آیا خدا با همجنسگرایان است؟
آوات عیار و سارا روشن - بسیاری از مردم، ادیان، باورهای دینی و فرهنگ مذهبی را منشاء خشونت به دگرباشان جنسی میدانند. باورهای همجنسگراهراس مذهبی و برداشتهای ایدئولوژیک از طبیعت و تکامل انسان در یک تکامل تاریخی، از خوانشهای دین باوران از متون مذهبی و رابطه با خدا (چه متعالی یگانه و چه متعالی چندگانه)، به دنیای معاصر ما رسیدهاند. همه ادیان ابراهیمی به واسطه داستان لوط، همجنسگرایی را گناه میشمارند؛ اما آیا خوانش دینداران معاصر از این داستان میتواند تغییر کند؟
برخورد ادیان مختلف با روابط همجنس با همجنس به هر حال ساده نیست. در میان دینداران، به خصوص در دوران معاصر، افرادی هستند که به دنبال خوانشهای رهاییبخش از دین در مورد برخورد با مسئله رابطه جنسی همجنس با همجنس هستند. ادیان تک-خدایی ابراهیمی، معمولاً سختترین مجازاتها را برای رابطه لواط تعیین کردهاند. تعداد خدایان که بیشتر میشود، دخالت آنها نیز معمولاً در روابط جنسی افراد کمتر میشود و از این لحاظ وضعیت بوداییها از همه بهتر است.
کلیساهای پروتستان نسبت به مسئله خوانشهای متفاوت برای پذیرش دینداران کوییر زودتر پا پیش گذاشتهاند، اما کلیسای کاتولیک هیچگونه تمایلی برای بازنگری نگاه گناه آلوده به مسئله رابطه جنسی بین دو همجنس ندارد. با این حال، گروههای مسیحی و کلیساهای بسیاری هستند که با صراحت دینداران دگرباش جنسی را پذیرفتهاند و زنان و مردان همجنسگرا را در بالاترین مقامهای کلیسایی منصوب کردهاند (نگاه کنید به کلیساهای دربرگیرنده دگرباشان جنسی).
پاپ بندیکت شانزدهم و دگرباشان جنسی کاتولیک
پاپ بندیکت شانزدهم روز جمعه ۲۸ فوریه، از منصب خود کنارهگیری و شهر واتیکان را برای همیشه ترک کرد، اما آیا پاپ بندیکت شانزدهم، رهبر همه کاتولیکهای جهان است؟
پاپ بندیکت شانزدهم یکی از محافظهکارترین رهبران کاتولیک بود که تا به امروز واتیکان را رهبری کرده است. او همجنسگرایی را به طرق مختلف نوعی کاستی انسانی، مشکلی خطرناک برای بشریت و گناه میدانست. به عقیده پاپ بندیکت شانزدهم، کودکان خانوادههای همجنسگرا مورد خشونت واقع میشوند و شانس کمتری برای تعالی و رشد انسانی دارند. همچنین، پاپ بندیکت شانزدهم با ازدواج همجنسگرایان مطلقاً مخالفت کرد.
کلیسای سن ماتیوی دره سن فرناندو در کالیفرنیای آمریکا، یک کلیسای کاتولیک رسمی نیست و توسط واتیکان به رسمیت شناخته نمیشود. کلیسای سن ماتیو، محل تجمع سازمان یافتهترین و بزرگترین جمعیت دگرباشان جنسی کاتولیک است که منتقدان سیاستهای واتیکان و پاپ بندیکت شانزدهم در خصوص روابط جنسی همجنس با همجنساند.
این کلیسا یک کلیسای لوتری است. یعنی با نگاه انتقادی الهیات مارتین لوتر، اصلاح طلب آلمانی، از کلیسای کاتولیک میخواهد که در مواضع خود نسبت به همجنسگرایی و دگرباشان جنسی، تجدید نظر کند. درست مانند مارتین لوتر که با انتقاداتش راه را برای تجدید نظر و خوانشهای کلامی متفاوت از جریان اصلی کاتولیسم هموار کرد، کلیسای سن ماتیوی دره سن فرناندو هم خیال دارد که با درخواست اصلاحات، کلیسای کاتولیک را مجاب کند که حضور و حقوق دگرباشان جنسی را به رسمیت بشناسد (نگاه کنید به اینجا).
