پاسخ دادن به دیدگاه
دانشجویان کرد و فشارهای امنیتی
محسن کاکارش - بیش از سه هفته است در اداره اطلاعات شهرستان مریوان بهسر میبرند. به خانوادهها گفته شده، هنوز تحت بازجویی هستند و پیگیری وضعیت آنان بینتیجه مانده است.
این آخرین وضعیت شش فعال مدنی و دانشجویی کرد است که در اقدامی هماهنگ در روز دهم بهمن ماه توسط نیروهای امنیتی بازداشت شدند. یک منبع نزدیک به این فعالان کرد به زمانه میگوید، چند نفر از آنان تنها یک تماس تلفنی با خانوادههایشان داشتهاند و هنوز سرنوشت آنان معلوم نیست.
اسامی این فعالان، سوران دانشور، خالد محمدی، زانا معينی، سامان محمودی، داود قسيمی و محمد کهنهپوشی است. برخی از این افراد عضو اتحادیهای دانشجویی به نام "اتحادیه دمکراتیک دانشجویان کرد" بودند که در سال ۱۳۸۴ خورشیدی تاسیس شده است. از زمان تاسیس این اتحادیه اعضای آن بهطور مداوم تحت فشار نیروهای امنیتی بودهاند؛ بهطوری که تاکنون چندین تن از آن بازداشت، احضار و محروم از تحصیل شدهاند.
از شهريور تا آبانماه سال جاری، دست کم هفت عضو اين اتحاديه به نامهای اسعد باقری، سوران دانشور، ميلاد کريمی، مهدی دعاگو، آرمان زمانی، رحيم باجور و شيرزاد کريمی از سوی نيروهای امنيتی احضار و بازداشت شدهاند. سوران دانشور از بازداشتشدگان روز دهم بهمنماه، در شهريورماه سال ۹۰ بازداشت و در بهمنماه همان سال به اتهام "تبليغ عليه نظام جمهوری اسلامی" به يک سال زندان محکوم شد. حکم اين فعال دانشجويی به مدت دوسال به صورت تعليق در آمده است.
علت افزایش فشارها بر اتحادیه دمکراتیک دانشجویان در مریوان چیست؟ اساساً مطالبات دانشجویان کرد چیست؟ آیا جنبشی بهنام جنبش دانشجویی کرد وجود دارد؟ این پرسشها را با آرش صالح، یکی از اعضای سابق این اتحادیه که هم اکنون مقیم آمریکاست در میان گذاشتهایم.
آرش صالح: رکود جنبشهای اجتماعی در نتیجە سرکوب و ریشەدار نشدن آنها واقعیتی انکارناپذیر است، اما بەهرحال جنبش دانشجویی کرد، امروز وضعیت بهتری از سایر جنبشها ندارد و در نهایت تحت فشارهای سنگین، دو راه بر سر راه خود میبیند: یکی اینکە تحت این فشارها استحالە یابد و بە مرگ تدریجی تن در دهد یا اینکە تبدیل بە جنبشی زیرزمینی شود و ظرفیتهای تئوریک و تشکیلاتی خود را افزایش دهد تا در زمانی مناسب کنشی قدرتمند از خود نشان دهد.
دلیل بازداشتهای فعالان دانشجویی در مریوان از نظر شما چگونه قابل ارزیابی است؟
آرش صالح - بە نظر میرسد کە حاکمیت بە شدت دچار استیصال و احساس درماندگی شدە است. فشارهای بینالمللی از یکسو و اختلافهای داخلی حاکمیت را بە این سمت و سو میبرد کە بیش از پیش خود را در معرض خطر تهدید فروپاشی ببیند. بە همین دلیل در چنین شرایط مملو از ترس است کە رژیم پناه بردن بە تشدید سرکوب را بیش از پیش لازم میداند.
قطعاً مطالبات بالای ملیتهای ایران و فضای مساعد بینالمللی برای بروز این مطالبات در چارچوب جنبشها، آخرین معضلی خواهد بود کە در این شرایط رژیم حاکم بر ایران بخواهد تحمل کند. در این میان دانشجویان در نوک پیکان حملە نهادهای امنیتی هستند، چراکە هنوز مقداری از پویایی و فعالیت در میان این دانشجویان باقی ماندە است. جنبش دانشجویی کردها بهخصوص باتوجە بە استقلال آن از گفتمانهای موجود در چارچوب نظام و اینکه تاکنون سرنوشت خود را بە سرنوشت جدالهای درون حاکمیتی گرە نزدە و بە همین دلیل از معدود جریانهایی است کە با حذف جناح چپ حاکمیت از قدرت بازهم قادر بوده است که فعالیت و پویایی خود را حفظ کند. چراکە وضعیت و فعالیت خود را از وابستگی بە جریانهای درون حاکمیت و حول شکاف قدرت وام نگرفتەاند کە اکنون مانند دیگر جریانهای مدنی با هرگونە تغییری در این شکاف بە محاق بروند.
