پاسخ دادن به دیدگاه
تأثیر بحران اقتصادی و تحریمها بر زندگی روزمره مردم
جمعه, 1390-10-30 17:55
نسخه قابل چاپ
سارا شاد
زمان زیادی از اعلام خبر تحریم بانک مرکزی ایران توسط دولت امریکا نگذشته بود که نوسان قیمت دلار در بازار ارز ایران به اوج خود رسید و این مسئله جدیترین هشدار بود درباره تنزل قابل توجه ارز پول ملی ایران.
افزایش دلار تا مرز هزار و ۸۰۰ تومان در بازار ارز ایران در حالی اتفاق افتاد که پیش از این برخی مقامات ازجمله سخنگوی وزارت خارجه ایران ادعا کرده بودند که نوسانات بازار ارز به تحریمهای ایران از سوی آمریکا ارتباطی ندارد. با این همه آنچه در بستر واقعیت رخ داد گویای ارتباط مستقیم افزایش نرخ دلار، یورو و برخی دیگر از ارزهای خارجی بر اثر تحریم بانک مرکزی ایران از سوی آمریکا بود.
همه اینها در شرایطی رخ داده که قانون تصویب شده در زمینه تحریم بانک مرکزی ایران هنوز اجرا نشده است و تنها خبر تصویب آن توانسته شوک بزرگی به اقتصاد ایران وارد کند.
با اعمال تحریمها بخش خصوصی برای نقل و انتقال پول با مشکل مواجه خواهد شد و در نتیجه قیمت تمام شده کالاها افزایش خواهد یافت. شوک این خبر، حتی در زندگی روزمره مردم جامعه ایران هم قابل مشاهده است. از خرید کالاهای مصرفی گرفته تا سفرهای کوتاه و بلند داخل و خارج از کشور، گویا همه تصمیمگیریها و برنامهریزیها چه از سوی مردم و چه موسسههای دولتی و خصوصی تحت تاثیر بایکوت بانک مرکزی ایران از سوی آمریکا قرار گرفتهاند به گونهای که برخی از تورم ۳۵ درصدی در بازار اقتصاد ایران حرف میزنند و برخی دیگر بر سیر صعودی قیمت کالاهای مصرفی تاکید دارند.
علی، دانشجوی ۲۶ ساله ساکن قم درباره این نکته میگوید: "متاسفانه قیمت کالاها به خصوص کالاهای مصرفی روزمره خیلی بالا رفته و من هم این تغییر را به خوبی احساس میکنم. البته نمیتوانم بهطور مشخص مقدار افزایش قیمتها را بگویم، اما چیزی که واضح است روند صعودی قیمت هاست".
سمانه: قیمت کالاهای مصرفی را با گذشته مقایسه میکنیم متوجه میشویم که افزایش چشمگیری داشتهاند، طوری که گوشت گوسفند را کیلویی ۱۸ هزار و گوشت گوساله را ۱۵ هزار تومان به ازای هر کیلو میخریم. ارزانترین میوهها هم موز است به ازای هرکیلو هزار تومان.
سمانه، ۳۰ ساله و کارمند یکی از مؤسسههای خصوصی هم مسئله طرح شده از سوی علی را تایید میکند و میگوید: "قیمتها هر روز بالا میروند و وضعیت از نظر روانی طوری شده که خیلی از ما دیگر به شرایط گرانی عادت کردهایم و فقط میرویم داخل فروشگاه و خرید میکنیم و بیرون میآییم، اما وقتی قیمت کالاهای مصرفی را با گذشته مقایسه میکنیم متوجه میشویم که افزایش چشمگیری داشتهاند، طوری که گوشت گوسفند را کیلویی ۱۸ هزار و گوشت گوساله را ۱۵ هزار تومان به ازای هر کیلو میخریم. ارزانترین میوهها هم موز است به ازای هرکیلو هزار تومان. درباره بقیه کالاها هم با افزایش قیمت مواجه هستیم. مثلا قیمت هارد کامپیوتر دو برابر شده و من شنیدم که کاغذ هم گران شده است".
منصور حاجی آخوندیان، رئیس اتحادیه صنف فروشندگان کاغذ و مقوای تهران نیز چندی پیش بر افزایش پنجدرصدی قیمت کاغذ و مقوا در بازار تاکید کرده و گفته بود:" با توجه به اینکه بخش زیادی از کاغذ و مقوای مصرفی کشور وارداتی است، بازار این محصول بیش از این کشش نوسانات نرخ ارز و طلا را ندارد".