بیشتر کاتولیکهای عضو این کلیسا، عضو سازمان «عزت انسانی» یا DignityUSA هستند. این سازمان، که دفتر مرکزی آن در بوستون، ماساچوست قرار دارد (و در کانادا نیز شعبه دارد)، بر حقوق همجنسگرایان کاتولیک تاکید دارد. این سازمان از منظری اومانیستی به حقوق دگرباشان جنسی نگاه میکند و بر شأن و کرامت انسانی تاکید دارد و معتقد است که کلیسای کاتولیک با حذف همجنسگرایان نمیتواند آنها را از این کلیسا بیرون کند.
پاپ بندیکت شانزدهم یکی از محافظهکارترین رهبران کاتولیک بود که تا به امروز واتیکان را رهبری کرده است. او همجنسگرایی را به طرق مختلف نوعی کاستی انسانی، مشکلی خطرناک برای بشریت و گناه میدانست. به عقیده پاپ بندیکت شانزدهم، کودکان خانوادههای همجنسگرا مورد خشونت واقع میشوند و شانس کمتری برای تعالی و رشد انسانی دارند. همچنین، پاپ بندیکت شانزدهم با ازدواج همجنسگرایان مطلقاً مخالفت کرد. با این حال، در قبال استفاده از کاندوم برای مبارزه با بیماری اچایوی/ ایدز، به نوعی جدال طولانی واتیکان با کاندوم را اصلاح کرد و در موارد خاص استفاده از کاندوم را برای جلوگیری از شیوع بیماریهای کشنده مقاربتی مانند ایدز، جایز دانست.
حالا که پاپ بندیکت شانزدهم واتیکان را ترک کرده است، شاید فرصتی تازه برای مطرح کردن مسئله پذیرش همجنسگرایان کاتولیک پیش بیاید. البته وضعیت میتواند از این هم بدتر باشد. چراکه یکی از نامزدهای جانشینی بندیکت شانزدهم، کاردنال پیتر ترکسون Peter Turkson که اهل کشور غناست از لایحه کشتن همجنسگرایان در اوگاندا حمایت کرده است. واضح است که پیتر ترکسون، اگر جان همجنسگرایان را نستاند، هرگز قدم در راهی برای اصلاح قوانین کلیسای کاتولیک به نفع حقوق همجنسگرایان نخواهد گذاشت.
بنیادگران کاتولیک به که با استعمار و فعالیت های میسیونری در کشورهای آفریقایی به قدرت رسیدهاند، اگرچه در کشورهای غربی قدرت تاریخی خود را از دست دادهاند، اما کمپینهای خشونت علیه همجنسگرایان را در آفریقا دنبال میکنند.
هفته گذشته، پنجمین جشنواره فیلم دگرباشان جنسی بنگلور، در شهر بنگلور هند آغاز شد. «مرا کییوسیاچیو بخوان» Call me KUCHU از جمله فیلمهایی است که در این جشنواره به روی صحنه رفت. داستان فیلم، داستان زندگی دیوید کاتو David Kato، اولین مرد همجنسگرا در اوگانداست که آشکارا از گرایش جنسی خودش دفاع کرد و به قتل رسید.
دیوید کاتو، معلم اوگاندایی و فعال حقوق همجنسگرایان بود. بسیاری او را پدر جنبش دگرباشان جنسی در اوگاندا میدانند. در اکتبر سال ۲۰۱۰ روزنامه زرد و معروف اوگاندا «رولینگ استونز» عکس دیوید کاتو را همراه با صد نفر دیگر منتشر کرد و آنها را همجنسگرایانی خواند که باید کشته شوند. این مقاله که با عنوان «آنها را دار بزنید» منتشر شد آغاز جنبش همجنسگراستیزی بود که نتیجه آن صدور لایحه همجنسگراها را بکشید در اوگاندا است.
