بقای مشایی
احسان مهرابی - اسفندیار رحیم مشایی با سابقه کار در وزارت اطلاعات، همیشه دوست دارد نقش بازجوی خوب را ایفا کند و برای همین سالهاست یک بازجوی بد با خود همراه دارد. فردی که البته ۱۰ سال از مشایی کوچکتر است و برخلاف او پیش از دولت احمدینژاد هیچ سمت مدیریتی در سطوح میانی هم نداشته است.
حمید بقایی اینک معاون رئیس جمهور شده و همه این راه را با حمایت مشایی طی کرده است. مشایی او را در وزارت اطلاعات شناخت. جایی که عبدالله شهبازی، مورخ جنجالی مدعی است بقایی از آن جا اخراج شد؛ آن هم به دلیل انحرافات اخلاقی.
دوستانش او را مهندس میخوانند هرچند مدرک تحصیلی در حوزه مهندسی ندارد. علاقهاش ایتی و اطلاعرسانی است ، شاید به همین دلیل در پروژههای مرتبط با ایتی همکار مشایی بوده. در سالهای ۷۲ تا ۷۶ که او مدیرکل امور اجتماعی وزارت کشور علی محمد بشارتی بود، بقایی مسئول یک پروژه انفورماتیک شد. پروژهای که منتقدان میگویند به سرانجام نرسید.
دوم خرداد، پایانی بر کار مشایی در وزارت کشور بود. بقایی در مراسم تودیع مشایی از سازمان میراث فرهنگی گفت که در روزهای پس از دوم خرداد، تاج زاده را در وزارت کشور دیده و به او گفته که «چرا آقای مشایی را برکنار کردهاید؟» پاسخ تاجزاده به گفته بقایی این بوده که «گویا شما پیام دوم خرداد را دریافت نکردهاید.»
پس از دوم خرداد بقایی همراه مشایی به رادیو پیام رفت.سایت اصولگرای تابناک اما مدعی است که بقایی به همراه علیاصغر پرهیزگار و مجید هاشمی از آن جا اخراج شدهاند. دو چهرهای که بعدها در سازمان میراث فرهنگی سمت گرفتند و درسال گذشته به اتهام تخلفات مالی بازداشت و محکوم شدند. مشایی در سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران، باز هم بقایی را با خود برد. او ابتدا مشاور مشایی شد و بعد رئیس موسسه آموزش شهر و امور انفورماتیک سازمان فرهنگی هنری.
سال ۸۴ وقتی مشایی برای نشستن بر صندلی حسین مرعشی به سازمان میراث فرهنگی میرفت، بقایی مسئول دفترش شد. مشایی اما دوست نداشت برکناری مدیران به جای مانده از دولت خاتمی به نام او تمام شود. پس حکم قائممقامی را برای حمید بقایی امضا کرد تا آنان با پای خود بروند.
سال ۸۴ وقتی مشایی برای نشستن بر صندلی حسین مرعشی به سازمان میراث فرهنگی میرفت، بقایی مسئول دفترش شد. مشایی اما دوست نداشت برکناری مدیران به جای مانده از دولت خاتمی به نام او تمام شود. پس حکم قائممقامی را برای حمید بقایی امضا کرد تا آنان با پای خود بروند. یکی از نزدیکان مشایی به او یادآور شد که قائممقامی سازمان، جایگاهی بزرگ برای بقایی است. استدلال مشایی اما این بود که «تنها او توان تصفیه مدیران به جای مانده از دولت خاتمی را دارد.»
آن زمان علی هاشمی، برادرزاده هاشمی رفسنجانی هنوز معاون گردشگری بود و این حکم در دفتر او امضا شد. یکی از نزدیکان مشایی به او یادآور شد که قائممقامی سازمان، جایگاهی بزرگ برای بقایی است. استدلال مشایی اما این بود که «تنها او توان تصفیه مدیران به جای مانده از دولت خاتمی را دارد.»
