خانه | گوی‌سياست

محاصره‌ نظامی جغرافیای شهری

دوشنبه, 1391-06-06 11:04
نسخه قابل چاپنسخه قابل چاپ
در حاشیه تدارکات امنیتی کنفرانس غیر متعهدها
کورش عرفانی، جامعه شناس

کورش عرفانی − به طور معمول کنفرانسهای بین المللی فرصتی برای ارزشدهی سیاسی و تبلیغاتی به میزبان آنهاست. نظم و سازماندهی و اجرای بدون حادثهی چنین جلسههای بزرگی بازتابی از اقتدار دولت برگزار کننده محسوب میشود. البته این امر کلی تابع این شرط است که زندگی عادی اقتصادی و اجتماعی کشور میزبان، آنچنان، تحت تاثیر این واقعه قرار نگیرد و به روال کمابیش عادی خویش ادامه یابد.

این امر زمانی ممکن جلوه میکند که تواناییهای مدیریتی دولت برگزار کننده در حدی باشد که بتواند این شرط را تامین کند. چنین تواناییهایی در گرو بهرهبری از نیروی متخصص و کارآمد و نیز به کارگیری برخورد روشمند با چنین موقعیتهایی است. بسیاری از کشورها تجارب ارزنده و قابل انتقالی در زمینهی مدیریت تجمعات بزرگ رسمی دارند. ضعفهای مدیریتی اغلب باعث نگرانی دستاندرکاران و دستپاچگی در تهیه و تدارک این گونه برنامههاست و با خود رفتارهای افراطی را به دنبال میآورد.

 
مورد کنفرانس کشورهای غیر متعهد در تهران
 
شانزدهمین کنفرانس کشورهای غیر متعهد در روز ۵ شهریور در تهران آغاز به کار کرد. طبق آمار منتشر شده توسط مقامات دولتی ایران در این کنفرانس که تا ۱۱ شهریور ادامه دارد، ۹ هزار نفر میهمانان رسمی شرکت میکنند. شهر تهران میزبان بزرگترین تجمع بین المللی پس از انقلاب سال ۱۳۵۷ شده است. آخرین تجربهی کشور برای این گونه پذیراییها به سال ۱۳۵۰ و زمان برگزاری جشنهای دو هزار پانصد سالهی شاهنشاهی در شیراز باز میگردد. اقداماتی که شهرداری تهران در هفتههای گذشته آغاز کرده است یادآور اقدام رژیم پهلوی است که به بزک کردن شهر شیراز در جریان برگزاری آن جشنها پرداخته بود؛ به طریقی که حتی فاصلهی میان شهر شیراز تا تخت جمشید را دیوار کشیده بودند تا میهمانان اعلیحضرت، کوچ نشینان ساکن حاشیههای راه را نبینند. جمع آوری متکدیان و کارتنخوابها در مناطق شمالی تهران نیز در روزهای اخیر در همین راستاست و نیز رنگ و روی شهر را تازه کردن از طریق رنگ آمیزی و قراردادن مجسمه و لباس یونیفورم به تن رانندگان اتوبوسهای جدید پوشاندن.
 
اهمیت پارامتر امنیت
 
اما در ورای ظاهرسازی پر هزینه و گذرای پایتخت این بار تمرکز بیش از حد نظام بر جنبههای امنیتی بسیار برجسته است. پایتخت چهرهی شبه حکومت نظامی به خود گرفته است. سردار احمدرضا رادان، فرمانده نیروی انتظامی تهران، گفته است که در رزمایش آغاز عملیات اجرایی تامین امنیت اجلاس سران کشورهای عضو جنبش عدمتعهد ۸۵۰ تیم امنیتی انتظامی حضور داشتهاند. دهها ایست بازرسی در سراسر شهر مردم و عابران را مورد بازجویی قرار میدهند. برای تامین امنیت ۹ هزار نفر بیش از ۱۱۰ هزار پلیس پیش بینی شده است. آن هم در پایتختی که به استثنای ترورهای اخیر دانشمندان اتمی ایران نزدیک به دو دهه است که شاهد هیچ گونه عملیات تروریستی و امثال آن نبوده است. اگر قرار بود همین تناسب در المپیک لندن به کار گرفته میشد دولت بریتانیا باید ارتش چند کشور متحد را به عاریت میگرفت.
 
