پاسخ دادن به دیدگاه
بستن تنگه هرمز، از ادعا تا واقعیت
یکشنبه, 1391-05-01 20:29
نسخه قابل چاپ
گفتوگوی سراجالدین میردامادی با سعید محمودی، استاد حقوق بینالملل
سراجالدین میردامادی – مقامات ایرانی مدام از "تنگه هرمز" حرف میزنند. یکی میگوید طرحی دارند برای بستن آن، یکی دیگر میگوید که قرار نیست تنگه هرمز را ببندند.
جواد کریمی قدوسی نماینده مشهد در مجلس ایران اعلام کرده است: طرح انسداد تنگه هرمز تاکنون به امضای ۱۵۰ نفر از نمایندگان رسیده و قرار است این طرح پس از امضای ۲۵۰ نماینده به هیئت رئیس تقدیم شود.
براساس طرح انسداد تنگه هرمز این تنگه تا زمان لغو تمامی تحریمها علیه جمهوری اسلامی ایران بسته خواهد ماند و پس از آن تنگه با رعایت شرایطی که تهران آنها را مقرر میکند، بازخواهد شد.
گفتوگو با سعید محمودی
در مورد تنگه هرمز و رژیم حقوقی آن با دکتر سعید محمودی استاد حقوق بینالملل در استکهلم گفتوگو کردهام:
رژیم حقوقی تنگه هرمز چیست و حقوق ایران و عمان در این تنگه مهم بینالمللی چگونه تقسیم شده است؟
سعید محمودی: عمان و ایران دو کشوری هستند که در خلیج فارس و دریای عمان دسترسی به آبهای بینالمللی دارند و مثل همه کشورهای دیگری که در این شرایط هستند، یعنی دسترسی به آبهای بینالمللی دارند، حقوق مشخصی در مناطق مختلف دریایی دارند که بلافاصله بعد از ساحل شروع میشود و این مهم است که به این مسئله اشاره کنیم که مناطق دریایی مربوط به عمان و ایران از طریق خطی که با عنوان خط الرأس محسوب میشود تعیین میشود. این خط الرأس یعنی خطی که مطابق حقوق بینالملل هر کشوری مجاز است خودش تعیین کند. ایران این خط را تعیین کرده، عمان هم تعیین کرده و معمولاً همان خطیست که میشود گفت مربوط می شود به خط ساحل. یعنی همان جاییست که آب شروع میشود و یک کیلومتر بعد از آن تحت شرایطی.
مناطقی که الان مربوط میشود به تنگه هرمز − و بنابراین مهم است برای این مسئلهای که مطرح شده − دو منطقه هستند: منطقهی آبهای داخلی و منطقهی آبهای سرزمینی.
تنگه هرمز کلاً یا آبهای داخلی است یا آبهای سرزمینی. آبهای داخلی آن قسمتی از آب است که ماقبل از خط الرأس واقع شده. یعنی خطی که ایران کشیده یا خطی که عمان کشیده است. آبهای داخلی درست مثل آب رودخانه یا آب یک دریاچه در داخل کشور از هر نظر تحت کنترل آن کشور است. آبهای سرزمینی بلافاصله بعد از خط الرأس شروع میشود و حداکثر ۱۲ مایل دریایی هم میتواند ادامه داشته باشد.
سعید محمودی:
«در ۱۹۸۲ کشورها توافق کردند که رژیم تنگههای بینالمللی باید به رژیم عبور ترانزیت تبدیل شود. تفاوت عبور ترانزیت با عبور بیضرر این است که عبور کاملاً آزاد باشد، بدون این که کشورهای ساحلی کنترلی داشته باشند. بنابراین از ۱۹۸۲ نظر تمام کشورهای دنیا این است که در تنگه هرمز عبور ترانزیت جاری است. همه کشورها، بدون دخالت عمان و ایران، حق عبور دارند و این کار را هم در هشت سال جنگ ایران و عراق، طی جنگ آمریکا با عراق در مورد کویت کاملاً اجرا کردند. همه ناوهای آمریکایی و انگلیسی در واقع عملکردشان عبور ترانزیت بوده است.»
