علی مطهری: موسوی و کروبی به صدا و سيما دعوت شوند
علی مطهری يکی از نمايندگان اصولگرای مجلس ايران میگويد بايد ميرحسين موسوی و مهدی کروبی به صدا و سيما دعوت شوند تا حرفهايشان را بزنند.
این نماينده منتقد دولت در گفتوگو با تارنمای سلام افزوده است «بايد صدای مخالفان و منتقدان را شنيد و (آنها) بايد حق راهپيمايی مسالمتآميز داشته باشند.»
وی گفته است: «باور دارم که اينگونه بهتر میتوان مسئله را تمام کرد، ما خودمان بتسازی میکنيم و مشکلات را بزرگ جلوه میدهيم.»
وزارت کشور ایران که مرجع صدور مجوز راهپیمایی است، تاکنون به مخالفان و معترضان اجازه برگزاری راهپیمایی نداده است.
علی مطهری با اين حال گفت: «در اين شکی نيست که واقعه ۲۵ بهمن يک کار غيرقانونی و ناشايستی بود اما بايد نگاهی هم به عملکرد خودمان بياندازيم ،بسياری از رسانههای ما از جمله صدا و سيما و بعضی روزنامههای ديگر در فاصله ۹ دی (۸۸) تا ۲۲ بهمن (۸۹) به تحريک و تحقير معترضين پرداختند و همواره آنها را با مطالبی همچون "شما ديگر تمام شدهايد، شماها عددی نيستيد، شما اعدام شديد، شما طرفدار نداريد"، به مبارزه طلبيدند.»
راهپيمايی ۲۵ بهمن ۸۹ با فراخوان ميرحسين موسوی و مهدی کروبی رهبران مخالف دولت در تهران و چند شهر ديگر ايران برگزار شد.
به گفته مطهری، «وقتی مدام عدهای را خطاب قرار میدهند و میگويند شما ديگر هيچ طرفداری نداريد و از صحنه سياسی خارج شديد و شما مردهايد، در واقع آنها را تحريک میکنند که خودی نشان دهند.»
پس از برگزاری راهپيمايی ۲۵ بهمن که به تظاهرات ضدحکومتی تبديل شد، فشار بر موسوی و کروبی افزايش يافت و حصرخانگی آنها که چند روز پيش از ۲۵ بهمن آغاز شده بود، گستردهتر شد و ۲۶ بهمن گذشته، تمامی راههای تماس اين دو رهبر مخالفان مسدود شد.
در همين حال شورای هماهنگی راه سبز اميد در بيانيهای اعلام کرده که مخالفان حکومت در اعتراض به حصرخانگی موسوی و کروبی، ۱۰ اسفند در سراسر ايران راهپیمايی میکنند.
در بيش از ۲۰ ماه که از انتخابات بحثبرانگيز رياستجمهوری ايران میگذرد، حکومت ايران وعده داده که «سران فتنه» را محاکمه و مجازت خواهد کرد.
حکومت ايران از اعتراضات به نتيجه انتخابات سال گذشته به عنوان «فتنه ۸۸»و از موسوی و کروبی نيز به عنوان «سران فتنه» نام میبرد.
بظر میرسد توی رژیم این یک نفر بعضی وقت ها یک حرف حسا بی می زند
ببخشیدا مگه حرفاشونو نزدن قبلان؟ اگر هدفشون ترفند جدیده که سوپاپ اطمینان باشن بی تاثیره
آقایان مطهری و توکلی تا میبینن که هوا پسه دو تا نامه انتقادی می دن. دوستان فکر می کنن اینجوری فردای روز از محاکمه ملت در امان میمونن. اگر مردین تمام قد طرفدار مظلوم و بر ضد ظالم باشین.
احساس ترس در وجود تک تک آقایان بروز میکند
اون از وزیر اطلاعات واین هم از نماینده اصول گرا
با تشکر از اقای علی مطهری حالا ایشان نشان دادند که نماینده قشر خاصی نیستند
یعنی حرفاشون رو چه جوذی بزنن؟شما یه مدل پیشنهاد بدید.تو تلویزیون به طور زنده؟امکانش هست؟مسلما نیست.اگر هم بیارنئ با ساتسور پخش میشه.این مرتکه هم یه چیزیه مثل خودشون.فقط سوپاپه
.پیسسسسسسسسسسسسس
امروز7اسفندسالمرگ ميرزاهاشم آملی پدر لاريجانی ها(علی وصادق و محمدجوادوباقر) است .فرزندانش جاه طلبی راخيلی خوب از وی به ارث بردند.علی مطهری برادر زن علی لاريجانی است.روی هم رفته آدم خوب و پاكنهادی است.
