با سلام و تشکر بابت درج مطلب

در این مقاله بازهم جناب شریعتمداری با ایجاد توهم و سفسظه سعی بر این داشته تا واقعیت را به شکلی بسیار کودکانه یا شاید بله آمیز تحریف یا کتمان کند.
وی در مقاله کیهان چنین ابراز داشته:

«سطر سطر بيانيه نشان می‌دهد که نگرانی و تأسف آقای موسوی اردبيلی از واکنش مردم و مسئولان نسبت به خيانت و جنايت سران وطن‌فروش و ضدانقلاب فتنه است و بيانيه در حمايت از آن‌ها نوشته شده است.» لابد روی دیگر این سکه قلب اینست که اگر آقای اردبیلی دست به ستایش رهبر "معصوم" و ارازل-پرور ایران که دستش به خون هیچکس هم آلوده نیست میزدند آنوقت مورد تکریم و تعظیم آقای شریعتمداری قرار میگرفتند.

جناب شریعتمداری هیچوقت از خود یا از امام چهاردم پرسیده اید که چرا تمام سران پیشین جمهوری اسلامی دیر یا زود به صف "فتنه گران و ضدانقلاب" میپیوندند!؟ این چه حکمت و حکومتی است که بر خلاف حرف بنیانگزارش که گفتند "پدران ما حق نداشتند برای ما حکومت تعیین کنند" عمل میکند و اجازه نمیدهد ناراضیان بیشماری که میخواهند کشور رو به انحطاط بیشتر فرهنگی و سیاسی نرود ومیخواهند خواست خودرا در ترکیب سیاسی و اجتماعی کشور لحاظ کنند، طرد میکند؟

آقای شریعتمداری همچنین در مقاله خود فزوده اید: «آيا حضرت آيت‌الله طی ۱۸ ماه گذشته از سوی سران و عوامل فتنه هيچ منکری مشاهده نفرموده‌اند که نياز به نهی از منکر باشد و يا ترک هيچ معروفی را شاهد نبوده‌اند که وظيفه امر به معروف را برعهده ايشان بگذارد؟ چرا طی ۱۸ ماه گذشته در مقابل آن همه جنايت و خيانت و کينه‌توزی سران فتنه نسبت به اسلام و انقلاب و امام و رهبری و مردم سکوت فرموده‌اند؟» جناب سردبیر بازهم ساز را از دهن گشادش میزنید. اولا اینکه نه امر به معروف و نه نهی از منکر (به همراه نماز و روزه و زکات و خمس و حج و تولی و تبرا) هیچکدام از ااصول دین اسلام نیستند و انجام آنها فرض نیست یعنی مستحب است. اگر چنین بود تمام مسلمانانی که به حج نرفته و یا زکاتی نداده اند مسلمان محسوب نمی شدند. شما به همراه عده ای روان-پریش ارازل مدار میخواهید کوته-بینی ها و کج-سلیقگی های خود را با چماق دیانت به مردم تحمیل کنید در حالیکه نه از دین اسلام بویی برده اید و نه اصول دین مبین اسلام را باور دارید. اگر میخواهید که صحت این ادعا ثابت شود لطف کنید و بفرمایید اصول دین اسلام چندتا هستند و کدامند. به جرات میگویم که شما اصول اسلام را با "اصل ولایت فقیه" جابجا کرده اید در حالیکه هیچگونه اصلی به نام ولیه فقیه در اصول سه گانه اسلام وجود ندارد. به صرف اینکه روزنامه ای را به تصرف در آورده اید (غصب در روز روشن) که شما را صاحب نظر و حق به جانب نمیکند . تا آنجا که بنده از کتب تعلیمات دینی به یاد دارم اسلام دارای سه اصل توحید و نبوت و معاد است که متاسفانه خود شما ظاهرا به این سه اصل نه معتقد هستید و نه به آن اشراف دارید.