تمام منطقهی تنگه هرمز آبهای سرزمینی ایران و عمان است و هیچ منطقهی دریای آزاد آنجا وجود ندارد. بنابراین عمان و ایران یک نوع کنترلی روی این آبهای سرزمینیشان دارند. منتهی مسئلهی مهم این است که در آبهای سرزمینی کنترلی که کشورهای ساحلی دارند، از نظر حقوق بینالملل، یک کنترل محدود است.
و حالا در پاسخ سئوال شما که ایران و عمان چه نوع حقوقی اینجا دارند و چه جور میتوانند کنترل کنند: باید بگویم که تا قبل از ۱۹۸۲ که کنوانسیون حقوق بینالملل، حقوق دریاهای سازمان ملل متحد تصویب شد، رژیم تنگههای بینالمللی (تنگه عمان در واقع یک تنگه بینالمللی است) رژیم عبور بیضرر بود. یعنی همه کشورهای دنیا حق دارند کشتیهایشان را از این تنگههای بینالمللی عبور دهند، به شرطی که این عبور ضرری برای کشورهای ساحلی یعنی عمان و ایران نداشته باشد.
در ۱۹۸۲ کشورها توافق کردند که رژیم تنگههای بینالمللی باید به رژیم عبور ترانزیت تبدیل شود. تفاوت عبور ترانزیت با عبور بیضرر این است که عبور کاملاً آزاد باشد، بدون این که کشورهای ساحلی کنترلی داشته باشند. بنابراین از ۱۹۸۲ نظر تمام کشورهای دنیا این است که در تنگه هرمز عبور ترانزیت جاری است. همه کشورها، بدون دخالت عمان و ایران، حق عبور دارند و این کار را هم در هشت سال جنگ ایران و عراق، طی جنگ آمریکا با عراق در مورد کویت کاملاً اجرا کردند. همه ناوهای آمریکایی و انگلیسی در واقع عملکردشان عبور ترانزیت بوده است.
عمان و ایران اصرار داشتند و دارند که تنگه هرمز هنوز همان رژیم عبور بیضرر را دارد که مفهومش این است میشود به نحوی این عبور و مرور را کنترل کرد. البته من باید این نکته را هم اضافه کنم که حتی رژیم عبور بیضرر هم معنایش این نیست که میشود تنگه را بست. بستن تنگه بینالمللی از هر جهت خلاف حقوق بینالملل است و هیچ وقت امکان نداشته و الان هم امکان ندارد. تنها امکانی که برای عبور بیضرر وجود دارد، این است که کشورهای ساحلی میتوانند تعداد کشتیهای جنگی را که رد میشوند محدود کنند، میتوانند برای یک روز به جهات امنیتی عبور و مرور را در تنگه ممنوع کنند. ولی نمیتوانند تنگه را ببندند.
اگر ایران اقدام به بستن تنگه هرمز کند، چه راهکار حقوقی بینالمللی در قبال ایران خواهد بود و این تخلف ایران چه مجازاتی در عرصه بینالمللی خواهد داشت؟
اولین شرط برای این که ایران تنگه هرمز را ببندد، این است که باید در آبهای عمان عملیات نظامی کند. به خاطر این که تمام کشتیهای بزرگ، ناوبرها، کشتیهای نفتی که به بنادر عربی خلیج فارس وارد میشوند، از آبهای سرزمینی عمان عبور میکنند و همیشه هم این کار را میکردهاند. علتش هم این است که در تنگه هرمز عمق آبهای عمان ۹۰ متر است، در حالی که در آبهای ایران خیلی کمتر است. بنابراین از طرف سازمان بینالمللی کشتیرانی که مرکزش در لندن است و هم ایران و هم عمان عضوش هستند، خطوط ترافیک کشتیهای بزرگ را تعیین کردند و این خطوط تماماً در آبهای سرزمینی عمان است.