با سلام،
من فکر میکنم این حرفا آماده سازی مردم برای یه شوی تلویزیون جدید از سران جنبش سبزه که میان میگن ما از طرف موساد و سیا هستیم و همون بالایی که سر ابطحی اوردن... ۳۲ ساله از این کارا کردین آدم هم نمیشین جز اینکه مردم با زور دمبتونو بگیرن از ایران بندازن بیرون...
خدا پدرتو بیامورزه
inam age mard bood harfasho to TV mizad na to pasto
امام ده علامت دارد از جمله آنها ختنه شده بدنيا می آيد!، با پا وبراحتی متولد ميشود!، جنب نميشود!، اگر بخوابد قلبش بيدار است، چشمش ميخوابد ولی قلبش بيدار است!، همانطور که از جلو ميبيند از عقب هم ميبيند! ـ 'يولد مطهرا مختونا و لا يجنب و تنام عينه و لا ينام قلبه و يری من خلفه کما يری من امامه' ـ ( منبع : اصول کافی جلد يک ص ۳۱۹ کتاب حجه باب مواليد الائمه )
نمی دونم این نشونه خوبیه یا بدی ولی احساس می کنم اینا می ترسن و تو زندان ها هم با زندانی ها مهربان تر شده اند چه اتفاقی داره میافته ؟
راست میگه خوب!
گویا کم کم بعضی ها داره دوزاریشون میوفته .. البته بیشتر از ترسه .. مي دونن که نفر بعدي که قراره حذف بسه خودشون هستن
ولی در کل تظر خوبیه .. گرچه باید به ايشون بگم که کار ناشايست رو متقلبيت در انتخالات کردن نه معتریضین به تقلب
باسلام بعضی دوستان هنوز نمی توانند روند فزاینده انقلاب جنبش را ببیند و فکر میکنند اگر هاشمی با سید علی ایتلاف کنند یا موسوی را به حلقه خودی ها برگردانند مساله حل خواهد شد. در حالیکه جمهوری اسلامی 32 سال پیش وارد قیف دهان گشادی شد و با سرعت به طرف گلوگاه باریک قیف قدم برداشت. هم اکنون این حکومت یزیدی با حذف تمام دگر اندیشان به بن بست رسیده و سید علی نمیخواهد یا نمیتواند از خر شیطان پایین بیاید. یا باید قیف را گشادتر کند و بقیه را هم جادهد که تا کنون دیگر دیرشده است و یا اینکه در آخرین لحظات دست به یک اقدام احمقانه دیگر بزند و اینبار هاشمیو صانعی و بیات و بقیه را هم از میان بردارد.
دور بعدی خیره سری های امام سید علی (که هیچیک از ده علامت ذکرشده توسط کاربر مهمان همین صفحه را ندارد!) حذف کامل تمام روحانیون دگراندیش است واین برو برگرد ندارد..
برای این آقایان دگراندیش فقط یکراه باقی مانده و آن اینست که پیشاپیش تظاهرات اعتراضی حرکت کنند و به اینوسیله بقای خود را تا حدودی تضمین کنند. این دودوزه بازیها و کجدار و مریزها ممکن است تا اینجا آنها را آورده باشد اما به قول شاه نعمت الله ولی از اینجا به بعد "دور دیگر به کار میبینم"
نیامدن انها به تظاهرات یعنی به دست خود حکم زندان و قتل و تجاوز به جان و ناموس خودشان را امضاء کردن. حادثه اخیر شاه عبالعظیم فقط یک هشدار کوچک است.
اما اگر بیایند و ابتکار عمل را به دست بگیرند جنبش به سرعت این غده سرطانی را جراحی خواهد کرد و بیمار از بیماری مهلک خفقان نجات پیده خواهد کرد.