دیوید کاتو مجله رولینگ استونز را به دادگاه کشانید و در دادگاه آشکارا از خودش به عنوان مردی همجنسگرا و از افرادی که نام، عکس و مشخصاتشان در این فهرست صدنفره آمده بود دفاع کرد. پس از آنکه دادگاه به نفع دیوید کاتو رای داد، او در روز روشن در پی فرود چند ضربه چکش بر سرش، به قتل رسید.
مطالعات آماری اخیر نشان میدهد که کاتولیکهای جهان به طور فزاینده از حقوق همجنسگرایان حمایت میکنند. با توجه به نظرسنجی ای که مرکز تحقیقات پیو در ماه فوریه ۲۰۱۳ انجام داد، بیش از نیمی از کاتولیکها از ازدواج همجنسگرایان حمایت میکنند. هنگامی که پاپ بندیکت در سال ۲۰۰۵ انتخاب شد، این رقم کمتر از ۴۰ درصد بود (منبع: اینجا).
خدای اسلام با همجنسگرایان مهربان است؟
اسلام همجنسگرایان را مستحق شدیدترین مجازاتها یعنی سلب زندگی میداند. با این حال گروههای همجنسگرا و حتی امامان همجنسگرا در مذاهب سنی در صدد اثبات این مسئله هستند که داستان لوط در قرآن دارای خوانشهای متفاوتی است و قوم لوط همجنسگرا نبودهاند یا لااقل به خاطر همجنسگرایی محکوم به عدم نشدهاند.
برای دگرباشان جنسی ایرانی اما احکام شیعه همچنان به قدرت خود باقیاند و در دادگاهها و قانون مجازات اسلامی (۱۳۹۱)، سختترین مجازاتهای بدنی (شلاق) و مجازات اعدام را برای مرد مفعول تعیین کردهاند. بر اساس احکام اکثر مراجع شیعه حکم لواط مرگ است، حکم مساحقه بین زنان شلاق است و پس از چهاربار تکرار، حکم اعدام صادر میشود. آیت الله خمینی با فتوای تغییر جنسیت، هویتهای تراجنسیتی را به طور نظری قانونی کرد، اما پیامد عملی شدن این فتوا، برای بسیاری از تراجنسیتیها پر از خشونت و مشکل بوده است.
امروز، قدرت گرفتن جنبشهای حقوق دگرباشان جنسی، دامنه خشونت به حامیان دگرباشان نیز گسترش یافته است. در طی دو هفته گذشته، رسانههای بریتانیا، خبرهای خشونت افراطیون مسلمان نسبت به نمایندگان مسلمان حامی ازدواج همجنسگرایان را منتشر میکردند.
وبسایتهای مسلمانان افراطی نیز در این روزها مملو از خشونتهای کلامی و تهدید علیه نمایندگان مسلمان پارلمان انگلستان است که به نفع قانونی کردن ازدواج همجنس با همجنس، رای دادهاند. در برخی موارد حتی، روحانیون ساکن پاکستان علیه این نمایندگان فتوا صادر کردهاند و آنها را مرتد دانستهاند.
در روز پنجم فوریه ۲۰۱۳، مجلس عوام بریتانیا، قوانین ازدواج این کشور را اصلاح کرد و به لایحهای رای مثبت داد که ازدواج همجنسگرایان را نیز در قوانین ازدواج انگلستان و ولز به رسمیت میشناسد.
صادق خان، نماینده مسلمان حزب کارگر با صدور بیانیهای در وب سایت خود، دلایلی را برای رای دادن به نفع ازدواج همجنسگرایان مطرح کرد: «من به شدت به ازدواج اعتقاد دارم. ازدواج بیانیه مهم اعلام عشق و تعهد بلندمدت است. من باور دارم زوجهایی که عاشق یکدیگر هستند و میخواهند به هم در بلند متدت متعهد باقی بمانند باید قادر باشد صرف نظر از جنسیت یا گرایش جنسی شان باهم به طور قانونی ازدواج مدنی کنند.»
اکنون نمایندگان مسلمانی که از این لایحه حمایت کردهاند در معرض خطر جدی قرار دارند (نگاه کنید به اینجا). صادق خان از حزب کارگر، روشنارا علی، ساجید جاوید، شبانه محمود و انیس سرور از نمایندگان مسلمانی هستند که از حقوق همجنسگرایان دفاع کردند و اکنون علیه آنها کمپین خشونت راه افتاده است.