در کتب تعلیمات دینی میخواندیم که در مذهب شیعه سعی شده که دو تا اصل امامت و عدل هم به سه اصل دیگر اضافه شود ولی مذهب شیعه دین اسلام نیست. تازه بنده مطمین هستم که تعبیر و برداشت شما از اصول سه گانه دین هم به گونه ای ایست که جوابگوی همان روان-پریشی های رهبر و همراهان او باشد و میان ماه شما تا ماه گردون تفاوت از زمین تا آسمان است. در دیانت ولایت فقیه توحید یعنی خدا یکی است و آنهم کسی جز ولایت مطلقه فقیه نیست. در چالیکه در دیانت اسلام "اصل توحید" به معنای وحدت وجود است. یعنی اینکه همه ما از مسلمان گرفته تا غیر مسلمان از انسان گرفته تا حیوان و درخت و رستنی و حشره همه وهمه مخلوق نازیروده خدا هستیم. کسی را بر کسی رجحانی نیست مگر به خاطر فروتنی وی و میل به خدمت به خلق خدا در وی. در دیانیت مطلقه فقیه تعبیر درستی از نبوت هم وجود ندارد. شما محمد را برتر از همه بندگان و پیامبران خدا می انگارید. این انگاشت شما جز تعبیری نا هنچار و بینشی نا باورانه و کوته بینانه از اصل دوم اسلام نیست. در دیانت اسلام همه مردم بیامبرند و هرکس برای دیگران حامل پیامی است همانطور که این نویسنده بی نام و نشان هم برای شما پیامی دارد. پیامبر کشی کار آسانی است ولی پیامبر شناسی چه مشکل. در تعبیر ولایت مدارانه شما از معادهم نارسایی وجود دارد چه معاد را به زنده شدن در روز موهومی به نام روز قیامت می شناسید. در حالیکه معاد به منزله بازگشت اعمال و افکار هرکسی به خودوی است.

در مقاله تان همچنین از "دفاع از ساحت مقدس امام حسين، امام زمان، امام راحل، اسلام، انقلاب" به عنوان وظيفه شرعی دیگران نام برده اید و دگاشته اید " بفرمائيد که چرا در مقابل اين همه زشتی و پلشتی و اسلام‌ستيزی و اهانت به ائمه احساس وظيفه نفرموده و سکوت اختيار کرديد و اکنون که با تدبير، فقط رابطه سران فتنه با سرويس‌های اطلاعاتی بيگانه قطع شده است، سکوت ١٨ ماهه و غيرقابل توجيه خود را شکسته و به حمايت از فتنه‌گران بيانيه صادر فرموده‌ايد؟»

جناب شریعتمداری با این اطمینانی که شما از "اعتقاد خود" نسبت به امام حسین و امام زماون و غیره دارید بنده فقط یک سوال کوتاه از شما دار و آن اینست: آیا شما که اصول دین اسلام را فراموش کرده اید تا چه اندازه میتوانید به خود و دیگران اطمینان دهید که آنجه مینویسید و ترویج می کنید واقعا درست است و ناشی از کج-اندیشی و ایهام نیستند؟

در جای دیگری خطاب به آقای اردبیلی افزوده اید «معلوم است که خدای نخواسته، موسوی و کروبی و خاتمی را از امام حسين و امام زمان و امام راحل و اسلام برتر نمی‌دانيد، بنابراين چرا کم‌ترين مجازات اين ستون پنجم‌های اسرائيل و آمريکا آن هم در حد قطع تماس آنان با بيگانگان را برنمی‌تابيد ولی از کنار اهانت به ساحت مقدس اباعبدالله و امام زمان و صدها خيانت و جنايت نسبت به اسلام و مسلمين، با سکوت طولانی و ١٨ ماهه عبور می‌فرمائيد.» این صحبت شما بازهم بر اساس خودبرتر بینی ذهنی تان است وگرنه اگر برداشت درستی از اصل اول دین اسلام داشتید به وحدت وجود معتقد همه را برابر می دیدید و این خودبرتربینی کاذب را ریشه در کج-فکری و کج-باوری دارد را به عنوان اصل معرفی نمیکردید.

درپایان بدنه برای شما و امثال شماهرروز دعا میکنم که از خودبرتربینی و تکبر نجات دهد تا بتوانید زیبایی های خلقت را در یک یک بندگان خدا متبلور است ببینید و تحسین کنید نه اینکه خود را از پیام این همه پیامبر الهی که در قالب انسانهای مختلف به شما گوشزد میشوند محروم بدارید. مسلم بدانید که اگر رهبر شما هم این بینش و شم را داشت دست از این دنیاپرستی و تکفیر فرزندان خدا برمیداشت و به خواست جمعی آنها گردن مینهاد.

به امید بیداری شما.