عالیجنابان مستحضر باشید که کار از بیانیه صادرکردن گذشته و پس از اینکه حکومت مطمین شود که خطز چندانی در امحاء موسوی و کروبی برایش وجود ندارد به سراغ یک یک شما آخوندهای به اصطلاح "هم سیخ و هم کباب نگهدار" اصلاح-طلب خواهند آمد و همگی را به دوردستاهای نامعلوم خواهند برد.
راه حل این مشکل اینست که روز سه شنبه همه جضرات آیات عظام برای یکبار هم که شده از نشانه و حجت خدا بودن دست بردارند و بین ما مردم ظاهر شوند. با حضورتان در کانون جنبش هم مردم را تشویق و تشجیع خواهید کرد، هم اوباشان ممکن است کمتر به پرخاشجویی بپردازند و هم جان شما عزیزان از بلایی که هم اکنون به نامتان در بیت رهبری رقم زده شده محفوظتر خواهد ماند.
بیرون نیامدن شما و با مردم نبودن شما در روزهای سه شنبه 10و 17 و 24 اسفند به مصابه صادر کردن جواز دفن روحانیون میانه رو و اصلاح طلب یا بی طرف در آینده نزدیک خواهد بود. چه این امر به گستاخی سید علی و ارازل و اوباش ولایتمدارش اضافه خواهد کرد.
در این برهه از زمان نیامدن و استخاره کردن همان و تلف شدن جان عده ای منجمله خود جنابعالی همان. داستان سه ماهی را از کتاب مثنوی حتما به خاطر دارید. آرزوی بنده اینست که مثل آن ماهی عاقل هم اکنون "عزم راه مشکل جانکاه کنید." و با این یاران محراب و مسجد "مشورتی" هم نکنید که به یقین شما را از "مقدرت سست" خواهند کرد. اگر الان حرکت نکنید چندروز دیگر در دام "صیادعلی" گرفتار خواهید شد. شاید نحوه سخنان صریح بنده به گستاخی شبیه باشد اما قصد بنده چنین نیست و از پیشگاه شما تقاضای عفو دارم.
به این ترتیب در خانه ماندن و گفتن اینکه انشاالله گرگ نیست شما را و دیگر روحانیون اصلاح-طلب را بیمه نخواهد کرد ولی با بیرون آمدن و پیوستن به مردم جنبش تقویت میشود و جان شماعزیزان از هم خطر مرگ خزنده ای که از بیت رهبری به سوی شما در حرکت است مصون خواهد ماند.
اگر هم خدای ناکرده مورد ضرب و شتم و بی حرمتی ارازل قرار بگیرید که احتمال وقوع آن زیاد هم هست مطمِءن باشید که "سنگ بی ارزش اگر کاسه زرین شکند قیمت سنگ نیفزایدو زر کم نشود"
دشوارترین حالت ممکن آست که شما هم در این ددگیریها به درجه رفیع شهادت نایل شوید. در اینصورت خون شما نهال جنبش مردمی ایران را آبیاری خواهد کرد و نام شما در تاریخ ایران جاودان خواهد ماند
ارسال شده توسط کاربر مهمان بی نام و نشان در تاریخ یکشنبه, 12/08/1389 - 21:51.
رهبری حکومت بر دلهاست حکومت با زور و اسلحه حکومت پادشاست مرگ بر شاه
یادداشت وارده/ آقازاده محترم، جناب علی مطهری! چرا دق نکردید؟
علی علوی
در چند روز گذشته اتفاقی رخ داد که واکنشهای مثبت و منفی زیادی را از گروهها و جناحهای مختلف سیاسی مشاهده کردیم و آن توهین به فائزه هاشمی دختر آقای رفسنجانی بود. در این میان واکنش علی مطهری از همه واکنشها دیدنیتر بود. در این مقال بیشتر به این موضوع خواهیم پرداخت.
در اوایل انتخابات ریاست جمهوری در سال 1376، بسیاری از بزرگان به شدت از آقای ناطق نوری حمایت کرده و مخالف بر روی کار آمدن آقای خاتمی بودند. بنده نیز کاندیدای خود را (که آقای ریشهری بود) انتخاب کرده بودم. با کمال تعجب، دریافتم که ابوالزوجه آقای ریشهری مرحوم آیتالله مشکینی از آقای ناطق حمایت کردند. آن زمان همچنین تصمیمی از طرف مرحوم آیتالله مشکینی برایم ثقیل بود، ولی حالا پس از 13 سال دلیل اصرار آقایان را برای عدم انتخاب آقای خاتمی بیشتر درک میکنم.