حداقل سه روحانی پاکستانی گفتهاند که این نمایندگان مجلس باید توبه کنند تا ایمان خود را دوباره به دست بیاورند که این بدان معنی است که بر اساس فتوای این روحانیون، این نمایندگان مسلمان حامی حقوق همجنسگرایان از دایره اسلام خارج و مرتد هستند.
انجم چودری از از روسای سابق گروه افراطی "المهاجرون" در انگلستان، علیه این نمایندگان تظاهرات راه انداخته و اعلام کرده است که این نمایندگان با حمایت از ازدواج همجنسگرایان علیه «الله» و رسول او جنگ آغاز کرده و مرتد و محارباند.
مفتی محمد اسلم نقشبندی، امام مسجد جامع ساتفیلد گفت: نمایندگان مجلس مسلمان، پس از رای دادن به نفع ازدواج همجنسگرایان از اسلام خارج شدهاند و علیه تعالیم اسلامی شورش کردهاند.
صادق خان، نماینده مسلمان حزب کارگر با صدور بیانیهای در وب سایت خود، دلایلی را برای رای دادن به نفع ازدواج همجنسگرایان مطرح کرد: «من به شدت به ازدواج اعتقاد دارم. ازدواج بیانیه مهم اعلام عشق و تعهد بلندمدت است. من باور دارم زوجهایی که عاشق یکدیگر هستند و میخواهند به هم در بلند متدت متعهد باقی بمانند باید قادر باشد صرف نظر از جنسیت یا گرایش جنسی شان باهم به طور قانونی ازدواج مدنی کنند.»
حال پرسش این است: آیا مسئله اسلام با همجنسگرایان با سکولاریسم حل خواهد شد یا مسئله همجنسگراهراسی به صورت "فرهنگی" در کشورهای اسلامی نهادینه شده است؟
ترکیه و حقوق دگرباشان جنسی
با قدرت گرفتن ایدئولوژی کمالیسم و با روی کار آمدن مصطفی کمال آتاتورک در ترکیه و اصلاحات او، سکولاریسم در ترکیه تبدیل به ارزش شد. سکولاریسم کمالیست، اما رابطه بین دین و دولت را رابطهای بیطرف معرفی کرد که دولت حامی دین خاصی نخواهی بود و برای ایجاد یک سیستم سیاسی مدرن و دمکراتیک در چهارچوب آرمانهای کمالیست تلاش میکند. در ترکیه اما نزدیک به صد سال تلاش برای سکولاریسم، تلاش برای مبارزه با همجنسگراهراسی همچنان ادامه دارد.
به گفته بسیاری از گروههای حامی حقوق دگرباشان جنسی در ترکیه با اینکه این کشور مدعی سکولاریسم و رعایت حقوق شهروندی است، پلیس این کشور به اقلیتهای جنسی به خصوص تراجنسیتیها خشونت میکند.
گروه KAOS GL (کائوس جی ال)، یک سازمان فعال حقوق همجنسگرایان، دوجنسگرایان و تراجنسیتیها در ترکیه است که از دگرباشان ایرانی نیز حمایت میکند. این گروه که در سال ۱۹۹۴ تاسیس شده به طور منظم آزار و اذیتهای پلیس ترکیه نسبت به دگرباشان جنسی را ثبت میکند. بر اساس تحقیقات این گروه، این آزار و اذیتها به طور ویژه جامعه تراجنسیتیها را هدف گرفتهاند. این گروه آزار و اذیت پلیس، به ویژه علیه تراجنسیها و تراجنسیتیها را به شدت هشدار دهنده ارزیابی میکند.
اکنون سیاستمداران ترک نیز نسبت به حقوق همجنسگرایان حساس شدهاند. حزب مخالف اصلی در ترکیه درخواست کرده است که دولت و مجلس نسبت به حقوق همجنسگرایان حساستر باشند و در مورد وضعیت آنها تحقیقات گستردهای را آغاز کنند (نگاه کنید به اینجا). حزب خلق جمهوریخواه (ترکی: Cumhuriyet Halk Partisi، CHP) از حزب کمالیست (یعنی دنباله روی مصطفی کمال آتاتورک) و از احزاب چپ میانه و سوسیال دموکرات است به طور ویژه مسئله حق و حقوق همجنسگرایان را در اولویت کاری خود قرار داده است.
