اسلام هراسی در جامعه فرانسه
جمعه, 1391-01-04 17:51
نسخه قابل چاپ
گفتوگو با دکتر جلال ایجادی استاد دانشگاه
ایرج ادیب زاده
شب بیپایان شهر تولوز در جنوب غربی فرانسه سرانجام پس از ۳۵ ساعت درگیری به پایان رسید. محمد مراح ۲۳ ساله مظنون شماره یک تیراندازی به کودکان یک مدرسه یهودی در تولوز و ترور سه سرباز چترباز فرانسوی در مونتوبان نزدیکی تولوز که در خانه خود در محاصره پلیس ضد تروریست فرانسه قرار داشت، پس از ۳۵ ساعت مقاومت و تیراندازی در برابر پلیس، کشته شد.
"محمد مراح"، مظنون به قتل هفت نفر در تولوز و مونتوبان ؛ جهادگر اسلامی، الجزایریتبار و فرانسوی، عضو القاعده - به گفته خودش- که با جریان سلفیها در اروپا ارتباط داشت ، صافکار اتومبیل که چند ماه بیکار بود، بعد از سفر به پاکستان و افغانستان مدتی در اردوگاههای طالبان تعلیمات نظامی دید. یکبار در قندهار بازداشت شد، اما همراه گروهی از زندانیان از زندان قندهار گریخت و در بازگشت به فرانسه تحت نظر نیروهای امنیتی بود یکبار نیز در سال دوهزار وهفت به جرم دزدی به زندان افتاده بود.
طی ده روز محمد مراح با اسلحه خودکار و موتورسیکلت ترورهای خود را انجام داد – ازبرخی از ترورها و قربانیان هم فیلم گرفت - و یک روز پس از تیراندازی به سوی کودکان مدرسه یهودیان، در تولوز و کنترل بیش از هفت هزار مکالمه تلفنی از سوی پلیس و آی.پی ایترنتها، مورد تعقیب قرار گرفت.
پلیس فرانسه با کنترل آی.پی اینترنت برادر مراح متوجه شد که "ایمان ابن زیاتی" سرباز مسلمان فرانسوی که برای فروش موتورسیکلت خود آگهی کرده و نوشته بود که نظامی است، روی اینترنت برادر مراح ردیابی شده، در پانزده مارس کشته شد.
خانه محمد مراح و خانواده اش شناسایی شد . ساعت ۳:۱۰ دقیقه بامداد چهارشنبه پلیس ضد تروریست میخواست وارد خانهاش شود که با تیراندازی او روبهرو شد. پلیس اندکی عقب نشست و تمام ساختمان و منطقه را محاصره کرد.
طی ده روز محمد مراح با اسلحه خودکار و موتورسیکلت ترورهای خود را انجام داد. ازبرخی از ترورها و قربانیان هم فیلم گرفت و یکروز پس از تیراندازی به سوی کودکان مدرسه یهودیان از سوی پلیس مورد تعقیب قرار گرفت
بامداد همان روز محمد مراح یک کلت خود را از پنجره به پلیس داد و یک تاکی واکی گرفت برای گفتوگو و گفت شامگاه همان روز تسلیم میشود . با این حال چند بار تغییر عقیده داد و حاضر به تسلیم نشد. در ساعت ۲۲ شب چهارشنبه به کلی گفتوگوی پلیس با او قطع شد.
سرانجام پس از ۳۵ ساعت جدال، در حالی که محمد مراح حاضر به تسلیم شدن نبود، در ساعت ۱۱:۳۰ دقیقه بامداد پنجشنبه صدای تیراندازی شدیدی شنیده شد. پلیس وارد خانه او شد . او که در حمام خانهاش سنگر گرفته بود، با در دست داشتن اسلحه خودکار " یوزی" بیرون آمد و قصد فرار از پنجره را داشت که با شلیک پلیس کشته شد.
سه پلیس نیز در این حادثه زخمی شدند. در حالی که نیروهای ویژه پلیس خانه مراح را در محاصره داشتند، در مونتوبان در نزدیکی تولوز آخرین ادای احترام به اجساد سه سرباز چترباز فرانسوی در حضور رئیس جمهوری فرانسه برگزار شد. اجساد کودکان یهودی و خاخام یهودی نیز در اسراییل به خاک سپرده شد.
این رویدادها نگرانی شدید فرانسویان از اسلامگرایان را افزایش داده ؛ یک دختر جوان به تلویزیون فرانسه می گوید: "دوباره این اسلام است که ضربه میزند." اما جامعه مسلمانان تلاش دارند که حساب خود را با مسلمانان افراطی جدا کنند .
محمد مراح که بود؟ چرا به چنین ترورهایی دست زد که سرانجام جان گروهی را گرفت و جان خودش را نیز در این راه از دست داد؟ رویدادی که فرانسویان را شوکه کرد و نیز جامعه مسلمان و یهودیان این کشور را.
از آقای جلال ایجادی استاد دانشگاه در پاریس تحلیلشان را درباره این رویداد پرسیدم.
نکته اول این که جامعه فرانسه یک جامعه حساس است. در جامعه ایران، متأسفانه آنچنان تروریسم حاکم است و همیشه تجربه میشود که شاید مردم یکمقدار پادزهر دیده باشند و حساسیتهای لازم وجود نداشته باشد. ولی در اینجا تمامی رسانهها و مردم نسبت به این واقعه که یک واقعه تراژیک است، حساسیت داشتند و بناگزیر واکنش نشان میدهند و این، کل جامعه را به شکل حادی مشوش میکند.
نکته بعدی این که من فکر میکنم ما این پدیده را بدون ارتباط با مکانیزم و روندهای تروریستی و ایدئولوژیهای تروریستی که در جهان وجود دارند، نمیتوانیم ارزیابی کنیم.
همانطور که شاهد بودیم این فرد خود از مسلمانان بسیار فناتیک ، واپسگرا، تندرو و همچنین تروریستی بود که چندین سال هم به افغانستان رفته بود. این نکته را باید توضیح داد که طبعاً تمامی مسلمانان اینگونه نیستند و اکثریت مسلمانان در جهان آدمهای صلحطلب و آرامی هستند، اما افرادی که دست به چنین اقداماتی میزنند، ایدهها و افکارشان الهام گرفته از یک ایدئولوژی و بنیاد گرایی مذهبی است که در واقع این ایدئولوژی در تضاد با دنیای غرب، دموکراسی و در تضاد با هر یک از معیارهای انسانی امروز ما است.
بنابراین این فرد که شکستهای گوناگونی نیز در زندگی خود داشته، در روند حرکت فکری خودش طمعه این مکانیزم بنیادگرایی شدید شده و دست به چنین اقدامی زده است.
قدرت این شبکههای تروریستی بیشتر بهخاطر عمل کردن در خفاست و چون در خفا عمل میکنند، پلیس همیشه نمیتواند توانایی مقابله با آنها را داشته باشد
باید در نظر داشت که در جامعه فرانسه، ما با این واقعیت مواجهایم که برخی از مغربیها، به دلیل گذشته استعماری که با فرانسه داشته اند و از سوی دیگر محرومیتهایی که امروز دارند نیز شبکههای رادیکال فناتیکی که وجود دارد، امروز آمادهاند که وارد عملیاتی چنین، شوند و و بتوانند به این ترتیب کینه و بغضشان نسبت به جامعه فرانسه را [تللافی کنند.]
آقای دکتر ایجادی میبینیم که محمد مراح تا آخرین لحظه مقاومت میکند، تیراندازی میکند و حاضر نیست تسلیم شود و زنده دستگیر شود. فکر میکنید که اگر او زنده دستگیر میشد، میتوانست اطلاعات زیادی راجع به این هستههای القاعده بهویژه در اروپا و در فرانسه ارائه دهد؟
البته این احتمالش هست. اما همانطور که روحیه این فرد نشان میدهد، او خودش را آماده کرده بود تا از طریق اقدامی فداییگونه، خودش را نابود کند و به دست - به اصطلاح خودش دشمن - ندهد.
ولی بههرحال احتمال داشت که [ در صورت زنده دستگیر شدن] باز بتواند به اطلاعات بیشتری دهد. من فکر میکنم که امروز با اقداماتی که پلیس فرانسه کرده، گرچه اینجاوآنجا نسبت به روند کارش انتقادهایی شنیده میشود، ولی با توجه به اطلاعات گوناگونی که پیدا شده و از سوی دیگر از طریق خانواده این فرد و برادرش که ظاهراً او هم بهنوعی نقشی در این زمینهها داشته، امروز این امکان هست که اطلاعات دقیقتری نسبت به شبکههایی که دراین رابطه فعالاند، کسب کرد.
بههرحال همیشه این مسئله وجود دارد که بخشی از حرکت این شبکهها بیرونی و قابل تعقیب کردن است. اگرچه قدرت این شبکههای تروریستی بیشتر بهخاطر عمل کردن در خفاست و چون در خفا عمل میکنند، پلیس همیشه نمیتواند توانایی مقابله با آنها را داشته باشد و چون پلیس نمیتواند با اقدام پیشگیرانهای آنها را از قبل مورد بررسی قرار دهد، بنابراین غافلگیر میشود.
این است که باید دید نتایج این عمل در اقدامات بعدی پلیس چه خواهد بود و مثلا در دستگیری افراد دیگر، به چهترتیبی به جلو خواهد رفت.
و پرسش پایانی آقای دکتر ایجادی این است که این رویداد و این مسائلی که طی این ده روز در فرانسه پیش آمده، چه تأثیری در کارزار انتخابات ریاست جمهوری میگذارد که نزدیک به یکماه دیگر در فرانسه برگزار میشود؟
همان طور که میدانیم این واقعه، رویدادی بود که مجموعه بخشهای جامعه فرانسه را به نگرانی انداخت و از آنجا که چهار نفر یهودی مستقیماً مورد هدف این فرد تروریست بودند، جامعه یهودیان فرانسه بسیار در این زمینه اندوهگین شدهاند.
دکتر ایجادی: نامزدهای انتخابات آینده ریاست جمهوری فرانسه دارند از احساسات تراژیکی که بهوجود آمده سوء استفده میکنند و به جای پرداختن به مسسائل اساسی جامعه مثل بیکاری و مسکن و مسائل اجتماعی و فرهنگی، با نگاه تبلیغاتی به این ترورها، سعی دارند وزنه سیاسی خود را تقویت کنند
در شرایط انتخابات، اقدام اول این بود که از این واقعه سوءاستفاده نشود و به شکل تبلیغاتی استفاده نشود و حرکت پلیس و حرکت تحقیقاتی، بتواند به شکل آرام صورت گیرد.
ولی برخلاف این تمایل ابتدایی، بههرحال بهویژه بین کاندیداهای اصلی ازجمله آقای سارکوزی و حتی آقای فرانسواز اولاند سعی شده که به نحوی در این ارتباط تصویری ارائه دهند یا تعهدی دهند که نسبت به این امر حساسیت دارند و نسبت به تروریست نمیتوانند کوتاهی داشته باشند و نوعی مجادله به وجود آمده است.
مثلا آقای سارکوزی گفته که بخشهای دیگر جامعه سیاسی فرانسه واکنش مناسبی نداشته است. این جزو مجادله های این مرحله است.
یعنی از احساساتی که امروز بهوجود آمده، به نحوی دارد استفاده میشود و من فکر میکنم که منش صحیح و درستی نیست. مهم این است که این مساله بهعنوان یک مساله ملی و حتی بهعنوان مساله بینالمللی تلقی شود.
کارزار های انتخابات باید در زمینههای اصلی که مربوط به جامعه است، متمرکز شود. مثل مسئله اقتصاد، بیکاری، فرهنگ، مسائل مربوط به مسکن و غیره.
ولی جدا از این خواست و تمایل، واقعیت این است که از این واقعه تراژیک و اندوهبار با نگاههای تبلیغاتی در حوزه انتخابات استفاده میشود که نامزدها بتوانند وزنه خودشان را در انتخابات آینده فرانسه تقویت کنند.
