خانه | گوی‌سياست

جمهوری اسلامی ضربه‌پذیر شده است

جمعه, 1390-06-18 21:17
نسخه قابل چاپنسخه قابل چاپ
ایرج ادیب‌زاده
وزیر دفاع ایالات متحده آمریکا گفته است: «وقوع انقلاب در ایران حتمی است. تنها عامل زمان مهم است.»
 
لئون پانه‏تا که در یک برنامه تلویزیونی پربیننده شرکت کرده بود، گفت: «ما شاهد بودیم که جنبش اعتراضی مردم پس از انتخابات اخیر ریاست جمهوری در ایران، نگرانی‏هایی را که در سایر نقاط می‏بینیم، برجسته کرد. از بسیاری جهات مشخصه زمان مطرح است تا آن نوع تغییر و انقلاب در ایران هم به‏وقوع بپیوندد.»
 
 
او که تیرماه گذشته به مقام وزیر دفاع ایالات متحده آمریکا منصوب شد و پیشتر رئیس سازمان مرکزی اطلاعات آمریکا (سیا) بود، تاکید کرد: «ما باید تلاش کنیم در حمایت از اقدامات مردم ایران، گام برداریم. در عین حال، باید شرایط را نیز مورد تجزیه‏ و تحلیل قرار دهیم و مطمئن شویم کاری نمی‌کنیم که آن اقدامات را تضعیف کند.»
 
وزیر دفاع آمریکا که تاکنون مشاغل بسیار مهمی در زمینه‏های سیاسی و اقتصادی آمریکا داشته است، در مورد تأثیر قیام‏های بهار عربی بر جنبش مردم ایران گفت: «فکر می‏کنم جنبش اعتراضی مردم ایران، در حال فراگیری تجربه‌های انبوه از اتفاق‌هایی باشد که در تونس، مصر، لیبی و سوریه افتاده است.»
 
برای بررسی بیشتر سخنان لئون پانه‏تا از محمد برقعی، جامعه‏شناس، پژوهشگر و فعال سیاسی در واشنگتن می‏پرسم: ارزیابی شما از سخنان وزیر دفاع آمریکا چیست؟
 
محمد برقعی: نکته‏های اساسی سخنان آقای پانه‏تا درست است. فقط آن‏جایی که ایشان پیش‏بینی یک انقلاب را در آینده می‏کنند، حتماً مقصود آینده نزدیک است، وگرنه اگر بخواهیم به سال‏ها و سال‏های بعد مراجعه بدهیم، طبیعی است که در همه‏جا این اتفاق می‏افتد. به‏هرحال قصد ایشان این است که به‏زودی یا در چند سال آینده چنین اتفاقی را ببینند و شاید الان زمینه‏هایش را می‏بینند.
 
به نظر من، ایشان در این زمینه، کاملاً بر خطاست و آن‏چه‏ می‏گوید حاصل عدم اطلاع ایشان از ایران و پاسخگویی به جو سیاسی حاکم در آمریکا، به‏یژه بخشی است که الان در کنگره حضور دارد.
 
در حال حاضر اعتراض‏های اجتماعی در ایران گسترش یافته است. پس از اعتراض‏های میلیونی مردم به انتخابات ریاست جمهوری، حال شاهد اعتراض‌های مربوط به خشک شدن دریاچه‏ ارومیه، اعتصاب‏های کارگری و اعتصاب پارچه‏فروشان هستیم که شش هفته است ادامه دارد. اگر همه این‏ها را به اختلاف‌های درونی نظام حکومتی ایران هم اضافه کنیم، آینده ایران را چطور پیش‏بینی می‏کنید؟
 
اولاً مشخص کنیم که این نکته غیر قابل انکاری است که نظام جمهوری اسلامی ایران الان بسیار ضعیف و ضربه‏پذیر شده و از اوج قدرت‏اش به مقدار بسیار زیادی پایین آمده است.
نمونه‏اش آن‏که این نظام وقتی دفتر حزب جمهوری اسلامی را منفجر کردند و رئیس‌جمهور و نخست‏وزیرش را به فاصله کوتاهی بعد از آن کشتند، خم به ابرو نیاورد، ولی الان همین نظام از تظاهراتی که در تبریز یا ارومیه به‏خاطر خشک شدن دریاچه این منطقه برگزار می‏شود و یک اعتراض مدنی است، می‏هراسد.
 
این‏ها انکارناپذیر است. امروز این نظام چنان ضربه‏پذیر شده است که در حالی‏که در گذشته وقتی جهان بر علیه‏اش حرف می‏زد اهمیتی نمی‏داد، الان وقتی «واشنگتن‏‌پست» مقاله‏ای می‏نویسد که در برج میلاد مثلاً بستنی طلا می‏فروشند، یک‏باره آقای خامنه‏ای می‏آید و فتوا صادر می‏کند و در مقابل آن واکنش نشان می‏دهد.
 