این حزب که قدیمیترین حزب سیاسی در تاریخ معاصر ترکیه است، در حال حاضر اپوزیسیون اصلی در مجلس شورای ملی این کشور به شمار می رود. بینآز توپراک، از حزب خلق جمهوری خواه معتقد است که مقامات ترکیه به دلیل عدم جلوگیری از تبعیض علیه همجنسگرایان و حفاظت آنها از خشونت سیستماتیک پلیس، مسئول هستند و نگرش پلیس به دگرباشان جنسی باید تغییر کند.
به گفته توپارک، پلیس ترکیه گاهی اوقات ممکن است از روشهای غیر قانونی علیه دگرباشان جنسی استفاده کند و [به همین دلیل] این جوامع، که بخش قابل توجهی از جامعه ترکیه را تشکیل میدهند، احساس خطر میکنند.
تجربه دیگر کشورها نشان داده است که سیاستمداران میتوانند نقش موثری را در احقاق حق برای دگرباشان جنسی ایفا کنند و این اقدامات حزب اپوزیسیون خلق جمهوری خواه میتواند به بهبود وضعیت همجنسگرایان در ترکیه در بلند مدت، کمک کند.
چرا همجنسگراهراسی با تجاوز نیروهای نظامی همراه است؟
نقش مفعول و مرد زن نما در نوع خشونت به دگرباشان جنسی ساکن کشورهای اسلامی کلیدی است. در این مناطق، در نگاه اسلامگرایان افراطی، زن در مقامی حقیرتر از مرد قرار دارد و مفعول در رابطه با مردی فاعل، به زن بودن سمبلیک در این فرهنگها نزدیک و نزدیکتر میشود. این همراهی سمبلیک مرد مفعول با خاصیتهای زنانه، مفعول را شایسته تحقیر و تجاوز میداند. در نگاه همجنسگراهراس، در رابطه تجاوز جنسی مرد فاعل به مرد مفعول، مرد فاعل همجنسگرا شمرده نمیشود، بلکه صرفاً زنانه -مردی است که مردی دیگر از او لذتجویی کرده است.
این نوع خشونت زن ستیز و همجنسگراستیز، مشکل جدی در زندگی همجنسگرایانی است که در کشور افغانستان زندگی میکنند.
از مشکلات جدی مردان همجنسگرای ساکن شهرهای بزرگ افغانستان، خشونت پلیس، شبه نظامیان و به طور کلی کسانی است که اسلحه دارند. بسیاری از کسانی که روایت زندگیشان در این وبلاگ منتشر میشوند، تجربههای وحشتناکی در برخورد با نیروهای نظامی پلیس افغان و شبه نظامیان طالبان داشتهاند. تجاوز جنسی به زور اسلحه و تجاوزهای جنسی دست جمعی از جمله خطراتی است که مردان همجنسگرای افغان را تهدید میکند.
وبلاگ «دوست پسر افغان» برای حمایت و دفاع از حقوق همجنسگرایان در افغانستان فعالیت میکند. اکنون دو سال میشود که این وبلاگ از زندگی دگرباشان جنسی و مشکلاتشان در افغانستان مینویسد. وبلاگ بیشتر به مسائل و مشکلات مردان همجنسگرا در افغانستان میپردازد.
از مشکلات جدی مردان همجنسگرای ساکن شهرهای بزرگ افغانستان، خشونت پلیس، شبه نظامیان و به طور کلی کسانی است که اسلحه دارند. بسیاری از کسانی که روایت زندگیشان در این وبلاگ منتشر میشوند، تجربههای وحشتناکی در برخورد با نیروهای نظامی پلیس افغان و شبه نظامیان طالبان داشتهاند. تجاوز جنسی به زور اسلحه و تجاوزهای جنسی دست جمعی از جمله خطراتی است که مردان همجنسگرای افغان را تهدید میکند.