احتکار ارز و کالا
با اجرای تحریمها تجار ایرانی برای واردات کالا و نقل و انتقال ارز به مشکل خوردهاند. از سوی دیگر ارزش پول ملی ایران کاهش یافته است و بر اثر این اتفاق، مردم به جای نگهداری ارز ایرانی سعی میکنند از دلار و طلا نگهداری کنند. به عبارت دیگر افزایش قیمت دلار در بازار ارز ایران برای برخی فرصتی فراهم کرده است تا طی آن به ذخیره دلار و فروش آن به قیمت بالاتر دست بزنند. این پدیدهای است که بیشتر مردم از اتفاق افتادن آن آگاهند و به این مسئله اشاره میکنند که یکی از بدیهیترین اثرات افزایش قیمت ارز، فراهم آوردن شرایط برای افزایش فرصتطلبیهاست.
یاسین، ۳۱ ساله و کارشناس یک موسسه پژوهشی درباره این پدیده میگوید: "اخیرا ذخیره دلار خیلی رواج پیدا کرده است. مثلاً یک عده دلار میخرند و میگویند چون قیمت این ارز مدام در حال افزایش است پس چرا معامله کنیم؟ چراکه هر روز به سود ناشی از فروش دلار اضافه میشود. یا این که خیلیها کالاهایی را به امید افزایش ارزش دلار انبار کردهاند. به این ترتیب ریسک تجارت در کشور بالا رفته و بهترین شرایط برای فرصت طلبها مهیاست تا به سود بیشتر برسند. به قول یکی از دوستان که از یک فرد انگلیسی نقل قول میکرد، ایران در حال حاضر بهترین مکان برای پولدار شدن است".
علی هم با تأیید این مسئله میگوید: "ظاهراً بر اثر بالا رفتن قیمت ارز، اتفاقهای عجیبی در ایران رخ میدهد؛ ازجمله ذخیره دلار و فروش آن در بازار به قیمت بالاتر. من خودم کسی را ندیدم که این کار را بکند، اما خیلی دربارهاش شنیدهام".
ذخیره دلار و فروش آن به قیمت بالاتر در بازار تنها اتفاق عجیبی نیست که اخیراً در ایران رخ داده است. یاسین درهمین زمینه از "برخی مشاغل جدید" حرف میزند که بر اثر بالا رفتن نرخ دلار در ایران به وجود آمدهاند. اگرچه نمیتوان لحن طنز حرفهای او را نادیده گرفت، با این همه او واقعیتی را بازگو میکند که در عملکرد برخی از موسسهها و تورهای مسافرتی در ایران شاهد بوده است.
یاسین دراین زمینه میگوید: "وقتی یک موسسه مسافرتی، مسافری را به خارج از کشور میبرد به ازای هر نفر، از دولت مقدار مشخصی ارز میگیرد. حالا که ارزش دلار بالا رفته، برخی از این موسسهها به مردم پول میدهند و آنها را به سفر میبرند تا به ازای هر مسافر، ارز دولتی بگیرند و در بازار آزاد بفروشند. اخیراً تب و تاب زیادی در این زمینه به وجود آمده که جای تعجب دارد".
در عمل اما آنچه اتفاق میافتد تورم و رکود اقتصادی شدیدی است که دامن بسیاری از کارگران و طبقه متوسط شهری را گرفته است. یعنی افرادی که از امکان افزایش درآمد در کوتاهمدت برخوردار نیستند.
همچنین بر اثر بالا رفتن نرخ ارز، قیمت دارو و کالاهای اساسی نیز افزایش خواهد یافت و شکاف طبقاتی گستردهتر خواهد شد. شهروندانی که میدانند قیمت کالاها افزایش مییابد و ریال ارزش خود را از دست میدهد، سرمایههای کوچک خود را در بخشهای غیر مولد به کار خواهند گرفت.
در چنین شرایطی دیگر کسی علاقه ندارد برگههای اوراق قرضه دولتی یا سهام شرکتها را در بازار بورس معامله کند و همین مسئله در ماههای پیش رو نقدینگیها را به سمت خرید طلا و ارز خارجی میکشاند. اینها همه درحالی اتفاق میافتند که هنوز چندماه تا اجرای قانون تحریمها علیه بانک مرکزی ایران باقی مانده است. هرچند اقشار مختلف جامعه بسیار پیشتر از آن با پس لرزهها و تبعات منفی این رخداد مواجه شدهاند.