خانه | جامعه | حقوق انساني ما

اقدام علیه امنیت ملی از طریق پخش سیب‌زمینی!

شنبه, 1391-07-08 12:18
نسخه قابل چاپنسخه قابل چاپ
علی ناهید

علی ناهید - در آخرین ساعات روز چهارشنبه مورخ یک شهریور ماه ۱۳۹۱ تعداد ۳۵ نفر از نیروهای اجتماعی ایران که به یاری زلزله‌زدگان آذربایجان شتافته بودند در یورش شبانه نیروهای یگان ویژه به کمپ روستای سرند بازداشت شدند.

 

پیش از این گزارشی از وضعیت بازداشت‌شدگان روی سایت رادیو زمانه منتشر شده است. از آن تاریخ تاکنون وضعیت بازداشت شدگان دستخوش تغییرات زیادی شده است.

 

در ابتدا زنان امدادگر به دلیل عدم وجود مکان مناسب برای نگهداری و بازجویی از آنان و نیز "مشکلاتی مخصوصی" که در رابطه با زنان فعال در عرصه‌های اجتماعی و سیاسی در زندان‌های خارج از تهران وجود دارد، آزاد شدند. به همراه آنان چند نفر از نیروهای بومی کمپ سرند نیز بدون تعیین وثیقه از روند قضائی پرونده بازداشت‌شدگان کمپ سرند خارج شدند و در پایان تعداد ۲۱ نفر از امدادگران همچنان در زندان باقی ماندند.

 

برای این ۲۱ نفر قرار وثیقه ۵۰ میلیون ریالی صادر شد و درحالی که آنان در اعتصاب غذای خشک به سر می‌بردند از بازداشتگاه پلیس امنیت تبریز به بند قرنطینه زندان مرکزی تبریز منتقل شدند. در قرنطینه زندان تبریز امدادگران به دلیل وخامت حال جسمی حسین رونقی و برای جلوگیری از آسیب دیدن کلیه‌های در شرف تخلیه این فعال سیاسی- اجتماعی، اعتصاب غذای خشک خود را به اعتصاب غذای تر تبدیل می‌کنند تا حسین رونقی راضی شود حداقل با نوشیدن آب وضعیت وخیم کلیه‌های خود را کنترل کند. این اعتصاب غذا هفت روز به طول می‌انجامد.

 

اول بازداشت می‌کنند و بعد اتهام می‌سازند!

 

عصر شنبه چهارم شهریور ۱۳۹۱ اتهام دیگری با عنوان «تمرد از دستور مأموران» به بازداشت‌شدگان تفهیم و یک وثیقه ۵۰ میلیون ریالی دیگر به وثیقه قبلی بازداشت‌شدگان اضافه می‌شود و در شب‌‌ همان روز امدادگران بازداشت شده به بازداشتگاه اطلاعات تبریز منتقل می‌شوند تا بنا به گفته صریح بازپرس پرونده «اتهامات دیگری برای آنان ساخته شود».

 

در شب هجوم نیروهای یگان ویژه به کمپ سرند ضربات متعدد لگد و باتوم به کلیه حسین رونقی وارد می‌شود. همین سبب می‌شود تا از همان شب بازداشت تا امروز مقداری زیادی خون در ادرار حسین رونقی مشاهده شود.

 در بازداشتگاه اطلاعات تبریز بازجویی و اتهام‌زنی‌های متعدد تا روز ۲۲ شهریور ادامه پیدا می‌کند. در طی این مدت تعداد دیگری از بازداشت شدگان با قید وثیقه از زندان آزاد می‌شوند و در ‌‌نهایت حسین رونقی به همراه ۹ امدادگر بازداشت شده دیگر به عنوان آخرین گروه از بازداشت‌شدگان کمپ سرند از بازداشتگاه اطلاعات مجدداً به قرنطینه زندان تبریز منتقل می‌شوند.