پس از مدتی فهمیدم که در سال 1374 آقای سعید حجاریان در یک جلسه سه ساعته با آقای رفسنجانی اهمیت و اولویت توسعه سیاسی را به آقای رفسنجانی گوشزد کردند و آقای رفسنجانی بر روی توسعه اقتصادی اصرار کردند. البته آقای حجاریان تا سال 1376 بیکار ننشسته و با طرح شعارهای جذاب آزادیخواهی و فضای باز سیاسی در آن فضای بسته و غیرقابل تغییر زمان آقای هاشمی توانست با آوردن به صحنه آقای خاتمی رأی قابل قبولی را از جامعه کسب کرده و فصل جدیدی را در انقلاب اسلامی ایجاد کند.
پس از به روی کار آمدن خاتمی آزادیخواهی به سبک آقای حجاریان و حمله به ارکان نظام بتدریج آغاز شد. قتلهای زنجیرهای، حمله به شورای نگهبان، حمله به سپاه، حمله به نیروی انتظامی، حمله به صدا و سیما و ... نشان از تهاجم همهجانبهای بود برای تضعیف ارکان نظام و در نتیجه حمله به جایگاه رهبری و ولایت فقیه.
در این فرصت کوتاه نه میشود به حوادث آن زمان پرداخت و نه قصد ما پرداختن به قضایای آن زمان است. بلکه هدف از بیان این موارد نتیجه گیری از اعمال و رفتار اطرافیان آن زمان آقای خاتمی (که در حال حاضر اکثر آنان پناهنده و مقیم کشورهای خارجی هستند) در حمله به حساسترین جایگاه در نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران که همان رهبری است میباشد.
در غائله تیرماه 1378 و پس از ماجرای روزنامه سلام، در ابتدا شعارهای مخالفین، ارکان نظام را هدف گرفته و کمتر به مقام و جایگاه رهبری توهین میشد ولی پس از هنجار شکنی در این ایام، دیگر مخالفین ترسی از شعار علیه رهبری نداشته و در تجمعات خود از هیچگونه پردهدری ابا نداشتند.
در اغتشاشات 1388 نیز این مسئله ادامه یافت و معاندینی که به بهانه تقلب به خیابانها ریختند (حساب معاندین را باید از حساب مردمی که اعتقاد داشتند تقلب شده را باید جدا کرد) با اهانت به رئیس جمهور و جایگاه رهبری به این عمل پلید خود ادامه دادند.
مطمئنا هر کسی که به اندازه کمی از سیاست مطلع باشد میداند که ولایت فقیه یا همان جایگاه رهبری در فقه شیعه است که خار چشم دشمنان شده و به هر قیمتی شده در صدد برآمدهاند تا این ستون خیمه را از جا درآورند و عامل وحدت را در جوامع شیعی از بین ببرند.
طبق تحقیقات بعمل آمده، مدل غربی رضاخان و آتاتورک در ایران و ترکیه هر دو شبیه به هم بوده و تنها عامل عدم موفقیت رضاخان در ایران هوشیاری و بیدار علمای روشنفکر شیعه در ایران بود که نگذاشتند اصول و مبانی دینی در جامعه از بین برود.
متأسفانه در این چند سال اخیر با این همه هجمهای که به جایگاه رهبری صورت گرفته است، خواص جامعه هیچگونه موضعی اتخاذ نکرده و جایگاه رهبری روز به روز بیشتر در معرض هجمه معاندین و دشمنان قسمخورده انقلاب و اسلام قرار میگیرد. در سال 1388 پس از توهین به تصویر امام خمینی (ره) جریانات مقابل دولت، به بهانه مشکوک بودن این عمل مذموم از محکوم کردن این عمل امتناع مردند. در جریانات اخیر و در روز 25 بهمن مخالفین، وقاحت را به جایی رساندن که تصاویر امام و مقام معظم رهبری را در خیابان میانداختند و رانندگان را وادار به عبور از روی آنان میکردند. ولی با این همه حملهها و توهینها هیچگونه موضعگیری از طرف خواص دیده نشد و مانند همیشه این مردم بودند که حمایت خود را از رهبری و انقلاب نشان دادند.
