تابویی به نام ایدز
آیدا قجر – بار دیگر روز سه شنبه، هفتم آذرماه سال جاری، یک نماينده مجلس در مورد کاهش سن ابتلا به ايدز در ايران هشدار داده و گفته است اين موضوع، "زنگ خطری برای نوجوانان و جوانان" بهشمار میآيد.
حسينعلی شهرياری، رئيس کميسيون بهداشت و درمان مجلس ايران به خبرگزاری دانشآموزی ايران (پانا) گفته است که "ابتلا به بيماری ايدز در سنين ۱۱ تا ۱۳ سال نيز ديده شده و تا زمانی که آموزشها جدی گرفته نشود، خطر کاهش سن ابتلا به اين بيماری همچنان وجود دارد."
بیست و شش سال پیش در سال ۱۳۶۵، خبر ابتلای یک کودک به بیماری ایدز منتشر شد و از همان سال تاکنون میزان ابتلا به این بیماری از طریق تزریق با وسایل مشترک در مصرفکنندگان ۶. ۶۹ درصد، رابطه جنسی ۵. ۱۰ درصد، دریافت خون و فرآوردههای خونی یک درصد و انتقال از مادر به کودک نیز یک درصد ارزیابی شد و دلیل ابتلای ۹. ۱۷ درصد از این گروه به بیماری ایدز نامشخص ماند.
نه سال پس از ثبت اولین مورد مبتلا به ایدز (۱۳۷۴)، اولین سریال ایرانی با شکستن تابوی این بیماری در شبکه سراسری تلویزیون ملی پخش شد؛ سریالی تلویزیونی با بازی هما روستا به عنوان مادر کسی که از اروپا بیماری ایدز را همراه خود آورده است. بیمار اما با آگاهی نسبت به عواقب بیماری، مجبور شد از ازدواج با دختر مورد علاقه خود چشمپوشی کند و در قسمت پایانی مرگ را در آغوش بکشد.
تابوی ایدز بالاخره اندکی شکست، اما نه آنقدر که تاثیری در نظر منفی اجتماع درباره مبتلایان به این بیماری داشته باشد. به طوری که همچنان بسیاری از افراد در صورت آگاهی از به بیماری شخص مبتلا شده به ایدز، از وی دوری میکنند و این بیمار را مسری میدانند که نشان از کمبود آگاهی آنان دارد.
هشداری که به واقعیت انجامید
با توجه به بالا رفتن آمار مبتلایان به ایدز میتوان گفت یکی از بزرگترین عوامل کمبود آگاهی جامعه نسبت به این بیماری سیاست جمهوری اسلامی در پوشش رسانهای و آموزشهای علمی است. به طوری که با حذف صورت مسئله سعی در کوچک نشان دادن این مشکل کردهاند.
با توجه به بالا رفتن آمار مبتلایان به ایدز میتوان گفت یکی از بزرگترین عوامل کمبود آگاهی جامعه نسبت به این بیماری سیاست جمهوری اسلامی در پوشش رسانهای و آموزشهای علمی است. به طوری که با حذف صورت مسئله سعی در کوچک نشان دادن این مشکل کردهاند.
چندی پیش مینو محرز، رئیس مرکز تحقیقات ایدز در همین زمینه در گفتوگو با خبرگزاری مهر اعلام کرده بود: "۸۰ درصد مردم جامعه برای اولین بار کلمه ایدز را از تلویزیون شنیده بودند به همین دلیل رسانه ملی باید بیش از سایر رسانهها به این موضوع ورود کند."
وی در ادامه با "فردی" خواندن برنامه پرداختن به این بیماری در آموزش و پرورش گفت: "اگر یک وزیر خوشش نیامد، این موضوع را کنار میگذارد. فردی که بر مسند کار قرار میگیرد باید یک مقدار راجع به چنین مسائلی با بقیه دستگاهها مشورت کند. فقط نه گفتن نباید باشد."
عدم توجه و اطلاعرسانی رسانههای ملی یکی از عواملی است که باعث شده سن مبتلایان به ۱۱ و ۱۳ سال برسد، اما با توجه به سخنان حسینعلی شهریاری، رئیس کمیسیون بهداشت و درمان مجلس، دیگر در دلیل ابتلا به ایدز تنها وسایل تزریق نیست، بلکه "رفتارهای جنسی" بالاترین درصد دلیل ابتلا به بیماری ایدز را به خود اختصاص داده است.
