۱۰ روز از زندگی یک شورشگر جوان در آمستردام
فروغ تمیمی - خیرارد ریفه (۱۹۲۳-۲۰۰۶) رماننویس همجنسگرا با استعدادی چشمگیر، اولین نویسنده هلندی بود که با صراحت درباره عشق میان دو مرد نوشت. او نقش مهمی درتابوشکنی و ایجاد بحثهای اجتماعی درباره این موضوع داشت.
خوانندگان ریفه اغلب با توصیفات بیپرده و طنزآلودش در وصف صحنههای اروتیک غافلگیر شدهاند. با اینحال بسیاری از منتقدان ادبیِ هلند معتقدند که نوشتههای ریفه موجب شد که مردم درباره همجنسگرایی به داوری منطقیتری دست یابند و این پدیده را سادهتر بپذیرند.
خیرارد در یک خانواده کمونیست پرورش یافت، اما او و برادرش، کارل (نویسنده و مترجم شناختهشده ادبیات روسی) از منتقدان سرسخت کمونیسم بودند. خیرارد که کودکیاش در پاتوقهای فرهنگی و کمپهای کمونیستها گذشته بود، در جوانی از کمونیسم متنفر شد و به مذهب کاتولیک روی آورد، اما دیری نپایید که انتقادات تند و تیزش از کلیسای کاتولیک رابطهاش با رهبران مذهبی را شکرآب کرد. با اینهمه ریفه در میانسالی مشاور ادبی کلیسا در ترجمه جدید انجیل به زبان هلندی بود.
خیرارد ریفه (Gerard Reve) و به مردان، او را با ژان ژنه مقایسه میکنند. به لوئی فردینان سلین و به گوستاو فلوبر علاقه داشت. رمان «غروبها» مهمترین اثر اوست. بر اساس رمان «مرد چهارم» او فیلمی هم ساخته شده. «مرد چهارم» یک رمان اروتیک است. |
کندوکاو روانکاوانه در احوال شخصیتهای داستان، میل به آزادی، گرایش به عرفان و اندیشه رستگاری از درونمایههای اصلی آثار ریفه بهشمار میآیند. او نویسندهای مطرح و جنجالی بود که به دلیل صراحت لهجهاش، افشاگریهایش، در افتادن با مقامات، عشقها و تنشهای زندگی شخصیاش، دوستان و دشمنان زیادی داشت. ریفه در سال ۱۹۶۶ به علت توهین به مقدسات دینی روانه دادگاه شد، اما از این اتهامات تبرئه شد. او همچنین در طول زندگیاش عالیترین جوایز ادبی و نشانهای سلطنتی هلند و بلژیک را از آن خود کرده است. بسیاری از آثار ریفه از جمله رمان «غروبها»، «نامههایی به ویم»، «زبان عشق»، «پیرو تنها» از مهمترین آثار ادبیات معاصر هلند بهشمار میآیند. رمان معروف «غروبها»، در سال ۱۹۹۱ با صدای نویسنده از رادیو پخش شد.
آثار ریفه بارها تجدید چاپ و بعضی از آنها فیلم شده است. او که اعتقاد داشت رابطهای مستقیم میان مذهب، اروتیسم و عرفان وجود دارد، از نزدیکی به خداوند و بریدن از دنیای مادی به عنوان سرمنشأ تمام انگیزهایش برای نوشتن یاد میکرد.
رمان غروبها
رمان «غروبها» یکی از ۱۰ رمان برگزیده خوانندگان کتاب و منتقدان هلندی است. اما چاپ اول آن در سال ۱۹۴۷ خوانندگان و جامعه ادبی هلند را غافلگیر کرد. این کتاب در مدت زمان کوتاهی پس از جنگ جهانی در دورهای که بازسازی ویرانهها و امید به آینده بیش از هر زمان دیگری مردم را متحد کرده بود، منتشر شد.