 

اسامی این افراد به شرح زیر است: هومن طاهری در بند ۲۴۰ اوین، نوید خانجانی در زندان رجایی‌شهر، حسین رونقی ملکی در زندان اوین، حمیدرضا مسیبیان، بهروز علوی خلوصی در بند قرنطینه زندان تبریز. (محمد ارجمندی راد، فرید روحانی، شایان وحدتی نیز در تاریخ سوم مهرماه ۱۳۹۱ و میلاد پناهی‌پور و واحد خلوصی در تاریخ چهارم مهرماه ۱۳۹۱ با قید وثیقه از بند قرنطینه زندان تبریز آزاد می‌شوند و مانند دیگر امدادگران کمپ سرند در انتظار محاکمه توسط دادگاه انقلاب هستند.)

 

حسین رونقی

 

حسین رونقی یکی از فعالان سیاسی– اجتماعی ایران است که پیش از این به دلیل تلاش مصرانه خود برای شکستن سانسور اینترنت در ایران توسط اطلاعات سپاه پاسداران دستگیر و به 15 سال زندان محکوم شده است.

 

کلیه حسین رونقی قبل از بازداشت در کمپ روستای سرند چهار مرتبه مورد جراحی قرار گرفته و به گفته پزشک معالج وی، برای اینکه یکی از کلیه‌های وی تخلیه نشود نیاز به مراقبت شدید پزشکی دارد که متأسفانه با اتفاق‌های دوران بازداشت و امتناع اداره اطلاعات آذربایجان از درمان او، احتمال از دست رفتن یک کلیه وی بسیار بالا رفته است.

او بعد از گذشت سه سال از دوران محکومیت‌اش، به دلیل وخامت وضعیت جسمی و خطر قریب‌الوقوع عمل جراحی به قصد تخلیه کلیه‌هایش، با موافقت سپاه پاسداران برای معالجه به مرخصی فرستاده می‌شود. حسین رونقی که خود از اهالی آذربایجان است با وقوع زلزله آذربایجان بیدرنگ به یاری زلزله‌زدگان روستاهای هریس و ورزقان می‌شتابد و به دلیل آشنایی به منطقه و تسلط بر زبان آذری مدریت بخشی از نیروهای امدادگر مردمی را به عهده می‌گیرد.

 

در شب هجوم نیروهای یگان ویژه به کمپ سرند ضربات متعدد لگد و باتوم به کلیه حسین رونقی وارد می‌شود. همین سبب می‌شود تا از همان شب بازداشت تا امروز مقداری زیادی خون در ادرار حسین رونقی مشاهده شود. در این مدت خونریزی کلیه حسین (به همراه درد شدید) همچنان ادامه داشته و علی رغم ارائه نمونه ادرار و مدارک پزشکی به بازجوها و پزشک بازداشتگاه اطلاعات و همچنان نامه‌های بسیاری که وی از درون زندان خطاب به دادستان تبریز و رئیس قوه قضاویه نوشته و حال وخیم خود را شرح داده است، مقامات اطلاعات آذربایجان همچنان از فرستادن وی به بیمارستان خودداری کرده‌اند و مسئولیت ضرب و شتم وی را نیز نپذیرفته‌اند.

 

کلیه حسین رونقی قبل از بازداشت در کمپ روستای سرند چهار مرتبه مورد جراحی قرار گرفته و به گفته پزشک معالج وی، برای اینکه یکی از کلیه‌های وی تخلیه نشود نیاز به مراقبت شدید پزشکی دارد که متأسفانه با اتفاق‌های دوران بازداشت و امتناع اداره اطلاعات آذربایجان از درمان او، احتمال از دست رفتن یک کلیه وی بسیار بالا رفته است.

 

اسماعیل سلمانپور

 

این فعال دانشجویی که به دلیل فعالیت‌های سیاسی خود از دانشگاه پلی تکنیک تهران اخراج شده است تنها ۱۰ روز روز پس از آزادی از زندان اوین مجدداً بازداشت شد.

