یادی از نانی دوفریس، ایرانشناس و پژوهشگر
سه شنبه, 1391-05-17 12:24
نسخه قابل چاپ
فروغ تمیمی
فروغ تمیمی - در چهارم جولای ۲۰۱۲، «نانی دو فریس»، باستانشناس و مورخ هلندی در شصت و هشت سالگی به علت سرطان لوزالمعده درگذشت.
او در سالهای اخیر در معرفی ایران و زنان ایرانی به کارشناسان هلندی مدام در تلاش بود. در این اواخر نانی (به همراه نگارنده این سطور) درحال نوشتن کتابی درباره جنبش زنان در ایران بود که متاسفانه با تشدید بیماریاش به طور موقت ادامه نیافت.
او شیفته زنانی چون طاهره قرهالعین، فروغ فرخزاد، نوشین احمدی خراسانی و بسیاری دیگر بود و برای معرفی جنبش زنان ایران به جامعه هلند فعالیتهای متعددی را سامان داد.
نانی مهربان و پرشور، محققی برجسته در رشته باستانشناسی و مطالعات زنان بود و پس از اتمام تحصیل سالها به همراه همسرش «یان بست»، باستانشناس مطرح هلندی، سرپرستی تیم باستانشناسی سازمان یونسکو در بلغارستان و جزیره کرت را به عهده داشت. افزون بر این، نانی از فعالان موج دوم فمینیستی دهه شصت قرن گذشته در هلند بود. درواقع یکی از اولین زنانی بود که به مطالعه تاریخ مبارزات زنان پرداخت.
زمانی که دانشجو بود، در رشته باستانشناسی و تاریخ هیچ توجهی به مسائل تاریخی از زاویه جنسیتی وجود نداشت و تاریخ زندگی زنان در دانشگاههای هلند موضوعی بیاهمیت و ناشناخته به حساب میآمد. این موضوعی بود که نانی را بعدها سخت به خود مشغول کرد. او و همفکرانش با وجود آنکه در یک جامعه مدرن و مرفه زندگی میکردند در نیمه دوم قرن بیستم هنوز از حقوق برابر با مردان برخورددارنبودند. درآن زمان هنوز اکثریت زنان متاهل و از جمله خود وی به خاطر داشتن همسر- به طور قانونی- حق داشتن هیچ شغلی را نداشتند.
نانی دوفریس، از اعضای فعال سازمان معروف «جامعه زن و مرد» بود که توسط دو تن از رهبران جنبش زنان هلند، یعنی یوکه اسمیت و هدیدان کُنا، برپا شده بود. این سازمان که اولین تشکیلات فمینیستی زنان هلندی در سال ۱۹۶۸ بود، توانست نقش مهمی در هدایت موج دوم فمینیستی در این کشور بازی کند. در آن سالها فمینیستهای هلندی موفق شدند بهتدریج تمام طرحهای برابریخواهانه را در سیاستها و برنامههای دولتها بگنجانند و بیشتر قوانین را به نفع زنان تغییر دهند.
در همان سالها موج دوم فمینیستی در هلند اوج گرفت و حدود چهل سال پیش نانی دوفریس با پیگیری موفق شد در دانشکده تربیت معلم به عنوان مدرس استخدام شود. در سالهای بعد با همفکرانش شبکهای از محققان فمینیست را برای بررسی مطالعات تاریخی در مورد زنان برپا کردند. در آن سالها مطالعه تاریخ اجتماعی زندگی زنان مرسوم نبود و حتی هیچ واحد درسی در این مورد در اکثر دانشگاهها وجود نداشت، اما با تلاش این گروه که به «نوتس فراون» یا «زنان نوتس» معروف بودند، از سال ۱۹۸۰ مطالعه تاریخ زنان در رشته تاریخ مدرسه عالی تربیت معلم آمستردام جزو واحدهای درسی اصلی شد. در این مسیر، این گروه به مدت بیست و پنج سال به مطالعه تاریخ زنان و انتشار مقالات و کتابهایی در این مورد پرداخت. نانی علاوه بر تحقیقات باستانشناسی مقالات متعددی هم در نشریات فمینیستی آن سالهای هلند منتشر کرد.
نانی دوفریس همچنین از اعضای فعال سازمان معروف «جامعه زن و مرد» بود که توسط دو تن از رهبران جنبش زنان هلند یعنی یوکه اسمیت و هدیدان کُنا، برپا شده بود. این سازمان که اولین تشکیلات فمینیستی زنان هلندی در سال ۱۹۶۸ بود، توانست نقش مهمی در هدایت موج دوم فمینیستی در این کشور بازی کند. در آن سالها فمینیستهای هلندی موفق شدند بهتدریج تمام طرحهای برابریخواهانه را در سیاستها و برنامههای دولتها بگنجانند و بیشتر قوانین را به نفع زنان تغییر دهند.
تلاش بیوقفه برای بهبود موقعیت اجتماعی زنان
نانی به عنوان فمینیستی فعال به مدت ۱۲ سال طراح ارشد پروژههای متعدد برای بهبود موقعیت اجتماعی زنان و همچنین برای ۲۵ سال مدرس داوطلب ادبیات و تاریخ با رویکردی جنسیتی برای گروههای زنان هلندی بود. او با جدیت و بدون هیچ وقفهای داوطلبانه تدریس تاریخ و ادبیات فمینیستی را برای علاقهمندان برعهده داشت.