سه سال پیش (۱۳۸۸) مسعود مردانی، عضو کمیته کشوری ایدز هشدار داده بود: "روند اپیدمیولوژیک ایدز در ایران از اعتیاد تزریقی به سمت ابتلا به دلیل ارتباط جنسی ره به تغییر است." وی در ادامه از "کاهش سن ایدز در میان زنان" خبر داده و گفته بود: "سن بروز ایدز در زنان جوان کاهش پیدا کرده و همچنین مشمول روند رو به تزاید موارد جدید ایدز شدهاند."
هشدارها تاثیری در تغییر روش دولت و مسئولان پیرامون این معضل نداشت و ادامه کتمان و سکوت آنان خطرات احتمالی را گسترش داد. امروز هم سن مبتلایان کاهش یافت و هم ارتباط جنسی به عنوان راه انتقال بیماری، بالاترین رتبه را به دست آورد؛ به طوری که طبق آخرین آماری که توسط عباس صداقت، رئیس اداره ایدز وزارت بهداشت منتشر شد، در سال جاری تعداد مبتلایان ۲۰ درصد افزایش داشته است.
رابطه جنسی مهمترین عامل انتقال ایدز
رئیس اداره ایدز وزارت بهداشت به تازگی اعلام کرد، ابتلا به ایدز از طریق روابط جنسی بیست درصد بالا رفته است در حالیکه بنا به گفته وی، "پیشبینی میشود ۷۰ هزار مبتلا به اچ آی وی در کشور هنوز ناشناختهاند. از میان آمار مستند، ۲. ۹ مبتلایان را زنان تشکیل میدهند."
اگرچه زنان به علت توان باروری امکان انتقال این بیماری را از طریق مادر به فرزند نیز دارا هستند، اما نمیتوان تنها آنها را "مقصر"ی برای ابتلای مردان به بیماری ایدز قلمداد کرد. جلوگیری از افزایش میزان مبتلایان خصوصاً از راه رابطه جنسی برعهده مراکز آموزشی و سیاستهای تبلیغاتی نظام جمهوری اسلامی است. این مراکز اما از آموزش لازم سر باز میزنند.
انگشت اتهام جامعه و مسئولان همچنان بیش از مردان به سوی زنان نشانه رفته است. وزیر بهداشت سال گذشته پیرامون تغییر راههای انتقال ایدز مدعی شده بود: "هر زن خیابانی آلوده به این ویروس، میتواند سالانه ۱۰۰ نفر از مردان را بیمار کند."
اگرچه زنان به علت توان باروری امکان انتقال این بیماری را از طریق مادر به فرزند نیز دارا هستند، اما نمیتوان تنها آنها را "مقصر"ی برای ابتلای مردان به بیماری ایدز قلمداد کرد. جلوگیری از افزایش میزان مبتلایان خصوصاً از راه رابطه جنسی برعهده مراکز آموزشی و سیاستهای تبلیغاتی نظام جمهوری اسلامی است. این مراکز اما از آموزش لازم سر باز میزنند.
کمتوجهی مسئولان آموزش و پرورش و نهادهای اطلاعرسانی در خصوص روشهای جلوگیری، بهداشت در رابطه جنسی و عوامل موثر در ابتلا به ایدز از مهمترین عواملی است که نه فقط مسئولان، بلکه جامعه نیز از آن غافل مانده است. از طرف دیگر رابطه جنسی و صحبت از آن در جامعه ایران طی سه دهه گذشته به تابویی تبدیل شده است که انگار حتی خانوادهها نیز وظیفه آموزش به نوجوانان و جوانان خود را در این زمینه فراموش کردهاند.
آماری نادرست از افزایش ایدز میان زنان
عدم رسیدگی به مسئله بیخانمانی زنان و ابتلای آنان به بیماریهایی چون اعتیاد یا ایدز باعث گسترش این بیماریها خواهد شد به طوری که فرد بیخانمانی که به اعتیاد رو آورده یا معتادی که بیخانمان شده است در صورت فقر و استفاده از سرنگهای دست چندم به آسانی مبتلا به ایدز خواهد شد و در صورت بارداری مادر، فرزند نیز مبتلا خواهد شد.
براساس دادههای بانک اطلاعات وزارت بهداشت، پنج درصد زنان در سال ۱۳۸۵ مبتلا به ایدز بودند که این میزان در سال گذشته به ۹ درصد افزایش یافته است. این آمار اما تنها متوجه زنانی است که متوجه بیماری شدهاند یا به پزشک مراجعه کردهاند. در صورتی که به دلیل در دست نداشتن آمار درست از زنان خیابانی و ابتلای آنان به این بیماری نمیتوان اعتمادی به این ارقام داشت.
