سال پیش رو؛ سال سرنوشت ساز
چهارشنبه, 1391-01-02 03:22
نسخه قابل چاپ
گفتوگو با دکتر حسین لاجوردی
ایرج ادیب زاده
سال ۱۳۹۰خورشیدی ، با خوبیها و بدیها و خوشیها و ناخوشیهایاش به پایان رسید و نوروز و بهاران تازهای با امیدهای بسیار از راه رسیده!
سال ۱۳۹۰، سالی بود که باز هم ایران در تیتر نخست خبرهای رسانههای جهان قرار داشت. موضوع پروندهی هستهای، مذاکرات شکستخورده با جامعه جهانی، تحریمهای گسترده، این بار برای نخستین بار تحریم نفتی و بانکی، نقض گسترده حقوق بشر؛ اعدامها، زندانیان سیاسی، تنش با همسایهها، دخالت آشکار در سوریه، در پی ناآرامیها در آن کشور، دخالت در برخی کشورهای همسایه، رکورد ارزش دلار در ۳۳ سال گذشته، بالا رفتن قیمت طلا، بیاعتباری پول ملی، بدتر از همه سایه شوم جنگ بر بالای آسمان ایران، پس از پافشاری جمهوری اسلامی بر ادامهی برنامه هستهای و آزمایشهای موشکی و تهدید همسایهها، حمله به سفارت انگلیس، منزوی شدن بیشتر ایران در جامعهی جهانی، انفجارهایی در تهران و اصفهان، ترور دانشمندان اتمی و جنجال بزرگ سال، اختلاس سه میلیارد دلاری و اختلاسهای میلیاردی دیگر، سختترین سالهای تاریخ ایران در اقتصاد و اخبار ناخوشایند از وضعیت زندانیان سیاسی ایران از نظر سلامتی، زندانی کردن وکلا و فعالان حقوق بشر و دستآخر هم انتخابات مجلس که توسط بسیاری از نیروهای دمکرات و اصلاحطلبان تحریم شد.
اما خاتمی و رفسنجانی، تحریم اصلاحطلبان را شکسته و در انتخابات شرکت کردند. و بالاخره هاشمی در مقام خود در مجمع تشخیص مصلحت نظام، از سوی رهبر ابقا شد.
در آخرین روز سال ۱۳۹۰، برای بررسی کوتاه کارنامه سال ۹۰، با دکتر حسین لاجوردی، رییس انجمن پژوهشگران ایران در پاریس تماس گرفتم و نظرشان را در باره این کارنامه پرسیدم:
اجازه بدهید با شادباش سال جدید، به همه هموطنانام در تمام دنیا و بهویژه در ایران آغاز کنم و به همه تبریک بگویم.
اجازه بدهید بحث سال گذشته و رسیدن به سال جدید را با پهنه فرهنگ و تمدن ایران آغاز کنیم که تنها به ایران جغرافیایی امروز بسنده نمیکند.
به جشنهای نوروز نگاه کنید که افغانستان، تاجیکستان، قرقیزستان، ازبکستان، آذربایجان، قسمتهایی از ترکیه، پاکستان، هند، عراق، کردستان عراق تا مرزهای چین را فرا رفته است و از سوی دیگر، به دلیل حضور حدود شش میلیون ایرانی در سراسر گیتی، میتوانیم ادامه این جشنها را در سراسر جهان ببینیم.
بالاترین نشانه نوروز، به نظرم میتواند هویت ایرانی باشد که امروزه، بهخصوص در میان نسل جوان ایران که بیشترین قسمت جمعیت ایران را تشکیل میدهند، جایگاه والا و شایستهای پیدا کرده است.
بازگشتی است افتخارآمیز به تمدن ایرانزمین و شاهد زندهاش را اگر بخواهیم همین چند روز پیش نگاه کنیم، اسکار فیلم اصغر فرهادی است که نه به جمهوری اسلامی که به ایرانیان در سراسر دنیا تعلق گرفته است.
به این ترتیب از همین حالا، سال ۹۱ را که ما درنخستین روزهای آنیم، میتوانیم سال هویت ایرانی در ایران نام بگذاریم.
آقای دکتر لاجوردی، در پهنه اجتماعی هم رویدادهای مهمی در سال ۹۰ برای ایران اتفاق افتاد. اینطور نیست؟
بله؛ تنگناها، محدودیتها و فشارهای بیش از حدی که در یک سال گذشته به روی مردم بهوجود آمده، نگرانیهای بیشتر و روزافزونی را باعث شده. اگر بخواهیم در مجموعه کلیتری نگاه کنیم، امروز جامعه ما با تحقیرها، تبعیضها و بیشتر از همیشه با خودیها و غیرخودیها مواجه است.
به نظرم میرسد که اگر بخواهم مهمترین مسئله اجتماعی یک سال گذشته را مطرح کنم، باید به مسئله اشتغال و بیکاری در سطح جامعه بپردازم که اثرات و عواقباش پیامدهای بسیار وحشتناکی را در جامعه ایجاد کرده است.
لاجوردی: تحریم اخیر در زمینه انتقالات بانکی، متأسفانه فاجعه بزرگی را برای مردم ایران ایجاد کرده. فاجعهای که در سال آینده بیشتر خواهد شد. سال ۹۱ را باید سال فاجعه اقتصادی، تحریم و تورم در ایران نام بگذاریم
وقتی کسی بیکار میشود، وقتی دانشجویی درساش تمام میشود و حقاش است که کاری را بگیرد، وقتی در میان ۴۰۰ نفر، ۲۴۰ نفر بیکار باقی میماند، طبیعی است که به اعتیاد پناه میبرد، به فحشا پناه میبرد، به فرار از کشور فکر میکند و انجام میدهد، به خودکشی و بیاخلاقی که تمام جامعه را گرفته و مهمترین مسائل اجتماعی جامعه هستند، روی میآورد.
به نظر من، باید سال آینده را سال مبارزه با تبعیضها و تحقیرها هم ؛ نام بگذاریم و آرزو کنیم که سال ۹۱، سال بهتری برای جوانهای جامعه ما باشد.
در ارتباط با مسائل اقتصادی، به نظر میرسد که سختترین سال تاریخ ایران در اقتصاد، همین سال ۱۳۹۰ بود؛ بیاعتباری تاریخی پول ملی، تحریمها و بالا رفتن رکوردی ارزش دلار. نظر شما در این زمینه چیست؟
اشارههای شما در شروع صحبتتان، بسیار دقیق بود. در مبحث اقتصادی باید بگوییم که در طی این چند ساله گذشته، سالهایی که میتواند به شش سال گذشته بیانجامد، ما تنها حدود ۶۰۰ میلیارد دلار درآمد نفت و گاز را داشتهایم. در این دنیای ثروتمندی که برای ایران در این چند سال گذشته بود، رییس مرکز آمار ایران اعلام میکند که ۳۰ میلیون نفر از مردم ایران زیر خط فقر قرار دارند.
در یک سال گذشته، یک تحریم واقعی بر جمهوری اسلامی واقع شده است. نتایج این تحریم، بهطور مشخص، خالی شدن صندوق ذخیره ارزی، بالا رفتن قیمت دلار به بیشتر از دوهزار تومان، تحریمهای بانک مرکزی، بانک ملی و دیگر مراکز اقتصادی است.
تحریم اخیر که تحریم اتحادیه جهانی در زمینه انتقالات بانکی است، متأسفانه که فاجعه بزرگی را برای مردم ایران ایجاد کرده. فاجعهای که با تورم بسیار همراه است و باید گفت که در سال آینده بیشتر خواهد شد. سال ۹۱ را باید سال فاجعه اقتصادی، تحریم و تورم در ایران نام بگذاریم.
