زنان و آموزش مسائل جنسی
سه شنبه, 1391-02-19 16:56
نسخه قابل چاپ
نعیمه دوستدار
نعیمه دوستدار -مدتی پیش، فایلی صوتی در فضای مجازی منتشر شد که به نظر میرسد در آن مردی در فضای مسجد مشغول آموزش مسائل جنسی به زنان است.
سخنان بیپرده مرد که خود را مشاور معرفی میکند و طرح پرسش از سوی زنان حاضر در جلسه، نشانه استقبال حاضران از موضوع است. کسانی که این فایل صوتی را بارها در فضای مجازی بازنشر کردند، بیشتر از هر چیز از صراحت گوینده در حضور زنان متعجب شده بودند و دیگر اینکه تمام آن مسائل در فضایی مطرح میشد که گوینده تاکید داشت مسجد است و در مسجد هم آموزش رواست.
درست در همین روزها، یک دی.وی.دی در حوزه آموزش مسائل جنسی همراه با طرح جلد آن هم منتشر شد که مجری آن حسین دهنوی، یک کارشناس روحانی تلویزیونی است. این دی.وی.دی که "هنر عشقبازی" نام دارد، درباره مسائل جنسی در زندگی زناشویی است. مخاطب اصلی این روحانی در برنامههای تلویزیونی هم زنان هستند و او بیش از همه برای این قشر شناخته شده است.
همه اینها را اضافه کنید به دی.وی.دی منتشر شده با عنوان "آشنای محبوب" که چند ماه قبل خبرساز شد و آن هم به شیوهای تابوشکنانه به موضوع روابط جنسی میپرداخت و درباره زنان در رابطه جنسی حرف میزد.
فرهنگ، اجتماع و تربیت در ایران گاه زن را وادار به سرکوب تمایلهای جنسی میکنند و این تمایلها در عرف ایرانیان تمایلی ناپسند به شمار میرود. یکی از مهمترین دلایل نداشتن شوق و میل جنسی در زنان، باوری است که در ناخودآگاه جمعی زنان ایرانی نسبت به گناهآلود بودن سکس وجود دارد
در ایران، هرچند ادعا میشود سخن گفتن از مسائل جنسی در حوزه دین کار آسانی است و بسیاری از متون منتسب به دین، به صراحت از روابط جنسی حرف زدهاند، اما در تمام این متون، زن یک سوژه جنسی غیر فعال بوده و کارکردی ابزاری داشته است. در هیچ یک از این متون، زنان مخاطب مستقیم نبودهاند و مردان به عنوان عنصر فاعل، به بهرهبرداری هرچه بیشتر از ویژگیهای جنسی زن تشویق شدهاند. در کنار این نوع نگاه به زنان در مسائل جنسی، عرف و فرهنگ سنتی ایران هم پذیرای حضور زنان به عنوان موجودات فعال جنسی نیست و نقش زن را تنها به عنوان برآورنده نیازهای جنسی مرد تعریف میکند تا جایی که به باور عموم زنان ایرانی، نیاز جنسی نیازی مردانه است و زنان تنها برای کسب رضایت مرد و انجام وظیفه، تن به رابطه جنسی میدهند. بر اساس این نگاه، کسب لذت جنسی هم امری مردانه است و زنان گاه خود را بینیاز از آن میبینند و حتی در صورت احساس نیاز، هرگز آن را به زبان نمیآورند. در چنین بستری مخاطب قرار گرفتن زنان برای آموزش مسائل جنسی خود گامی به جلو محسوب میشود؛ بهخصوص که در نمونههای اشاره شده که برآمده از بخش سنتی و مذهبی جامعه بودهاند، نیاز جنسی زن لاجرم به رسمیت شناخته شده است.
تابوشکنی در کلینیکهای سکسدرمانی
فرهنگ، اجتماع و تربیت در ایران گاه زن را وادار به سرکوب تمایلهای جنسی میکنند و این تمایلها در عرف ایرانیان تمایلی ناپسند به شمار میرود. یکی از مهمترین دلایل نداشتن شوق و میل جنسی در زنان، باوری است که در ناخودآگاه جمعی زنان ایرانی نسبت به گناهآلود بودن سکس وجود دارد، هرچند تحقیقات روانپزشکی اثبات کرده سردمزاجی عموماً جنبه ارگانیک ندارد.
در مواجهه با موضوع سکس، مطرح کردن اختلالهای جنسی از سوی زنان هم تابو به حساب میآید. درحالی که در کشورهای غربی، تحقیق درباره موضوع سکس و اختلالهای مرتبط با آن یک موضوع رایج است، در ایران همچنان پرداختن به این موضوع خط قرمز به حساب میآید و فعالیت متخصصان سکسولوژی با محدودیت مواجه بوده است.