نکته‏ی دیگر این‏که همه می‏دانند و در جهان مشخص است که ایران رهبری جهان اسلام را از دست داده و ترکیه برنده شده است... اما این‏که نظام نسبت به گذشته خودش بسیار ضعیف شده، یک مسئله است و این‏که مانند کشورهای عربی در حال فروریزی است یا آمادگی یک انقلاب سریع را دارد، مسئله دوم است. من مسئله دوم را به هیچ‏ عنوان در شرایط موجود ایران نمی‏بینم و آن را تحلیل نادرستی می‏دانم.
 
بین ایران و کشورهای عربی، به‏جز نارضایتی‏ای که هم در ایران و هم در این کشورها وجود دارد، تقریباً وجه اشتراک دیگری وجود ندارد و ایران خصوصیات کاملاً متفاوتی از این کشورها دارند.
 
روز پنجشنبه هشتم سپتامبر 2011، اعضای شورای امنیت سازمان ملل متحد بار دیگر خواستار پایان بخشیدن به برنامه اتمی جمهوری اسلامی شدند. مسئله نقض حقوق بشر هم حاد شده و یک گزارشگر ویژه برای ایران تعیین شده است. آیا شما اقدام‌های شدیدتری را از سوی غرب، در برابر جمهوری اسلامی ایران پیش‏بینی می‏کنید؟
 
به‏طور قطع! اولاً من سال‏هاست می‏گویم که برنامه اتمی‏ ایران، مسئله‏ای نیست که تهدید جدی‏ای برای غرب باشد، بلکه ابزاری است برای در فشار گذاشتن ایران. آن‏چه مسلم است، غرب از نظام حاکم بر ایران به شدت دلخور و ناراضی است و از هر ابزاری برای فشار به ایران استفاده می‏کند. مسئله اتمی هم بهانه‏ای در این جهت است.
 
نکته مثبت این مجموعه که باید به آن خوش‏آمد گفت، مسئله حقوق بشر است که با سرکوب وحشتناکی که در ایران وجود دارد، فشار از این بابت، بسیار نکته مثبتی است.
 
محمد برقعی: به‏نظر می‏آید که سوریه هم سرنوشت همین کشورها (مصر، تونس، لیبی) را پیدا خواهد کرد. این برای ما ایرانی‏ها از دو بابت جای خوشحالی دارد: یکی این‏که یک دیکتاتور دیگر برود و دوم این‏که ضربه بسیار قوی‏ای به اعتماد به نفس ایران می‏زند و فضا را بسیار باز می‏کند و یا حداقل آن را برای مبارزات مردم در داخل ایران آماده‏تر می‏کند.
 
بهار عربی بعد از تونس، مصر و لیبی، به سوریه رسیده است. وضعیت سوریه را چگونه می‏بینید؟ آلن ژوپه، وزیر خارجه فرانسه، بشار اسد، رئیس جمهور سوریه را به ارتکاب جنایت علیه بشریت متهم کرده است. وضعیت سوریه، هم‏پیمان جمهوری اسلامی در منطقه را چگونه ارزیابی می‏کنید؟
 
وجه اشتراک‏ سوریه با همه کشورهای عربی این است که در آن‏جا هم چندین دهه است که یک دولت ستمگر و دیکتاتور حکومت می‏کند و مردم بسیار ناراضی هستند. بنیان‏های این مجموعه هم مانند کشورهای عربی سست است. البته به سستی مصر و تونس نیست و خشونت هم در آن‏جا بیشتر است.
 
ولی به‏نظر می‏آید که سوریه هم سرنوشت همین کشورها (مصر، تونس، لیبی) را پیدا خواهد کرد. این برای ما ایرانی‏ها از دو بابت جای خوشحالی دارد: یکی این‏که یک دیکتاتور دیگر برود و دوم این‏که ضربه بسیار قوی‏ای به اعتماد به نفس ایران می‏زند و فضا را بسیار باز می‏کند و یا حداقل آن را برای مبارزات مردم در داخل ایران آماده‏تر می‏کند.
 
شما در پایتخت آمریکا زندگی می‏کنید. وضعیت و فضای سیاسی آمریکا در برابر ایران را چگونه می‏بینید؟
 
فضای این‏جا نسبت به ایران فوق‏العاده منفی است. چند عامل در این جهت دست به دست هم می‏دهند. یک عامل لابی‏ای است که خود نیروهای اپوزیسیون ایران می‏کند. این‌ها عمدتاً اپوزیسیونی هستند که خواستار سرنگونی نظام هستند، مانند مجاهدین و سلطنت‏طلبان که فعال‏ترین بخش اپوزیسیون ایرانی در آمریکا به‌شمار می‌روند.
 
