خامنهای و اوباما به یک توافق هستهای نیاز دارند
دوشنبه, 1391-01-28 13:18
نسخه قابل چاپ
گفتوگو با مهران مصطفوی، کارشناس مسائل هستهای
بهداد بردبار
بهداد بردبار − مطبوعات ایران و غرب دور نخست مذاکرات هستهای ایران و غرب را در ترکیه مثبت و سازنده ارزیابی میکنند. گمانهزنیها بر این است که آیت الله خامنهای پس از دریافت نامه اوباما از طریق رجب طیب اردوغان، رییس جمهوری ترکیه به توافق هستهای با غرب متقاعد شده است.
در باره این "توافق " با دکتر مهران مصطفوی، کارشناس مسائل هستهای گفتوگو کردهام:
به نظر میرسد که حاکمیت ایران در زمینه فعالیتهای هستهای تا جایی پیش رفت که بتواند زمان کافی برای غنیسازی ۳ درصدی اورانیوم داشته باشد. حالا که به این مرحله رسیده آمادگی بیشتری برای توافق بر سر مسائل هستهای از خود نشان میدهد و این در حالی است که شاید بتواند به سمت غنی سازی ۲۰ درصدی هم پیش برود. به نظر شما آیا ایران با پذیرش این توافقنامه جام زهر را نوشیده یا پیروز شده است؟
برای اینکه نتیجه بگیریم که آیا ایران جام زهر را نوشیده یا پیروزی به دست آورده خیلی زود است. این مذاکرات بهطورحتم ادامه خواهد داشت و در ماههای بعد ما درخواهیم یافت که توافقها بر سر چه صورت گرفته است.
اگر آنچه گفته شده درست باشد- یعنی اینکه غرب و امریکا پذیرفتهاند که ایران غنی سازی ۳ درصدی را انجام بدهد، غنی سازی ۲۰ درصدی را متوقف کند و کنوانسیون الحاقی را نیز امضا کند- این برای ایران ساده نیست.
نکته اینجاست که ایران به غنی سازی ۲۰ درصدی نیاز نداشت و در حال حاضر نیز به غنی سازی ۳ درصدی دست یافته و میتواند اورانیوم ۲۰ درصد را از طریق آژانس از جاهای دیگر تهیه کند.
اوباما به ایران سیگنال داد و ایران پذیرفت که غنی سازی ۲۰ درصدی را متوقف کند. بنابراین تا به اینجا یک برد مساوی برای ایران و امریکا اتفاق افتاده است
اما آیا ایران آن کنوانسیون الحاقی را میپذریرد که مبنی بر آن غربیها بتوانند هروقت خواستند بدون اطلاع از تاسیسات هستهای ایران بازدیدکنند. آنچه مسلم است این است که اوباما به ایران سیگنال داد و ایران پذیرفت که غنی سازی ۲۰ درصدی را متوقف کند. بنابراین تا به اینجا یک برد مساوی برای ایران و امریکا اتفاق افتاده است.
البته برنامه اوباما از اول این بود که غنی سازی ۳ درصدی را بپذیرد. بهطورکلی توافق اخیر ایران و امریکا تا به اینجا یک خبر خوب برای ایرانیها محسوب میشود و باعث شده دستکم برای کوتاه مدت خطر جنگ کنار گذاشته شده شود.
ایران مدعی است که بازدیدهای سرزده از مناطق نظامی خطر امنیتی به دنبال دارد . اطلاعات محرمانه نظامی ایران از طریق بازرسان آژانس افشا خواهد شد. ایا ایران تنها کشوری است که با چنین وضعیتی به این توافق دست خواهد یافت؟
کشورهای دیگری هم هستند که این کنوانسیون الحاقی را امضا کردهاند اما این کار در یک فضای اعتماد صورت گرفته و نسبت به آنها نگرانیهای مشابه ایران وجود ندارد. البته فرانسه این لایحه را امضا نکرده است اما کشورهایی هستند - مثل ژاپن- که آن را پذیرفتهاند. با این همه مشخص نیست که غربیها میخواهند ایران کنوانسیون الحاقی را بپذیرد یا چیزی نظیر آن را. از شواهد چنین برمی آید که آنها میخواهند ایران چیزی شبیه آن را بپذیرد.
