پاسخ دادن به دیدگاه
بازداشت خانگی کروبی و ضعف حاکمیت
محمد تقی کروبی، فرزند ارشد مهدی کروبی، چند روز قبل در وبلاگ شخصی خود گزارشی از دیدار با والدینش در منزلشان را انتشار داد. این دیدار پس از بیش از یکماه بیخبری از آقای کروبی و همسرش بود.
در گفتوگو با مجتبی واحدی، مشاور مهدی کروبی از او پرسیدهام: در حاشیه و در جزییات این دیدار و نحوهٔ شکل عمومی منزل و وضعیت آقای کروبی در داخل خانه، چه اطلاعاتی بیشتر از آن نکاتی دارید که در وبلاگ پسر او نوشته شده است؟
مجتبی واحدی: من ابتدا هم از زبان خودم و هم از سوی آقای کروبی (که مطمئنم اگر امروز در شرایط مناسبی بودند پیام نوروزی به مردم میدادند)، فرارسیدن نوروز را به مردم تبریک میگویم. برای همهی کسانی که این گفتوگو را میخوانند، آرزوی روزها و سالهای بهتری را دارم. از خدا میخواهم آن تغییر و تحولی که قرار است برای ما ایجاد کند، در راستای بهبود و اتفاقهای مثبت باشد. بهخصوص من به خانوادهٔ زندانیان سیاسی که آقای کروبی در تمام سالهای گذشته و بهویژه نوروز گذشته سنگ صبورشان بوده و به آنها سر زده است، تبریک میگویم. همچنین این عید را به خانوادهٔ شهدایی که امروز متأسفانه جمهوری اسلامی سعی میکند آنها را تحت فشار قرار دهد یا شهدایشان را مصادره کند و آقای کروبی یکی از سنگ صبورهایشان بوده، عید را تبریک میگویم. امیدوارم سال ۹۰، سال پایان غمها و فراغهای همهشان باشد.
میدانید! وضعیت داخل منزل بههرحال وضعیت بسیار تأثرانگیزی بود. تأثر من بیشتر به خاطر زبونی و ضعف حاکمیت است که چطور از دو زندانی سالخورده میترسد؛ در حدی که چند روز داروهایشان را قطع میکند. یک قلم و کاغذ در تمام این چهارهفته در اختیارشان نبوده. هیچ روزنامه یا کتابی... هیچ چیز در اختیارشان نبوده. فقط در تمام این مدت، البته مطمئن نیستیم از روز اول، ولی یک مفاتیح و یک قرآن در اختیارشان بوده است. البته فکر میکنم آقای کروبی قرآن را کامل نخواندهاند. نمیدانم قرآنی که دارند قرآن رسول مکرم اسلام است یا قرآن تحریفشدهای است که بخش عمدهای از اختیارات ولی فقیه به آن اضافه شده است! بههرحال کتابی نزد آنهاست که ظاهراً قرآن مجید است و یک مفاتیح در خانه هست. الان هم که آنها در خانهٔ خودشان هستند، تمام پنجرههای منزل کور شده و بههیچ وجه نوری عبور نمیکند. تمام وسایل منزل را خارج کردهاند، به طوری که فقط یک مبل، یک تخت و یک فرش در خانه هست.
وسایل ارتباطی که البته همه میدانند، نه تلفن است و نه چیز دیگری. رادیو و تلویزیون هم تا روز قبل از ملاقات آقای دکتر تقی کروبی با والدینشان در اختیارشان نبوده. آن روز ملاقات آمدند یک تلویزیون در خانه گذاشتند که البته ما مطمئن نیستیم بعد از ملاقات بازهم باشد. قبل از ملاقات میدانیم که نبوده. خود آقای کروبی گفتهاند نبوده. آن روز بعد از مدتها تلویزیون در خانه گذاشتند و میوه و شیرینی و غذای مفصل آوردند. عین همین کارها را در خانهٔ آقای موسوی هم تکرار کردند. حدس ما این است که گوشهای در خانه، دوربین کار گذاشتند. اینها به خیال خام خودشان، فکر میکنند مخاطبین هم مثل خودشان احمق هستند و اگر یک فیلم چند دقیقهای نشان بدهند که جلوی آقای کروبی مثلاً غذا و میوه و شیرینی هست و یک تلویزیون هم گوشهٔ خانهیشان هست، نگرانی مردم رفع میشود. یا نهادهای بینالمللی که اظهار نگرانی کردهاند، با دیدن این فیلم قانع میشوند.