مهم‏ترین عامل هم اسراییل است. اسراییل تمام انرژی‏اش را در این مجموعه متمرکز کرده که رابطه ایران و آمریکا را به‏شدت تیره کند و در این زمینه هم، با توجه به نفوذی که دارد، بسیار موفق بوده است. این است که جو در آمریکا نسبت به ایران، بسیار بسیار منفی است و عملکرد دولت ایران هم به این مسئله دامن می‏زند.
 
در این‏جا تقریباً کمتر صدایی را در موافقت یا حتی برخورد عقلانی با ایران می‏شنویم. جو بسیار منفی است. فقط متخصصان در وزارت‏خارجه یا کاخ سفید، مقداری معقول‏تر هستند یا حداقل شناخت درستی‏تر دارند، البته آن‏هم نسبی. اما جو نسبت به ایران در میان مابقی و به‏ویژه در کنگره، بسیار منفی است.
 
وزیر دفاع ایالات متحده گفته است که بهار عربی به ایران می‏رسد. آیا این بهار از ایران شروع نشده است؟
 
اگرچه درگیری‏ای در ایران نسبت به حکومت پیش آمد و جنبش اعتراضی مردم تحت عنوان جنبش سبز شکل گرفت، ولی ماهیت آن با آن‏چه امروز در کشورهای عربی می‏گذرد، متفاوت است.
 
بین آن‏چه در ایران گذشت و بهار اعراب تفاوت‏های اساسی وجود دارد. من بر یک تفاوت بنیادی تکیه می‏کنم که اصل قضیه است و آن‏ این‏که کشورهای عربی، امروز در وضعیتی قرار دارند که ما در انقلاب ۵۷ قرار داشتیم. یعنی می‏خواهند حکومت مستبدشان برود. ما این دوره را گذرانده‏ایم و امروز مسئله اساسی برای‏مان این است که چه کسی می‏خواهد بیاید.
 
این‏که چه کسی می‏خواهد بیاید، مسئله‏‏ای می‏شود که بر اساس آن اپوزیسیون ما هم محافظه‏کارانه‏تر و هم پخته‏تر حرکت می‏کند و این کاملاً با هویتی که در کشورهای عربی وجود دارد، متفاوت است. ایران آن مسیر را حداقل در کوتاه‏مدت، نخواهد رفت.
 

 

Share this
Share/Save/Bookmark

اگر محافل قدرت در غرب و اسرائیل در سرنگونی ج.ا. مصمم باشند، مسلما اینگونه آشکار این مطلب را عنوان نمیکنند تا بهانه‌ای برای سرکوب بیشتر جنبش آزادیخواهی مردم از جانب ج.ا شود. مثل همیشه افرادی مثل پانه‌تا و بلر، برای دستیابی به امتیازی که سالها بعد به عنوان اطلاعات سوخته در دسترس عموم قرار میگیرد، از اینگونه اظهارات، استفاده سیاسی- اقتصادی میکنند چون ارتش بدلیل ساختار تشکیلاتی زمان شاه، توان تغییرات اساسی در ایران را ندارد و سپاه هم بدلیل ایدئولوژیکی بودن و منافع هنگفت، تیشه به ریشه خود نمیزند، شاید در یک شکل آبرومند اسلامی و به بهانه تجزیه نشدن ایران، امثال خاتمی یا موسوی در یک شبه‌‌ کودتای از بالا، همین نظام ولی فقیه را بشکل معتدل‌تری ادامه دهند.

"آن‏چه مسلم است، غرب از نظام حاکم بر ایران به شدت دلخور و ناراضی است و از هر ابزاری برای فشار به ایران استفاده می‏کند. مسئله اتمی هم بهانه‏ای در این جهت است."
اصلاً تمام نکته همین است. برای اینکه ایران تنها نیروی ضد امپریالیستی در دنیای امروز است. ممکن است که شکست بخورد اما تا هزار سال در تاریخ بشر با این افتخار که آخرین سنگر بشریت در برابر امپریالیسم بود زنده خواهد ماند.

آقا بهمن در خواب ایدئولوژیک بسر می بری بیدار شو.