ازدواجهای اجباری با جنس مخالف نیز از دیگر مشکلات مردان افغان همجنسگراست. به دلیل اینکه رابطه همجنس با همجنس به رسمیت شناخته نمیشود، مردان همجنسگرا ناچارند که در نهایت تن به ازدواج با جنس مخالف بدهند و به طور رسمی عضویت در نهاد دگرجنسگرایی را بپذیرند.
در یکی از یادداشتهای این وبلاگ میخوانیم: «در این نزدیکیها خیلیها دلم گرفته و بینهایت آشفته ام…. برخی از دوستان و آشنایانم که دگرباش هستند عروسی کردند و یا دست کم نامزد شدهاند این موارد سبب شدهاند که بیشتر ناراحت شوم و احساس تنهایی کنم، در حالیکه من هنوز مبارزه میکنم که نباید ازدواج کنم. هر چند میدانم که ازدواج کردن مهم است اما برای دگرباش مهم نیست… یک دگرباش نمیتواند به جنس مخالف خود علاقمند شود و وی را راضی کند.»
خشم خدای یهودیان نرم میشود
در نگاه خاص یهودیان ارتدکس به تورات، تلمود و دیگر کتاب های مذهبی، همجنسگرایی از بزرگترین گناهان انسان است. با این حال در سالهای اخیر دانشمندان دینی یهودی مسئله «پذیرش گناهکار اما نه خود گناه» را مطرح کردهاند که به نوعی در مسیر پذیرش همجنسگرایان یهودی است.
با توجه به اینکه کشور اسرائیل به عنوان یک کشور سکولار، از حقوق دگرباشان جنسی حمایت قانونی میکند، نهادهای مذهبی اسرائیلی از بقیه مذاهب پیشروتر بودهاند و پذیرش همجنسگرایان را توصیه میکنند.
در میان گروههای همجنسگرای مذهبی، یهودیان دگرباش جنسی بسیار فعال هستند و شاخههای ارتودوکس و بنیادگرای یهودی را مدام به چالش میکشند. این گروهها بیشتر قصد دارند با فرهنگ سازی، بسترهای مناسب برای پذیرش دگرباشان جنسی یهودی به عنوان دیندارهای مومن را به بقیه جامعه یهودیان از از شاخههای مختلف بقبولانند. در انجام فعالیتهای فرهنگی، گروههای یهودی بسیار موفق عمل کردهاند.
به عنوان نمونه، کودکان یهودی خانوادههای دگرباش جنسی، اکنون کتاب داستان مخصوص خود را دارند. اولین کتاب کودک با توجه ویژه به مسئله زندگی کودکان در خانوادههای دگرباش جنسی یهودی منتشر شده است. این کتاب از سری داستانهای «ابرقهرمان پوریم» است. ماجرا از این قرار است: کودکی که مطمئن نیست برای جشن باستانی یهودی پوریم لباس کدام «سوپرهیرو» یا ابرقهرمان را بپوشد به کمک دو پدر همجنسگرا و یهودی خود مشکلش را حل میکند.
پوریم نام یکی از اعیاد مذهبی یهودی است که معمولاً طبق تقویم یهودیها یا در ماه فوریه یا در مارس جشن گرفته میشود. این جشن یادآور رابطه باستانی بین دو ملت ایران و یهود است. در روز جشن پوریم کودکان لباسهای بالماسکه میپوشند، نقاب میزنند و در کارناوالهای محلی شرکت میکنند.
این کتاب با حمایت سازمان کِشِت Keshet و توسط انتشارات کار بن Kar Ben در مینه سوتای آمریکا منتشر شده است. کشت سازمان حمایت از یهودیان دگرباش جنسی است و تصمیم دارد پذیرش زندگیهای زنان و مردان همجنسگرا، دوجنسگرا و تراجسیتی را در فرهنگ عمومی یهودیت تبلیغ کند.
نویسنده و تصویرگر این کتاب الیزابت کوشنر Kushner است که در حال حاضر در حال معرفی آن در توری در سراسر ایالات متحده آمریکا است.