با همه اینها، مدتها از تاسیس کلینیکهای سکسدرمانی در ایران میگذرد و متخصصان اعصاب و روان با تخصص ویژه در آنها فعالیت میکنند. همچنین بسیاری از کلینیکهای مشاوره در کنار مشاورههای خانوادگی و تحصیلی و ... موضوع سکس را هم جزو فعالیتهایشان قرار دادهاند. با این حال، میزان مراجعه زنان به این کلینیکها محدود است.
دکتر مهسا- م، متخصص بیماریهای زنان و زایمان در ایران به زمانه میگوید: "درصد خیلی کمی از زنان به دلیل مشکلات جنسی به من مراجعه میکنند. بسیاری از مشکلات جنسی زنان هم البته به شکل اتفاقی در مطبهای متخصصان زنان کشف میشود. مثلاً زنی به دلیل درد در هنگام نزدیکی به مطب میآید و دنبال علت پزشکی و فیزیکی میگردد، اما متوجه میشویم که مشکل ذهنی دارد یا عدهای که بعد از ازدواج موفق نمیشوند رابطه جنسی برقرار کنند و برای برداشتن بکارت مراجعه میکنند، اما متوجه میشویم که پرده بکارتشان مشکلی ندارد و بیشتر گرفتار گرههای ذهنی هستند. هرچند گاهی اختلالهای هورمونی باعث سردمزاجی میشود، اما خیلی اوقات در معاینه متوجه میشویم که بیمار مشکل هورمونی جدی ندارد. در همه این موارد، بیمار را به سکسولوژیست ارجاع میدهیم. خود من با یک پزشک کار میکنم که تازگی از خارج کشور آمده و فعالیتش را در این زمنیه متمرکز کرده است و بیمارانم را به او ارجاع میدهم."
این پرشک متخصص بیماریهای زنان میگوید: "البته همه زنانی که دچار اختلالهای جنسی هستند مشکلشان را کشف نمیکنند. مشکل بسیاری همیشه کشف نشده باقی میماند چون زنان از طرح این مسئله حتی به نزدیکترین دوستانشان خودداری میکنند یا اصلاً متوجه مشکلشان نمیشوند. البته این مسئله در سالهای اخیر کمی فرق کرده است. آگاهی جنسی زنان جوان به مراتب بیشتر از نسلهای قبلی است و به همین دلیل من در میان مراجعانم، دختران جوانی را دارم که پیش از رابطه جنسی مشاوره میگیرند و میخواهند درباره ساختار ارگانهای جنسیشان بیشتر بدانند."
تجربه زنانه کارگاههای آموزش جنسی
در حالی که هنوز ساختار سنتی جامعه ایران با مقاومت میخواهد خود را سرپا نگهدارد، روز به روز بر شمار زنانی که میخواهند سهم بیشتری در سکس داشته باشند افزوده میشود. فیروزه، زن ۲۸ سالهای است که پنج سال است ازدواج کرده، میگوید در پنج سالی که از شروع رابطه جنسیاش میگذرد، جز در چندماه اخیر هرگز ارگاسم را تجربه نکرده و با اینکه تا مدتها تلاش کرده همسرش این موضوع را متوجه نشود، اما در سالهای اخیر مسئله سکس مشکل اصلی آنها بوده است.
فیروزه ادامه میدهد: "من در یک خانواده خیلی سنتی بزرگ شدم و هرگز دوست پسر نداشتم. در محیط زندگیام و در دوران تحصیل هم هیچ آموزشی در این زمینه ندیده بودم و بعد از ازدواج با مفهوم سکس روبهرو شدم. من فکر میکردم سکس هم بخشی از وظیفهام است و باید به اجبار به آن تن بدهم. بعد از هر بار رابطه احساس افسردگی میکردم، دچار وسواس فکری شده بودم و مدام خودم و ملافهها را میشستم. یک روانشناس مشکل مرا فهمید و دوسال طول کشید تا بتوانم گرههای ذهنیام را حل کنم و از سکس لذت ببرم."
