مستندی درباره نماد روشنفکران ایرانی در تبعید
پژمان اکبرزاده - از ایران، نویسندگان و هنرمندان بسیاری راهی تبعید شدند و در حسرت بازگشتی دوباره به زادگاهشان از دنیا رفتند. در میان آنان اما غلامحسین ساعدی شاید به نوعی، "نماد" نویسندگان و هنرمندان تبعیدی ایران به شمار آید.
درباره آثار این نویسنده و نمایشنامهنویس سرشناس، بسیاری گفته و نوشتهاند اما در رابطه با شرایط روحی او در غربت، همین بس که به گفته برخی دوستانش، بارها به فرودگاه پاریس میرفت و به تماشای مسافرانی مینشست که با "ایرانایر" از تهران میآمدند. ساعدی در سال ۱۹۸۵ در پاریس درگذشت.
امسال در دهمین دوره "جشنواره جهانی سینمای تبعید" در گوتنبرگ (سوئد) فیلمی مستند درباره غلامحسین ساعدی به نمایش درآمد. این فیلم ۵۱ دقیقهای که به زبان پارسی تهیه شده، ساخته سیروس وقوعی، پژوهشگر سینما، مقیم سوئد است. او نیز سالهاست که در تبعید زندگی میکند.
سیروس وقوعی دربارهء مستندی که ویژه غلامحسین ساعدی ساخته به رادیو زمانه میگوید: "۲۵ سال پیش، زمانی که ساعدی درگذشت، من از مراسم خاکسپاری او که در پرلاشز برگزار شد، فیلمبرداری کردم. همان زمان، با چند نفر درباره او مصاحبه کردم و سپس فیلمی تهیه شد. ولی تهیه این فیلم در ۲۵ سال پیش، با عجله صورت گرفته بود زیرا فکر میکردم این سندی است که باید وجود داشته باشد. فیلم چندین بار هم به مناسبتهایی پخش شد ولی پس از ۲۵ سال، این فیلم را با توجه به تکنیکهای تازهای که در این مدت پدید آمده بازنگری کردم. این مستند در واقع مجموعهای است از مصاحبههایی درباره غلامحسین ساعدی و همچنین سخنرانی مفصلی که او در استکهلم ایراد کرد."
سیروس وقوعی: مستند "واپسین دیدار: غلامحسین ساعدی" در واقع مجموعهایست از مصاحبههایی درباره غلامحسین ساعدی و همچنین سخنرانی مفصلی که او در استکهلم ایراد کرد.
این مستند گرچه ویژه ساعدی است، ولی در همان حال از جامعه روشنفکری ایران در سالهای پیش از انقلاب و همچنین جامعه روشنفکران تبعیدی نیز تصویری بهدست میدهد. سیروس وقوعی میگوید: "فیلم در واقع نگاهیست به اندیشههای این روشنفکران و نویسندگان که به خاطر برخورد با گفتمان قدرت در ایران، ناگزیر به مهاجرت شدند و در تبعید با پیامدهای دیگری روبرو شدند. نسلی که غلامحسین ساعدی نماینده آنها بود. من سعی در نگاه کردن دوباره به این گفتمان داشتم که معنای تبعید چیست و نویسنده تبعیدی کجا ایستاده است. چون معتقدم سینما حافظه دارد. در این کار هم از حافظه سینما کمک گرفتم تا یک بازنگری به این مسئله داشته باشم."
سیروس وقوعی زمانی که ساعدی در قید حیات بود چندین بار با او دیدار داشت ولی مرگ زودهنگام ساعدی، موقعیت فیلمبرداری از او را بهدست نداد. ۲۵ سال از نخستین نمایش مستند میگذرد. از سیروس وقوعی میپرسم آیا بازنگری در مستند بیشتر روی جنبههای فنی آن مترکز بوده یا محتوای فیلم نیز دگرگون شده است؟ او میگوید: "دستمایه کار، همچنان «تبعید» است، ولی متریال و گفتوگوهایی تازه وارد فیلم شدهاند. نگاه من هم طبعاً در این مدت عوض شده. در این مدت، روند زندگی ما در تبعید هم تغییر کرده که همه اینها در نسخه جدید فیلم تأثیر داشته است."
سازنده مستند "واپسین دیدار: غلامحسین ساعدی" میگوید یکی از انگیزههایش برای ساخت این فیلم، "گسست" در بین نسلهای ایرانیان بوده است. او میگوید: "دو نکته مهم که من همیشه در کارهای پژوهشی و سینماییام انجام دادهام، نکته حضور و گسست است. در سرزمین ما گسستهای وحشتناکی رخ میدهد و در جریان آن، نسلها جابهجا میشوند که این جابهجایی موجب میشود خیلی چیزها از دست برود و یا به فراموشی سپرده شود. سینمای مستند اصلاً وظیفهاش این است که جلوی این امر را بگیرد. ولی در رابطه با شخص غلامحسین ساعدی، او یکی از برجستهترین نویسندگان در تاریخ ادبیات معاصر ماست که نه تنها در زمینه مبارزات سیاسی، بلکه در نوع اندیشه ادبیاش و دستآوردهایی که در زمینه تئاتر داشته، مورد توجه است. من بیشتر به دنبال این بودهام که پسزمینههای این تفکر، کجا در آثار ساعدی وجود داشته و چرا به تبعید انجامیده است."