«غروبها» با عنوان دوم «قصهای برای زمستان» انتشار یافت. این داستان نه تنها از امید به آینده نشانی
«غروبها»، ساخته رودولف فن دن برگ، بر اساس رمان خیرارد ریفه، ۱۹۸۹
|
ندارد، بلکه روایتیست تیره و تار و فاقد هرگونه سرخوشی با طنزی گیرا و کنایهآمیز. ماجراهای این رمان بدون حوادث فوقالعاده اجتماعی و با تمرکز بر روابط خانوادگی شکل میگیرد. این داستان که از سویههای اتوبیوگرافیک برخوردار است، سرشار است از موشکافی روانشناسانه در احوال شخصیتها. نویسنده با زبانی پرکشش و قدرتمند و با سبکی نامتعارف شخصیتهای داستان را علیه خانواده پدرسالار میشوراند.
در «غروبها»، فریتس فان اخترز، که جوانیست اهل آمستردام، از زاویه دید خودش روایتی بهدست میدهد از ۱۰ روز آخر سال ۱۹۴۶.
داستان در ۲۲ دسامبر وقتی که فریتس در اتاقش در آمستردام از خواب بیدار میشود و کابوس وحشتناکی را بهیاد میآورد شروع میشود.
فریتس با پدر و مادرش زندگی میکند. او حکایت شبهای بیروح و سرشار از کسالت زندگیاش، پس از کار روزانه را روایت میکند. بیزاری فریتس از زندگی خانوادگیاش، نفرتش از پدر عامی و مادر احمقاش به این حکایتها شکل میدهد. پدری که سوپاش را با سروصدا هورت میکشد و بیتوجه به زن و پسرش تیزی درمیدهد، یا مادری که هر شب به او یادآوری میکند که بارانی خیساش را کجا باید آویزان کند و درشب سال نو به جای شراب، شربت میخرد و به خورد خانوادهاش میدهد.
نویسنده ۱۰ روز و ۱۰ شب از زندگی کسالتبار فریتس را با تکرار صحنههای روزانه ورود و خروج او به خانه و محل کار، غذا خوردن با پدر و مادر، دعوای آنها، خوابهای عجیب، گفتوگو بادوستان و برادرش توصیف میکند. رابطه فریتس با اطرافیانش به ژرفا نمیرسد. او تنهاست و احساس تهی بودن میکند.
فریتس در خواب و در بیداری نظارهگر و منتقد است و با دقت جزئیات زندگی روزانه را وصف میکند. رؤیاها و کابوسهای این جوان بخش مهمی از کتاب را تشکیل میدهد. اگرچه او دوستانی دارد، اما از تنهایی رنج میبرد. امیال جنسی سرکوبشده و هراس از مرگ از درونمایههای اصلی کابوسهای فریتساند.
گرچه «غروبها» در زمان انتشارش با انتقاد شدید منتقدان روبرو شد، اما در سالهای بعد به عنوان یکی از بهترین رمانها از نسلی که کودکی و جوانیاش درجنگ گذشته و ازهرگونه باور و اعتقادی تهیست به تاریخ ادبیات معاصر هلند راه یافت. در اهمیت این رمان همین بس که تنها در شش ماه اولِ پس از انتشارش ۵۰ نقد دربارهاش نوشته شد و بحث درباره آن هنوز هم ادامه دارد.
●نویسندگان هلندی از فروغ تمیمی:
گزارش یک فرشته از تبهکاری انسان بر زمین
با تشکر فراوان از شما برای فعال و جذاب نگاه داشتن داشتن این صفحه،
یک پیشنهاد کلی داشتم : اگر مقدور باشد بیشتر، به بررسی آثاری که در دسترس باشند- به صورت آنلاین- بپردازید. و یا اگر محدودیت قانونی ندارد فایل مربوطه را به اشتراک بگذارید.(درصورت امکان ترجمهٔ انگلیسی)
با تشکر مجدد
آریا
ارسال کردن دیدگاه جدید