار بیشتر" است، اضافه کرده است: "چندین زندانی عقیدتی نیز ظرف چند روز پس از آزادی ظاهراً در پیامد شکنجه و رفتارهای ظالمانه دیگر در زندان درگذشته‌اند. تعداد نامعلومی از زندانیان عادی هم در زندان فوت کرده اند."

 

در روزهای گذشته گزارشگران بدون مرز، دیدبان حقوق بشر و عفو بین‌الملل نیز طی بیانیه‌های جداگانه‌ای کشته شدن ستار بهشتی در اثر شکنجه را محکوم کرده‌اند. 

 

در همین زمینه:

 

۴۱ زندانی سیاسی بند ۳۵۰ اوین: ستار بهشتی شکنجه شده بود

Share this
Share/Save/Bookmark

آقای خامنه ای دستگاه قضائی نظام جمهوری اسلامی سلاخ خانه ای بیش نیست.
آقای خامنه ای33سال است که نظام جمهوری اسلامی برپا شده و عجب بلای آسمانی بر ایران ومردم ایران نازل گردیده! در این مدت از هیچ ظلمی دریغ نشده، از رعب و وحشتی که ماموران امنیتی نظام شما با احظار وتحدید مردم در جامعه به وجودآوردند....تا قطع دست وپا و اعدامها که توسط دستگاه قضایی اجراء می شود. به راستی نام سلاخ خانه بر این دستگاه قضائی برازنده نیست؟ خبر اعدام 10نفر از افراد جامعه درتاریخ1آبان 91مُنتشر گردید وعجب خبر تکان دهنده ای! در یک روز جان 10نفررا گرفتند واقعا یک نوع ننگ است، این ننگ از دست هر نظامی بر نمی آید جز نظامهای دیکتاتور وآدمخواری چون نظام جمهوری اسلامی! وباز در نظامهای دیکتاتور نظام شما یک الگو به تمام معنا در خونریزی و خونخواری است. آقای خامنه ای افراد جامعه دستگیر می شوند آنقدر شکنجه میشوند تا به گناه نکرده اعتراف کنند! افراد دستگیر میشنود در شکنجه گاهای شما با آتش سیگار بر،بدن آنها داغ گذاشته میشود، بر روی نرده های آهنی که زیر آن شعله برافروخته شده نگه داشته میشوند، سر افراد را در مستراح پر شده از مدفوع فرو می کنند تا به گناه کرده و ناکرده اعتراف کند! بعد احکامی که بر روی این اعترافات اعلام می گردد احکام شرعی واعلام اجرای دین خدا را می گیرد! آخر این چگونه خدا و چگونه دینی است که شما آن خدا را عبادت ، آن دین را اجراء می کنید که جز ریختن خون انسانها چیزی را نمی خواهد؟ این چگونه دینی است که به شما اجازه هرگونه رفتار را برای اعتراف کردن افراد قبول می کند؟ آیا این دین خدا است یا رفتاری خشونت آمیز به اسم دین خدا برای ماندن برسر حکومت؟
آقای خامنه ای بنده به عنوان یک ایرانی شما و دستگاه قضایی شما یا همان سلاخ خانه شما را از هنرمندان در هنر آدمکشی می دانم، باور کنید شما را هنرمند می دانم. چندین بار خانواده این زندانیان از نوشتن نامه تا تجمع در جلو کاخ شما و خواهش برای تجدید نظر در احکام عزیزان خود اقدام کردند، جواب شما چه بود؟ شما که خود را امیرالمومنین و نائب برحق خدا می دانید، شما که خود را عاشق ملت می دانید و دستبوسی خود را عشق دوطرفه بین ملت ومسئولین می دانید، چند بار برای گفتگو با این خانواده ها و یا جواب دادن به نامه این خانواده ها وبسیاری چون آنها تلاش کردید؟ تا به حال سیلی از نامه ها و رنجنامه زندانیان و خانواده آنها به طرف کاخ شما روان شده، چند بار رعفت شما شامل حال این افراد گردیده؟ آیا این یک هنر نیست یک هنرنمایی در زجر دادن ملت و آدمکشی نیست؟ آیا حکمها و طریقه گرفتن اعترافات را قبول دارید؟ اگر قبول دارید چرا اعلام نمی کنید اینگونه رفتار را قبول دارید و خود نیز بخاطر این همه بی کفایتی که باعث ویرانی ایران و به وجود آمدن این همه فساد شده به زیر بار آن شکنجه ها نمی روید؟ اگر قبول ندارید چرا ابراز ندامت نمی کنید و از این قدرت طلبی خود دست بر نمی دارید؟ این چه حکومتی است که ادعای اجراء عدالت خدایی ونوکری مردم را دارید ، اما حاضر به دل کندن و رها کردن این قدرت ونوکری نیستید؟
آقای خامنه ای اگر تمام این حکم های اجراء شده صحیح باشد، تمام اعترافات به راستی و بدون هیچ شکنجه ای گفته شده باشد، در این میان هیچکدام از آن افراد گناهکار نیستند! گناهکار واقعی شما وسران بی کفایت این نظام هستید؟ آقای خامنه ای اگر در جامعه اقتصاد رونق داشت، فضای اجتماعی جامعه برای تفریح و تخلیه هیجانات مردم باز بود، چرا باید انسانی دست به سرقت ویا فروش مواد مخدر بزند؟ چرا باید انسانی متعرض به ناموس دیگری گردد؟ حال اگر با واقعیت بنگرید می بینید، هیچکدام از افراد کشته شده تخصیر نداشتند جز سران نظام !سران نظام به جای رونق دادن به بازار اقتصاد، به راکد کردن اقتصاد کشور پرداختند، بجای باز کردن فضای اجتماعی جامعه با بسته کردن این فضا خفقان را به راه انداختند. چگونه انسانی وقتی درنهایت فقر و تنگنا قرار گرفته وکاری برای تهیه مخارج خود و خانواده خود ندارد میتواند زندگی کند؟ اگر به شما و آخوندهای شکم فراخ ومنبر نشین شما باشد می گویید با دعا کردن تمام مشکلات حل می شود! اما 33سال است این همه دعا کرده اید چرا ایران را در پرتگاه نیستی قرار داده اید؟ 33سال است مردم را وادار کرده اید،خواسته های خود را بجای طلب کردن از نظام از امامزاده ها طلب کنند! خوب اگر امامزاده و خدا با دعا کردن کار خلق را، انجام می دهد، تشکیل دولت و نظام چه معنی دارد؟ شما چکار می کنید ؟ثروت ملت را بالا می کشید؟ اگر کار خلق را نظام باید راه بیندازد چرا تا این اندازه بی لیاقت و بی کفایتی در خود می بینید سکوت اختیار کرده وترک قدرت نمی کنید؟ تمام این احکام واین اعدام ها توسط سلاخ خانه نظام نه بخاطر اجرای عدالت بلکه برای ایجاد جو رعب و وحشت در دل ملت است! تا کسی سُخنی به شکایت نگوید! اما این همه ظلم تاکی؟
آقای خامنه ای در زمان جنگ ایران عراق سرودی ساخته شده بود که می گفت: آمریکا ننگ به نیرنگ تو خون جوانان ما می چکد از چنگ تو، اکنون بعدا از 33سال می بینیم خون نه تنها جوانان که خون ملت ایران از چنگ شما می چکد، این ننگ و نیرنگ شما است که دیگر از پرده برون آمده وعیان گشته!
در آخر مطلبم سُخنی با همه احزاب درون مرزو برون مرز دارم. تاکی خنثی بودن وسکوت کردن؟ تاکی به اتحاد نرسیدن؟ تاکی امید به اصلاح واصلاح طلبی داشتن؟ تاکی جنگ شاه وشیخ علم کردن؟آیا این همه دعواهای سیاسی در این 33سال کاری از پیش برای مردم بُرد یا هرچه بود پیشرفت درعمر نظام داشت؟ امروز به اتحاد برسیم تا فردا پشیمان گذشته برباد رفته نشویم
زنده وپاینده ایرانی وایران جانم فدای ایران
نویسنده ستار بهشتی
ای مفتی شهر ازتوبیدارتریم با این همه مستی زتو هشیارتریم
توخون کسان نوشی وماخون رزان انصاف بده کدام خونخوارتریم