این وضعیت خانهٔ آقای کروبی است. البته حتی اگر داخل یک کاخ هم باشد، وقتی کسی را غیر قانونی زندانی میکنند، یک زندانی است. گرچه باید بگویم این خانه کاخ نیست، این خانه الان یک خانهٔ معمولی هم نیست. هیچ نوری در آن رد و بدل نمیشود و تمام وسایل خانه را خارج کردهاند. از آن مهمتر یک کار غیر انسانی، غیر اخلاقی و غیراسلامی که میکنند، این است که در طول شبانه روز، در ساعتهای مختلف، شب و نصف شب، یک تلنگر به در میزنند و وارد میشوند. کلید تمام اتاقها را عوض کردهاند و در اختیار خودشان است. کلید خانه در اختیار خودشان است. هر لحظه که دلشان میخواهد وارد میشوند، برای اینکه فقط ایجاد رعب کنند. نه تلفن در اختیار آقا و خانم کروبی هست، نه وسایل ارتباطی هست و نه حتی یک قلم و کاغذ که برای آینده چیزی بنویسند. این کار فقط جنبهٔ آزار دارد. نکتهٔ آخری که دربارهٔ خانه میخواهم بگویم این است که بخش کوچک این مجتمع مسکونی، متعلق به آقای کروبی است. تعدادی از واحدها متعلق به افراد دیگر است. این حاکمیت غیر دینی، غیر اسلامی و غیر اخلاقی کل ساختمان را تصرف کرده و سایر مالکین را هم از اینکه وارد خانهشان شوند، منع و محروم کرده است.
... ولی در عین حال به نظر میرسد حاکمیت از آن اقتداری که پس از ۲۵ بهمن، در خصوص حصر کامل خانگی رهبران جنبش اعتراضی ایران دلشت، قدم به قدم عقبنشینی میکند. آیا به این عقبنشینی حکومت بعد از ملاقات آقایان موسوی و کروبی و خانمها زهرا رهنورد و فاطمه کروبی با فرزندانشان اعتقاد دارید یا خیر؟
اجازه دهید من گفتهٔ شما را کمی اصلاح کنم. اتفاقاً حصر آنها دلیل ضعفشان است، چون در کشورهای مختلف دنیا مخالفین حکومتها آزاد هستند و رادیو و تلویزیون در اختیار دارند. اینکه شما مخالفی را، که تنها سلاحش زبان و قلم است، در منزل زندانی کنید، نشانهٔ ضعف است، اما با توجه به سابقهٔ تظاهر به اقتدار یا تظاهر به زورگویی که حاکمیت داشته است، این فرض نیز ممکن است که اینها دارند عقبنشینی میکنند. فرض بالاتر اما به نظر من این است که سابقهٔ فریبکاری حکومت بیش از سابقهٔ اقتدار یا ضعفش است. اینها به نظر من پس از فشارهای فراوان داخل و خارج بوده است. همین فشارهای خارجی که الان دارند در مورد لیبی انجام میدهند، در مورد مصر هم انجام دادهاند. وقتی اکثریت مردم کشوری چیزی را میخواهند، قدرتهای بزرگ دنیا که از عقل سیاسی برخوردارند، برای اینکه در آیندهٔ آن کشور نقشی داشته باشند، با مردم آن کشور همزبانی و همراهی میکنند.
در واقع این همزبانی و همراهی بعضی از مقامات خارجی و اظهارنگرانی آنها روز به روز دارد بیشتر میشود. بعضی از نهادهای بینالمللی اظهار نگرانی کردهاند. به نظر من حاکمیت ایران در مقاطع مختلف نشان داده است که از فشارهای خارجی بسیار میترسد. از اینرو در یکماه گذشته بدون اینکه توضیح دهد که اصلاً آقایان کروبی و موسوی و همسرانشان به کدام حکم قانونی زندانی شدهاند؛ به کدام حکم قانونی از کلیهٔ ارتباطات منع شدهاند؛ به کدام حق قانونی از دارو محرومند و منزلشان تصرف شده است، فرافکنی کردهاند که نخیر آقای کروبی زندانی نیست و آقای موسوی در خانهشان هستند و خانم کروبی هم مشکلی ندارند.