مطلب شما خواندنی بود؛ از زاویه ادیان به مسأله همجنسگرایی نگاه نکرده بود. تصورم این بود که همجنسگرایان به دلیل مزاحمتهای ادیان، به طور کلی لائیک هستند. سوالی که دارم این است که با توجه به اینکه ادیان آنها را تحمل نمیکنند، چرا همجنسگرایان به دینداری اصرار دارند؟ راحت تر نیست که خدا، دین و همه مشکلات مربوط را به دور بریزند و زندگی کنند؟
گفتید مسلمان های گی شروع کرده اند به چالش اسلام؟؟؟؟؟؟ بعد سرشون را نبریدهاند؟؟؟؟؟؟ در موردشون اطلاعات از کجا پیدا کنم؟
نمیدانم این انسانهادر سراسر دنیا کی میخواهند دست از این همه بی فرهنگی و خرافه پرستی و گرایش به دین و مذهب بردارند ؟ آخر این دین و مذهب و دستورات قدیمی ادیان در طول تاریخ چه نفعی برای ملت ها داشته است ؟؟ و چه تاجی بر سر اونها گذاشته ؟؟احکام و قوانین ودستورات ادیان و مذاهب مربوط به دوره خودشون بوده و چه نیازی است که در قرن 21 یعنی عصر اکتشاف مریخ و منظومه شمسی و کهکشان و تکامل به خواسته های دینی باستانی تن در دهیم و آزادی انسانها را فدای این همه موهومات کهن کنیم ؟؟واقعا این برای من یک فکر و حتی ناراحتی بزرگی شده که از پاسخ به ان درمانده شده ام .
امروز علم ثابت کرده که علل همجنسگرایی مربوط به کروموزومهای بدن میباشد و این یک پدیده طبیعی است و هیچ دخلی به بشر نداره پس چرا این مذاهب این علوم را نمی پذیرند ؟ چرا همیشه باید مردم تحت عقاید کلیسا و مذهب و اسلام وفتوای اخوند و کتب مقدس باشندکه عاری از هرگونه اثبات علمی و حقیقی است و بسادگی میتوان در صحت انها شک کرد در حالی که انها هرگز حاضر حتی به پذیرش قوانین علمی نیستند ؟؟چرا در همه قرون و اعصار این رابطه یک طرفه بوده است ؟؟/لطفا راهنمایی بفرمایید
متشکرم
کاربر مهمان عزیز، دین و ایمان مسائل شخصی اند. به نظرم درست نیست که پرسش کنیم چرا کسی نیاز به دین و ایمان دارد. من خودم از خانواده مذهبی می آیم. با اینکه تجربه رابطه با یک پسر هم داشته ام و تجربه صرفا سکسی نبود و همراه با احساس بود، همیشه در حین سکس احساس گناه می کردم. بارها خودم رو سرزنش کردم. خدا با این سکس ها کم کم از زندگی من رفت. یا جای دین و نماز و روزه احساس مداوم گناه بود و یا جای سکس و عشق با دوستم.
ازدواج که کردم و به خانمم هم گفتم که با مرد سکس کردم و الان فکر می کنم این احساس گناه ها بی خود بود. من می تونستم ایمانم رو حفظ کنم. یک دختر ۴ ساله داریم و خانم هم با من هم عقیده است که باید بچه مون ایمان داشته باشه چون آرامش می گیره.
این رو هم بگم که از رابطه ام با دوستم که پسر بود اصلا شرمنده نیستم. دوران دبیرستان در ایران بود و با اینکه من خودم رو گی نمی دونم، رابطه خوبی بود که برای هردومون خوب بود. اما، اون دوران پاکی ایمان داشتنم که نماز می خوندم، بهم احساس خوب می داد. اگر این احساس گناه سکس با مرد و لواط نبود، هرگز اون حس خوب ایمان رو از دست نمی دادم.
خانمم اولش که فهمید حساس بود. مدام فکر می کرد من چشمم پی مرد هاست. اما کم کم فهمید که بهش متعهد هستم.
انتخاب خود کلمه "دگرباش" برای این دسته از افراد گویای واقعیت امر است. اینکه انها طور دیگری هستند، اینکه فرق دارند و این رفتارشان غیرطبیعی است
ارسال کردن دیدگاه جدید