برادر عزیز؛ آقازاده محترم
مدتی است موضعگیریهای عجیب حضرتعالی دل دلسوزان انقلاب را مکدر و دل دشمنان نظام را شاد میکند. من کاری به جناح و موقعیت و ... نداشته و انشاءالله نخواهم داشت. حساسیت من به خاطر همان خطوط قرمزی است که ابوی حضرتعالی نیز در این راه، خون مقدسش را نثار کرد. اخیراً حضرتعالی پس از جریان توهین به فائزه هاشمی – که عملکردش حتی برای مردم کوچ و بازار نیر علنی و مشخص است- نامهای به رئیس دستگاه قضا نوشته و فرمایشات مولا علی (ع) را متذکر شدهاید. چه اتفاق فرخندهای که مسلماً حمایت از مظلوم جزو انفکاک ناپذیر فرهنگ اسلامی و شیعی است. اما اگر قرار بود که شما دق کنید و بمیرید پس:
1- چرا در جریان توهین به مقام معظم رهبری و هجمه به ارکان نظام که از سال 1378 به شدت شروع شد تا بحال دق نکردهاید.
2- چرا در این مدت که به ابوی حضرتعالی به عنوان تئوریسین نظام مقدس جمهوری اسلامی هر روز و هر شب از طرف مخالفین و معاندین انقلاب اسلامی توهینها روا میشد دق نکردهاید.
3- چرا در جریان توهین به عکس امام خمینی (ره) در اوایل انقلاب و یا سال گذشته که دل همه ایرانیان را به درد آورد دق نکردهاید؟
4- حتماً میفرمایید در اوایل انقلاب در جریان سیاست کمتر بودهاید و ماجرای سال گذشته را مشکوک میدانید؛ ولی در جریان 25 بهمن و در توهین به تصاویر امام خمینی (ره) و رهبر انقلاب چرا دق نکردهاید؟
5- چرا در روز قدس گذشته که آنگونه به مقدسات اسلام توهین شد و در روز روشن، عدهای بیدین دست به روزهخواری زدند دق نکردید؟
6- به زعم شما شاید، آسیب دیدن بسیجیهای مظلوم، دفاع متقابل باشد، ولی چرا پس از کشته شدن آن مادر و دختر بیگناهی که در آن مهد کودک کشته شدند دق نکردید؟
7- چرا پس از هنرنمایی خود و توهین به یک نماینده دیگر در مجلس و آن حرفهایی که بیشتر در کوچه و بازار میشنویم و از دهان شما خارج شد دق نکردید؟
آقای مطهری
نظر بنده این است که علت این وقایع این است که احترام به بزرگان و پیشکسوتان این انقلاب ـ که وظیفه هر ایرانی است ـ سبب شده است تا برخی از خاندان آنها از این موضوع سوء استفاده کرده و این مشکل نه در زمان حاضر بلکه از صدر اسلام گریبانگیر جوامع اسلامی است.
برادر مطهری
احترام به حضرتعالی، با احترام ابوی شهیدتان؛ همان بزرگمردی است که به فرموده امام خمینی (ره) اندیشههای او بدون اشتباه بوده است (نقل به مضمون).
مردم هوشمند ایران اسلامی با هیچکس عقد اخوت نبسته، و هر فردی را که بخواهد در مقابل اصول اسلامی و انقلابی آنان موضع بگیرد را به راحتی از قطار انقلاب پیاده میکنند. همانطور در این سی سال افراد زیادی توسط مردم از صحنه انقلاب حذف شدند.
و اما دو نصیحت؛
دو مطلب را از باب وظیفه دینی و انسانی به شما برادر بزرگوارم متذکر میشوم:
1- حضرت امام بعنوان معمار این انقلاب فرمودند هرگاه دشمنان از عملکرد شما خوشحال شدند بدانید که نقصی در کارتان وجود دارد.
پس در همه امور (و حتی در دق کردن) هوشیار باشید تا در دام معاویههای زمان گرفتار نشوید.
2- مولا علی (ع) فرمودند:
«بدبختترین افراد کسانی هستند که بخاطر دنیای دیگران، آخرت خود را از دست بدهند»
و در پایان
بصیرت، بصیرت، بصیرت
ارسال کردن دیدگاه جدید