محدودیت برای زنان در باستانشناسی و مرمت بناهای تاریخی
بیژن روحانی - انتشار دفترچه انتخاب رشته کارشناسی برای دانشگاههای سراسر در سال جاری، به بحثها و نگرانیهای مختلفی در مورد محدود شدن بعضی رشتهها برای زنان دامن زده است.
در دفترچه امسال، ۳۶ دانشگاه کشور در تعدادی از رشتهها دیگر دانشجوی دختر نمیپذیرند. مطابق این دفترچه در کل در ۷۷ رشته/محل، دختران قادر به تحصیل نیستند. از جمله در تعدادی از دانشگاهها امسال دانشجوی دختر در رشتههای مرمت بناهای تاریخی و باستانشناسی پذیرفته نمیشود. این محدودیت برای رشتهی باستانشناسی در دانشگاه بوعلی سینای همدان و دانشگاه محقق اردبیلی اعمال شده است. همچنین رشته مرمت بناهای تاریخی نیز در دانشگاه بینالمللی امام خمینی در قزوین، دانشگاه سیستان و بلوچستان و دانشگاه صنعتی جندی شاپور در دزفول شامل این محدودیت شده است. رشتههای معماری و شهرسازی نیز در دانشگاه امام خمینی قزوین درهای خود را به روی زنان بسته است.
واکنش به محدود شدن دختران در باستانشناسی
مهمترین واکنش به اعمال محدودیت برای ورود دختران به رشته باستانشناسی از سوی «انجمن علمی باستانشناسی ایران» صورت گرفته است. در نامهای که سید مهدی موسوی، رییس این انجمن، خطاب به معاون آموزشی وزارت علوم، تحقیقات و فنآوری منتشر کرده ضمن اعتراض به این تصمیمات جدید آمده است که گویا مسئولان این دانشگاهها «دانش وزین باستانشناسی را با گنجیابی و کاوشهای غیر قانونی که به نیروی بدنی و افرادی فربه نیاز دارد، و باستانشناسان را با حفاران غیر مجاز اشتباه گرفتهاند که خود جای بسی تأسف دارد.»
در بخش دیگری از این نامه به استقبال گسترده زنان و دختران ایرانی از رشته باستانشناسی اشاره شده و موفقیتهای فراوان آنها بهخصوص در تحصیلات تکمیلی مانند کارشناسی ارشد و دکترا مورد تقدیر قرار گرفته است. رییس انجمن علمی باستانشناسی ایران در این نامه همچنین گفته است که دقت و حوصله در امر کاوش، ثبت، ضبط و مستندسازی یافتههای علمی در آن دسته از هیئتهای باستانشناسی که اکثریت آن را زنان تشکیل میدهند، به مراتب بالاتر از دیگر هیئتهاست.(منبع)
در حالیکه در خصوص محدویت جدید برای رشته باستانشناسی اعتراضهایی صورت گرفته است، اما در مورد رشته مرمت بناهای تاریخی هنوز واکنش خاصی به صورت رسمی و علنی مشاهده نشده است.
زنان و باستانشناسی در ایران
بیژن روحانی، کارشناس میراث فرهنگی
رشتههای باستانشناسی و مرمت بناهای تاریخی از جمله مهمترین رشتههایی هستند که در خدمت شناخت و حفاظت از میراث فرهنگی قرار دارند. در دهههای ابتدایی سده حاضر خورشیدی، تعداد زنانی که به تحصیل باستانشناسی پرداخته و در آن رشته کار میکردند، اندک بود. اما بهتدریج و با گسترش آموزش عالی در ایران و تحولات اجتماعی دیگر، تعداد بیشتری از زنان وارد این رشته شدند.
ملکه ملکزاده (بیانی) یکی از نخستین زنانی است که به تحصیل در رشته باستانشناسی پرداخت. خانم ملکزاده در پاریس باستانشناسی خواند و از سال ۱۳۱۷ در موزه ایران باستان به کار مشغول شد. او بعدها و در دهه ۱۳۴۰ در گروه باستانشناسی دانشگاه تهران به تدریس سکهشناسی و مُهرشناسی پرداخت.
رشته باستانشناسی در ایران در سال ۱۳۱۴، یعنی یک سال پس از تأسیس دانشگاه تهران، به عنوان یکی از نخستین گروههای آموزشی در دانشکده ادبیات و علوم انسانی دایر شد. از پروین برزین به عنوان نخستین زنی که در دانشگاه تهران از رشته باستانشناسی فارغالتحصیل شد نام برده میشود. خانم برزین پس از اتمام تحصیل خود در دانشگاه تهران برای ادامه تحصیل و کارآموزی به آمریکا رفت و پس از بازگشت به ایران در موزه ملی ایران به کار خود ادامه داد. خانم برزین همچنین در حفاریهای باستانشناسی در پاسارگاد و تخت جمشید شرکت داشته است.
از برخی زنان باستانشناس دیگر که در چند دهه گذشته در باستانشناسی ایران به فعالیت مشغول بودهاند میتوان به هایده لاله، حمیده چوبک، زرینتاج شیبانی و سیما یداللهی اشاره کرد.