تنها فرانسه از اسلام نمی هراسد٬ بشریت و شرافت انسانی و جامعه بشری از این دین بستوه آمده. کل بشریت بوسیله ی این دین مورد تجاوز جنسی قرار گرفته. کجا فقط این فرانسه است که از این دین متنفر است. خود مسلمانان نیز از جنس بد این دین و از بدجنسی و شناعتش هر روز فراریتر می شوند. در ایران خودمان به قول مهدی بازرگان یخرجون من دین الله افواجا صورت می گیرد و هر لحظه و هردم و هر آن بشدت آن افزوده می شود. تمامی اتش این فتنه از قبور پیامبر و علی و حسین و حسن و دیگر معصومین دیگر امامان زبانه می کشد. در تمامی تاریخ بشر دینی با همه مشتقات ضد انسانی نبوده و بعد از اینهم نخواهد بود.مردم ایران و مردم جهان باید از این دین بیزاری بجویند و بر علیه آن بسیج شوند. در ذهن هر مسلمان یک آدمکش قصی القبل خوابیده است. محمد مراح با همه آدمکشیش خودش نیز یکی از کشته شدگان این دین آدمکشی و آدمکشان بود. مردم ایران از این نیز بیدارتر شوید. این دین همین است. رحمانیتش نیز همان گلوله هایی بود که مغز بچه های یهودی را و مغز زندانیان سیاسی سال شصت و هفت را و تیغی بود که پستان پری اسکندی و داریوش فروهر را٬ و گلوی مختاری و پوینده را٬ و تفضلی را و بختیار را و کتیبه را و هزاران این سی و سه سال و آن ملیونهای این هزار و چهارصد ساله را درید و برید و تجاوز کرد و به آتش کشید. آری این دین حنیف که عنیف است و رحمانیتش نیست مگر شیطنت و کشتار. دور شوید از این دین. دور.
ازمتن:
همانطور که شاهد بودیم این فرد خود از مسلمانان بسیار فناتیک ، واپسگرا، تندرو و همچنین تروریستی بود که چندین سال هم به افغانستان رفته بود. این نکته را باید توضیح داد که طبعاً تمامی مسلمانان اینگونه نیستند و اکثریت مسلمانان در جهان آدمهای صلحطلب و آرامی هستند، ...
---------------------------------
واقعیت این است که اکثریت مسلمانان واقعاً مسلمان نیستند.آنها از کودکی در یک جامعه اسلام زده و با شرطی کردن ذهنشان مسلمان شده اند و نامهای عربی به آنها داده شده است(به غیر از مردم کشورهای عربی )بسیاری از آنها از محتوای قرآن چیزی نمی دانند.بسیاری از این مردم حتی خواندن و نوشتن بسیار کم میدانند. مسلمانان واقعی آخوندها(خمینی ها،خلخالی ها،خامنه ای ها...)بن لادن ها،طالبانها و سایر اسلامگراها هستند. اینها بخوبی از محتوای آن کتاب،دستورهایش و کل محتویات اسلام مو به مو آگاهند و بیشتر عمرشان در رابطه با شناخت اسلام گذشته است وبدین علت بعضی از آنها آیت الله نامیده میشوند. اکنون جهان دارد چشمان خود را در مورد محتوای این دین و آن کتاب باز میکند. ترس مردم جهان از این شناخت و از دیدن واقعیت بوجود آمده است.اسلامگرایان محتوایات کتاب و دستورات آن را اجرا میکنند.دروغ آنست که بگوییم این اعمال اسلامی نیستند پس چرا اسلامگرایان اصلاح طلب میخواهند در این دستورات تغییر بوجود آورند؟.چرا آنها اینقدر از بیدار شدن مردم هراسان شده اند که میخواهند تن به اصلاحات در محتوای آن دین بدهند؟. اگر آن کشتارها و فجایع ربطی به آن دین ندارد بنابرأ اصلاحات چه معنی میدهد؟اسلامگرایان اصلاح طلب بخوبی از محتوا اطلاع دارند و بسیار نگرانند که مردم از آن دین بگذرند و اینرا آنها نمیخواهند. پس بهتر است با اجرا نکردن و چشم پوشی از بعضی دستورات و محتویات آن دین مردم را در چارچوب آن دین برای همیشه نگه دارند. اما چرا؟؟؟!!!.
اسلام خودش هم مدعی ست که برای ارعاب و ارهاب و کشتارو شکنجه غیر مسلمانان آمده. بنابر این خود اسلام محکم این مسئله را به عنوان یک اصل مطرح می کند. رحمانیتی که از اسلام مطرح می شود غیر از این نیست. تمامی کسانی که خواسته اند اندکی از خشونت باطنی و غریزه ی قتل و آدمکشی این دین بکاهند شکست خورده اند. تاریخ اسلام پر است از این شکست خوردگان. منتظری آخرین آنها بود و اولین آنها همان کسانی بودند که بنام خوارج و ناکسین و مرتدان و ملحدان و ذندیقین توسط شخص محمد و علی عمر و ابوبکر کشته شدند. اسلام ستیزی باید بصورتی جهانی مطرح شود.
از روشهای سلطه روانی بر توده انبوه، برجسته کردن گوشهایی از حقایق یک حادثه و بی تفاوتی از عوامل تاثیر گذار، تجزیه و تحلیل و روشنگری در حول و حوش آن پدیده است. حال این اتفاق در سال ۸۸ در انتخابات ایران ملایان بیفتد یا در فرانسه 2012 سکولار و متمدن !؟ اینکه چترباز کشته شده از نسل دوم مهاجرینی همچون محمد مراح ولی متعلق به معیارهای حاکم یا بعبارتی مهاجر موفق؟ یا تطبیق شده با جامعه فرانسه بوده (برعکس مراح) یا حاشیه نشینی و لایه زیرینی بودن در یک جامعه مصرفی و ظاهری، یا تعلق به قشری مسئلهدار و مشکلساز در اجتماع با دشواریهای بیرون کشیدن از آن محیط و... معمولاً از نظرها پنهان میماند و شاید در یک بحث انتلکتولی بصورت گذرا صحبت شود. تنفر از زندگی و میل به خودکشی افرادی چون محمد مراح که با چاشنی ایدئولوژی و مذهب برای بزرگنمایی بعد از خود، توام است، آیا ناشی از هنجارهای غیر انسانی یک جامعه بیمار نیست؟ آیا کسی به کودکان کشته شده در مدارس فلسطین، که در اثر پرتاپ خمپارههایی که همسالان اسراییلی، نام خود را بعنوان یادگاری و هدیه روی آن نوشته بودند، فکر کرده است؟
با سلام و تشکر از جناب ایرج ادیب زاده که این فرصت را به من دادند تا تحلیل زیبای جانب دکتر ایجادی را مطالعه کنم و صدای گرم ایشان را بشنوم. صدای ایشان و تحلیل آقای دکتر، من را به یاد یکی از اساتید خوب دوران دانشگاهی من میاندازه. امیدوارم که مطالب بیشتری از ایشان در این صفحه قرار داده بشه. نکته دیگری که میخواستم عرض کنم این است که من با تحلیل کاربر مهمان، در تاریخ جمعه, 01/04/1391 - 19:۲۸ موافق نیستم.
در هیچ کجای دین و آیین اسلام گفته نشده که بچه های نازنین مردم را جلوی مدرسه شان بکشند و جنایات خودشون را به اسم خدا ثبت کنند. این ها آدم های واخورده و سر خورده و نا امیدی هستند که برای ساختن آینده و مقابله با دشواری های زندگی، انگیزه خودشان را از دست داده اند و به تور شبکه های تندرو و مافیای سیاسی خطرناک و پشت پرده آنها افتاده اند. در واقع این شبکه های تندرو اگر چه در جامعه مسلمان در اقلیت هستند ولی به جهت تامین مالی شدن ( به عنوان مثال از طرف برخی شاهزاده های بی بند و بار و بیمارسلفی سعودی ) قادر هستند که به رد یابی جوانان سرخورده بپردازند و آنها را وارد شبکه مخوف خود کنند. اگر بپذیریم که موضوع علم سیاست، قدرت است، تحلیل اقدامات و تحرکات مافیای سیاسی پشت پرده این شبکه های مخوف تروریستی، آسان تر است. از دید اینها ضربه زدن و تحلیل قوای طرف مقابل، در نهایت به افزایش قدرت خودی ( مافیای قدرت) میانجامد. انتقام گیری از طریق قتل عام آدمهای بی دفاع از روش های این گروه های دچار جنون است. یکی از بهترین راههای مقابله با این گروهها، حرکت اصلاحی جامعه مسلمان در غرب است در جهت تقویت ارتباط با جوانان مسلمان و ارائه الگوی مناسب با آنها در جهت همخوانی و همگرایی با جامعه است. روشنگری در مورد ماهیت گروه های تندرو و افشای ارتباطات مخوف آنها با همکاری جامعه مسلمان ساکن غرب از اقدامات موثر این حرکت اصلاحی میتواند باشد.
با سلام و تشکر از جناب ایرج ادیب زاده که این فرصت را به من دادند تا تحلیل زیبای جانب دکتر ایجادی را مطالعه کنم و صدای گرم ایشان را بشنوم. صدای ایشان و تحلیل آقای دکتر، من را به یاد یکی از اساتید خوب دوران دانشگاهی من میاندازه. امیدوارم که مطالب بیشتری از ایشان در این صفحه قرار داده بشه. نکته دیگری که میخواستم عرض کنم این است که من با تحلیل کاربر مهمان، در تاریخ جمعه, 01/04/1391 - 19:۲۸ موافق نیستم.
در هیچ کجای دین و آیین اسلام گفته نشده که بچه های نازنین مردم را جلوی مدرسه شان بکشند و جنایات خودشون را به اسم خدا ثبت کنند. این ها آدم های واخورده و سر خورده و نا امیدی هستند که برای ساختن آینده و مقابله با دشواری های زندگی، انگیزه خودشان را از دست داده اند و به تور شبکه های تندرو و مافیای سیاسی خطرناک و پشت پرده آنها افتاده اند. در واقع این شبکه های تندرو اگر چه در جامعه مسلمان در اقلیت هستند ولی به جهت تامین مالی شدن ( به عنوان مثال از طرف برخی شاهزاده های بی بند و بار و بیمارسلفی سعودی ) قادر هستند که به رد یابی جوانان سرخورده بپردازند و آنها را وارد شبکه مخوف خود کنند.
اگر بپذیریم که موضوع علم سیاست، قدرت است، تحلیل اقدامات و تحرکات مافیای سیاسی پشت پرده این شبکه های مخوف تروریستی، آسان تر است. از دید اینها ضربه زدن و تحلیل قوای طرف مقابل، در نهایت به افزایش قدرت خودی ( مافیای قدرت) میانجامد. انتقام گیری از طریق قتل عام آدمهای بی دفاع از روش های این گروه های دچار جنون است. یکی از بهترین راههای مقابله با این گروهها، حرکت اصلاحی جامعه مسلمان در غرب است در جهت تقویت ارتباط با جوانان مسلمان و ارائه الگوی مناسب با آنها در جهت همخوانی و همگرایی با جامعه است. روشنگری در مورد ماهیت گروه های تندرو و افشای ارتباطات مخوف آنها با همکاری جامعه مسلمان ساکن غرب از اقدامات موثر این حرکت اصلاحی میتواند باشد.
تمامی تروریستها و تمامی عملیات تروریستی از طرف ایران پشتیبانی می شوند. روزی که این حکومت ضد بشری اسلام در ایران سرنگون شود روزی ست که آغاز شروع آرامش جهانیان خواهد بود.
هیچ انسان شرافتمندی نیست که از تجاوز وکشتار دیگران اندوهگین نشود .این موضوع ربطی به دیانت کسی نیز ندارد
اگر اسلام را متهم به تروریست کنیم سایر ادیان ابراهیمی که از این جنسند نیز خود بخود متهم به کشتار و نادیده
گرفتن حقوق دیگران می شوند که تاریخ انها نیز نمونه فراوان دارد. آنچه درناک است غلبه تفکرات فاشیستی در هرنوع
تفکری است خواه از نوع بشری و به نام دولتها و خواه مذهبی مربوط به گروه های ناراضی از وضعیت فعلی .آنچه اهمیت دارد لزوم رویکرد علمی جوامع مدرن و کالبد شکافی وضعیت موجود رابطه کشورهای غنی و فقیر است خصوصا امروز که با
حضور نظامی دنیای غرب در منطقه ودر فقیرترین این کشورها بذر کینه و کدورت بیشتری خصوصا با اعمال تروریستی بعضی
سربازان غربی ( قران سوزی و کشتار کودکان افغان توسط نظامیان امریکایی) در حال ریشه دواندن است .پایان لشکر کشی
غربیان و توسل به گفتمان فرهنگی که اتفاقا نقطه قوت و برتری فرهنگ غربی است می توانند به نزدیکی ملت ها و توقف خشونت کمک بیشتری کند تا واگذاری میدان به سیاستبازانی که وجودشان با جنگ و کشتار گره خورده است .
از جامعه ی ایران باید اسلامزدایی شود. روشنفکران باید از تعلل در افشای جنایت اسلام و روحانیت در تمامی این هزار و چهارصد سال و خصوصا این سی و سه سال وارد عمل شده و دست بردارند. اسلام اسلام است و با بشریت سر جنگ دارد٬ اسلام حتا با خودیها و خودش هم سر جنگ دارد٬ چه برسد به دیگر پدینان و دیگر اندیشان. این محم الروح شباهت زیادی دارد با بسیجیان ضد ایرانی که در ایرانند. و البته پاسداران اسلام ناب.
آنهایی که مدعی هستند آدمکشی مسلمانان هیچ ربطی به اسلام ندارد قرآن نخوانده اند. قرآن فرهنگ لغت قتل و آدمکشی ست. تمامی قرآن حتا الرحمانش هم بوی خون می دهد. آنها که می گویند اینچنین نیست چه پاسخی به هزاران نفری دارند که توسط علی ابن ابی طالب سربریده شدند. ایم محمد از همان محمد یتیم و محمد امین دستور و فتوا گرفته. فتوای آخرینش توسط خمینی و خامنه ای داده شده است.
عجب این اسلام ناب را گلباران کرده اید. کسانی پیدا شوند و بر آن قدری گلاب مستمر کنند. که سعد نوشته است٬
مرا در نظامیه ادرار بود, شب و روز تلغیط و تکرار بود< تلغیط از غایط می آید. خدا سعدی بیامرزدش. و خدا محمد را هم بیامرزد که چنین دین آدمکشی را به آدمیان اعطا کرد.
امیر آقا قرآن بخوان تا بفهمی اسلام دین قتل است. محمد ارواح فقط یک مسلمان مومن بود و نه تروریست و از این حرفها. پست ترین تروریست شرفش حتا از پیغمبر و امام محمد ارواح هم بالاتر است. در ضمن اسم این محمد باید محمد ارواح ابن محمد ابن عبدالله باشد و مادرش هم باید فاطمه ی زهرا باشد. چرا که قیافه اش مثل علی اکبر است.
باید به روحانیت تبریک گفت٬ چرا که این نظرات را بچه مسلمونای سابق می نویسن. اگر روحانیت یک جو شرف داشت از غصه ی این خسارت بزرگی که بدین و ایمان مردم زد بقول نوریزاد خودش را آتش می زد. اما کو یک جو شرف؟؟؟!!!
دوستان صحبت از تروریستی خواندن دین اسلام می کنند در صورتی غافل هستند که تمامی جنایت دنیا توسط افراطیون پیروان مکاتب مختلف دنیا انجام گرفته است ، هیتلر ناسیونالیسم بود شوروی کمونیست اسرائیل یهودی و تمامی مکاتب آسمانی و غیر آسمانی تروریست داشته اند و دارند .
کاری به تعداد واژه های قتال در قرآن ندارم اما در هیچ جای دیانت اسلام نگفته است که چنین جنایتی را انجام دهند
خطاب به فردی که در اینجا و به صورت ناشناس خودش را به در و دیوار زده تا ثابت کند اسلام بدترین و وحشتانک ترین در جهان است: لابد اون سرباز امریکایی که زنان و کودکان را در افغانستان کشت و سوزاند هم مسلمان بود(و البته امریکایی های دوست داشتنی و انسان دوست ایشان را سریع به امریکا برگرداندند و سعی کردند اینطور وانمود کنند طرف روانی بوده!!! همه با هم برابرند ولی امریکایی و اروپایی ها برابرترند!) یا شاید کودک کشی روزانه اسراییلیها هم مربوط به اسلام است. ممکن است کشتن فله ای پاکستانیها توسط هواپیماهای بدون سرنشین امریکایی هم به خاطر اسلام باشد!! شاید هم استعمار اروپاییها و امریکایی ها هم اسلامی بوده باشد!! لابد بزرگترین و وحشیانه ترین جنگها(دو جنگ جهانی)و نسل کشی های میلیونی جنگ جهانای دوم هم زیر سر مسلمین بوده! اصلا من دارم فکر می کنم پشتیبانی امریکا از صدام و گروه طالبان هم یک کار صددرصد اسلامی بوده و... این قدر شلوغش نکن.*****
اون کسی که از بدی مکاتب زمینی و آسمانی داد سخن داده اصل کاری رو از یاد برده و اون سرمایه داریه . جنایتکارتر از سرمایه داری وجود نداره که هم با رسانه هاش مردم رو شستشوی مغزی می ده و هم دایما در حال به راه انداختن جنگه تا از کنار کشتار آدمها پولی به جیب بزنه. خودش رو هم به تمام فرهنگها و خرده فرهنگها تحمیل می کنه ... بسیاری از اینهایی که با با دین مخالفت می کنند دقیقا می خواهند ایران را هم به همین ورطه منحوس سرمایه داری بیاندازند که در آن انسانها با میزان پول و خانه و قیافه شان انسان محسوب میشن . که در آن زنان ابزاری هستند برای تبلیغ کالاها و با بدن نمایی ارزش پیدا می کنند!! که در ان آدمها باید از صبح تا شب جان بکنند و برده ای شوند در سیستم سرمایه داران... بزرگترین بدبختی انسان امروز سرمایه داریه .