«در تنگه هرمز عمق آبهای عمان ۹۰ متر است، در حالی که در آبهای ایران خیلی کمتر است. بنابراین از طرف سازمان بینالمللی کشتیرانی که مرکزش در لندن است و هم ایران و هم عمان عضوش هستند، خطوط ترافیک کشتیهای بزرگ را تعیین کردند و این خطوط تماماً در آبهای سرزمینی عمان است. بنابراین اگر ایران بخواهد آنجا را ببندد، در واقع عبور و مرور را ببندد، کاری که باید بکند این است که باید وارد آبهای سرزمینی عمان شود و آنجا یک کشتی بزرگ را مثلاً غرق کند. این معنایش این است که در واقع اعلام جنگ به عمان داده است.»
بنابراین اگر ایران بخواهد آنجا را ببندد، در واقع عبور و مرور را ببندد، کاری که باید بکند این است که باید وارد آبهای سرزمینی عمان شود و آنجا یک کشتی بزرگ را مثلاً غرق کند. این معنایش این است که در واقع اعلام جنگ به عمان داده، معنایش این است که امنیت منطقه را به خطر انداخته، معنایش این است که عمان میتواند مسئله را به شورای امنیت محول کند، معنایش این است که نصف کویت که در ۱۹۹۰ مورد حملهی عراق قرار گرفت، ناگهان آمریکا و انگلیس و کشورهای دیگر تحت عنوان دفاع دستهجمعی مطابق ماده ۵۱ که منشور سازمان ملل متحد است، میتوانند به کمک عمان بیآیند و نه تنها تنگه را باز کنند، بلکه این را هم اساسی قرار دهند، برای این که به ایران حمله کنند و این مانع را از بین ببرند. بنابراین گفتن این مسئله خیلی ساده است، ولی عمل کردنش به نظر من... البته عمل کردنش ساده است، منتهی عواقبش هم از نظر حقوقی و هم از نظر سیاسی باید کاملاً مدنظر کسانی باشد که این مسئله را مطرح میکنند.
وزارت خزانهداری آمریکا با صدور بیانیهای به بنادر هشدار داده است که کشتیرانی جمهوری اسلامی، از کشتیهایی که نامی برای آنها به ثبت نرسیده استفاده میکنند. سئوال در اینجاست که از منظر حقوق بین الملل آیا ایران تخلف کرده است ؟ آیا این تخلف مستوجب مجازات است؟
نه. به نظر من ایران در این مورد هیچ خلاف حقوق بینالملل انجام نداده است. علتش هم این است که تحریمهایی که شده، هم تحریمهای سازمان ملل و هم تحریمهای اتحادیه اروپا و تحریمهایی که پارهای از کشورها مثل آمریکا به طور اختصاصی خودشان اعمال کردهاند، متوجه کشتیهایی است که در مالکیت ایران است. کاری که ایران کرده این است که تعداد زیادی از کشتیها را مالکیتاش را به صورت صوری عوض کرده و به کشورهای دیگر محول کرده است. این خلاف حقوق بینالملل نیست و اتفاق میافتد، در مواردی هم که حتی تحریم وجود ندارد. یعنی منعی برای خرید و فروش کشتیها نیست. به این دلیل نمیشود حمله کرد.
ممکن است ادعا شود که کالای ایرانی که در کشتیها هست، یعنی اقدامی که ظاهراً الان آمریکا دارد میکند و میخواهد کشورها را وادار کند که حتی اگر کالای ایرانی روی کشتیای که متعلق به ایران نیست و در حال انتقال است، جلو آنها را هم بگیرند.
به نظر من این کار هم غیرقانونیست. یعنی از نظر حقوق بینالملل کاری که آمریکا میکند یک کار اگر غیرقانونی نباشد، حداقل از نظر حقوق بینالملل به آن میگویند عملیات غیردوستانه. ولی در هر صورت از دیدگاه من ایران در مورد کشتیهایش تا حالا هیچ کار غیرقانونی نکرده است. تمام این تبدیل مالکیتها و تغییر پرچمها کارهاییست که کشورهای دیگر هم در موارد مختلف کردهاند و منع قانونی هم اصلاً ندارد.