پاسخ دادن به دیدگاه
مردم ایران و حمایتهای بینالمللی
در آستانهی نشستهای سه هفتهای شورای حقوق بشر سازمان ملل در ژنو، ایالات متحدهی آمریکا تلاش میکند تا زمینههای ایجاد یک گروه ویژهی تحقیقات در سازمان ملل در مورد نقض حقوق بشر در ایران را فراهم کند.
به گفتهی دیپلماتهای غربی و فعالان سیاسی این نخستین بار در دههی اخیر است که یک هیئت آمریکایی در سازمان ملل اقدام به این کار میکند.
هدف آمریکا جلب حمایت کشورهای مختلف از تمامی نواحی جهان است، برای تنظیم پیشنویس قطعنامهای که دولت ایران را به خاطر پایمال کردن حقوق بشر در مرکز توجه بینالمللی قرار میدهد. قرار است روز دوشنبهی آینده، هیلاری کلینتون، وزیر خارجهی ایالات متحده و علیاکبر صالحی، وزیر خارجهی جمهوری اسلامی در آغاز نشستهای سه هفتهای شورای حقوق بشر سازمان ملل در ژنو در جمع ۴۷ کشور عضو این شورا سخنرانی کنند.
به گزارش خبرگزاری رویترز به نقل از یک دیپلمات غربی، «آمریکاییها بسیار مصمم هستند تا حکمی برای انتصاب یک گزارشگر ویژه در خصوص حقوق بشر در ایران به دست آورند.»
او میافزاید: «اتحادیهی اروپا هم به خاطر آزادی مدافعان حقوق بشر در ایران و افزایش شدید اعدامها از آغاز سال جاری از این اقدام پشتیبانی میکند.» اتحادیه اروپا در شورای حقوق بشر سازمان ملل هفت عضو دارد.
در گفتوگو با مهرداد درویشپور، فعال سیاسی و استاد دانشگاه در سوئد پرسیدهام: با توجه به ناآرامیهای منطقهی خاورمیانه و سرکوب شدید معترضان در ایران این اقدام آمریکا را چگونه توجیه میکنید؟
مهرداد درویشپور: این اقدام بسیار مثبت است. ما همواره فشار دیپلماتیک و سیاسی بینالمللی علیه جمهوری اسلامی ایران و برجسته کردن مسئلهی نقض حقوق بشر در این کشور را بهعنوان یک سیاست صحیح تشویق کردهایم و همواره تأکید داشتهایم بر این که بهجای مثلاً تحریمهای اقتصادی گسترده که دودش به چشم مردم میرود یا حملهی نظامی، باید از روشهای سیاسی و دیپلماتیک برای اعمال فشار به جمهوری اسلامی ایران استفاده کرد. با توجه به این که حکومت اسلامی ایران بیتوجه به افکار بینالمللی و مردم ایران همچنان فضای پلیسیـ امنیتی را افزایش داده است، هر تظاهرات مسالمتآمیز را با قدرت درهم میکوبد و هیچ ابایی از کشتن جوانان ندارد؛ همچنین دستگیری بسیاری از تظاهرکنندگان و حتی تلاشی که امروز برای حصر خانگی آقایان مهدی کروبی و میرحسین موسوی کرده است که به انتقال آنها به خانهی امن منجر شده، همه و همه نشانگر این واقعیت است که اگر جهان واکنش نشان ندهد، اگر مردم ایران و جهان واکنش نشان ندهند، اینها در این رفتار لجامگسیختهای که در پیش گرفتهاند تا سر حد آنچه قذافی در لیبی انجام داده است پیش خواهند رفت برای این که قدرت را حفظ کنند.