مریوان هم از دو جنبە بە نظر بندە باید در این مسئلە مد نظر قرار دادە شود. یکی اینکە از دیرباز مریوان دارای جو امنیتی بودە. نیروهای امنیتی، سپاە و حتی نیروهای انتظامی در کمال فراغت بال در مریوان سابقە طولانی در تکتازی و پایمال کردن حقوق شهروندان دارند، بدون اینکە بە جایی پاسخگو باشند. در این شهر آنچە حکومت میکند، نە قانون بلکە سبعیت و خشونت بیرویە این نهادها بودە است. از سوی دیگر مریوان دارای پتانسیل بالایی از استادان و دانشجویان علوم اجتماعی است. این پتانسیل همیشە بە بالا رفتن آگاهی مردم کمک کردە و بستر مناسبی برای رشد شبکەهای اجتماعی مدرن فراهم آوردە و این مسئلە هیچگاه خوشایند حاکمیت نبودە است و نیست.
برخی از بازداشتشدگان از اعضای اتحادیه دمکراتیک دانشجویان کرد بودند. پیش از این فعالیتهای این اتحادیه به چه شکلی بوده است؟
اتحدایە دمکراتیک دانشجویان کرد گستردەترین شبکە موجود در میان فعالان دانشجویی کرد است. اساساً اتحادیە بە همین منظور تاسیس شدە و در همین مسیر هم حرکت کردە است.
بە همین دلیل بیشترین فعالیتهای اتحادیە در مسیر هماهنگ کردن فعالان بودە است. اتحادیە ابزاری را فراهم کردە کە دانشجویان کرد در سراسر ایران بتوانند باهم در یک ارتباط پیوستە باشند و از پتانسیلهای پراکندە خود در قالب یک تشکیلات واحد در دانشگاههای ایران استفادە کنند. همچنین اتحادیە کانال ابراز حداقلهای مشترک در مطالبات و دیدگاههای دانشجویان کرد بودە است. اتحادیە کاملاً شفاف عمل کردە و همیشە مسئولان آن در داخل کشور مشخص بودەاند و فعالیتهایشان آشکارا بودە است. بە همین دلیل همیشە حاکمیت و نهادهای امنیتی در کردستان بیشترین تهدید را از جانب اتحادیە احساس کردەاند و شبکەهای روابط اتحادیە را چە بەطور مستقیم و چە غیر مستقیم مورد حملە قرار دادەاند.
این بازداشتها هم بە نظر میرسد بیش از هرچیز بخشی از ارتباطات شبکەای اتحادیە را در مریوان مورد حملە قرار دادە است. اساساً در شرایط کنونی حاکمیت بە عنوان یک سیاست کلی هرگونە تشکیلاتی را تهدید میداند و سعی دارد تمام شبکەهای اجتماعی، حتی شبکەهای روابط فامیلی را هم تحت کنترل در بیاورد و حتی دور هم جمع شدنهای فامیلی و دوستانه هم برای نهادهای امنیتی یک هدف محسوب میشوند. مطلوب حاکمیت در این فضا جامعەای تودەوار است کە بتواند با رویکرد شبان- رمەای خود آن را بە هر مسیری کە میخواهد ببرد و بە اصطلاح هر وقت بخواهد بە صحنە بیاورد و هرچە میخواهد بە خوردش بدهد. بە همین دلیل نهادهای مدنی مانند اتحادیە بزرگترین عامل بر سر راه این رویکرد حاکمیت محسوب میشوند و همیشە تحت فشار هستند. شما در چند سال گذشتە کمتر مدتی را شاهد بودەاید کە یک یا چند تن از اعضای اتحادیە در زندانها نباشند.
مطالبات دانشجویان کرد بهطور مشخص چیست؟ آیا تفاوتی با خواستههای دانشجویان در دیگر مناطق ایران دارد؟
البتە کلیە جنشهای دانشجویی در سراسر ایران دارای اشتراکهای بسیاری هستند و جنبش دانشجویی کردها خود را در بسیاری مواضع حداقل سلبی در کنار بقیە جنبشهای اجتماعی معطوف بە تغییر در ایران تعریف میکند، اما بە طور مشخص مطالبات دانشجویان کرد تفاوتهای بنیادی با دیگر مناطق ایران دارد.