 

در بازداشتگاه پلیس امنیت تبریز به مدت یک دقیقه روی صورت اسماعیل سلمانپور اسپری فلفل می‌پاشند و سپس تمام سر و صورت او را با کاپشن خودش می‌بندند و آستین‌های لباس را پشت سر او گره می‌زنند. اسماعیل سلمانپور آنقدر تقلا می‌کند تا قدرت تنفس خود را از دست می‌دهد و ماموران نیروی انتظامی از ترس مرگ او و تبعات قانونی آن، کاپشن را از صورت او باز می‌کنند.

اسماعیل سلمانپور از امدادگران بازداشت شده کمپ سرند، یکی از دردناک‌ترین بازداشت‌های سیاسی خود را در تبریز تجربه کرده است. او در شب حمله نیروی‌های یگان ویژه به کمپ سرند با یک نیروی لباس شخصی درگیری فیزیکی پیدا می‌کند و بعد مشخص می‌شود نیروی لباس شخصی مورد نظر که مدام در حال فحاشی و کتک زدن امدادگران بوده، فرمانده نیروی انتظامی منطقه بوده است.

 

در بازداشتگاه پلیس امنیت تبریز به مدت یک دقیقه روی صورت اسماعیل سلمانپور اسپری فلفل می‌پاشند و سپس تمام سر و صورت او را با کاپشن خودش می‌بندند و آستین‌های لباس را پشت سر او گره می‌زنند. اسماعیل سلمانپور آنقدر تقلا می‌کند تا قدرت تنفس خود را از دست می‌دهد و ماموران نیروی انتظامی از ترس مرگ او و تبعات قانونی آن، کاپشن را از صورت او باز می‌کنند. به دلیل شدت اصابت ضربات باتوم و لگد به بدن این فعال سیاسی- اجتماعی، استخوان لگن وی آسیب دیده به طوری که در چند روز اول بازداشت قادر به نشستن و برخاستن عادی نبوده است. با شکایت اسماعیل سلمانپور از ماموران یگان ویژه، عکس‌های پزشکی از ناحیه لگن و کمر او تهیه شده و ضرب و شتم او توسط ماموران تائید شده است.

 

اسماعیل سلمانپور تاکنون به دلیل بازداشت‌های متعدد در مجموع نزدیک به ۲۲۰ میلیون تومان سند و ۱۰ میلیون تومان کفالت به عنوان وثیقه در دست قوه قضائیه جمهوری اسلامی دارد. این فعال مدنی به همراه سه تن دیگر از دانشجویان پلی تکنیک تهران از بازداشتگاه اطلاعات تبریز به انفرادی‌های بند ۲۴۰ زندان اوین منتقل شده و پس از آنان به جز «هومن طاهری» که همچنان در بازداشت انفرادی به سر می‌برد، سه نفر دیگر با قرار کفالت آزاد می‌شوند.

 

ده روز بعد از این آزادی از دادسرای اوین با او تماس می‌گیرند و درخواست می‌کنند برای اخذ چند امضا و تکمیل پرونده به این دادسرا مراجعه کند، اما اسماعیل سلمانپور با وجود تماس‌های تلفنی و تهدیدات بازجوی پرونده حاضر به مراجعه به دادسرای اوین نمی‌شود. عاقبت به دلیل تماس‌های تلفنی مقامات قضائی و امنیتی با مادرش که چندی قبل به دلیل بیماری قلبی تحت عمل جراحی قرار گرفته بوده است، این فعال دانشجویی به دادسرای اوین مراجعه می‌کند و بازداشت می‌شود. به خانواده این فعال سیاسی گفته شده است برای آزادی او باید یک سند ۶۰ میلیون تومانی دیگر در دادگستری تبریز به عنوان وثیقه توقیف شود.

 

عاقبت بعد از چهار روز دوندگی و رفت و آمد بین سه شهر ساری، تهران و تبریز، اسماعیل سلمانپور در تاریخ ۸ مهرماه ۱۳۹۱ به قید وثیقه از زندان اوین آزاد شد و اکنون مانند دیگر امدادگران کمپ سرند در انتظار محاکمه توسط دادگاه انقلاب است.