حضور زنان در رشته باستانشناسی از دهه ۱۳۷۰ به بعد و پس از تحولات اجتماعی و جمعیتی در ایران افزایش فراوانی پیدا کرد. نگاهی به فارغالتحصیلان باستانشناسی در تعدادی از دانشگاههای مهم ایران نشان میدهد در برخی سالها یا تعداد زنان بیشتر از مردان بوده است و یا آنکه حضور بسیار بالایی داشتهاند. به عنوان مثال در سال ۱۳۸۹ و در مقطع تحصیلی کارشناسی ارشد در دانشگاه ترتیب مدرس تهران، سه نفر از پنج نفر فارغالتحصیل این رشته خانم بودهاند. در سال ۱۳۸۸ از میان ۱۴ فارغالتحصیل، ۹ نفر زن و در سال ۱۳۸۷ چهار نفر زن در میان ۱۱ نفر فارغالتحصیل وجود داشتهاند. در همین دانشگاه و در مقطع دکترا نیز در سال ۱۳۸۷ از میان دو نفر، یک نفر آنها زن، در سال ۱۳۸۸ تنها فارغالتحصیل دکترا در این دانشگاه یک خانم و در سال ۱۳۸۹ از میان سه نفر، یک نفر آنها زن بوده است. در حال حاضر نیز ۱۱ نفر از دانشجویان دوره دکترا در دانشگاه تربیت مدرس تهران زن هستند.
نگاه مردانه و حضور زنانه
با اینکه ورود زنان به رشته باستانشناسی در سالهای اخیر جهش فوقالعادهای داشته است، اما زنان باستانشناس ایرانی از وجود نابرابری میان خود و همکاران مردشان میگویند. لیلا پاپلی یزدی، استادیار باستانشناسی، در مطلبی که پیشتر برای سایت «انسانشناسی و فرهنگ» نوشته بود از وجود نگاه مردسالار در میان برخی از فعالان این رشته علمی گفته است. (منبع)
این باستانشناس در بخشی از نوشته خود آورده است که «بارها در معرفی دانشجویان زبدهام به رؤسای تیمهای حفاری با این نکته مواجه شدهام که اگر دختر است لازمش نداریم».
هستند زنان باستانشناسی در ایران که معتقدند حضور هرچه بیشتر زنان در این رشته باعث تغییر نوع نگاه و انتخاب موضوعات متنوعتر برای پژوهش میشود، موضوعاتی که ممکن است چندان مورد توجه نگاه غالب مردانه قرار نگیرد.
در سالهای اخیر توجه بخش زیادی از جوانان ایرانی به شناخت و حفاظت از داشتههای تاریخی و فرهنگی خود جلب شده است. استقبال از رشتههای دانشگاهی مرتبط با این موضوع و همچنین بحثهای فراوانی که برخلاف چند دهه گذشته به وفور در رسانهها به چشم میخورد، نشانی است از این رویکرد گسترده. حال در میان این استقبال فراوان، نگرانی باستانشناسان، مرمتگران و همچنین فعالان حقوق زنان آن است که چنین تصمیمگیریهایی موانعی جدید پیش روی زنان ایرانی بگذارد و آنان را از مشارکت در یکی از رشتههای مهم فرهنگی باز دارد.
در همین زمینه:
بیژن روحانی در رادیو زمانه
با سلام. همین چندروزپیش اصفهان بودم . شده بودم مثل الیس در سرزمین عجایب! یکجا مسجد شاه را با دریل چکشی میکوبیدند وبافرقون کاشیهای زمردینش را جابجا میکردند وجای دیگر ان عمارت زیبای عالی قاپورا بایک ساختمان زشت سایه انداخته بودند! میدان شاه که حالا شده میدان امام یک زباله سرا بود وهمینطور زاینده رود خشک که تابلوهای (خطر غرق شدن) باعث خنده وانبساط خاطر میشد. سی وسه پل و پل خواجو بماند تابعد! خلاصه همه جا داربست فلزی علم کرده بودند و معلوم بود که حالا حالها هم برقرارند ورزق روزی رسانند. در کنج سایه چناری کهن یکی ازاین داربستها برافراشته بود ودخترانی با شلوار جین وکاردکی وقلم موئی سخت مشغول کار بودند. پرسیدم دخترم ان بالا چه میکنی؟ گفت: به دنبال حقیقت هستیم! دانشجوی تاریخ وباستانشناسی هستیم ومثل عمله کار میکنیم تا شماها قمپز در کنید که اصفهان نصف جهان است!وهمه باهم خندیدیم !ومن بیشتر! حالا این مردک کریه الچهره منقلی همیشه دانش ستیز تصمیم گرقته این دخترکان دلبند را بازهم از دسترسی به گوشه ای ازحقایق محروم کندتا شاید درپستوی غفلت وتاریک خودکنیزکی بیسواد را بخدمت بگیرد. ولی اگر خودم زنده بودم؟ که خود دانی ومن واگر من نبودم این عزیزان محروم از کشف حقیقت انچنان با تو خواهند کرد که من زیر یک خروار خاک چنان ترقصی خواهم کرد تا ملکوتیان مرحبا گویان مرا به عشرتکه باریتعالی دعوت کنند.خجالت بکش مردک خیلیها مثل من شما واخوان را زیر نظر دارند.
ارسال کردن دیدگاه جدید