بقایی از همان روزها میدانست، مشایی جایگاه ویژهای نزد احمدینژاد دارد و سمتهای بالاتری نصیبش میشود. پس کاری کرد که خودش تنها جانشین برای مشایی باشد. راهحل هم حذف همه گزینههای احتمالی با بیمهری در زمینه اختصاص بودجه بود.
حسن موسوی، رئیس دفتر فعلی احمدینژاد گزینهای قوی بود. هم استانی مشایی که پس از بازگشت او از تمام سفرهای داخلی و خارجی به استقبالش میرفت. از اولین روزی که موسوی معاون سرمایهگذاری سازمان میراث فرهنگی شد، تقاضای ساختمانی برای این معاونت تازه تاسیس کرد اما از ساختمان جدید خبری نشد تا اینکه موسوی از این سمت استعفا کرد.
حسین هاتفی سرمد معاون وقت صنایع دستی سازمان، از همراهان مشایی در غرب کشور بود و احمدینژاد هم او را می شناخت. بقایی اما عرصه را بر هاتفی هم تنگ کرد تا در نهایت رفتن به بلاروس و ریاست برشعبه شرکت سرمایهگذاری گردشگری را بر ماندن در این سازمان ترجیح دهد.
طه هاشمی معاون به جای مانده از دولت خاتمی با وجود علاقه به هاشمی، چهره محبوب مشایی بود. او هم رفته رفته از گردونه افراد مطرح برای جانشینی مشایی حذف شد و تنها بقایی ماند و سازمان میراث فرهنگی. او در مراسم تودیع و معارفه قدرشناسی خود از مشایی را پنهان نکرد و خود را سرباز مشایی نامید. وقتی هم که خیالش از ریاست سازمان راحت شد عزل و نصبهای خود را آغاز کرد. بهانه هم، همکاری نکردن در انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۸ بود.
حتی نزدیکان مشایی از تیغ عزل و نصبهای بقایی در امان نماندند و تقیزاده مدیرکل حوزه ریاست مشایی که رئیس کانون جهانگردی و اتومبیلرانی شده بود در اولین عزل و نصبها تغییر کرد.کار به جایی کشید که حتی برای آرش کوشا، برادرزاده مشایی هم سازمان میراث فرهنگی جایی برای ماندن نبود. برای او البته این تغییر خوشایند بود و عضو هیات مدیره باشگاه سایپا شد.
بقایی که به واسطه مشایی به احمدینژاد نزدیک شده بود، مورد اعتماد او هم واقع شد. تاحدی که نظرش برنظر وزیر اطلاعات چربید و نظر مصلحی برای سختتر شدن شرایط ورود گردشگران به ایران پس از حوادث انتخابات سال ۸۸ مورد تائید احمدینژاد قرار نگرفت. بقایی همزمان با ریاست بر سازمان میراث فرهنگی، رئیس سازمان مناطق آزاد هم شد و سپس به ساختمان کوثر نهاد ریاست جمهوری رفت تا معاون اجرایی احمدینژاد باشد.
سالها تجربه ریاست به مشایی آموخته بود که مسائل مالی پاشنه آشیل سیاستمداران و مدیران جمهوری اسلامی است، پس او بقایی را برای بقای خود می خواست و پیشمرگ شدن در اتهامات مالی. هر چه نبود بقایی باید لطفهای مشایی را جبران میکرد. نزدیکان مشایی اما میگویند همه تخلفات مالی بقایی برای مشایی و احمدینژاد نبوده و او بخشهایی از این تخلفات را برای ثروتاندوزی خود انجام داده است
او خود را برای سمتهای بالاتر هم آماده می کرد که ناگهان ورق برگشت و پس از درگیری احمدینژاد با نزدیکان رهبری، علیاصغر پرهیزکار، مجید هاشمی، آزاده اردکانی و علیرضا مقیمی از نزدیکان مشایی و بقایی دستگیر شدند. پای بقایی بیشتر از مشایی گیر بود. درتقسیم کار توافقی، مشایی همه امور مالی را به بقایی واگذار کرده بود.
