۵۵۵ درس از ۳۸ رشته علوم انسانی بازنگری شدند
رئيس پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی وزارت علوم از بازنگری ۵۵۵ درس از ۳۸ رشته علومانسانی در دانشگاههای ايران خبر داد.
به گزارش خبرگزاری فارس، حميدرضا آيتاللهی، رئيس پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی وزارت علوم، تحقيقات و فنآوری، در نشست رسانهای خود گفت سه هزار و ۲۱ نفر در اين بازنگری با وزارت علوم همکاری کردهاند.
وی رشتههای علوم انسانی را دارای "کاستیهای متعدد" دانست که مناسب "فرهنگ ايرانی اسلامی" نبودند.
آيتاللهی تأکيد کرد که اين بازنگری با توجه به دغدغههای آيتالله علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی صورت گرفته است.
آيتالله خامنهای دو سال پيش، از تحصيل دو ميليون دانشجوی ايرانی در رشتههای علوم انسانی انتقاد کرده بود.
در چند سال گذشته علاوه بر انتقاد از شمار دانشجويان علوم انسانی، کتابهای درسی اين رشتهها نيز مورد انتقاد قرار گرفته بود و يکی از دلايل بروز اعتراضات گسترده پس از برگزاری دهمين دوره انتخابات رياست جمهوری در ايران و حضور وسيع جوانان و دانشجويان در اين اعتراضات، از سوی مقامهای ايران "بدآموزیهای غربی" در رشتههای علوم انسانی قلمداد شده بود.
رشتههای علوم اجتماعی، فلسفه، اقتصاد و روزنامهنگاری به ترتيب بيشترين بازنگریها را داشتهاند
پس از آن وزارت علوم اعلام کرد کتابهای درسی علوم انسانی بايد بر اساس ارزشهای اسلامی بازنگری شود و کامران دانشجو، وزير علوم نيز گفت بازنگری در علوم انسانی "بیبرو برگرد" انجام میشود.
حميدرضا آيتاللهی در ادامه سخنان خود "ايجاد تمهيدات مورد نياز برای توانمندیهای شناختی و مهارتی يادگيرنده، ارتقاء سطح اصول اخلاق حرفهای، اخلاقيات و معنويت، مطالعات و استفاده از سرفصلهای متداول و بهروز جهانی با توجه به شاخصهای ملی، مذهبی، فرهنگی و بومی کشور" را از ضرورتهای بازنگری دروس علومانسانی دانست.
وی گفت برای اين بازنگری هفت هزار و ۸۳۷ پرسشنامه در رابطه با ۵۵۵ درس منتخب برای سه هزار و ۲۱ نفر از استادان حدود ۱۰۰ دانشگاه و ساير مراکز آموزش عالی و تحقيقاتی ارسال شد.
در اين پرسشنامهها سئوالهايی چون "به چه ميزان سرفصل فعلی نياز به بازبينی دارد، به چه ميزان سرفصل فعلی نگرش يادگيرنده را توسعه میبخشد و به چه ميزان در هر سرفصل فعلی به ارزشهای دينی و مذهبی توجه شده است"، مطرح شدند.
آيتاللهی افزود: "بيش از ۵۵ جلسه کارگروههای تخصصی با زمان ميان دو تا هشت ساعت برای هر نشست با حضور ۹۰ نفر از استادان دانشگاهها و مراکز آموزش عالی کشور برای بررسی مطالعه و جمعبندی هر کدام از دروس براساس رشته و تخصص تشکيل شده است."
به گفته رئيس پژوهشگاه علومانسانی درسهای انتخابشده برای بازنگری شامل اقتصاد با ۲۹ درس، تاريخ با ۱۳ درس، حقوق با ۲۱ درس روانشناسی با ۵۰ درس، زبان و ادبيات انگليسی با ۱۳ درس، زبان و ادبيات فارسی با ۱۳ درس، علوم اجتماعی با ۲۳۶ درس، علوم تربيتی و مشاوره با ۲۳ درس، علومسياسی با ۲۲ درس، فلسفه با ۹۰ درس، مديريت با ۱۷ درس و ارتباطات و روزنامهنگاری با ۲۸ درس، میباشند.
بدين ترتيب رشته علوم اجتماعی با ۲۳۶ درس و رشتههای تاريخ زبان و ادبيات انگليسی و زبان و ادبيات فارسی با ۱۳ درصد به ترتيب بيشترين و کمترين درسهای بازنگری شده را به خود اختصاص دادهاند.
خردادماه گذشته محمد مهدینژاد نوری، معاون پژوهش و فنآوری وزير علوم در ايران گفته بود تحول علوم انسانی به علوم انسانی اسلامی "دارای پيچيدگی و ابهام زياد" است.
وی افزوده بود: "بايد علوم انسانی را در کشور برگرفته از مکتب برحق اسلام و آموزهها و ارزشهای اساسی دين توسعه داد."
معاون پژوهش و فنآوری وزير علوم تأکيد کرده بود: "تحول علوم انسانی به علوم انسانی اسلامی حتی از اعزام انسان به فضا سختتر است و چنانچه اين هدف برای کشور در نظر گرفته شود دسترسی به فضا امکانپذيرتر از تحول در علوم انسانی اسلامی است."