فراتر از چشم انداز سیاسی این کنفرانس، که باید جداگانه به آن پرداخت، نگرش امنیتی مقامات حکومتی ایران است که در راس اخبار قرار گرفته است. از هفتهها پیش مقامات انتظامی و امنیتی نظام یکی بعد از دیگر در مصاحبههایی به بیان تدارکات مختلف در جهت تامین نظم و امنیت این رخداد پرداختهاند. سوالی که مطرح میشود این است که چرا باید برگزاری یک کنفرانس با ۹ هزار میهمان خارجی برای یک کشور ۷۵ میلیونی و در یک پایتخت ۱۲ میلیونی تا این حد عظیم و مهم جلوه کند که به خاطر آن، پایتخت کشور دست کم یک هفته تعطیل شده و کلیهی فعالیتها در آن به نوعی متوقف شود. ضرر اقتصادی این تصمیم بالغ بر ۵ میلیارد دلار برآورد شده است.
 
«همه چیز آرام است»
 
به نظر میرسد که سران نظام جمهوری اسلامی در شرایطی که دچار تحریمهای اقتصادی شدید و انزوای بین المللی بی سابقه هستند برآنند تا این کنفرانس را به یک عملیات تبلیغاتی بازخرید آبروی سیاسی برای نظام تبدیل کنند. یعنی با ارائهی تصویری بزک شده از شهر تهران این احساس را در میهمانان ۱۲۰ کشور جهان پدید آورند که «همه چیز آرام» است و زیبایی و امنیت و رفاه بر همه جا حاکم است. تلاش برای این است که تابلویی قابل ارائه از یک واقعیت غیر قابل ارائه در مقابل چشم میهمانان قرار گیرد. تلاشی که در یک دنیای بسته ارتباطاتی میتوانست موثر جلوه کند ولی در دورهای که هر شهروند میتواند با تلفن دستی خویش تبدیل به یک خبرنگار باشد بسیار سخت است که به تاثیر این گونه اقدامات بتوان باور داشت.
 
طرح و نقشهی نیروهای انتظامی دولت به نوعی طرح جنگی شبیه است. هر چند که حکومت تا مرز حفر خندق در اطراف محل اقامت و برگزاری کنفرانس پیش نرفته اما به وضوح نوعی محاصرهسازی جغرافیای شهری صورت گرفته است. سردار رادان صحبت از "چهار حلقه امنيتی و ۳۶۰ ايستگاه ایست بازرسی" میکند که شامل ۲۹۰۰ خودرو و ۲۵۰۰ موتور برای تامین نظم و امنیت کنفرانس" میباشد. اقدامات انتظامی تا مرز درخواست تخلیه مناطق مسکونی ولنجک، که نزدیک محل کنفرانس میباشد، پیش رفته است. عملکرد دولت در ظاهر، امنیت میهمانان و در واقع، ناامن سازی فضای روانی شهروندان را هدف قرار داده است. گویی این امریست عادی که زندگی شهروندانی که در کشور خود دارند زندگی میکنند برای چند روز اقامت میهمانان باید به کلی زیر سوال رود.
 