سالها تجربه ریاست به مشایی آموخته بود که مسائل مالی پاشنه آشیل سیاستمداران و مدیران جمهوری اسلامی است، پس او بقایی را برای بقای خود می خواست و پیشمرگ شدن در اتهامات مالی. هر چه نبود بقایی باید لطفهای مشایی را جبران میکرد. نزدیکان مشایی اما میگویند همه تخلفات مالی بقایی برای مشایی و احمدینژاد نبوده و او بخشهایی از این تخلفات را برای ثروتاندوزی خود انجام داده است.
رفته رفته اتهامات نزدیکان بقایی در سایتهای وابسته به نهادهای امنیتی منتشر شد و زمزمه بازداشت بقایی. احمدینژاد که خطر بازداشت بقایی و مشایی را احساس کرده بود کابینه را خط قرمز خود خواند و خطر بازداشت را از سر نزدیکانش دور کرد.
بعدها همه نزدیکان بقایی حکمهای زندان گرفتند. آخرین آنها هم آزاده اردکانی بود. معلم خصوصی زبان بقایی که با حمایت وی به ریاست موزه ملی ایران رسیده بود. بقایی برای انتصاب اردکانی با محمدرضا مهراندیش مدیر وقت موزه ملی درگیر شد و کار به مصاحبههای مطبوعاتی هم کشید.
این روزها هیات دولت در مصوبهای استخدام ۱۵۰۰ نفر را به بقایی سپرده و علی لاریجانی، رئیس مجلس به استناد اصل ۱۳۸ قانون اساسی این مصوبه را لغو کرده است. سایتهای اصولگرا نیز خبر میدهند که بقایی بنا است به ماموریت خارج از کشور برود. ماموریتی برای فرار از دستگیری احتمالی پس از دولت احمدینژاد.
بقایی حتی منشیهای خود را نیز برای کار به سازمان میراث فرهنگی بازگردانده است تا هم از خطر دستگیری دور شوند و هم پایانی باشند بر شایعات درباره او. شایعاتی که نزدیکان بقایی بیاساس میخوانند و میگویند او به خانواده و خانهاش وفادار است. خانهای که به گفته بقایی همسر خیاطش با ذوق و سلیقه خاصی آن را آراسته است.
سلام
رفتن حسین هاتفی فارمد به اوکراین بخشی از برنامه این باند است! هاتفی فارمد در سال 76 به دلیل تخلفات سنگین مالی و... توسط رمضان زاده عزل شد. وی تحت حمایت رحیمی قرار داشت و از پیگیری قضایی در امان ماند. در تمام پروژه های مالی مشایی، رحیمی شریک است. در اوکراین هم با یک سرمایه دار مافیایی کار می کند که بخشی ار دلارهای کشور را در اختیار دارد!
اين بارجوهاو شکنجه گران و تير خلاص کنان جايشان زندان است نه رياست جمهوري ....
آقای مهرابی عزیز با همه ی اطلاعات درستی که شما ارائه نموده اید اما حمید بقائی سر و سودائی دیگر دارد . ایشان علاقه ی زیادی به عتیقه و آثار تاریخی دارد و این تنها به خاطر مجتبی خامنه ایست . به همین دلیل رئیس مافیای عتیقه یعنی مجتبی خامنه ای حامی حمید بقائی ست و حتی حکم حبس دادگاه هم قادر به اجرا نیست اما ما می بینیم جان نثار احمدی نژاد یعنی جوانفکر هم اکنون دوران حبس را می گذراند و این علیرغم همه گونه فشاریست که احمدی نژاد بر قوه ی قضائیه وارد نموده است
پول چقدر شیرین است !!!
ارسال کردن دیدگاه جدید