اي خاك بر سر اين حكومت
اي خاك برسر اين مملكت
و بيشتر ، اي خاك برسر اين اساتيد خائن كه در بازبيني مذهبي شركت كرده اند. مطمئنا زماني فرا مي رسد كه چون سروش و ديگران بابت كاري كه اوايل انقلاب در پاكسازي ( به لجن كشيدن و خالي كردن دانشگاهها از اساتيد متخصص ) دانشگاههاكه كرده اند به اين آب و خاك و مردمش پاسخ بدهند.
آخرجامعه شناسي پايه اش اومانيسم است . چطور شما مي خواهيد آن را اسلامي كنيد ؟ شما امديد 236 درس آن را از بين برديد و بجايش قران گذاشتيد ؟
اگر قران مي توانست مشكلات مارا حل كند ما ديگر به روان شناسي احتياجي نداشتيم! آخه پايه روان شناسي بر نظريات روانكاوي فرويد استوار است چطور مي خواهيد بدون مطالعه نظريات روانكاوي روان شناس تربيت كنيد ؟
براي شما اي اساتيد خائن متاسفم ؟
گنجي: اپوزيسيون آرزوهاي خود را تبديل به خبر مي كند! (خبر ويژه)
يكي از افراطيون فراري براي چندمين بار اپوزيسيون جمهوري اسلامي را به استهزا گرفت و آنها را متهم به توهم و بي عرضگي كرد.
اكبر گنجي در سايت اينترنتي روز آن لاين به بررسي اين پرسش پرداخت كه چرا در ايران جنبش ضد رژيم وجود خارجي ندارد؟ و در تحليل آن نوشت: اپوزيسيون طي 33 سال گذشته دائماً سقوط شش ماهه رژيم را به مردم وعده داده است. اما آن وعده ها نقد نشده است. چرا؟ يكي از دلايل اين امر اين بوده كه مخالفان مقيم خارج «آرزو»ي خود را «واقعيت» قلمداد مي كردند. هرگونه تحليلي نيازمند تصويري صادق از واقعيت است. تصوير كاذب از «رژيم» و «مردم» آدمي را به خيال پردازي سوق مي دهد.
وي اضافه كرد: اشتباه بزرگ ديگري نيز اپوزيسيون را به شدت فريب داده و مي دهد. همه آنها به راحتي به اينترنت دسترسي داشته و دارند. ده ها سايت ايراني مخالف رژيم شبانه روز تمامي اخبار ضد رژيم را جمع آوري و انتشار مي دهند. تعدادي از مخالفان رژيم دائماً در اين سايت ها عليه جمهوري اسلامي مي نويسند. از آنها بيشتر و بيشتر، تعدادي با نام مستعار، شبانه روز به رژيم مي تازند. مخالفان مقيم خارج كه اين وبسايت ها را مي بينند- خصوصاً آن كامنت هاي بدون نام و نشان- پيش فرض به شدت كاذبي آنها را «فريب» مي دهد. آن پيش فرض اين است؛ اين وبسايت ها و آن كامنت هاي بدون نام و نشان، نمادي است از جامعه ايران. كامنت ها را ببينيد، تا افكار عمومي ايرانيان را دريابيد. اين پيش فرض كاذب است. سايت ها نماد جامعه ايران نيستند. هيچ كس نمي تواند كوچكترين شاهد و قرينه اي براي اين مدعا عرضه بدارد. ضمن اينكه، كامنت هاي بدون نام و نشان، از هيچ چيز حكايت نمي كنند. براي اينكه؛ اولاً هيچ كس از تعداد آنها آگاه نيست. شايد عده اي ثابت در جاهاي مختلف كامنت مي گذارند. ثانياً اگر آدمي در خارج از كشور حاضر نباشد به نام خود به رژيم بتازد، در داخل كشور چگونه حاضر به مبارزه خواهد بود؟ آيا اپوزيسيون يك رژيم مي تواند با اسامي مستعار به جنگ قدرت حقيقي برود؟ به تعبير ديگر، آيا اين ها حاضرند با رژيم براي سرنگوني اش بجنگند؟ براي نبرد نياز به «نيروي واقعي» است، نه «نيروي مجازي».
گنجي اپوزيسيون خارج نشين را فاقد قدرت بسيج اجتماعي توصيف كرد و افزود: مسائل و مشكلات موجود موجب «استيصال» كامل اپوزيسيون شده است. آنها مي گويند ما هيچ پايگاهي در داخل نداريم و رژيم هم به هيچ طريقي ساقط كردني نيست پس تنها راه ممكن، تهاجم نظامي دول خارجي به ايران است بنابراين ما بايد خود را به دولت هاي غربي بشناسانيم و آمريكا و اسرائيل را به تهاجم نظامي تشويق كنيم. آيا اين رويكرد كمترين فضيلت اخلاقي و اعتبار براي آدمي پديد مي آورد؟!
اين تحليل درست در حالي ارائه مي شود كه خود گنجي يكي از صدها ورشكسته به تقصير متواري و مقيم خارج است. وي بارها از بيگانگان پول خيانت دريافت كرده كه يك قلم آن 500 هزار دلار در پوشش جايزه سازمان كيتو (KATO) است.
ای اکبر گنجی که با اعتصاب غذای تاریخی خود و نوشتن آن وجیزه جمهوری خواهی مرا از « روشنفکری» متنفر کردی، ای آنی که عقده های باستانیم را سرکوفتی و جنگ را منفور نامیدی، اگر دست از این لجاجت برنداری باید منتظر رزم واپسینم باشی که با گرز چنان بر فرقت بکوبم تا محمد و عایشه را تا ابد فراموش کنی.
قاه قاه!!!
ارسال کردن دیدگاه جدید