رئیس مرکز تحقیقات ایدز ایران در این زمینه گفته است: "با توجه به این که سیستم شناسایی فعال این بیماری به خصوص میان روسپیان در دست نیست، آمار اعلام شده از سوی وزارت بهداشت بیانگر وضعیت واقعی این بیماری در کشور نیست."
عدم رسیدگی به مسئله بیخانمانی زنان و ابتلای آنان به بیماریهایی چون اعتیاد یا ایدز باعث گسترش این بیماریها خواهد شد به طوری که فرد بیخانمانی که به اعتیاد رو آورده یا معتادی که بیخانمان شده است در صورت فقر و استفاده از سرنگهای دست چندم به آسانی مبتلا به ایدز خواهد شد و در صورت بارداری مادر، فرزند نیز مبتلا خواهد شد.
کودکانی که از طریق مادران مبتلا یا دیگر راههای انتقال، به ویروس اچ آی وی آلوده شدهاند نه تنها تمام عمر ناچار به تحمل بیماری خود هستند بلکه جامعه نیز آنان را طرد میکند و به تنهایی و درد آنان میافزاید. مسئولان نیز با عدم مسئولیتپذیری، رسیدگی به آنان را وظیفه دیگری میدانند.
آنها نه تنها برنامهای برای حمایت از کودکان مبتلا و آموزش آنها ندارند، بلکه رئیس اداره ایدز این مسئولیت را برعهده دیگری میداند: "برنامه حمایتی ویژهای در ماموریتهای وزارت بهداشت وجود ندارد. شاید سازمان بهزیستی و کمیته امداد برنامههای حمایتی در این زمینه داشته باشند. من به عنوان مدیر برنامه کشوری برای ایدز معتقدم یک درصد کودک مبتلا به ایدز در کشور، نگرانکننده نیست".
افزایش ایدز بین کودکان و عدم مسئولیتپذیری مسئولان
فرشید یزدانی، عضو هیئت مدیره انجمن حمایت از حقوق کودکان در خرداد ماه امسال از افزایش تعداد کودکان کار به بیماری ایدز خبر داد و گفت: "۵. ۴ درصد کودکان کار و خیابان به ویروس ایدز آلوده هستند که این رقم ۴۵ برابر متوسط کشوری است. در حالیکه ۲۰ درصد از کوکان کار تجربه استفاده از مواد مخدر را دارند و ۴۰ درصد نیز مشروبات الکلی را تجربه کردهاند."
قائم مقام سازمان دانشآموزی نیز دلیلی برای پرداختن به موضوع ایدز در مدارس نمیداند و معتقد است: "دانشآموزان در بیرون از مدرسه تحت نظارت والدین خود هستند. از همین رو آموزش و پرورش مسئولیت مستقیمی در قبال آنها ندارد و هر اتفاقی که خارج از مدرسه بیافتند ما مسئول نیستیم."
دیگر کودکان نیز از خطر ابتلا به بیماری ایدز مصون نیستند. ارائه اطلاعات پیرامون بیماریهای خاص به کودکان و نوجوانان در مدارس یکی از عواملی است که میتواند به کاهش رشد آمار مبتلایان به این بیماریها کمک کند، اما نه تنها آموزش ویژهای در میان دروس آنها نیست، بلکه پرداختن به موضوع ایدز در مدارس حتی از سوی معلم ها نیز حذف شده است.
داود روستایی، قائم مقام سازمان دانشآموزی نیز دلیلی برای پرداختن به این موضوع در مدارس نمیبیند و معتقد است: "دانشآموزان در بیرون از مدرسه تحت نظارت والدین خود هستند. از همین رو آموزش و پرورش مسئولیت مستقیمی در قبال آنها ندارد و هر اتفاقی که خارج از مدرسه بیافتند ما مسئول آن نیستیم."
از نظر وی آموزش و پرورش مسئولیت مستقیم در قبال دانشآموزان مبتلا ندارد زیرا کلمه دانشآموز تنها زمانی در مورد افراد جامعه به کار میرود که آنها در مدارس هستند: "وقتی میگویند که ایدز در جمعیت دانشآموزی در حال شیوع است این شائبه پیش میآید که نکند در مدرسه اتفاقی غیراخلاقی رخ میدهد. در محیط مدرسه که دخترها و پسرها جدا از هم هستند. آیا شیوع ایدز اتفاق میافتد که از واژه دانشآموز استفاده میشود؟"
به عقیده قائم مقام سازمان دانشآموزی، به دلیل تفکیک جنسیتی، دانشآموزان در مدارس به ایدز مبتلا نمیشوند. پس لزومی برای آموزش روشهای جلوگیری از ابتلا به این بیمار وجود ندارد.
