تجاوز گروهی در هند و آگاهی اجتماعی
ماهک نیکنهاد - شامگاه آخرین شنبه سال ۲۰۱۲ میلادی، هزاران نفر از مردم هند در دهلی نو، برای زن جوانی که در یک اتوبوس در هند مورد تجاوز گروهی قرار گرفته بود، شمع روشن کردند. این عزاداری که در وسعت ملی برگزار شد، یک خواسته داشت: اجرای عدالت درمورد متجاوزان. قربانی این بار دختر ۲۳سالهای بود که نامی از او منتشر نشده اما او را «دختر هند» نامیدهاند.
تنها دهلی نو نبود که چنین اعتراضی را میزبانی کرد؛ در شهرهای دیگر هند هم عدهای تظاهرات کردند و خواستند که از زنان بیشتر مراقبت شود.
میگویند دختر ۲۳ساله قربانی، دانشجوی رشته پزشکی بوده است و روز یکشنبه ۱۶ دسامبر، در یک اتوبوس در شهر دهلی نو، مورد تجاوز شش نفر قرار میگیرد. متجاوزان پس از تجاوز گروهی به او، با یک میله آهنی او و دوست همراهش را زدهاند و آنها را از اتوبوس به بیرون پرتاب کردهاند. پلیس اعلام کرده بود که او نزدیک به یک ساعت مورد تجاوز قرار گرفته بود. این دختر جوان پس از سه عمل جراحی در هند، به بیمارستان ماونت الیزابت در سنگاپور فرستاده شد، اما میزان جراحات وارده به او آنقدر شدید بود که سرانجام روز ۲۸ دسامبر درگذشت.
سال گذشته در هند دست کم ۲۴ هزار مورد تجاوز گزارش شد و آمار دولتی نشان میدهد که این رقم بیش از ۹ درصد افزایش یافته است. پلیس هند اطلاعاتی منتشر کرده است که نشان میدهد به طور میانگین هر ۱۸ ساعت یک مورد تجاوز در دهلی گزارش میشود. موارد گزارش شده هم تنها شهرهای بزرگ را در بر میگیرد که خانوادهها تجاوز را به پلیس گزارش میدهند، اما در هند، بسیاری از این تجاوزها هرگز گزارش نمیشود.
این تنها مورد تجاوز در هند نیست. سال گذشته در هند دست کم ۲۴ هزار مورد تجاوز گزارش شد و آمار دولتی نشان میدهد که این رقم بیش از ۹ درصد افزایش یافته است. پلیس هند اطلاعاتی منتشر کرده است که نشان میدهد به طور میانگین هر ۱۸ ساعت یک مورد تجاوز در دهلی گزارش میشود. موارد گزارش شده هم تنها شهرهای بزرگ را در بر میگیرد که خانوادهها تجاوز را به پلیس گزارش میدهند، اما در هند، بسیاری از این تجاوزها هرگز گزارش نمیشود.
در واکنش به این اعتراضها، مهدی خلجی، پژوهشگر حوزه الهیات و سیاست اسلامی و تحلیلگر مسائل خاورمیانه، در فیسبوک خود نوشت: «هزاران هندی در سوگ زن جوانی نشستهاند که قربانی تجاوز گروهی در اتوبوس شد و جان خود را از دست داد. سوگواری شکلی از مسئولیتپذیری است؛ نشانه آگاهی اجتماعی از فاجعه است. جامعه فاجعهزده خودبهخود مسئولیت نمیپذیرد. درک فاجعه یا خودآگاهی به فاجعه زمینه ضروری مسئولیتپذیری است. جامعه نابالغ ابزارهای گوناگونی برای تجاهل و تغافل از فاجعه یا فراموشی آن میسازد و بدان پناه میبرد. با بلوغ اجتماعی، جامعه فاجعهاندیش میشود. با اندیشیدن مستمر به مصیبت و نگرانی دائم از "شر" است که جامعهای مدرن میشود. جامعه مدرن بحراناندیش است. چون بحراناندیش است مسئلهساز است و به همین سبب مسئولیتساز.»
با وجود این حقیقت که برگزاری گردهماییهای اعتراضی میتواند نشانهای از خودآگاهی جامعه هند باشد و این امید را ایجاد کند که هند رو به مدرن شدن پیش میرود، اما واقعیتهای اجتماعی هند، هشدار دهندهاند و حکایت از شرایط پیچیدهتری دارند. بر اساس این واقعیتها، فعالان حقوق زنان معتقدند «دختر هند» به این دلیل مورد حمایت افکار عمومی فرار گرفت که متعلق به طبقه بالای جامعه بود وگرنه اخبار او نیز مانند موارد بیشمار تجاوز در هند، هرگز منتشر نمیشد.