بنابراین برای خنثی کردن و عقب راندن جمهوری اسلامی ایران ما دو راه بیشتر نداریم. یک این که مردم در داخل کشور به شکلهای گوناگون با اعتراضهای خودشان در مقابل حکومت ایستادگی کنند. دیگر این که جهان در حمایت از مبارزات مردم ایران و اعتراض به نقض حقوق بشر در این منطقه، واکنش فعالتری نشان دهد. از این منظر به استنباط من این پیشنهاد طرحی بسیار مثبت است. مستقل از این که این یا آن کشور اروپایی یا آمریکایی پیشقدم شده باشد، به نظر من به نفس طرح این پیشنهاد باید با دیدهی مثبت نگاه کرد. اگر این پیشنهاد تصویب شود، به گمان من سازمان ملل متحد با یک فشار سیاسی گستردهتری علیه نقض حقوق بشر در ایران اقدام خواهد کرد و فکر میکنم تأثیرات مثبتی دارد؛ هم در اعتماد به نفسی که در مردم ایران ایجاد میشود که جهان به آنان بیتوجه نیست. هم در عقبراندن حکومت اسلامی و هم در رفع فشاری که امروز بهویژه بر آقایان موسوی و کروبی و دستگیرشدگان تظاهرات اخیر برای به سکوت واداشتن آنان وجود دارد.
در اروپا هم فعالیتهایی از سوی فعالان حقوق بشری و سیاسی در جریان است. خود شما همراه هیئتی با وزارت خارجه سوئد ملاقاتی داشتید. لطفاً دربارهی این فعالیتها توضیح دهید.
در مورد ملاقات هیئتی از جمعیت پشتیبانی از مبارزات مردم ایران با وزارت امور خارجه سوئد روز پنجشنبه باید بگویم ما با مسئول امور خاورمیانهی وزارت امور خارجه و مشاور سیاسی ارشد این وزارتخانه در امور ایران گفتوگو داشتیم. ما در گفتوگوهایمان سعی کردیم بر سه نکته پافشاری کنیم. یک، سرکوب خونین تظاهرات مردم و سرکوب وحشیانهی آنها در ۲۵ بهمن و اول اسفند نشان از آن داشت که حکومت هیچ ابایی از توسل به روشهای خشن برای به سکوت واداشتن مردم ندارد. از این نظر خواستار شدیم که دولت سوئد و اتحادیهی اروپا در این زمینه برخورد منفعلانه نداشته باشند و واکنش درخوری نشان دهند.
ما خواستار این شدیم که حتی سفرای ایران در کشورهای غربی فراخوانده شوند و اعتراض رسمی اتحادیهی اروپا و دولت سوئد عنوان شود. در ضمن اشاره کردیم که با فضای پلیسیـ امنیتیای که ایجاد شده است، اگر فشار بینالمللی نباشد، موج این دستگیریها شدت بیشتری خواهد یافت. همانطور که در مورد آقایان موسوی و کروبی هم این خطر وجود دارد. از این منظر اشاره و پافشاری کردیم که واکنش اتحادیهی اروپا بسیار در این زمینه مؤثر خواهد بود. بهخصوص این که وقتی آمریکا در برابر ایران واکنش نشان میدهد، به دلیل خصومت دیرینهای که در روابط بینالمللی بین ایران و آمریکا وجود دارد، ممکن است تأثیر فشار آمریکا محدودتر باشد.
زمانی که اتحادیه اروپا واکنش نشان بدهد، با توجه به روابط سیاسیـ دیپلماتیک گستردهتر کشورهای اروپایی با ایران، این فشار مؤثرتر خواهد بود. پس خواستار آن شدیم که اتحادیه اروپا برای آزادی زندانیان سیاسی، آزادی تمام دستگیرشدگان و رفع حصر خانگی از آقایان موسوی و کروبی واکنش نشان دهد. در پاسخ ما مسئولین وزارت امور خارجه سوئد اشاره کردند که خانم اشتون بلافاصله بعد از سرکوب ۲۵ بهمن بیانیهای صادر کردند و گفتند که بعد از اول اسفند هم در روابط دیپلماتیک به مسئولین جمهوری اسلامی ایران نگرانی دولتهای اروپایی را اعلام کردند و گفتند بهخصوص دولت سوئد نقش مؤثری در تشویق اتحادیه اروپا در واکنش علیه نقض حقوق بشر در ایران دارد. شاید یکی از دلایلی که اتحادیه اروپا حمایت از طرح پیشنهادی آمریکا خواهد داشت، درست همین فشارهایی است که صورت گرفته برای این که اروپا هم واکنش فعالتری نشان دهد.