در واقع با ملاقاتی که گذاشتند، خواستهای از خانواده داشتند که خوشبختانه محقق نشد؛ اینکه خانواده بگویند که بله، ما رفتیم در منزل ملاقات کردیم و الحمدالله همه چیز امن و امان بود. حاکمیت به دنبال این بود که با طرح این موضوع از طرف خانواده، تبلیغ کند که ببینید ما از روز اول راست گفتیم و اگر دادستان دروغگوی تهران گفته بود که اینها خودشان دلشان نمیخواهد چراغ روشن کنند، راست گفته است و اگر وزیر خارجهٔ بیاراده گفته بود اینها زندانی نیستند، راست گفته است و اگر رئیس کمیسیون ملی مجلس گفته که اینها را اسکورت میکنند، همهی اینها راست است. به این طریق میخواستند در دل آن بخشی از مردم ایران که نگران آقایان کروبی و موسوی هستند، تردید ایجاد کنند. اولاً، اخباری که توسط خانوادهٔ این دو عزیز و مشاورینشان اعلام میشود صحت ندارد. ثانیاً حرفهایی که مسئولین جمهوری اسلامی در مورد عدم زندانی بودن میزنند راست است. میخواستند از این طریق فشارهای خارجی را از روی دوش خودشان بردارند. این به نظر من نزدیکترین حدس به واقعیت است. یکی از فرضها هم این است که بله، حکومت ایران هر وقت تحت فشار قرار میگیرد، خیلی شجاعانه البته از نظر خودشان عقبنشینی میکند. واقعیت این است که خیلی زبونانه است. چون اصل کارشان ناشی از ترس و حقارت بوده، این عقبنشینی هم ادامهٔ همان حقارت و ترس است.
در خصوص بازداشت و بعد آزاد کردن پسر آقای کروبی چه اطلاعات بیشتری دارید و چه جزییات بیشتری را میتوانید در اختیار خوانندگان زمانه قرار دهید؟
آنچه میتوانم بگویم، این است که اولین روزی که آقای علی کروبی بازداشت شدند، بدون اینکه محاکم قضایی چیزی بگویند، سایتهای نزدیک به دولت احمدینژاد نوشتند که جرمشان جاسوسی است، اما اگرچه رقمهای وثیقهای که میگیرند خیلی سنگین است، ولی در مقایسه با وثیقههای ۷۰۰، ۸۰۰ هشتصد میلیونی که از بچههای دیگر گرفتهاند، مثل دانشجوها و دانشآموزان و فعالان سیاسی، همین قدر که از آقای علی کروبی رقم صد میلیونی وثیقه گرفتهاند، نشان میدهد که خودشان هم میدانند پرونده پوچ است. ضمناً در هیچ جای دنیا اگر واقعاً حساب و کتابی باشد، اگر کسی متهم به جاسوسی باشد، به این راحتی او را نمیگیرند تا بتوانند به مرور اطلاعاتی کسب کنند. اگر هم او را بگیرند، آن زمانی است که اطلاعات کامل وجود دارد و دیگر او را آزاد نمیکنند.
همین قدر که اینها آقای علی کروبی را آزاد کردند، نشان میدهد که بههرحال خودشان میدانستنند این بازداشت دروغ بوده و فقط برای تحت فشار قرار دادن آقای کروبی بوده است. چون مطمئن شدند، من تأکید میکنم، چون مطمئن شدند آقای کروبی فشارپذیر نیست. در همین ملاقات آقای کروبی با صدای بلند در حضور مأموران دژخیم اطلاعاتی گفتند که من همین لحظه هم اگر آزاد شوم، بر همان مواضع سابق خودم محکمتر ایستادهام، بازهم بیانیه میدهم، بازهم مصاحبه میکنم و به حقانیت راهم بیشتر پی بردهام. پس بنابراین چون فهمیدند آقای کروبی تحت فشار قرار نمیگیرد، ناچار شدند فرزندشان را آزاد کنند. البته جزییات مسائلی که مطرح کردم، خیلی مسخره است. فقط همین قدر به شما بگویم، اصل بازداشت با هدف تحت فشار قراردادن آقای کروبی بوده است و وقتی مطمئن شدند که آقای کروبی با این فشارها عقبنشینی نمیکند، پروژهشان در رابطه با آقای علی کروبی شکست خورد.