جامعه خاموش یا معترض؟
ساختار طبقهبندی اجتماعی در هند، از سیستم خاصی به نام «کاست» تبعیت میکند. طبق این تقسیم بندی، افراد جامعه به چهار کاست اصلی تقسیم شدهاند و هر فرد با تولد در یک کاست، جزو همان کاست محسوب میشود و باید با یکی از افراد همان کاست هم ازدواج کند.
ساختار طبقهبندی اجتماعی در هند، از سیستم خاصی به نام «کاست» تبعیت میکند. طبق این تقسیم بندی، افراد جامعه به چهار کاست اصلی تقسیم شدهاند و هر فرد با تولد در یک کاست، جزو همان کاست محسوب میشود و باید با یکی از افراد همان کاست هم ازدواج کند.
گروه بسیار بزرگی خارج از این طبقهبندی یا Out of caste هستند که در گذشته به آنها Untouchableیا «نجس» گفته میشد. این افراد، هیچگونه حقوق انسانی نداشتند. آنها حق نداشتند وارد معابد و اماکن عمومی بشوند. آنها باید در روستا بدون کفش راه میرفتند و بچههایشان باید بیرون کلاس درس مینشستند. نمیتوانستند سوار اتوبوس شوند یا حتی به رستوران بروند. تنها مشاغل این افراد خدمت به افراد کاست بالاتر بود یا کارکردن در مزارع به ازای سالی چند کیلوگرم مواد غذایی. از آنها اکنون با عنوان دالیت یاد میشود. دالیتها، هندو بودند ولی دکتر آمبدکار که رهبر جنبش دالیت در هند بود، از مردم دالیت خواست که مذهب خود را تغییر بدهند تا شاید از این طریق، بحث نجسها که فقط در آئین هندو مطرح است، از بین برود. تعداد زیادی از این افراد، در دهه ۱۹۴۰ یا ۱۹۵۰به بودایی، مسیحی یا مسلمان شدند.
محبوبه حسینزاده، روزنامهنگار و دانشجوی رشته جامعهشناسی که در هند تحصیل میکند، تجربه خود را درباره پیچیدگیهای این جامعه در یادداشتی با عنوان «هند و مسیر طولانی رسیدن به عدالت» در فیس بوک خود چنین منتشر کرده است: «از او پرسیدم که میشود یکی از روسپی خانهها را ببینم...گفت چرا که نه، خانمی که طبقه پایین آشپزی میکند، خودش قبلا آنجا کار میکرده. الان میفرستمش تا با هم بروید یکی از این خانهها... با تصویرهایی که در ذهن داشتیم، خیلی فرق داشت؛ خیلی زیاد! شرایط غیرانسانیتر از آن چیزی بود که فکر میکردیم. حالا دقیقا از پنج هفته قبل، هر روز تصمیم میگیرم که نوشتن گزارش را شروع کنم، ولی واقعا نمیتوانم. چطور میشود از درد و رنج دختران جوانی نوشت که ۸۰درصدشان دزدیده یا فروخته شدند به این خانهها... چطور میشود که مردم یک جامعه، چشمهایشان را روی درد و رنج این زنها میبندند؟»
او در ادامه یادداشتش این پرسشها را مطرح میکند: «چطور وقتی که پارسال، یک پسر ده ساله دالیت، فقط و فقط به خاطر اینکه همنام یکی از بچههای کاست بالا بوده، کشته میشود، مرگش با هیچ واکنشی در جامعه روبهرو نمیشود؟ چطور وقتی دوسال قبل، خانه یک خانواده دالیت را آتیش زدند و دو خواهر ۱۶ و ۱۹ساله زنده زنده خاکستر شدند، هیچکس به فریادهای کمک مادرشان توجه نکرد؟ چطور وقتی پارسال، یک دختر ۱۶ساله دالیت، مورد تجاوز گروهی قرار گرفت، در حالی که مردها از صحنه تجاوز فیلم گرفته بودند و فیلم را پخش کردند و پدرش خودکشی کرد، مردم حتی اعتراض هم نکردند؟ چطور وقتی دختر ۲۴ساله روزنامه نگار را مادرش درهمین دهلی کشت، چون عاشق یک پسر دالیت شده بود، جامعه هیچ واکنشی نشان نداد؟ فکر میکنم اگه این دختر ۲۳ ساله دانشجوی پزشکی، از یک خانواده کاست پایین یا دالیت بود، آیا خبر تجاوز گروهی و بعد خبر مرگش، این واکنشها را به دنبال داشت؟ آمار نشان میدهد که در هند، حداقل ۱۸۰میلیون نفر دالیت هستند. در هر روز، حداقل سه زن دالیت، مورد تجاوز قرار میگیرد و در هر روز، دو زن دالیت به قتل میرسد. تا وقتی که این افراد، هنوز انسان شناخته نمیشوند و هنوز در افکار مردم نجس محسوب میشوند، راه طولانیای تا دستیابی به عدالت در هند مانده است.»