آرامگاه غلامحسین ساعدی در قطعه ۸۵ گورستان پرلاشز، پاریس
سیروس وقوعی، خود از حدود سه دهه پیش، در جامعه روشنفکری ایرانی در تبعید حضور داشته و هنوز هم با این فضا در تماس است. به باور او مهمترین اصل در جامعه روشنفکری ایرانی در تبعید، که در این سه دهه پابرجا مانده، "برخورد با گفتمان قدرت" است. او درباره "گفتمان قدرت" و تفاوتهای مهاجران با تبعیدیان میگوید: "من برای تبعید و مهاجرت دو تعریف جداگانه قائل هستم که هردوی آنها در جهان عینی ما وجود دارند. «تبعیدی»، چه روشنفکر باشد، چه هنرمند و چه انسان معمولی، دستآوردهایی دارد که بسیار مشخص است و با دستآوردهای «مهاجران» تفاوت دارد."
و در ادامه میافزاید: "«مهاجر» گفتمان قدرت را دور میزند، یا با اسطورههایش همچنان در ارتباط است. «مهاجر» میتواند سیاسی باشد و میتواند نباشد، اما «تبعیدی» لاجرم، به لحاظ شرایط خود، سیاسی است. البته این سیاسی بودن به معنای آن نیست که ارزشهای فرهنگی و هنری ندارد، بسیار هم دارد."
سیروس وقوعی میگوید یکی از تجربههای قابل تأمل او پس از سه دهه زندگی در جامعه ایرانیان اروپا پدید آمدن نوعی "دیالوگ" میان دو نسل است. او میگوید: "ما اکنون فیلمسازان جوانی داریم که طی همین سه سال گذشته به خارج آمدهاند و کارهای درخشانی هم انجام میدهند. اگر این گروه، ۱۰ سال پیش میآمدند و این کارها را انجام میدادند، بین روشنفکران و هنرمندان در تبعید، دیالوگ مشخصی وجود نداشت. همه چیز سیاه و سفید بود و هر پدیدهای که در ایران اتفاق میافتاد از دریچه خاصی دیده و نقد میشد. اکنون این مرز برداشته شده و این دیالوگ فرهنگی را من بیشتر از این نظر میبینم که چه نسل اول در تبعید، چه مهاجران و چه نسلهای بعدی که خارج از آن مبدأ زندگی میکنند، به این نکته رسیدهاند که تعلق به مکان، دیگر معنیاش را از دست داده و تعلق به شرایط انسانهاست که معنا پیدا کرده است."
مشخصات فیلم:
واپسین دیدار: غلامحسین ساعدی (مستند) - ساخته سیروس وقوعی
فیلم مستند درباره زندگی و آثار و مرگ در تبعید غلامحسین ساعدی، همراه با گفتوگوهایی با هما ناطق، ناصر پاکدامن، منوچهر محجوبی، محسن یلفانی و...
محصول سوئد- به زبان فارسی
در همین زمینه:
::اگر نگذارید برقصم، به انقلاب شما نمی پیوندم، پژمان اکبرزاده، رادیو زمانه::
متاسفانه این مستند در جایی به نمایش گذاشته شد که چهرهای روشنفکر نمایی با تلفیقی از خود بزرگ بینی و هجو گرایی گرداننده آن بودند. افکار همچنان افکار ما قبل نسل جوان امروز با گرایش منسوخ شده
فکرِ تناقضِ حسرتِ دو طرفه واقعأ غم انگیز است. آنها که رفتند به امید اینکه روزی برگردند و آنها که ماندند به امید روزی که شرایط مهیا شود و بتوانند بروند. تجربۀ متفاوتی است و امکان درک متقابل طرفین نیست. کسی که سی سال پیش رفته و امروز برای دیدن حتی یک لحظه تهران، تهران غم انگیز ، شلوغ، معتاد ، فاسد، زشت و... چه ها که نمیدهد. اما این طرفی ها نمیتوانند احساس او را درک کنند. همانطوری که این وری ها بیش از سی سال به امیدهایی نشسته اند و اگر نشد نهایتأ تازه راهی را که رفتگان رفته اند برگزینند. نمی دانم کدامین سخت تر است اما چیزی که میدانم این است که بسیار دیر شده و چاره ای نداریم جز اینکه کاری کنیم این تجربۀ تلخ را نسل آینده نچشند.
یاد شادروان غلامحسین ساعدی برای همیشه در اعماق وجود تمامی پناهنده گان واقعی و زجر کشیده ایران باقی خواهد ماند.
ارسال کردن دیدگاه جدید