 

نوید خانجانی

 

رسانه‌های وابسته به حاکمیت به خصوص سایت‌های طرفدار تیم محمود احمدی‌نژاد اتهام را تبلیغ «وهابیت»، تبلیغ «بهائیت»، «پخش نان خشک کپک‌زده»، «تمرد از دستور ماموران» و اتهام‌های عجیب و غریب دیگری از این دست عنوان کرده‌اند.

رسانه‌های وابسته به حاکمیت به خصوص سایت‌های طرفدار تیم محمود احمدی‌نژاد اتهام او را تبلیغ «وهابیت»، تبلیغ «بهائیت»، «پخش نان خشک کپک‌زده»، «تمرد از دستور ماموران» و اتهام‌های عجیب و غریب دیگری از این دست عنوان کرده‌اند.

 

نوید خانجانی یکی از کنشگران فعال در زمینه «حق تحصیل» دانشجویان اخراج شده و ستاره‌دار است که قبلاً توسط دادگاه انقلاب به ۱۲ سال حبس تعزیری محکوم شده است. نوید خانجانی به صورت مخفیانه و بدون اطلاع خانواده و وکیل او با هواپیما از تبریز به تهران منتقل شده و برای تحمل حکم زندان خود به زندان رجایی‌شهر تحویل داده شده است. او مانند دیگر زندانیان سیاسی زندان رجایی‌شهر از حق تماس تلفنی با دنیای خارج از زندان محروم است.

 

هومن طاهری

 

به گفته بازجویان، این فعال دانشجویی «باید بفهمد وزارت اطلاعات یعنی چه!» به همین دلیل با وجود نداشتن هیچگونه عنوان اتهامی «باید حداقل یک ماه در انفرادی بماند تا بعد از آزادی دست به فعالیت سیاسی نزند»

 

بازجوی هومن طاهری همچنین عنوان کرده است نگهداری هومن طاهری در انفرادی‌های بند ۲۴۰ وزارت اطلاعات «به نفع خود اوست چرا که برای او تدارک پرونده مفصل‌تری دیده شده بوده است».

 

تمامی سئوالات بازجویان از هومن طاهری در ارتباط با رفت و آمدهای کاملاً عادی او با دیگر دانشجویان دانشگاه بوده است. میزان توهم تیم بازجویی نسبت به این فعال دانشجویی به قدری شدید است که معمولی‌ترین عکس‌های شخصی او روی صفحات فیس‌بوک «سندی جهت اثبات تلاش او برای تشکیل گروهک‌های مخالف نظام» تشخیص داده شده است. یکی از این «اسناد تشکیلاتی مهم» تیم بازجویی عکسی است که در آن هومن طاهری را به تنهایی در حال خوردن چای در تفریگاه فرحزاد تهران نشان می‌دهد. تیم بازجویی از هومن طاهری خواسته است بر مبنای این عکس تکی اعتراف کند «قصد تشکیل یک گروه کوهنوردی کمونیستی معاند نظام را داشته است».

هومن طاهری نیز در تاریخ ۸ مهرماه ۱۳۹۱ به قید وثیقه از زندان اوین آزاد شد و اکنون مانند دیگر امدادگران کمپ سرند در انتظار محاکمه توسط دادگاه انقلاب است.

 

فک پلمپ انبار کمپ سرند

 

هنگامی که نیروی انتظامی به دستور دادستان هریس و با پشتیبانی نمایندگان مجلس شورای اسلامی اقدام به حمله به کمپ سرند و بازداشت امدادگران این کمپ می‌کنند، انبار کمک‌های مردمی ارسال شده برای زلزله زدگان آذربایجان پلمپ شده است.

 

مقامات قضائی تلاش بسیاری کرده‌اند تا از طریق فشار بر برادران رونقی و تعداد دیگری از بازداشت شدگان، موافقت کتبی آنان را درباره اهدای موجودی انبار کمک های مردمی در کمپ سرند به سازمان هلال احمر اخذ کنند، اما با مقاومت این افراد موفق به چنین کاری نمی‌شوند.