اما بهطورکلی آنچه ایران را به سمت این توافق کشانده تحریمها و انزوای رژیم در داخل کشور پس از تحریم انتخابات اسفندماه بوده است. پیش از این، آقای خامنهای با توافق بر سر مسائل هستهای مخالف بود درحالی که احمدی نژاد موافق به نظر میرسید. اما حالا این خامنهای است که نسبت به این توافقها از خود انعطاف نشان میدهد و احمدی نژاد است که میخواهد چوب لای چرخ این توافقات بگذارد که البته به نظر من توانش را هم ندارد.
آیا تحلیل شما بر این است که دو طرف میخواهند به توافق برسند؟
من فکر میکنم هم اوباما و هم خامنهای به این توافق نیاز دارند. اوباما نیاز دارد هم قیمت نفت قبل ازانتخابات از این بالاتر نرود و هم برخورد نظامیای پیش نیاید که امریکا مستقیما در آن دخیل شود. خامنهای هم از این جهت که تحریمها روی اقتصاد ایران اثر منفی و جدی داشته نسبت به توافق هستهای از خود انعطاف نشان میدهد و این در حالی است که هنوز تحریمها وارد عمل نشدهاند.
به طور کلی حوادثی دست به دست هم دادند تا توافقی نسبی صورت بگیرد. البته این توافق برای امریکا و ایران گران تمام خواهد بود.
لابیهای اسرائیلی در امریکا گفتهاند که اگر امریکا به این توافق با ایران برسد، ایران دوباره فعالیت هایش را ازسر میگیرد و در این صورت اوباما توان بسیج جهان علیه ایران را نخواهد داشت.
اوباما نیاز دارد قیمت نفت بالاتر نرود و برخورد نظامیای پیش نیاید که امریکا مستقیما در آن دخیل شود. خامنهای هم از این جهت که تحریمها روی اقتصاد ایران اثر منفی و جدی داشته نسبت به توافق هستهای از خود انعطاف نشان میدهد
خامنهای هم از این جهت باید برای این توافق تاوان بدهد که این دشمن سازی را نمیتواند به راحتی کنار بگذارد. بنابراین باید ببینیم این توافق به کجا میرسد.
این طرح پیشنهادی با طرح ۵ به علاوه ۱ و یا طرحهایی که پیشتر مطرح شده بود مشباهت دارد؟
آن توافقی که اردوغان و رییس جمهور برزیل دو سال پیش با ایران به دست آورده بودند شباهت زیادی به این توافقی دارد که بین ایران و امریکا در ترکیه صورت گرفته است.غربیها به خاطر لجاجتها و سیاستهای غلطشان دو سال پیش این توافق را با ایران حاصل نکردند.
حالا باید از آنها بپرسیم که چرا حالا میپذیرند که ایران این غنی سازی ۳ درصدی را ادامه دهد و چرا دو سال پیش این کار را نکردند؟ آنها جواب خواهند داد که ما از ایران تضمین خواهیم گرفت که به دنبال ساختن بمب اتمی نرود. با اینهمه به نظر من این توافق با توافقی که دو سال پیش صورت گرفت تفاوت زیادی ندارد.
به نظر شما با عملی شدن توافقها تحریمهای اقتصادی که بخش انرژی و بانکها را هدف قرار داده بودند کاملا برداشته خواهند شد؟ نوع دیگری از تحریمها هم افرادی را که به نقض حقوق بشر متهم هستند هدف قرار دادهاند. آیا توافقهای صورت گرفته بر سر مسائل هستهای بین ایران و غرب این نوع از تحریمها را هم متوقف خواهد کرد؟
من خوشبین نیستم که تحریمها در کوتاه مدت برداشته شوند. این یک حالت گام به گام است که روسها هم پیش از این آن را مطرح میکردند. مثلا احتمالا اگر ایران غنی سازی ۲۰ درصدی را متوقف کند امریکاها هم مسئله تحریم بانک مرکزی را تخفیف بدهند.