ارتباط ممنوع
 
به نظر میرسد که نگرانی نظام از چیز دیگری باشد و آن عبارت است از هر گونه تماس میان این میهمانان و مردم ساکن تهران. تماسی که میتواند شاید موقعیتی برای انتقال دردها و نارضایتیهای درون کشوریها به میهمانانی باشد که پس از سه دهه، فرصت پیدا میکنند به طور مستقیم با مردم ایران در تماس قرار گیرند. حاکمیت چنین تماسی را نمیخواهد وآن را برنمی تابد. این لشکرکشی انتظامی به عنوان نمودی از ترس مقامات نظام و وحشت آنها از غافلگیری توسط نیروهای کنشگر و فعال جامعه جلوه میکند. به عبارت دیگر، استراتژی امنیتی کنفرانس بر برگزاری آن در شرایط استرلیزه است، به طریقی که هیچ عنصر نابابی (مردم یا مخالفان) نتواند وارد محوطهی جغرافیایی و چرخهی حضور و حرکت این میهمانان میان هتل و محل برگزاری کنفرانس بشود. گرایش به سمت جداسازی جغرافیایی مردم و میهمانان به حدی قوی است که دولت با اهدای ۳۰ لیتر بنزین به مردم آنها را تشویق کرده است که شهر را ترک کنند و به مسافرت بروند. اما آیا میتوان ۱۲ میلیون ساکنان تهران و حومه را به مدت یک هفته از مرکز و شمال پایتخت دور داشت؟ آیا میتوان با جداسازی جغرافیایی ارتباط محتوا را نیز خنثی کرد؟
 
فرصتی برای هر دو طرف
 
این کنفرانس فقط فرصتی برای منافع سیاسی نظام مانند درخواست از غیر متعهدها برای لغو تحریمهای ایران نیست. آن چه بیشتر بر نگرانیهای حکومت ایران افزوده است جنب و جوشی است که در میان مخالفان و فعالان به راه افتاده است تا بتوانند این کنفرانس را به فرصتی برای رساندن صدای اعتراض خود به گوش میهمانان خارجی تبدیل سازند. فراخوانهایی در روزهای اخیر در فضای مجازی منتشر شده است که از مردم میخواهند در خانهها نشینند و بر عکس، به خیابانها آمده و سعی کنند که به نوعی در صحنه حضور داشته باشند. بعضی از مردم تهران درخواست کردهاند که شهر را ترک نکنند و یا حتی از مردم شهرستانها دعوت کردهاند به تهران بیایند. برخی دیگر از میهمانان خارجی خواستهاند که در طول سفر خود به دیدار زندانیان سیاسی و یا میرحسین موسوی و مهدی کروبی، که در حبس خانگی هستند، بروند. برخی فراخوانهای اینترنتی از مردم خواسته است تا شبها به شعار دادن روی بامها بپردازند تا صدایشان در پایتخت به گوش میهمانان در هتلها برسد.
 
حتی تصور تحقق این پیشنهادات و فراخوانها نیز برای حاکمیتی که خواهان سکوت مطلق شهروندانش است یک کابوس تلخ محسوب میشود. این در حالی است که یک برخورد خشن با کسانی که جرأت اجرای این فراخوانها را به خود راه دهند برای دولتی که میخواهد اوضاع را در چشم میهمانانش آرام و تحت کنترل به نمایش گذارد آسان نیست. این تضادهاست که سبب شده است تهران دوازده میلیونی، در این ساعات، نوعی حکومت نظامی اعلام نشده را شاهد باشد. گشت، ایست-بازرسی، مسدودسازی خیابان ها، حضور قدم به قدم نیروها در خیابانهای اصلی، موتورسواران مسلح و خودروهای مجهز و انباشته از نیروهای انتظامی چیزهایی نیستند که از دید خبرنگاران خارجی حاضر در تهران نادیده بمانند.
 
به طور معمول دولتهایی که خود را در داخل دچار یک بحران مشروعیت هستند برای تعامل عادی با کشورهای دیگر مشکلات فراوان دارند. این امر وقتی که سران رژیم نامشروع به مسافرتهای خارجی میروند کمتر دیده میشود، اما وقتی این گونه حکومتهای فاقد حمایت اجتماعی مجبور به پذیرایی از خارجیان در کشور خود هستند دچار پارادوکسهای فراوانی میشوند. یکی از آنها چگونگی پنهان سازی نبود مشروعیت، ضمن آشکار بودن عوارض آن است. دراین شرایط این عمق بحران است که نشان خواهد آیا چنین دولتهایی میتوانند با ترتیب دادن یک نمایش سیاسی و در پشت دیوارهای بلند امنیتی و انتظامی، مشکل ساختاری خویش را از چشم میهمانان خوانده و ناخوانده پنهان نگه دارند یا خیر.
 