ما تأکید کردیم که گرچه میفهمیم اروپا روابط دیپلماتیک ـ اقتصادی گستردهای با ایران دارد، هشدار دادیم ما در برابر بحران مصر شاهد بودیم که کشورهای غربی ابتدا سکوت کردند و وقتی حکومت مبارک در آستانهی سقوط قرار گرفت، واکنش نشان دادند. این شیوهی عمل توسط مردم ایران پذیرفتنی نیست. ما انتظار داریم زمانی که این مردم نیازمند حمایت بینالمللی هستند تنها گذاشته نشوند و اگر اروپا در این کار اهمال کند، مردم ایران این را بر آنها نخواهند بخشید و در آیندهی روابط خودشان با کشورها توجه خواهند کرد که چه کشورهایی از مبارزات مردم ایران از حمایت کردند و چه کشورهایی سکوت کردند. مسئولین امور خارجه سوئد تعهد کردند که فعالیتهای مربوط به نقض حقوق بشر در ایران را با پیگیری بیشتری دنبال کنند و از این گفتوگوها هم استقبال کردند.
علاوه براین حرکتهای دیپلماتیک، گفتوگوهایی در جریان هست بین فعالان حقوق بشر در اروپا، آمریکا و کانادا که شاید هشت مارس یک فراخوان بینالمللی دیگری داده شود و مردم تشویق شوند به حرکتهای اعتراضی در داخل و خارج از کشور برای این که علیه حکومت جمهوری اسلامی بهعنوان یک حکومت زن ستیز و ضد دموکراتیک اعتراضهای گستردهای صورت گیرد. من فکر میکنم که صرف نظر از این فعالیتهای دیپلماتیک یا این فعالیتهای حقوق بشری در سطح بینالمللی خود فراخوانهایی هم که داده میشود، در زمینهی مقاومت مدنی مردم ایران در داخل کشور و تظاهرات، به اینها باید به دیدهی مثبت نگاه کرد.
اما بسیار بسیار مهم میدانم که این تظاهرات با خواستها ی فراگیر عنوان شود. اگر ما این خطا را کنیم که در دعوت مردم به تظاهرات بهجای این که مثلاً برای آزادی زندانیان سیاسی، رفع حصر خانگی از آقایان کروبی و موسوی یا دیگر اعتراضها و خواستهایی که از سوی مردم عنوان میشود، بخواهیم ایرانیان داخل و خارج از کشور را به دنبالهروی از این یا آن چهرهی سیاسی جنبش سبز سوق دهیم، ممکن است نتیجه منفی دهد. اولاً دائما مردم را به خیابان کشیدن میتواند آنها را خسته کند. وانگهی به نظر من به جای شعارهای محدود نظیر «میرحسین یا حسین» یا شعارهایی از این دست، باید شعارهایی را در فراخوانها پیش روی مردم قرار داد که زمینهی اجتماعی گستردهتری دارد و بر اساس آنها همهی مردم ایران با هر فکر و عقیدهای که دارند، بتوانند در مبارزه علیه استبداد دینی شرکت کنند.
هشت مارس، روز جهانی زن یکی از این نمونهها است و میتواند مؤثر باشد. چهارشنبهسوری نقش بسیار مهمی دارد. در این زمینهها میشود حرکتهای اعتراضی داخل و خارج را بههم گره زد، اما به نظر من باید توجه کرد فراخوانهایی که نوعی انحصارطلبی سیاسی در آن بهچشم میخورد، چندان به فراگیری جنبش همگانی مردم ایران یاری نخواهد رساند و میتواند نوعی فرسودگی و حتی انشقاق را در پی داشته باشد.