چندی پیش عباس صداقت، رئیس اداره ایدز وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی نیز ناخواسته نگرانی فرشید یزدانی، عضو هیئت مدیره انجمن حمایت از حقوق کودکان را در گفتوگو با دنیای اقتصاد تایید کرد. از نظر او، کودکان مبتلا به ایدز در اولویت وزارت بهداشت نیستند: "ما اولویتهایی بالاتر از کودکان مبتلا به ایدز داریم. مانند زنان آسیبپذیر. ما افزایش آگاهی جمعیت عمومی جامعه در پیشگیری از ابتلا و درمان است پس مسائل مهمتری از داشتن برنامه خاص برای کودکان مبتلا به ایدز در دست است".
شیوع ایدز در زندان
اولین مورد ایدز در زندانهای ایران به بیست سال پیش و زندان "آب حیات" در کرمان باز میگردد و بعدتر با اختلاط انواع زندانیان با یکدیگر، این بیماری در زندانها شیوع پیدا کرد و به ۷. ۱ رسید.
مسئولان زندان معتقدند: "بین ۵۰ تا ۷۵ درصد آنها پیش از ورود به زندان، معتاد هستند و در زندان از سرنگهای مشترک استفاده میکنند که همین مسئله عامل اصلی شیوع ایدز در زندانهاست."
مسئولان زندان معتقدند: "بین ۵۰ تا ۷۵ درصد آنها پیش از ورود به زندان، معتاد هستند و در زندان از سرنگهای مشترک استفاده میکنند که همین مسئله عامل اصلی شیوع ایدز در زندانهاست."
البته نمیتوان تنها سرنگهای مشترک را عامل انتقال بیماری ایدز دانست زیرا خالکوبیها و روابط جنسی نیز از عوامل موثری است که مسئولان از ذکر آنها خودداری میکنند.
ابتلا به بیماری ایدز در زندانها به خودی خود معضل به حساب میآید، اما کمبود پزشک نیز مسئلهای است که نمیتوان نادیده انگاشت؛ به طوری که بنا به گفته مدیر کل بهداشت و درمان سازمان زندانها پزشکان حاضر به خدمت در زندانها نیستند. وی در این خصوص میگوید: "پزشکان به دلیل حقالزحمه پایین و به دلیل شرایط زندان، حاضر به خدمت در زندانها نیستند. در برخی زندانها در استانهای محروم فضا و تجهیزات مناسبی برای درمان فراهم شده، اما به دلیل کمبود نیروی متخصص این تجهیزات در حال نابودی است."
از براندازی نرم تا جایزه الیزابت تایلور
آرش و کامیار علایی، دو پزشک برادر در تیرماه ۱۳۸۷ توسط ماموران امنیتی بازداشت شده بودند. علاییها در سال ۱۳۸۳ موسسه غیردولتی پارس را برای پژوهش در مورد ایدز و اعتیاد بنیانگذاری کردند. اداره این موسسه به صورت خیریه و با کمکهای مردمی صورت میگرفت.
موسسه پارس وظیفه اصلی خود را "حمایت از خانوادههای زندانیان معتاد و کمک به ترک اعتیاد آنان پس از خروج از زندان" تعریف کرده بود، اما این وظیفه از سوی جمهوری اسلامی که خود نسبت به ارائه اطلاعات در زمینه ایدز بی توجه است، "جنگ نرم" خوانده شد و هر دو برادر بازداشت شدند. کامیار پس از دو سال و نیم و آرش در شهریور ماه سال گذشته آزاد شدند. در سال جاری، اولین جایزه بنیاد amFAR در زمینه تحقیقات ایدز به نام "الیزابت تایلور" به خاطر تلاش برادران علایی در راه مبارزه با ایدز به آنان تعلق گرفت.
سالها از کشف بیماری ایدز میگذرد. اگر در ابتدای کشف این بیماری، در اکثر جوامع در سطح دنیا، آن را به نوعی تابو میپنداشتند، اما پس از طی مدتی جامعه جهانی برای درمان روحی و جسمی مبتلایان به این بیماری کوشید و آموزش و آگاهیرسانی در این زمینه را با هدف کاهش این بیماری گسترش داد. در ایران اما هرچه پیشتر میرویم مسئولان در دادن آگاهی به جامعه منفعلتر میشوند و میکوشند با سکوت در برابر آن صورت مسئله را در ذهن جامعه پاک کنند.
من به عنوان یک بیمارHivوظیفه مادری هم به عهده دارم اما هیچ حمایتی نمیشم پس تکلیف بچه های ماچیه که در معرض خطرن؟
ارسال کردن دیدگاه جدید