فکر میکنم بزودی بعد از "تحقیقات مفصل" مشخص خواهد شد این روان شاد بعد از مراسم پذیرایی اسلامی و ولایت فقیهی رودل کرده و به در خواست خودش به بارگاه الهی مشرف شده.

چو بیشه تهی گردد ازنره شیر شغالان درآیند آنجا دلیر
طی سی وسه سال خلافت اسلامی درایران شیران بیشه مبارزه و آزادی خواهی کشوررا سلاخی
کردند. وعده ای تصورباطل اصلاح طلبی را رها نمیکنند . سرسوزنی آزادی و اصلاح برابر است
با سرنگونی اوباش سالاری حاکم .تحریم همه جانبه همانند آنچه درآفریقای جنوبی به اجرا درآمد
بهترین راه برای نجات ملت وبشریت است وبس... درود به روان پاک شیر بیشه ایران وننگ ونفرت برشب پرستان بزدل

ارسال کردن دیدگاه جدید

محتویات این فیلد به صورت شخصی نگهداری می شود و در محلی از سایت نمایش داده نمی شود.

نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.

لطفا به زبان فارسی کامنت بگذارید.
برای نوشتن به زبان فارسی می توانید از ادیتور زمانه استفاده کنید.

کامنتهایی که حاوی اتهام، توهین و یا حمله شخصی باشد هرز محسوب می شود و
منتشر نخواهد شد.

 

لینک به ادیتور زمانه:         

برای عبور از سد فیلترینگ

پرونده ۱۳۹۱ / چشم‌انداز ۱۳۹۲

مشخصات تازه دریافت برنامه های رادیو زمانه  از ماهواره:

ماهواره  :Eutelsat

هفت درجه شرقی

پولاریزاسیون افقی 

سیمبول ریت ۲۲

فرکانس ۱۰۷۲۱مگاهرتز

همیاران ما