در مقایسه با مردان، زنان با وجود موانع ذهنی و فرهنگی فراوانی که دارند، در مواجهه با آگاهیهای جنسی انعطافپذیرترند و در صورت شناخت حقوق جنسیشان، آن را جدیتر پی میگیرند
فیروزه حالا علاوه بر دورههای درمانی که به شکل فردی گذرانده، برای شرکت در یک دوره عمومی هم ثبتنام کرده است. این دوره را موسسهای برگزار میکند که کاملاً زنانه است و کارگاههای چهار جلسهای ویژهای برای مسائل جنسی در نظر گرفته است. با اینکه هزینه این کارگاهها چندان کم نیست، فیروزه از شمار زیاد شرکتکنندگان در این دورهها میگوید: "برای شرکت در هر دوره ممکن است چند ماه در فهرست انتظار بمانید. خود من چهارماه منتظر ماندم تا در دوره اول شرکت کنم."
به گفته او شمار زیادی از زنان شرکتکننده در این کارگاهها از شهرهای دیگر میآیند؛ از اصفهان، کاشان، قم، کرج و شیراز.
شناسایی توانمندیهای جنسی زن و مرد، آشنایی با بیولوژی بدن زن و مرد، ارائه راههای قابل اجرا در مورد مشکلات معمول در روابط جنسی و بالا بردن سطح اطلاعات و آگاهیهای لازم در مورد روابط زناشویی و ... موضوعاتی هستند که در این نوع کارگاهها مطرح میشوند. در جلسات کارگاهی این امکان وجود دارد که اعضا درباره مشکلات و تجربههایشان به شکل عمومی حرف بزنند و فیروزه این موضوع را نکته مثبت این دورهها میداند: "در دوره قبلی بچهها درباره مشکلاتشان حرف میزدند و جو کلاس خیلی صمیمی بود. همین فضا باعث شکسته شدن خیلی از تابوها میشد. دوستان من در آن دوره میگفتند که انتظاراتشان از خودشان و شریک جنسیشان کاملا تغییر کرده است. بعضیها حتی فهمیده بودند که خودشان نبودند که مشکل داشتند، این طرف مقابل بوده که مشکل داشته است."
حق ناگذشتنی یک زن امروزی
موسسههایی هم هستند که دورههای مشابهی را برای مردان برگزار میکنند، اما استقبال مردان از این دورهها به اندازه زنان نیست و حتی چندماه طول میکشد تا دورهها به حد نصاب برسند. در مقایسه با مردان، زنان با وجود موانع ذهنی و فرهنگی فراوانی که دارند، در مواجهه با آگاهیهای جنسی انعطافپذیرترند و در صورت شناخت حقوق جنسیشان، آن را جدیتر پی میگیرند.
پونه، ۳۱ ساله است و هفت سال از زندگی زناشوییاش میگذرد. برخلاف فیروزه این همسر پونه است که دچار مشکلات جنسی است، اما او به هیچ وجه زیر بار مشکلاتش نمیرود و حاضر نیست برای درمان به پزشک مراجعه کند.
پونه میگوید: "من تا الان هم خیلی فداکاری کردهام و فکر نمیکنم بتوانم بیشتر از این به شرایط فعلی ادامه بدهم. هرچند خیلی از زنها روی خواستههای جنسیشان سرپوش میگذارند، اما من از آنها نیستم. اگر همسرم حاضر بود درمانش را پیگیری کند، حتما کنارش میماندم، اما در جامعه ما مردها اصلا قبول نمیکنند که مشکل دارند. خود من مدتها برای حل مسئله پیش سکس درمانگر میرفتم، اما او میگفت که این موضوع دو نفره است و حتماً باید با هم پیش او برویم. هرچند همسر من حاضر نشد این کار را بکند، اما نتیجهاش دست کم این شد که من حقوق جنسی خودم را بشناسم."
حساسیت پونه به این موضوع باعث شده است که او نسبت به این مسئله در اطرافش هم بیتفاوت نباشد و در موقعیتهای مختلف اهمیت آن را مطرح کند. او میگوید: "بسیاری از دوستانم را با کلینیکی که خودم میروم آشنا کردهام. خیلیها قبلا میگفتند این چیزها یادگرفتنی نیست و با فیلم و حرفهای درگوشی حل میشود، اما بعد فهمیدند که ما خیلی در این زمینهها ناآگاهیم. کیفیت زندگی یک زن با به دست آوردن این نوع آگاهیها بالاتر میرود و این چیزی نیست که زنهای امروزی از آن صرفنظر کنند."
به گمانم آقایان از هر کشوری و نژادی باشند در این زمینه انعطاف کمتری نشان میدههند. همسر یکی دوستان که اروپایی است دچار مشکل است منتهی به هیچ عنوان زیر بار تراپی و رجوع به دکتر و غیره نمی رود. خانمش با تربیت ایرانی فقط تحمل می کند....