 
عکس‌ها
خبرگزاری مهر: "رزمایش عملیات تامین امنیت اجلاس سران کشورهای عضو جنبش عدم تعهد"

 

Share this
Share/Save/Bookmark

خوب است که ما تدابیر امنیتی انگلیس در زمان المپیک را از نزدیک دیده ایم. این حرفها را به کسانی که ندیده اند بزنید. به کسانی که نمی دانند امنیت لندن به ارتش سپرده شده بود، بالای خانه های مسکونی موشک ضد هوایی کار گذاشته بودند، یک ناو هواپیمابر تا داخل رودخانه تیمز آمده بود و فضای اطراف مجموعه المپیک حتی برای پروازهای مسافی منطقه پرواز ممنوع بود.

اينها متخصص سرکوب مردم شده اند بخصوص پس از قتل عام زن و بچه هاي سوري ......

**** اگر حتی یک عکس از یک متر این دیوآر دروغین بیش از ۱۰۰ کیلومتری ( طول دو طرف جاده شیراز به تخت جمشید ) دارید حتما نشان دهید *** . اگرچه زیاده روی و بریز و به پاش های زیادی در جشنها شد بود ولو در همان زمان ۲۵۰۰ مدرسه در روستاهای ایران ساخته شد که صدها هزار نفر در آنها درس خو اندند و سپس به مدارج عالی تحصیلی رسیدند ولی حاصل ولخرجی های جمهوری اسلامی برای مردم نیازمند ما چیست

110 هزارنفر چماقدار را مسلح به جليقه ضدگلوله و کلاهخود و تفنگ و چماق و چاقو و موتور کرده اند که چي؟
پول اين بريز وبپاشها از جيب مردم پرداخت ميشود و مرتب از تحريم مينالند!!

کاربر مهمان در تاریخ دوشنبه, 06/06/1391 - 18:09.:
امنيت المپيک لندن به يک شرکت خصوصی سپرده شده بود و وقتی فهميد 7000 نفری که در اختيار داشت کافی نيست دولت 3400 تن از سربازان ارتش را در اختيار او گذاشت. حالا هم می گويد 50 مليون پوند ضرر کرده است.
استقرار يک يا دو ضدهوايی بر بام آپارتمانهای خصوصی هم سر و صدای زيادی بر پا کرد و انتقاد بسياری در پی داشت و کار به دادگاه کشيد.
اين کجايش با هزينه های نجومی اجلاس بی ثمر تهران قابل تطبيق است؟ 110000 تن برای امنيت 7000نفر قدری زياد نيست؟!!

ارسال کردن دیدگاه جدید

محتویات این فیلد به صورت شخصی نگهداری می شود و در محلی از سایت نمایش داده نمی شود.

نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.

لطفا به زبان فارسی کامنت بگذارید.
برای نوشتن به زبان فارسی می توانید از ادیتور زمانه استفاده کنید.

کامنتهایی که حاوی اتهام، توهین و یا حمله شخصی باشد هرز محسوب می شود و
منتشر نخواهد شد.

 

لینک به ادیتور زمانه:         

برای عبور از سد فیلترینگ

پرونده ۱۳۹۱ / چشم‌انداز ۱۳۹۲

مشخصات تازه دریافت برنامه های رادیو زمانه  از ماهواره:

ماهواره  :Eutelsat

هفت درجه شرقی

پولاریزاسیون افقی 

سیمبول ریت ۲۲

فرکانس ۱۰۷۲۱مگاهرتز

همیاران ما