خانه حسين منزوی غزلسرای ايرانی ويران شد
خانه حسين منزوی، شاعر غزلسرای بهنام ايرانی با سکوت و بیتوجهی مسئولان فرهنگی استان زنجان ويران شد.
خبرگزاری فارس روز چهارشنبه ۲۵ مرداد گزارش داد، در حالی که خانه شاعران بزرگ کشور ضمن مرمت يا خريداری به موزه يا خانههای فرهنگی تبديل میشوند خانه حسين منزوی، شاعر بهنام ايران در سکوت دستگاههای فرهنگی استان زنجان با خاک يکسان شد.
يحيی نقیزاده محبوب، مدير کل ميراث فرهنگی استان زنجان در مورد ويران شدن خانه حسين منزوی گفت: "ميراث فرهنگی بناهای پير و قديمی را ثبت میکند و در مورد بناهايی که دارای وجهه تاريخی يا ارزشهای معماری نباشند وارد نمیشود."
خرداد ماه ١٣٨٣ نيز خانه منسوب به ايرج ميرزا، شاعر ايرانی واقع در خيابان ۳۰ تير تهران از سوی مالک آن با خاک يکسان شد.
خانه متعلق به حسين منزوی در يکی از محلههای معروف و قديمی شهر زنجان به نام حقوردی قرار داشت
خانه متعلق به حسين منزوی در يکی از محلههای معروف و قديمی شهر زنجان به نام حقوردی قرار داشت.
۱۱ مردادماه سال گذشته، بهروز منزوی، برادر حسين منزوی در بخشی از يادداشت خود در روزنامه تهران نوشته بود: "وقتی حسين منزوی برای آخرين بار روی برانکارد، خانه موروثی را به مقصد بيمارستان ترک میکرد گفت چراغهای خانه را روشن کن ديوارها و درختها را خوب نگاه کرد سگش به دنبال برانکارد ضجه میزد و خانه در حال احتضار بود."
به گفته بهروز منزوی، "از سر ناچاری و به اجبار خانه حسين منزوی که برای همسايهها کانون خطر و برای شهرداری زمين متروکه تلقی میشود و بيم فروريختن ديوارها و عواقب احتمالیاش نگرانزا شده است به قيمتی نازل فروخته میشود تا احتمالأ تبديل به آپارتمان شود. خانه میميرد."
حسين منزوی يکم مهرماه ۱۳۲۵ زاده شد و در يک خانواده فرهنگی رشد کرد.
منزوی در شعر سپيد نيز دستی داشت، حتا موسيقی را خوب می شناخت و صدا و خط خوبی نيز داشت.
وی در سال ۱۳۴۴ وارد دانشکده ادبيات دانشگاه تهران شد. سپس اين رشته را رها کرد و به جامعهشناسی روی آورد اما اين رشته را نيز ناتمام گذاشت.
نخستين دفتر شعرش به نام "حنجره زخمی تغزل" در بخش "شعر جهان" جايزه فروغ فرخزاد، معتبرترين جايزه ادبی ايران در آن زمان را دريافت کرد.
منزوی در آن سالها وارد راديو و تلويزيون ملی ايران شد و در گروه ادب امروز با نادر نادرپور، شاعر ايرانی همکاری کرد.
از آثار اين شاعر میتوان به عشق در حوالی فاجعه، مجموعه غزلی سروده شده از سال ۱۳۶۷ تا ۱۳۷۲، از شوکران و شکر؛ مجموعه غزلی سرودهشده از سال ۱۳۴۹ تا ۱۳۶۷، با سياوش از آتش و از ترمه و تغزل؛ گزيده اشعار، ۱۳۷۶ اشاره کرد.
حسين منزوی پس از مدتها تحمل بيماری قلبی در ۱۶ ارديبهشتماه سال ۱۳۸۳ در بيمارستان رجايی تهران درگذشت.
حالا چرا باید دولت خانه هر کسی را که یک دفتر شعر چاپ کرده حفظ کند؟ اگر حسین منزوی شاعر معروف و موفقی است خوب مثل همه جای دنیا هوادارانش می توانستند جمع شوند و خانه را بخرند و به موزه یا هر چیزی که دوست دارند تبدیل کنند. اما بعید می دانم حسین منزوی اینقدرها معروف و شناخته شده و اصلاً مهم باشد.
دولت و حکومت اسلامی برای مردم و زندگی ارزش قائل نیست. ما ازش می خواهیم که به خانه و بنا و سنگ و چوب بها دهد. عجب کاری. اما برادر اقای منزوی با دوستانش می توانستند این خانه را بخرند و خرجش کنند و سرپا نگه دارند. ظاهرا آنها هم به شعر و شاعر شهرشان اهمیت نداده اند. و این است رسم ما ایرانی ها. اتفاق که افتاد، تازه فکر می کنیم چرا چنین شد. یعنی ما ایرانی ها به هر حال باید اول از ویرانی بگذریم، تا بلکه به آبادی برسیم.
ارسال کردن دیدگاه جدید