اما من بعید میدانم که ایران و غرب یک توافق کامل را درچند ماه آینده رقم بزنند بلکه به نظرم این این یک توافق نسبی خواهد بود.
اما درباره مسئله حقوق بشر باید بگویم که مسئله حقوق بشر برای غرب یک مسئله اصلی نیست و تاکید آنها بیشتر بر تحریمهایی خواهد بود که از فعالیتهای غنی سازی هستهای توسط ایران جلوگیری کند.
بزرگترین مشکلی که در رفع تحریمهای امریکا وجود دارد این است که این تحریمها توسط کنگره و سنا وضع شده اند و تنها توسط آنها قبل رفع است. تحریمهای اروپا همگی توسط قوه مجریه وضع شده اند و با دستور رییس جمهور در یک روز قابل رفع هستند اما کنگره و سنای امریکا با توجه به قدرت بی حد لابی هایی مانند ایپک اگر ایران تمام برنامه هسته ایش را هم کنار بگذارد تا رژیم ایران را له نکنند ول کن آن نیستند. کنگره در حال حاضر در دست جمهوری خواهان است و انها بدشان نمی اید که اوباما را به شکست بکشند و اتش یک جنگ دیگر را برفروزند. فقط برای مثال باید عرض کنم که تحریمهای عراق پس از 7 سال از حمله امریکا به عراق و از بین رفتن رژیم قبلی توسط کنگره و سنا برداشته شد. یعنی عراق تا سال 2007 تحت تحریمهای امریکا بود در حالی که امریکایی ها برای مدت طولانی در انجا بودند. من از اینکه سایه جنگ از سر ایران کوتاه شود بسیار خوشحالم اما به برداشتن تحریمهای امریکا امیذی ندارم. لابی اسراییل به کمتر از خرد کردن قدرت حکومت ایران رضایت نمیدهد. رژیم ایران باید در سالهای قبل با امریکا به توافق میرسید تا این تحریمها وضع نشوند. حالا که وضع شده اند اوباما هم نمیتواند انها را بردارد.
بزرگترین و مشکل ترین دغدغه غرب اینست که اورانیوم غنی شده 20درصدی به مصرف ساخت بمبهای کثیف رادیواکتیو برسد. اما از 3 درصد تا 20درصد درجه خلوض راه چندانی نیست. اینکه شاید غربی ها راضی شوند ایران به کار غنی سازی ادامه دهد شاید در ظاهر مقبول باشد اما در عمل غرب دبه در خواهد اورد و سرانجام تمام برنامه غنی سازی ایران را متوقف خواهد کرد. حکومت ایران هم اکنون خوب میداند که جام زهری دیگر در پیش است اما با خریدن قدری وقت میخواهد ارام از خر شیطان پایین بیاید تا از درون دچار ناارامی های وسیع نشود.
خوباش را بردار بقیه را بگذار.
اين رژيم رفتني است حالا هرچند تريتا پارسي و دوستانش تلاش بيهوده کنند..
اينها متعلق بقرون وسطي هستند و مردم ايران زير بار آن نخواهند رفت
ولایت امیر مومنان زمان الخامنه ای ایران را تا لبه نابودی آورده بر ایرانیان است که برای نجات ایران خامنه ای رادر پرتگاه بفرستند.
آيا کپي مقاله فريد ذکريا نيست ؟.....
شرم کنيد از آن پيرمرد بندر عباسی ...
خدا دزدان اموال مردم ايران را لعنت کند که مردم ايران را به بيکاری و گرسنگی و بدبختی کشانده اند و به دنبال ساخت بمب اتم هستند.....
ارسال کردن دیدگاه جدید