مطابق فاکتور‌های موجود در این انبار بیش از صد میلیون تومان کالا وجود داشته است. از آب و غذا گرفته تا وسایل گرمایشی، البسه و دارو؛ همه نوع کالایی در این انبار وجود داشته است. مقامات قضائی تلاش بسیاری کرده‌اند تا از طریق فشار بر برادران رونقی و تعداد دیگری از بازداشت شدگان، موافقت کتبی آنان را درباره اهدای موجودی این انبار به سازمان هلال احمر اخذ کنند، اما با مقاومت این افراد موفق به چنین کاری نمی‌شوند. عاقبت به دلیل پیگردهای حقوقی اعضای کمپ سرند و وکلای آنان، قوه قضائیه دستور به فک پلمپ انبار می‌دهد.

 

فرمانده نیروی انتظامی محل (همان نیروی لباس شخصی که اسماعیل سلمانپور را به مرز خفگی برده است)، در این مرحله نیز علیه امدادگران مردمی و مردم نیازمند منطقه کارشکنی و بدون حضور شاکیان و مدعیان انبار (مسئولان کمپ سرند) به صورت یکجانبه اقدام به فک پلمپ انبار کرده است. در این فرآیند طبق آخرین برآورد های مالی صورت گرفته نزدیک به ۳۰ درصد از موجودی انبار مفقود شده و به دستور فرمانده پاسگاه منطقه به مکان نامشخصی انتقال داده شده است.

 

مردم مناطق زلزله زده چه می‌کنند؟

 

در اولین روزهای وقوع زلزله در آذربایجان معاون اول محمود احمدی‌نژاد اعلام کرده بود: «منابع لازم برای آغاز بازسازی و رسیدگی به مشكلات زلزله‌زدگان "یكجا" به حساب مربوطه واریز شده است.» همچنین رحیمی که خود درگیر یک پرونده بزرگ فساد اقتصادی است در یک مصاحبه گفته بود: «هم‌اكنون از تمام نقاط كشور، مصالح لازم به سوی این استان سرازیر شده است تا هرچه زودتر سرپناه و واحد مسكونی برای زلزله‌زدگان ساخته شود».

 

عملیات کند بازسازی خانه‌های مردم زلزله‌زده با پایین‌ترین کیفیت ممکن در حال انجام است و مانند بسیاری دیگر از طرح‌های عمرانی کشور حقوق اولیه مردم قربانی رانتخواری و پدیده رایج «پیمانکاری» شده است.

مردم روستاهای زلزله‌زده آذربایجان در روزهای گذشته بارش اولین برف پس از زلزله را در این منطقه سردسیر در چادر‌های نامناسب خود تجربه کرده‌اند، اما همچنان هیچ فرد یا نهادی مسئولیت اجرای وعده‌های دولتی را به عهده نمی‌گیرد. همچنین در تاریخ هفتم مهرماه ۱۳۹۱ به گزارش ایلنا، «بارش باران  و تگرگ باعث آبگرفتگی چند چادر زلزله زدگان شده و مشکلات چادرنشینان منطقه را دو چندان کرده است.

 

بارش تگرگ برخی روستاهای شهرستان را سفیدپوش کرد و به محصولات جمع‌آوری شده کشاورزان خسارت زده است. فرماندار ورزقان سیل گرفتگی چادرها را به علت استقرار نامناسب محل چادرها دانست و گفت: بلافاصله چادر، پتو و البسه گرم تحویل سیل‌زدگان شود».

اظهارات این مقام دولت احمدی‌نژاد در حال است که مشکل اصلی مردم زلزله‌زده آذربایجان نه استقرار نامناسب چادرها که استقرار مردم زلزله‌زده این ناحیه سرد سیر در چادر است و بعد از گذشت دو ماه از وقوع زلزله و شروع فصل سرد، هنوز محل اسکان مردم آواره به کانکس یا خانه‌های دائمی تغییر داده نشده است.