دانشجویان در نوک پیکان حملە نهادهای امنیتی هستند، چراکە هنوز مقداری از پویایی و فعالیت در میان این دانشجویان باقی ماندە است. جنبش دانشجویی کردها بهخصوص باتوجە بە استقلال آن از گفتمانهای موجود در چارچوب نظام و اینکه تاکنون سرنوشت خود را بە سرنوشت جدالهای درون حاکمیتی گرە نزدە و بە همین دلیل از معدود جریانهایی است کە با حذف جناح چپ حاکمیت از قدرت بازهم قادر بوده است که فعالیت و پویایی خود را حفظ کند.
بە باور من مطالبات دانشجویان کرد در چهارچوبی ساختارشکنانە میگنجد، در حالی کە مطالبات جنبشهای سراسری مطالباتی است که در چهارچوب ساختارهای اجتماعی و اخلاقی موجود تعریف میشوند. تمایز جنبش دانشجویی کە دانشجویان کرد آن را هدایت میکنند تنها ناشی از رویکردی انقلابیتر بە مناسبات قدرت در صد و پنجاه سال اخیر ایران برنمیگردد، بلکە ناظر بر بنیادهای اخلاقی جامعە ایران نیز هست. بنیادهایی کە قادر نیستند حق تعیین سرنوشت انسانها را بە رسمیت بشناسند؛ بنیادهایی کە روابط سلطە را در تاریخ معاصر ایران بازتولید کردەاند. این بە این معنا نیست کە جامعە کردستان یا جنبش دانشجویی ملت کرد بە لحاظ اخلاقی مترقیتر از جاهای دیگر است، بلکە بە این معناست کە ماهیت مسئلە کرد جنبشهای ملت کرد را بە این سمت پیش بردە کە نوک پیکان اعتراض خود را بە سوی بنیادهای اخلاقی جامعە ایران بە طور کلی و جامعە کردستان بە طور خاص بگیرند. لذا میتوان گفت کە جنبش دانشجویی دانشجویان کرد از این لحاظ جنبشی ساختارشکنانەتر است و بە شیوەای بنیادیتر بە جامعە نگاه میکند. بە همین دلیل تمامی مناسبات سلطە در میان جنبشها و احزاب کرد همیشە بە چالش کشیدە میشود بە عنوان مثال اگر نگاهی بە وضعیت زنان در میان احزاب کرد انداختە شود، اساساً احزاب کرد از بازترین احزاب خاورمیانە نسبت بە زنان و فعالیت زنان هستند یا مثلاً افتخاری کە احزاب کرد بە سابقە برخورد با اسرای جنگی میکنند درمقایسە با وضعیتی کە در زندانهای ایران دهە شصت - با حضور حتی جریانهای چپ و اکنون منتقد حاکمیت - وجود داشت کە در آن زندانیان سیاسی کرد با وحشیانەترین شکنجەها و اعدامها روبەرو بودند، نمایانگر این مسئلە است کە مبانی اخلاقی در میان جنبشهای کردی بە طور مدام در معرض پرسش بودە است.
آیا در حال حاضر میتوان قائل به وجود جنبش دانشجویان کرد بود؟
البتە این سئوال ناظر بە وضعیت حاکم در دهە هشتاد در ایران است. در این زمان با رشد فعالیت دانشجویان کرد و عدم تشکلیافتگی این جریانها اساساً این سئوال مطرح میشد کە آیا این فعالیتهای پراکندە را میتوان در قالب یک جنبش اجتماعی تعریف کرد یا نە.
اهمیت این پرسش در آن مقطع بە این واقعیت برمیگشت کە برجستە بودن جنبشهای سراسری در ایران کە ناشی از وابستگی آنها بە جریانهای داخل حاکمیت بود این شائبە را پیش میآورد کە اساساً این جنبشها نمایندە مطالبات تمامی مردم ایران هستند و مردم ایران با یک هویت یکپارچە دارای مطالباتی یکپارچە هستند. باری بە هرجهت این سئوال اکنون از اهمیت سیاسی اجتماعی آن دورە برخوردار نیست. امروز اساساً روی کاغذ و در فضای مجازی تمامی جنبشها وجود دارند، اما آیا در واقعیت چنین است؟ من شک دارم. این شرایط کمابیش گریبانگیر جنبش دانشجویی کرد هم هست. رکود جنبشهای اجتماعی در نتیجە سرکوب و ریشەدار نشدن آنها واقعیتی انکارناپذیر است، اما بەهرحال جنبش دانشجویی کرد، امروز وضعیت بهتری از سایر جنبشها ندارد و در نهایت تحت فشارهای سنگین، دو راه بر سر راه خود میبیند: یکی اینکە تحت این فشارها استحالە یابد و بە مرگ تدریجی تن در دهد یا اینکە تبدیل بە جنبشی زیرزمینی شود و ظرفیتهای تئوریک و تشکیلاتی خود را افزایش دهد تا در زمانی مناسب کنشی قدرتمند از خود نشان دهد.
در همین زمینه: