خانه | گوی‌سياست

جدال اصول‌گرایان به خاطر سعید مرتضوی

پنجشنبه, 1391-01-24 14:34
نسخه قابل چاپنسخه قابل چاپ
گفت‏وگو با محمدرضا یزدان‏پناه، روزنامه‏نگار
سراج الدین میردامادی

 سراج الدین میردامادی - بیست نماینده‏ مجلس ایران، به دلیل انتصاب سعید مرتضوی، دادستان پیشین تهران و متهم پرونده‏ مشهور به کهریزک، به مدیرعاملی صندوق تأمین اجتماعی، خواهان استیضاح عبدالرضا شیخ‏الاسلامی وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی شده‏اند. این استیضاح از سوی هیأت رییسه مجلس شورای اسلامی  اعلام وصول شده است و به‌زودی در دستور کار مجلس قرار خواهد گرفت.

 

در گفت‏وگویی با محمدرضا یزدان‏پناه، روزنامه‏نگار، در این زمینه، از ایشان پرسیدم: آیا طرح استیضاح وزیر کار به خاطر انتصاب سعید مرتضوی به مدیرعاملی صندوق تأمین اجتماعی، در راستای درگیری درون ‏اصول‏گرایان ارزیابی می‏شود یا خیر؟
 
 
 
برای پاسخ به این سئوال باید چند هفته به عقب رفت، روزی که آقای احمدی‏نژاد به مجلس آمدند و برای اولین‌بار در تاریخ جمهوری اسلامی، به عنوان رییس جمهوری، پاسخ‏گوی سئوالات نمایندگان مجلس شدند.
 
در آن روز نحوه‏ پاسخ‏گویی آقای احمدی‏نژاد به مجلس و محتوای پاسخ‏های ایشان، خشم و ناراحتی بسیاری از نماینده‏ها را برانگیخت.
 
تصور عمومی، چه در بیرون مجلس و چه در درون مجلس توسط نماینده‏ها و رییس مجلس، این بود که آقای احمدی‏نژاد با آن سبک پاسخ‏گویی با کنایه‏هایی که به نماینده‏ها خطاب می‏کردند و با مجموعه‏ رفتاری که در روز احضارشان با مجلس داشتند، نماینده‏های مجلس و کلیت مجلس را تحقیر کردند و به گونه‏ای برخورد کردند که تاکیدی بود بر همان صحبت قبلی خودشان که گفته بودند: "دیگر مجلس را در رأس امور نمی‏دانند."
 
به نظر می‏آید زخم آن تحقیر و آن برخورد آقای احمدی‏نژاد که عملاً مجلس هم نتوانست پاسخ مناسب و درخوری به او بدهد، در استیضاح آقای شیخ‏الاسلامی مؤثر است. در واقع، این استیضاح به گونه‏ای پاسخ و واکنش مجلس و نمایندگان مجلس است به تحقیری که در روز سئوال از آقای احمدی‏نژاد شدند.
 
محمدرضا یزدان پناه: به نظر می‏آید که استیضاح وزیر کار پاسخ و واکنش مجلس و نمایندگان مجلس است به تحقیری که در روز سئوال از آقای احمدی‏نژاد شدند
 
نماینده‏‏های مجلس تلاش می‏کنند که با استیضاح آقای شیخ‏الاسلامی به بهانه‏ی انتصاب آقای سعید مرتضوی به صندوق تأمین اجتماعی، به نوعی مخالفت یا واکنش خود را به آن تحقیر نشان بدهند و برای این واکنش هم چه چیزی بهتر از انتصاب آقای مرتضوی به مدیرعاملی صندوق تأمین اجتماعی.
 
آقای مرتضوی شخصی است که در نظر بسیاری از اصول‏گرایان بانفوذ مجلس و بیشتر در میان طیف نماینده‏های اصول‏گرای نزدیک به جریان‏های امنیتی مثل آقای زاکانی، آقای سروری و آقای توکلی و… به عنوان یک چهره‏ متهم مطرح بوده.
 
در اختلافات درونی اصول‏گرایان و در دعوای قدرت در جریان حاکم، این جریان امنیتی اصول‏گرا، خیلی تلاش داشت تا مرتضوی را  از مناصب قدرت حذف کند، حال به گونه‏ای باعث برکناری ایشان بشوند یا حداقل در جریان پرونده‏ کهریزک ایشان را به دادگاه بکشانند و به نوعی از عرصه‏ قدرت در جمهوری اسلامی حذف کنند.
 
این اتفاق در ماجرای پرونده‏ کهریزک نیافتاد و امروز این دست از نمایندگان و نیز چهره‏های امنیتی اصول‏گرا فرصت را مناسب دید‏ه‏اند تا به بهانه‏ی انتصاب آقای مرتضوی به مدیرعاملی صندوق تأمین اجتماعی، به نوعی هم با ایشان مقابله کنند و هم تحقیری که در روز سئوال از آقای احمدی‏نژاد، توسط ایشان به مجلس تحمیل شد را جبران کنند.
 
آقای احمدی‏نژاد در موارد متعدد و مشابهی، مثل ماجرای آقای کردان، روی افرادی پافشاری می‏کند و بر حمایت خود اصرار می‏ورزد که حمایت از آنها برای دولت خیلی پرهزینه است و حتی اصول‏گراها هم پشت او را خالی می‏کنند. پرسش این است که در منطق هزینه- فایده نفع دولت و رییس دولت در پافشاری از حمایت‏ از چنین افرادی چیست؟
 
خیلی اوقات، نه تنها در عرصه‏ سیاست و در جنگ قدرت، بلکه در بسیاری از عرصه‏های دیگر، افراد وارد حوزه‏هایی می‏شوند که شاید در منطق هزینه- فایده خودشان بدانند که چیزی به جز هزینه برای‏شان ندارد.
 
منتها احساس‏شان این است که در صورتی که بخواهند در یک موضوع مشخص، در برابر رقبای خودشان کوتاه بیایند، به‌گونه‏ای مجبور می‏شوند در آینده هم کوتاه بیایند و در واقع عرصه را به نفع رقبای خودشان خالی کنند.
 
در اختلافات درونی اصول‏گرایان و در دعوای قدرت در جریان حاکم، جریان امنیتی اصول‏گرا، تلاش داشت تا مرتضوی را  از مناصب قدرت حذف کند، باعث برکناری ایشان بشوند یا حداقل در جریان پرونده‏ کهریزک ایشان را به دادگاه بکشانند
 
تحلیل آقای احمدی‏نژاد و تحلیل حلقه‏ اطراف ایشان، مثل آقای رحیم‏مشایی و جوانفکر، به عنوان مشاور نزدیک ایشان، این است که اصول‏گرایان چون از ابتدا آقای احمدی‏نژاد را کاندیدای خودشان نمی‏دانستند، از ابتدا هم قصد زمین زدن دولت آقای احمدی‏نژاد و شخص ایشان را داشتند.
 
منتها چون توانایی زمین زدن دولت و شخص آقای احمدی‏نژاد را در ابتدای کار نداشتند، به همین خاطر با زدن نزدیکان آقای احمدی‏نژاد، با کنار گذاشتن آن‏ها، با فشار آوردن به آن‏ها، قصد دارند تا اول حلقه‏ اطرافیان و حامیان جدی آقای احمدی‏نژاد در ساخت قدرت در دولت را خالی کنند و بعد به سراغ شخص ایشان بروند.
 
آقای احمدی‏نژاد به‌خوبی این مسئله را می‏داند، چنین اعتقادی دارد و به‏طور طبیعی تلاش می‏کند تا نیروهایی که به خودش وفادار هستند را در درون دولت حفظ کند.
 
چون کنار گذاشتن آن‏ها توسط خودش یا دیگر نهادهای قدرت مثل مجلس و قوه‏ قضاییه را زمینه‏سازی برای حذف خودش از قدرت می‏داند و به‏طور طبیعی با این مسئله مقابله می‏کند.
 
نقش مقام رهبری و دفتر رهبری که گفته می‏شد از حامیان اصلی سعید مرتضوی، از همان ابتدای قلع و قمع مطبوعات تا پرونده‏ قتل خانم زهرا کاظمی و سایر ماجراها بود، در این قضیه چیست؟ آیا دفتر رهبری حمایت خود را از پشت سعید مرتضوی برداشته است یا نه؟
 
به‏نظر می‏آید که این حمایت، دستکم بیشتر از دو سال است که دیگر به آن شکل قبل، نیست.
 
زمانی که آقای صادق لاریجانی جایگزین آیت‏الله هاشمی شاهرودی در مقام ریاست قوه‏ قضاییه شد، خیلی‏ها این تحلیل و در واقع این خبر غیررسمی را مطرح کردند که یکی از شروط آقای لاریجانی برای بر عهده گرفتن مسئولیت جدید، کنار گذاشتن آقای مرتضوی از دادستانی تهران است.
 
چنین چیزی به‏طور طبیعی مستلزم آن است که موافقت چه رهبر جمهوری اسلامی و چه مجموعه‏ تشکیلات دفتر ایشان، در این خصوص اخذ می‏شد و به نظر می‏آید این اتفاق افتاد و به نظر می‏آید که خود آقای مرتضوی متوجه این شدند که حمایت رهبر جمهوری اسلامی را از دست داده‏اند و به همین خاطر بود که در چرخشی، به سمت دولت آقای احمدی‏نژاد چرخیدند، به سمت شخص آقای احمدی‏نژاد گرایش پیدا کردند و به نوعی وارد مجموعه‏ جریان حامی آقای احمدی‏نژاد در دولت شدند.
 
