طنین ضربههای سنگین در طاقبستان
بیژن روحانی - غرش ابزارهای سنگین ساختمانی در محوطه باستانی طاقبستان نه تنها خواب اردشیر و خسرو پرویز را آشفته کرده، بلکه این پرسش را نیز پیش کشیده است که کارگران در زیر این سنگنگارههای ۱۷۰۰ ساله چه میکنند؟
انتشار عکسهایی جدید از این محوطه باستانی در کرمانشاه نشان میدهد کارگرانی با ابزارهای مکانیکی مانند متههای بسیار بزرگ که برای کندن و سوراخ کردن بتن و آسفالت بهکار میرود، درست زیر نقشبرجسته مشهور اردشیر دوم، مشغول کار هستند. در تصویری دیگر، لودر و ماشینآلات بزرگ دیگر در محوطه دیده میشوند. این تصاویر توسط خبرگزاری مهر در ایران منتشر شدهاند.
ساماندهی محوطه برای گردشگران
علیرضا مرادی بیستونی، سرپرست پایگاه میراث فرهنگی طاقبستان گفته این عملیات برای ساماندهی محوطه طاقبستان است. به گفته سرپرست محوطه، این طرح دو هدف دارد. هدف اول رونق گردشگری و آماده کردن طاقبستان برای ثبت شدن در فهرست میراث جهانی یونسکو، و هدف دوم جلوگیری از تخریب سنگنگارههاست. او در توضیح عملیات سنگین ساختمانی در زیر پای سنگنگارهها گفته است که در طول زمان سطح مقابل این سنگنگارهها بالا آمده و اکنون آنها قصد دارند با خرد کردن و برداشتن سطح بالا آمده، آن را تا حد ممکن پایین ببرند.
به گفته آقای مرادی بیستونی، سطح مقابل ایوانها و سنگنگارهها حدود یک متر و چهل سانتیمتر بالا آمده که شامل بتن و نخاله و خاک ساختمانی است که هیچ ارزش تاریخی ندارد. همچنین وجود کانالهای بتنی که در سالیان گذشته در محوطه احداث شده بود نیز باعث بالا آمدن این سطح شده است. به گفته سرپرست محوطه، بالا آمدن سطح مقابل سنگنگارهها باعث تغییر موقعیت چشمه و مسیر آب شده است.
اولین راه حل، بهترین راه حل نیست
بهنظر میرسد انتخاب وسایل سنگین مکانیکی برای خرد کردن و درهم شکستن بتنها و نخالههایی باشد که در سالهای پیش باعث شده سطح مقابل سنگنگارهها بالا بیاید. اما پرسش اصلی این است که انتخاب این روش تا چه حد برای این سنگنگارهها بیضرر است. این یک اصل پذیرفته شده است که عملیات حفاظت و مرمت برای برطرف کردن یک مشکل، نباید به تولید یا گستردهتر شدن آسیبهای دیگری بینجامد.
تصاویر نشان میدهد فاصله بهکارگیری این متههای بسیار سنگین تا سنگنگارهها بسیار ناچیز است. لرزشهای سنگین عملیات خرد کردن بتن، قطعاً به سنگی که نقشبرجسته روی آن کنده شده منتقل میشود. احتمال آنکه این لرزهها ترکهای ریز موجود روی سطح سنگنگارهها را عمیقتر کند وجود دارد. انتقال ضربههای مته به بستر سنگی نیز ممکن است تأثیرات پیشبینینشدهای روی استحکام سنگنگاره بر جای بگذارد. همچنین اگر برخی قسمتهای سنگنگارهها قبلاً در اثر عوامل مختلف پوسته پوسته شده باشند، ممکن است بر اثر این لرزشها دچار ریزش شوند.
با توجه به آنکه سطح مقابل سنگنگارهها در حدود یک متر و چهل سانتیمتر بالا آمده است، برداشتن این حجم بتن و نخاله ساختمانی به عملیاتی نسبتاً طولانی نیاز دارد و بنابراین لرزشها و ضربهها برای مدت طولانی ادامه خواهد داشت.