این فمینیست پرکار در ادامه تلاشهایش برای انتشار مقالات محققان مطالعات زنان، مسائل قومیت و همجنسگرایی از سال ۱۹۹۴ تا ۲۰۰۴ ویراستار فصلنامه علمی و بینالمللی Thamyris بود. در آن سالها او مقالات بسیاری از محققان زن ایرانی شاغل در دانشگاههای غرب را در این فصلنامه چاپ کرد.
نانی به عنوان فمینیستی فعال به مدت ۱۲ سال طراح ارشد پروژههای متعدد برای بهبود موقعیت اجتماعی زنان و هم چنین برای ۲۵ سال مدرس داوطلب ادبیات و تاریخ با رویکردی جنسیتی برای گروههای زنان هلندی بود. او با جدیت و بدون هیچ وقفهای داوطلبانه تدریس تاریخ و ادبیات فمینیستی را برای علاقهمندان برعهده داشت.
از سال ۲۰۰۰ و در پی آشنایی با جنبش فمینیستی نوپای زنان ما، نانی بار دیگر به مطالعه تاریخ ایران پرداخت و هم با جدیت زبان فارسی را یاد گرفت. او در دهه گذشته سهبار به ایران و ترکیه سفر کرد و شرح مشاهداتش را در کتابی به نام «از اصفهان تا افزه، در مسیر جاده شاهنشاهی» در سال ۲۰۰۹ منتشر کرد که درواقع سفرنامه جالب او و همسرش به ایران است. در این کتاب که در هلند خیلی مورد توجه قرار گرفت، نانی با دقت یک مردمشناس به تاریخ باستان و معاصر کشور ما پرداخته است و شرح گفتوگوهای جالباش با زنان و مردان در شهرها و روستاهای ایران از بخشهای خواندنی این کتاب هستند.
نانی همچنین در کتابش با نقد یوروسنتریسم غربی با اشاره به تحقیقات و حفاریهای خود درباره تمدن تراسیا در بلغارستان (چهارهزارسال قبل از میلاد مسیح تا قرن ششم مسیحی) از شباهت فوقالعاده میان هنر ایرانی و هنر مردم تراسیا میگوید. از اینکه برخلاف نظرات بسیاری از محققان اروپایی که تمدن یونانی را مهمترین فرهنگ باستانی در منطقه مدیترانه میدانند، باید از تاثیر شدید فرهنگ و هنر ایرانی بر هنر یونانی و تراسیا هم گفت و نوشت.
او در سفر دور و دراز خود به ایران از مناطق باستانی ناشناخته، علاقه مردم به تاریخ، شکوه تخت جمشید، حافظ و فردوسی، شاعره محبوب چهار نسل فروغ فرخزاد، کلاس قرآن زنان قزوینی، کتابخانه صدیقه دولتآبادی در تهران و دهها موضوع جالب دیگر مینویسد. از مهربانی مردم که بدون آنکه او را بشناسند، به خانهشان دعوت میشده است تا در ضمن پذیرایی مفصل از او و همسرش از شعر و سیاست و تاریخ هم برایشان بگویند. نانی در کتابش مردم ایران را به خاطر عشق عمیقشان به تاریخ و فرهنگ کهن خود میستاید و هم در پارکها با زنان جوانی به صحبت مینشیند که در حسرت آزادی و زندگی در جامعهای بدون تبعیض ناامیدانه از او کمک میخواهند. او حیرتزده از علاقه ایرانیها به اسامی خارجی، از دختری قشقایی سوار بر اسب و در حال کوچ به نام آتنا مینویسد. دختری که والدینش نام الهه دانایی در اساطیر یونانی را بر او گذاشتهاند.
نانی همچنین در کتابش از ستم و تبعیض روا شده به اقلیتهای قومی در خوزستان یا کردستان، بر مهاجران افغان یا متروک شدن معابد قدیمی یهودیان در همدان هم میگوید. از مشکلات اقتصادی، سیاستهای جهانی در دوران باستان و امروز و هم از اهمیت اشتغال برای زنان ما به عنوان قدم اول برای رهایی و آزادی از تبعیض و نابرابری.
نانی دوفریس با وجود بیماری نابههنگام و تحمل چهارماه درد شدید جسمی، توان روحیاش را تا آخرین لحظه حفظ کرد. بیماران طبق قوانین پزشکی در هلند میتوانند درصورت داشتن بیماری لاعلاج از پزشک بخواهند که به زندگیشان پایان دهد. همسر، فرزندان و نوههای آن عزیز هم از این عمل شجاعانه او با تحسین و احترام حمایت کردند. یادش گرامی و راهش پررهرو باد.
دوست عزیز لطفا اسم این خانم و کتاب های او را به زبان اصلی ذکر بفرمایید!
باسلام
برای تمام اطلاعات مربوط به نانی دوفریس و کتاب او درباره ایران می توانید به این وب سایت مراجعه کنید.
http://www.nannydevries.nl/
با تشکر
فروغ تمیمی
سلام
- ای کاش لااقل شما فروغ رو "شاعره" خطاب نمی کردید فروغ شاعر بود.
- "اقلیت قومی" ترکیب نادرستیه. من میخوام بپرسم اکثریت کیه؟ احتمالن جوابتون فارس هاست ولی اگه جوابتون اینه باید پرسید معیار چیه؟ جمعیت؟ (که باز هم اکثریتی نیست)
- توی بخش های دیگه رادیو زمانه دارن کتاب هایی رو فصل به فصل ترجمه و منتشر میکنن. من و اکثر مردم داخل ایران با زبان کتاب ایشون آشنا نیستیم و این کتاب داخل ایران ترجمه نخواهد شد پس چرا آستین هاتون رو بالا نمیزنید؟
ممنون
خداحافظ
ارسال کردن دیدگاه جدید