تکامی امامان شیه سرمایدار بوده اند. اسلام دینی سرمایه داریست و ضد بشر است و ضد انسان است. حالا تو بگو سرمایه داری. سرمایه دست آخوند از خداباخبر است****
و اما خطاب من هم به کسانی ست که از اسلام دفاع می کنند. لطفا بفرمایید و بشمارید حتا یک لحظه ی خوش یک روز خوش برای انسانهایی که مسلمان شده اند از ظهور اسلام تا کنون. حتا بصورتی گسترده تر جهان نیز روی خوش ندیده است. اسلام مثل سم در فضای جهان موج می زند. کسانیکه هیتلر را و استالین را و سرمایه داری را با اسلام مقایسه می کنند و می گویند که آنها به مراتب بدتر از اسلام بوده اند هم راست می گویند و هم دروغ. راست به این علت که خود این مقایسه نشان از خراب بودن و فاسد بودن و لجن بودن اسلام دارد٬ و چون همتا و هماورد و رغیبی پست از از هیتلریسم و استالینیسم و حتا لینینیسم و از سوی دیگر فاشیسم وجود ندارد خب استالینیسم و هیتلریسم و... برای مقایسه ی با اسلام کار خوبی ست. اما اسلام در آدمکشی و جنایت دست جانی ترین مکاتب را از پشت بسته است و از آنجایی که خودش بخودش مدال رحمانیت می دهد آنچنانکه ملی مذهبی ها و اصلاحطلبان می کنند و خودش خودش را دین الهی و خدایی و بقول احمدی نژاد مهرورزی جا می زند ( در حالیکه در سرتاسر قرآن نه اشاره ای به عشق شده و نه محبت٬ اصولا این واژه ها در قرآن وجود ندارند٬ اگر دارند مسلمانانی که سنگ اسلام را به سینه می زنند مثال بیاتورند. در اسلام تنها فعل قتل است که هزار بار صرف شده است)٬ آری از آنجا که اسلام بزرگترین دروغش رحمانیتش است و با آن بسم الله ارحمن الرحیم مسخره٬ بنا بر این اسلام مطلقا از تمامی مکتب های آمکش جهان آدمکشتر است. اگر در جایی مسلمانی مورد ظلم قرار می گیرد همه از ناتوانیش است اگر زورش برسد مسلمان جهان را نابود می کند. کافی ست خواننده یک لحظه فکر کند که مثلا خامنه ای و یا سپاه پاسداران قدرتش قدرت یکی از کشورهای صنعتی جهان بود. آنوقت بود که ملایان دمار از روزگار جهان و جهانیان در می آوردند٬ چنانکه امروز هم همین کار را می کنند.
مسلمانان وقتی در برابر آدمکشی و رزالت باطنی اسلام و قرآن و اعمال سراسر جنایت این هزار و چهارصد ساله ی قران و اهل بیت و روحانیت و مومنین قرار می گیرند می گویند : اسلام اصیل چیز دیگری ست! اسلام بخودی خود ندارد عیبی٬ عیبی اگر است از مسلمانی ماست. و هزار عذر بدتر از گناه. اسلام آدمکش است٬ اگر نباشد اسلام نیست...
ارسال کردن دیدگاه جدید