به عنوان یک پزشک با مطالعه و تجربه بسیار در سکسولوژی با قسمت اول مقاله شما "که در مورد اون آخوندی که در مسجد صحبت میکنه" با نظر شما کاملا مخالفم.
صحبتهای اون آخوند (به جز چند مورد کوچک) کاملا با به روزترین متون علمی روانپزشکی جنسی مطابقت داره و بنده هم اصلا چنین برداشتی که نویسنده مقاله کرده اند که اون آخوند نگاهش به زن به عنوان یک سوژه جنسی بوده رو استنباط نکردم.
چون با آخوند مخالفیم دلیل نمیشه که اگر یک جایی میبینیم همین آخوندها دارند مشکلی رو حل میکنند مخالفت کنیم. البته بگذریم که نرخ ویزیت ایشون بسیار بالاست که محل بحث من نیست. ولی توجه داشته باشید که زنهای مسجد رو شاید اطمینانی که به یک آخوند داشته باشند به یک پزشک مرد نداشته باشند. در مورد سایر سی دیهایی که اشاره شده اطلاعی ندارم و نظری نمیدم.
خیلی از زنان ایرانی به این شناخت در مورد خودشان رسیده اند اما هنوز خلی ها با این درد می سوزند و می سازند.
برای دوست بزرگوار "پزشک با مطالعه و تجربه بسیار در سکسولوژی" (اگر آمد و دید)
بنده بنا به یک عادت نهادینه شده، اول نظرات پای یک مطلب را میخوانم و بعد میروم سراغ خود مطلب. در مورد این گزارش هم با نظر شما و دوستان دیگر ترغیب شدم که بروم و بخوانمش اما به این مواردی که شما اشاره کردید برنخوردم. نویسندهی گزارش نگفته است که "اون آخوند نگاهش به زن به عنوان یک سوژه جنسی بوده" بلکه اتفاقا میگوید: "سخنان بیپرده مرد که خود را مشاور معرفی میکند و طرح پرسش از سوی زنان حاضر در جلسه، نشانه استقبال حاضران از موضوع است. کسانی که این فایل صوتی را بارها در فضای مجازی بازنشر کردند، بیشتر از هر چیز از صراحت گوینده در حضور زنان متعجب شده بودند و دیگر اینکه تمام آن مسائل در فضایی مطرح میشد که گوینده تاکید داشت مسجد است و در مسجد هم آموزش رواست."
زن به عنوان سوژه جنسی آنجا مطرح میشود که "در ایران، هرچند ادعا میشود سخن گفتن از مسائل جنسی در حوزه دین کار آسانی است و بسیاری از متون منتسب به دین، به صراحت از روابط جنسی حرف زدهاند، اما در تمام این متون، زن یک سوژه جنسی غیر فعال بوده و کارکردی ابزاری داشته است. در هیچ یک از این متون، زنان مخاطب مستقیم نبودهاند و مردان به عنوان عنصر فاعل، به بهرهبرداری هرچه بیشتر از ویژگیهای جنسی زن تشویق شدهاند. در کنار این نوع نگاه به زنان در مسائل جنسی، عرف و فرهنگ سنتی ایران هم پذیرای حضور زنان به عنوان موجودات فعال جنسی نیست و نقش زن را تنها به عنوان برآورنده نیازهای جنسی مرد تعریف میکند تا جایی که به باور عموم زنان ایرانی، نیاز جنسی نیازی مردانه است و زنان تنها برای کسب رضایت مرد و انجام وظیفه، تن به رابطه جنسی میدهند."
از یک پزشک بامطالعه بیشتر از اینها انتظار میرود آقای دکتر!
من نمیدونم کی میخوایم یاد بگیریم چطمر نظرمون رو بدون ترور شخصیت دیگران بیان کنیم!
دوست عزیزی که دکتر بودن دیگری رو باتمسخر بیان کردی،چون ایشون برخلاف نظر شما به آخوندها فحاشی نکرده و نظرشون رو صریح و بدون توهین به کسی بیان کردن نباید ترور شخصیتش کنی. فکر میکنی اینجوری ما همه حق رو به تو میدیم؟ولی اشتباه میکنی!
بنده برخلاف شما ساز رو از تهش نمیزنم. اول مطلب رو میخونم و بعدنظرات رو. و اگه نظری داشتم ابراز میکنم.
ولی همیشه از دیدن نظرات اشخاصی که برای اثبات نظرخودشون نظر و شخصیت دیگران رو زیر سوال میبرن متاسف میشم.
امیدوارم روزی برسه که به این بلوغ فکری و اجتماعی برسیم که حقانیت خودمون رو با احترام به مخالفمون
ارسال کردن دیدگاه جدید