میرسیم به نظر شما از نظر سیاسی در سال ۱۳۹۰. در حال حاضر سایه سیاه جنگ، بیشتر از هر موقع بر آسمان ایران خودنمایی میکند؛ به دلیل کارهای مسئولان جمهوری اسلامی و مجلس تازه جمهوری اسلامی که میبینیم بیشتر از خودیهای مربوط به آقای خامنهای تشکیل شده است. چشمانداز شما در باره این وضعیت سیاسی چیست؟
برای بررسی تحولات سیاسی سال گذشته، من کمی عقبتر میروم و آن را از خرداد ۸۸ به بعد بررسی میکنم.
باید بگویم که در این سه سال و اندی گذشته، به قول سردمداران جمهوری اسلامی، بیشترین خسارتها و لطمههای جبرانناپذیر به حکومت وارد شده است. خودشان معتقد هستند که حتی در جنگ هشتساله هم اینقدر لطمه نخورده بودند.
اگر بخواهیم در اینجا خرداد ۸۸ را به اسفند ۹۰ وصل کنیم، یعنی انتخابات خرداد ریاست جمهوری را به انتخابات مجلس سال ۹۰ (یک ماه پیش) وصل کنیم، میبینیم که ماحصل آن یک کارنامه ورشکسته است که مشخص میکند رژیم وارد چه تنگنایی شده که امکان بیرون آمدن از آن، دیگر به هیچوجه وجود ندارد.
ورشکستگی برای رژیمی که دیگر کوچکترین جایگاهی، نه در میان مردم در داخل ایران، نه در منطقه و نه در سطوح بینالمللی دارد. ورشکستگیای که با تحریمهای بسیار همراه است و وحشت بسیار از حمله نظامی، سراپای وجود رژیم را دربر گرفته است. ورشکستگی به دلایل فراوان نقض حقوق بشر، افزایش بیشمار اعدامها، سرکوب و شکنجه و خشونت و زندانهای مالامال از تمام کسانی که به هر دلیلی این حکومت را نمیخواهند.
از نظر خارجی، مهمترین عاملی را که به همراه تحریمها میشناسم، سقوط رژیم بشار اسد در سوریه است که نیمی از بدنه رژیم جمهوری اسلامی را فلج خواهد کرد
من فقط به یک نکته اشاره کنم؛ رژیم یک گروه ۵۰-۶۰ نفره را به جلسه هفته گذشته شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد در ژنو آورده و متجاوز از دو سه میلیون دلار خرج کرده، فقط برای اینکه بتوانند نقض حقوق بشر در ایران را لاپوشانی کنند و با سرکردهای که یکی از برادارن لاریجانی است، بتوانند با تهدید و حمله، چه برای ایرانیانی که در آنجا حضور داشتند و غیرحکومتی بودند و چه برای جامعه بینالمللی، جایگاهی را به دست بیاورند که متأسفانه همهاش منفی بود.
مهمترین نکتهای که در رابطه با مسائل سیاسی سال ۹۰ از نظر داخلی باید در ایران، با آن برخورد کرد، انتخابات ورشکسته اسفند ۹۰ برای مجلس شورای اسلامی است که دیگر مسئله "خودی" نیست، بلکه باید از واژه "خود آقای خامنهای" استفاده کرد. که یعنی فقط یاران نزدیک آقای خامنهای در آن حضور دارند. انتخاباتی که حتی مورد تحریم بسیاری از خودیهای جمهوری اسلامی هم قرار گرفت.
حالا سالی تازه آغاز شده؛ سالی که ایران بازهم در انتظار رویدادها و دگرگونیهای فراوان و شاید شگفتیها است. چشمانداز شما به آینده و سالی که آغاز شده، چیست؟
من سال ۹۱ را سال سرنوشتساز برای ایران میشناسم. به این دلیل که از نظر داخلی، مردم به دنبال آزادی و برابری، تلاش بیشتری خواهند کرد و از نظر خارجی، مهمترین عاملی را که به همراه تحریمها میشناسم، سقوط رژیم بشار اسد در سوریه است که نیمی از بدنه رژیم جمهوری اسلامی را فلج خواهد کرد.
اعتقاد من بر این است که سال ۹۱ باید برای ایجاد یک جامعهی آزاد و برابر بیشتر و بیشتر از همیشه با هم تلاش کنیم.
ارسال کردن دیدگاه جدید