وقتی قانون کافی نیست
در سال ۱۹۵۰، تبعیض علیه کاست در هند ممنوع شد. در قانون اساسی هم به این موضوع اشاره شد و حتی به این افراد سهمیه خاص برای ورود به دانشگاهها و مشاغل دولتی داده شد.
پیچیدگیهای جامعه هند یکی آمیخته شدن تفکر کاستی در میان مردم آن و نفوذ افکار تبعیضآمیز جنسیتی در ذهن مردم آن است که حتی وجود قوانین حمایتی هم نتوانسته در عمل تاثیر زیادی در وضعیت زنان این کشور داشته باشد. آمار بالای قتل نوزادان دختر آن هم توسط خانوادههای متوسط به بالا، در جامعهای بینهایت سنتی که با سبک زندگی مدرن مشکل دارد و نمیداند که چطور باید به این اختلافها واکنش نشان بدهد نشانه عمق نفوذ این باورهاست.
محبوبه حسینزاده در این زمینه نوشته است: «بحث اینجاست که این افراد به دلیل فقر شدید، به ندرت به مرحلهای میرسند که از این سهمیه استفاده کنند. درست است که این افراد، نجس محسوب میشدند، ولی مردهای کاست بالا حق داشتند که به زنهای دالیت تجاوز کنند؛ مسئلهای که هنوز هم طبق آمار وجود دارد. هرچند هند، قانون خیلی خوبی در مورد خشونت علیه زنان دارد، ولی این قانون خوب، توسط افرادی باید اجرا شود که بیشتر از ۹۰درصدشان از افراد کاست بالا هستند.»
پیچیدگیهای جامعه هند یکی آمیخته شدن تفکر کاستی در میان مردم آن و نفوذ افکار تبعیضآمیز جنسیتی در ذهن مردم آن است که حتی وجود قوانین حمایتی هم نتوانسته در عمل تاثیر زیادی در وضعیت زنان این کشور داشته باشد. آمار بالای قتل نوزادان دختر آن هم توسط خانوادههای متوسط به بالا، در جامعهای بینهایت سنتی که با سبک زندگی مدرن مشکل دارد و نمیداند که چطور باید به این اختلافها واکنش نشان بدهد نشانه عمق نفوذ این باورهاست.
محبوبه حسینزاده مینویسد: «هند، واقعا یک قانون اساسی خوب و مترقی دارد که حق کلیه ادیان را به رسمیت شناخته و همه میتوانند دین خود را آزادانه ترویج کنند؛ مدارس خاص داشته باشند و در عین حال هیچکس حق ندارد دانش آموزان و دانشجوها را مجبور به شرکت در مراسم مذهبی بکند. در قانون اساسی هند، شش حق به عنوان حقوق اولیه هر شهروندی به رسمیت شناخته شده که شامل حق آزادی بیان، برابری در مقابل قانون، عدم تبعیض بهواسطه جنسیت، کاست و... میشود. درباره هرکدام از این حقها، کاملا توضیح داده شده و شما به عنوان یک شهروند میتوانید مستقیم به دادگاه عالی بروید و بگویید که حق شما رعایت نمیشود و شکایت کنید. همچنین هند، قوانین حمایتی خیلی خوبی برای زنان دارد که ما حتی فکرش را هم نمیتوانیم بکنیم، اما هند، سرزمین تضادهاست!»
فعالان زنان در هند از عملکرد دولت در این زمینه راضی نیستند. به اعتقاد آنها، قوانین موجود کافی هستند، اما باید ضمانت اجرایی داشته باشند. هرچند اکنون دولت هند وعده داده که تمهیداتی جدید برای محافظت از زنان و ایجاد فضای امن برای آنها در پیش خواهد گرفت، اما پدیدههای نگرانکننده در جامعه هند، مانند وقوع انواع تجاوزهای فردی و گروهی، قتل دختران و دیگر شکلهای تبعیض جنسیتی، تنها نمونهای از تضادهایی است که در هر جامعه سنتی پیش پای قوانین مدرن و مطالبات آزادیخواهانه وجود دارد.
ارسال کردن دیدگاه جدید