پرسش اصلی این است که آیا همه جوانب و تأثیرات احتمالی این عملیات سنگین بر سنگنگارههای حساس و آسیبپذیر طاقبستان سنجیده شده یا خیر؟ آیا از بیخطر بودن این روشها مطمئن هستیم؟ آیا امکان بهکار بردن روشهای سنتیتر، پرهزینهتر، طولانیتر اما در عوض بیخطرتر وجود نداشته است؟ و سر آخر اینکه اگر ثابت شود این روشها برای سنگنگارهها خطرناک است، پرسش مهم آن است که ساماندهی محوطه به چه قیمتی انجام میشود؟ آیا اهمیت آماده کردن محوطه برای گردشگران، بیشتر از حفظ سنگنگارههای ساسانی است؟
پیچیدگی طرحهای حفاظت و مرمت در آن است که معمولاً ما در شرایط ایدهآل قرار نداریم و باید بین گزینههای موجود یکی را انتخاب کنیم. اگر اصل اساسی در اینجا حفاظت از سنگنگارهها باشد، آنگاه ممکن است مجبور باشیم بقیه اهداف از جمله افزایش گردشگر و غیره را تحتالشعاع قرار دهیم. مگر آنکه در ابتدا اعلام شده باشد به هر قیمتی قرار است محوطه مورد نظر بزرگتر شود تا پذیرای افراد بیشتری باشد.
مجموعهای کمنظیر از هنر و تاریخ
محوطه طاقبستان در شمال غربی شهر کرمانشاه که در سده سوم میلادی شکل گرفته است، مجموعهای از سنگنگارههای ساسانی را در خود دارد و نشاندهنده برخی از مهمترین جنبههای هنری و تاریخی در این دوران است.
تاجگذاری خسرو پرویز، پادشاه نامدار ساسانی، تاجگذاری اردشیر دوم و شاپور دوم و سوم، و همچنین صحنه شکارگاه خسرو از مشهورترین سنگنگارههای موجود در طاقبستان است.
در بزرگترین سنگنگاره طاقبستان که داخل ایوانی بزرگ به عرض هفت متر و ارتفاع یازده متر تراشیده شده، خسرو پرویز در دو صحنه تصویر شده است. در بالا، صحنه تاجگذاری یا گرفتن حلقه فر ایزدی از اهورامزدا، ودر پایین خسرو با لباس رزم و سوار بر اسب تصویر شده است. جزئیات صورتها آسیب دیدهاند و بهخوبی مشخص نیستند.
صحنه شکارگاه نیز دارای جزئیات فراوانی است. دوازده فیل که روی آنان دو نفر سوار شدهاند، مشغول رم دادن گرازها از مخفیگاه خود به درون نیزار هستند. در قسمت بالای تصویر، قایقی هست که پنج نفر درون آن مشغول کف زدن و دو نفر در حال پارو زدن هستند. در مرکز تصویر، پادشاه درون قایقی ایستاده و با تیر و کمان در حال تیراندازی به گرازهاست. در قایق پادشاه به جز پاروزن و خادم شاه، یک زن نوازنده نیز حضور دارد. در پشت قایق پادشاه نیز قایقی با زنان چنگنواز در حال حرکت است.
در دوران قاجار و درون یکی از طاقها، تصویر محمدعلی میرزا، پسر فتحعلیشاه، به همراه چند نفر دیگر و یک کتیبه به خط نستعلیق سنگتراشی شد که به بخشهایی از سنگنگاره خسرو پرویز آسیب وارد کرد.
در همین زمینه:
سنگنگارههای ایران: نقشهایی که بر باد میروند
این طرحهای گردشگری هم ظاهرا بلای جان آثار باستانی ما شدهانند. برای راحتی گردشگران ابزار سنگین را برده اند زیر این مجسمه های باستانی تا محوطه را به حساب خودشان درست کنند. ولی غافل هستند از این که اگر این نقش ها آسیب ببیند اصلا گردشگر و توریستی در کار نخواهد بود. کاش از هر چیز درست و به جای خودش استفاده کنیم. من یکی دو سال پیش طاق بستان را دیدم، در همین حالت هم مردم زیادی به آنجا می آیند و کسی مشکلی بابت محوطه ندراد. نمی دانم چرا بی خودی می خواهند دست به ترکیب آنجا بزنند.
ارسال کردن دیدگاه جدید