 

 بعد از اعتراض‌های مردمی سال ۱۳۸۸ علیه کودتای انتخاباتی پدیده عجیبی در مدیریت کشور مشاهده می‌شود. هیچکس در ایران پاسخگوی مشکلات مردمی نیست. از بازسازی مناطق زلزله‌زده تا اوضاع نابه‌سامان اقتصادی مردم از سوی کانون‌های قدرت در جمهوری اسلامی متوجه دیگران می‌شود. از سایت رجانیوز گرفته تا خبرگزاری ایسنا و ایلنا و سایت فرارو خبرهایی از وضعیت بد زلزله‌زدگان و اسکان مردم بی سرپناه در سرمای منطقه در زیر چادر‌های نا مناسب منتشر می‌شود، اما هیچ نهادی مسئولیت این وضعیت را به عهده نمی‌گیرد.

 

خبرگزاری‌های نزدیک به دولت محمود احمدی‌نژاد طوری به موضوع اسکان زلزله‌زدگان در چادر اعتراض می‌کنند که گویی نهادی به جز «دولت» وظیفه این کار را دارد. در همین حال هر از گاهی در برنامه‌های صدا و سیمای جمهوری اسلامی افرادی چنین موضع گیری می کنند که «تمام» مسئولیت بازسازی مناطق زلزله زده به عهده «دولت» نیست و در همه «کشورهای پیش رفته دنیا» مانند ژاپن، «مردم» نیز در این زمینه مسئول هستند، اما در صدا و سیما هیچ گاه اعلام نمی شود نیروهای امنیتی و نظامی تمام «نیروهای امنیتی» را قبل از بازدید «محمود احمدی‌نژاد» از منطقه اخراج کرده‌اند و امدادگران مردمی را که حاضر به ترک منطقه و انصراف از کمک‌رسانی به مردم نبوده‌اند، بازداشت کرده‌اند. لازم به ذکر است اتهام اولیه بازداشت‌شدگان کمپ سرند « اقدام علیه امنیت ملی از طریق پخش سیب زمینی» بوده است که به دلیل استهزای بازجویان توسط امدادگران بازداشت شده به «اقدام علیه امنیت ملی از طریق پخش مواد غذایی غیر بهداشتی» تغییر کرده است.

 

عکس زیر در یکی از روستاهای بخش هریس گرفته شده است و به خوبی گویای آن است که عملیات کند بازسازی خانه‌های مردم زلزله‌زده با پایین‌ترین کیفیت ممکن در حال انجام است و مانند بسیاری دیگر از طرح‌های عمرانی کشور حقوق اولیه مردم قربانی رانتخواری و پدیده رایج «پیمانکاری» شده است. بسیاری از پروژه های عمرانی کشور به شرکت‌های وابسته به سپاه پاسداران یا نزدیکان و وابستگان مقامات کشوری و لشکری واگذار می‌شود و این شرکت‌ها به دلیل آنکه پشتوانه مهره‌های حکومتی را در پشت خود احساس می‌کنند سعی می‌کنند با استفاده از بی کیفیت‌ترین مصالح و ابزار و ارزان‌ترین کارگران غیر متخصص، بیشترین سود ممکن را از این پروژه‌ها به دست بیاورند.

Share this
Share/Save/Bookmark

ننگ بر این رژیم ستم پیشه. این جوانان در هر کجای سرزمین های متمدن جزئی از سرمایه های اجتماعی محسوب می شوند. از نظر آقایان مجرم هستند. نابخردی تا کجا؟

ارسال کردن دیدگاه جدید

محتویات این فیلد به صورت شخصی نگهداری می شود و در محلی از سایت نمایش داده نمی شود.

نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.

لطفا به زبان فارسی کامنت بگذارید.
برای نوشتن به زبان فارسی می توانید از ادیتور زمانه استفاده کنید.

کامنتهایی که حاوی اتهام، توهین و یا حمله شخصی باشد هرز محسوب می شود و
منتشر نخواهد شد.

 

لینک به ادیتور زمانه:         

برای عبور از سد فیلترینگ

پرونده ۱۳۹۱ / چشم‌انداز ۱۳۹۲

مشخصات تازه دریافت برنامه های رادیو زمانه  از ماهواره:

ماهواره  :Eutelsat

هفت درجه شرقی

پولاریزاسیون افقی 

سیمبول ریت ۲۲

فرکانس ۱۰۷۲۱مگاهرتز

همیاران ما