فعاليت دانشگاه بهائيان «غيرقانونی» اعلام شد
وزارت علوم، تحقيقات و فناوری ايران، فعاليت دانشگاه مجازی بهائيان (BIHI) را «غيرقانونی» اعلام کرد.
به گزارش خبرگزاری دانشجويان ايران (ايسنا)، دفتر گسترش آموزش عالی وزارت علوم اعلام کرده «دانشگاه مجازی BIHE هيچگونه مجوزی از اين دفتر اخذ نکرده و هرگونه فعاليت آن غيرقانونی است.»
وزارت علوم همچنين مدارک اين دانشگاه را «فاقد ارزش قانونی» دانسته است.
پیشتر مأموران امنيتی با پلمپ مراکز علمی و آزمايشگاهی دانشگاه علمی آزاد بهائيان (BIHI) در تهران، شماری از مسئولان اين دانشگاه را در چند شهر ايران بازداشت کرده بودند.
جامعه بينالمللی بهائيان تعداد بازداشتشدگان مسئولان دانشگاه بهائیان در اول خرداد ۱۳۹۰ را در شهرهای تهران، کرج، اصفهان و شيراز را دستکم ۳۰ نفر اعلام کرده است.
دانشگاه علمی آزاد بهائيان سال ۱۳۶۶ از سوی جامعه بهائيان ايران تشکيل شد و افراد محروم از تحصيل به صورت آن لاين در آن آموزش میديدند
شاهين نگاری، رامين زيبايی، کامران مرتضايی، فواد مقدم، وحيد مختاری، محمود بادوام، افروز فرمانبرداری و سهيل قنبری از جمله افرادی هستند که بازداشت شدهاند.
دانشگاه علمی آزاد بهائيان سال ۱۳۶۶ از سوی جامعه بهائيان ايران تشکيل شد و افراد محروم از تحصيل به صورت آن لاين در آن آموزش میديدند.
با اينکه قانون اساسی ايران، حق ادامه تحصيل را برای همگان به رسميت شناخته اما شهروندان بهائی، به دليل عقايد مذهبی از حق ادامه تحصيل در دانشگاههای ايران محروم هستند.
همچنين با وجود زندگی ۳۰۰ هزار بهايی در ايران، حکومت ايران آيين بهائيت را به رسميت نمیشناسد.
پيروان اين دين در طول سالهای گذشته با مشکلات بسياری در ايران مواجه بودهاند.
مهر ماه سال ۱۳۷۷ نيز مأموران امنيتی با حمله به منزل افرادی که برخی کلاسهای دانشگاه بهائيان در آنجا برگزار میشد، تعدادی از دانشجويان و اساتيد اين دانشگاه را بازداشت کردند.
اسفند ماه سال گذشته نيز شماری از شهروندان بهائی در بم، کرمان و تهران به دليل «ترويج وگسترش برنامههای خود در پوشش کارهای آموزشی فرهنگی در تعدادی از مهد کودکها» بازداشت شدند.
پس از وقايع دهمين انتخابات رياست جمهوری ايران در سال گذشته نيز شمار زيادی از شهروندان بهائی از سوی نيروهای امنيتی بازداشت شدند.
همچنين هفت رهبر بهائی در ايران که از دو سال پيش در زندان هستند، سال گذشته به ۲۰ سال حبس محکوم شدهاند.
چنین گفت محمود به اسفندیار
تو ای ماه گردون تو ای شهریار
تو شمس منی من مرید تو ام
مرا در حوادث تویی یار غار
درخت شریعت بگردد زتو
پر از بار ای صاحب اختیار
تو را دشمنانیست کوته نظر
کنم دشمنان تو را تار و مار
گزندی به پای تو گر می رسد
چنان گویی در چشم من رفته خار
سلامت ببادا سرت از گزند
بلایت خورد بر من خاکسار
تو را گر بخواهند دستگیر کنند
خریدم یکی لانه موش گرمسار
کنند این اجنه تو را همرهی
یلان دگر بر تو ناید به کار
اول جمهوری اسلامی باید اثبات کند محرومیت سی و سه سالۀ بهائیان از حق تحصیلات عالیه در ایران و سایر محرومیت ها از حقوق شهروندی قانونی است تا بعد برسیم به قانونی یا غیر قانونی بودن مؤسسۀ بی آی اچ ای. عجیب است تا حال شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد بیش از بیست بار جمهوری اسلامی را برای نقض حقوق بهائیان محکوم کرده است، حال ایشان دم از غیر قانونی بودن می زنند. یک بام و دو هوا!
اعتبار مدرک موسسه علمی آزاد بهائیان!
بیایید تنها بسنده کنیم به جمله: "و بنابراین مدارک صادره آن نیز فاقد ارزش قانونی است."
فقط چند سوال:
1) به نظر شما در طی این سه دهه محرومیت جوانان ایرانی بهائی از تحصیلات عالیه، آیا آنها در این مجموعه علمی که به تحصیلات عالی مشغول بودند دنبال مدرک بودند؟
2) آیا به نظر شما همین جوانان ایرانی بهائی که در بیش از 30 دانشگاه معتبر بین المللی و شناخته شده توانسته اند بعد از مطالعه در سطح کارشناسی در همین موسسه علمی، مدارک عالیه (فوق لیسانس و دکترای) خود را به دست بیاورند، چه ارائه داده اند؟
3) آیا این جوانان ایرانی بهائی به غیر از یادگیری های خود، به غیر صداقت، به غیر همت بلند، به غیر مقاصد ارجمند، به غیر عطش برای کسب دانش؟ چه ارائه داده اند؟
4) به نظر شما ریشه کلمه "مدرک" از چیست؟ از کاغذی با مهر فلان وزارت خانه یا فلان موسسه معتبر؟ یا از مفهوم غنی "درک و فهم"؟
5) آیا کدام "ارزش قانونی" نوشته یا نانوشته می تواند "درک و شعوری" که این جوانان برای کسب علم و خدمت به وطن عزیزشان به دست آورده اند را "غیرقانونی" اعلام کند؟
6) آیا کدام "ارزش!" را باید مبنای تعیین و سنجش این درک و شعور، قرار داد؟
مؤسّسۀ بهائی تحصیلات عالیه رسالت خود را اینگونه بیان می کند:
"دانشجویان و فارغالتّحصیلان مؤسّسۀ علمی آزاد به نحوی تعلیم خواهند دید که طالب علم و دانش باشند، تحرّی حقیقت نمایند، در پی جمال و عدالت باشند، خواهان علوّ و سموّ روح معاشرت محبّتآمیز گردند، در یادگیری مستقل عمل نمایند، اندیشمندانی خلّاق و حلّال مشکلات باشند، تعاملات پویا بین حقایق علمی و ارزشهای جهانی را مبنای سنجش و ملاک قضاوت خود برای کاربرد هدفمند دانش قرار دهند، نقش تکنولوژی را در نهادن مبانی مادّی مدنیت درک کنند، و از درسهای گذشته در جهت پیشبرد درکی جدید جهت آینده سود جویند."
وقتی به سوالات می اندیشم و رسالت این مجموعه را دوباره می خوانم و به نتایج حاصله آن در این سوی مرزهای ایران عزیز نگاه می کنم، که تک تک این جوانان افتخاری از ایران، این سرزمین مقدس هستند، پاسخی می یابم که مرا وا میدارد بگویم: من هم میخواهم در چنین موسسه ای تحصیل کنم.
شما چطور؟
ارسال کردن دیدگاه جدید