به نظر نمی‏آید که آن حمایت سابق از آقای مرتضوی، در تشکیلات رهبری کماکان ادامه داشته باشد. نشانه‏ دیگرش هم مخالفت جدی اصول‏گرایانی است که همان‏طوری که گفته شد، در دستگاه‏های امنیتی جمهوری اسلامی بسیار نفوذ دارند؛ افرادی مثل آقای زاکانی، سروری و…. این‏ افراد به شدت به دنبال برخورد قضایی و امنیتی با آقای مرتضوی هستند.  
 
اگر آقای مرتضوی آن نفوذ سابق و آن حمایت سابق در تشکیلات رهبر جمهوری اسلامی را کماکان داشت،  چهره‏های امنیتی جریان حاکم، به این شدت به دنبال برخورد قضایی با ایشان ‏نبودند
 
به‏طور طبیعی، اگر آقای مرتضوی آن نفوذ سابق و آن حمایت سابق در تشکیلات رهبر جمهوری اسلامی را کماکان داشت،  این چهره‏های امنیتی جریان حاکم، به این شدت و با این دامنه دنبال برخورد قضایی با ایشان ‏نبودند.
 
اما درعین‌حال، خود شما هم اشاره کردید که قوه‏ قضاییه، به‏ویژه در پرونده‏ کهریزک، برخورد قاطع و مشخصی با متهم اصلی پرونده که آقای سعید مرتضوی باشد، انجام نداد؟ در این صورت، چگونه می‏شود از دولت توقع داشت کسی را که قوه‏ قضاییه که خود مجموعه‏ دیگری از حاکمیت است، عملاً برخوردی با او انجام نداده، به‏کاری نگمارد؟
 
به‏نظر می‏آید که موضوع کهریزک و مجموعه‏ اتفاقات بعد از انتخابات، از پیچیدگی‏های لایه لایه و گسترده‏ای برخوردار است.
 
ماجرای کهریزک و مجموعه‏ وقایع بعد از انتخابات، هزینه‏ سنگینی را به نظام جمهوری اسلامی وارد کرد و جریان حاکم، به‏طور مشخص اصول‏گرایان که با ریاست جمهوری آقای احمدی‏نژاد، به نوعی خودشان را در نهایت بازنده‏ آن اتفاقات هم می‏دانستند، به این نتیجه رسیدند که برای کم کردن آن هزینه‏ فوق‏العاده، شاید به یک قربانی احتیاج داشته باشند و آن قربانی را در چهره‏ قاضی سعید مرتضوی دیدند.
 
اصول‏گرایان با لابی‏هایی که در درون قوه‏ قضاییه و نهادهای امنیتی داشتند، تلاش کردند که اتهامات را متوجه قاضی مرتضوی بکنند.
 
تا حدود زیادی هم در این کار موفق بودند. منتها این‏که چرا در نهایت قوه‏ قضاییه آقای مرتضوی را در این مسئله مقصر ندانست، شاید به این خاطر باشد که قاضی مرتضوی در ۱۵-۱۶ سال گذشته خدمات زیادی به حکومت کرده بود و برخورد قضایی با ایشان، به نوعی تأیید تمام اتهاماتی بود که جریان اصلاح‏طلب در ایران در این مدت علیه قاضی مرتضوی مطرح می‏کرد.
 

به نظر نمی‏آید که قوه‏ قضاییه و مجموعه‏ حکومت به این نتیجه رسیده باشد که چنین برخوردی را در این سطح، آن هم به شکل کلان، با آقای مرتضوی در دستور کار خودش قرار بدهد. به گونه‏ای که تمام آن اتهامات و ادعاهایی که از سوی اصلاح‏طلبان، فعالان حقوق بشر و نهادهای مدافع حقوق بشر، علیه قاضی مرتضوی مطرح بود، توسط خود حکومت تأیید بشود.

Share this
Share/Save/Bookmark

قاضی مرتضوی جنایتکار به محض اینکه تاریخ مصرفش برای جناب رهبر تمام شد مثل دستمال کاغذی مصرف شده با او برخورد شد. عاقبت تمامی کسانی که برای دیکتاتورها ادم میکشند شبیه هم است.

ارسال کردن دیدگاه جدید

محتویات این فیلد به صورت شخصی نگهداری می شود و در محلی از سایت نمایش داده نمی شود.

نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.

لطفا به زبان فارسی کامنت بگذارید.
برای نوشتن به زبان فارسی می توانید از ادیتور زمانه استفاده کنید.

کامنتهایی که حاوی اتهام، توهین و یا حمله شخصی باشد هرز محسوب می شود و
منتشر نخواهد شد.

 

لینک به ادیتور زمانه:         

برای عبور از سد فیلترینگ

پرونده ۱۳۹۱ / چشم‌انداز ۱۳۹۲

مشخصات تازه دریافت برنامه های رادیو زمانه  از ماهواره:

ماهواره  :Eutelsat

هفت درجه شرقی

پولاریزاسیون افقی 

سیمبول ریت ۲۲

فرکانس ۱۰۷۲۱مگاهرتز

همیاران ما