اینکه نظام ایران فرو خواهد پاشید که کاملا واضحه و نیاز نیست که وزیر دفاع ایالات متحده آمریکا باشی تا اینو بفهمی . ایران زندگی میکنم و نارضایتی اقتصادی ، سیاسی و ... مردم رو هر روزه روز توی تاکسی ، بقالی ، اتوبوس و ... می بینم . یک بغض فرو خرده . ولی مردم خموده و ناشاد و بی انرژی شدیم و هنوز نمی تونیم این بغض رو فریاد کنیم

من شخصا با دیدگاه آقای برقعی در خصوص اینکه کشورهای عربی انقلاب 33 پیش ایران تجربه می کنند موافق هستم. البته این انقلابها ورژن 2011 هستند و مقداری بهره مند از تکنولوژی ارتباطی روز، اما اهداف گردانندگان آنها هیچ تفاوتتی با انقلاب 57 ایران ندارد. می توان حرکتهای انقلابی نظیر تسخیر سفارت اسرائیل را در مصر به عنوان نمونه ای از تسخیر سفارت آمریکا در ایران نیز دید.
اما در مورد ایران، به عقیده بنده آنچه همواره در تحلیلها از آنها صرف نظر شده است خصوصیات دموگرافیک و روانشناسی جمعی مردم ایران است. طی سالیان دراز مردم ایران نسل به نسل عادت کرده اند که هیچ گونه عملکرد تاثیر گذار مثبتی در زندگی خود از طرف حاکمان نبینند و رابطه خود با حکومت را بصورت ارباب و رعیتی پذیرفته اند. اینها ناشی از خشونت عریان حکومتها در سرکوب هرگونه اعتراض، خیانت و تغییر جهت سیاستمدارن کشور و حس صلحجویی مردم این کشور است. مردمی که زندگی در صلح را ترجیح می دهند و همواره در حافظه تاریخی خود به یاد دارند که حکومتی که جایگزین حکومت قبلی شده اگر از آن بدتر نبوده بهتر نیز نبوده است. پس چرا خود را درگیر یک چالش نامعین دیگر بکنند که امید رسیدن به وضع مطلوب از آن نمی رود. به همین دلیل است که در جامعه ایران اصلاحات طرفداران بیشتری از یک انقلاب کنترل نشده دارد. حرکتهایی اعتراضی که تا کنون شکل گرفته است به زعم بنده به مقدار زیادی ناشی از تحقیر و گاها ورود حکومتها به حیطه خصوصی افراد جامعه است که طبعا واکنش هر انسانی را بر می انگیزد. تنها ادامه این رفتارهاست که می تواند بیشتر مردم ایران را به اعتراض وادار سازد. البته حکومت طی سالها با پشتیبانی ایدئولوژیک حوزه های علمیه سعی کرده است این را برای مردم امری عادی جلوه دهد که چون حکومتی مذهبی است و دخول به حیطه شخصی افراد از خصوصیات مذهب است، پس حق دخالتهای اینگونه را دارد ولی اصولا چون این عمل با سرشت انسانی در تعارض است نتوانسته آنرا به غیر از عده ای از جیره خوارن خود بقبولاند و همواره مورد اعتراض بیشتر اقشار جامعه بوده است.
نکته دیگر اینکه از دیدگاه حکومتهای خارجی، یک ایران ضعیف شده با شرایط کنونی بهتر از یک ایران قدرتمند است. به راحتی می توان دید که با حاکم کردن یک جریان خاص، انقلاب سال 57 یک عقبگرد برای مسیر رو به توسعه ایران چه در بعد اقتصادی و چه اجتماعی بود. درست مثل حاکم شدن چند ماهه طالبان در افغانستان. بواسطه انقلاب ایران، جنگ ایران و عراق و رویکرد سیاست خارجی ایران، کشورهای سرمایه دار غربی و روسیه و چین و حتی همین ترکیه و امرات عربی متحده منافع زیادی عایدشان گردید. به نوعی حکومت کنونی برای جامعه جهانی نفع زیادی در بر داشته است، از زیر قیمت فروختن نفت به خریداران و خرید سلاح برای جنگ هشت ساله تا خرج دلارهای نفتی برای بازسازی بعد از جنگ و اخیرا واردات گران و افسار گیخته بواسطه تحریمها و سوء مدیریتهای داخلی. تنها تهدید خارجی که می توان گفت متوجه حکومت ایران ناتوانی آن درعرضه نفت است، آنگاه است که منافع آن برای فروشندگان و خریداران خارجی از بین می رود که بعید است خود حکومت دست به خودزنی این چنینی بزند و بالاخره از موضع ظاهری عدم سازش خود پائین خواهد آمد و امتیازات بیشتری برای بقای خود واگذار خواهد کرد.
مردم ایران هم کم کم دارند فراموش می کنند که ثروتی بنام نفت دارند. با حذف یارانه ها و وضع انواع و اقسام مالیاتها، گسترش مدارس و دانشگاههای پولی به موازات کاهش تعداد مشابه دولتی آنها دیگر شرایط زندگی خود را بر این اساس تنظیم می کنند.
شاید گسترش روز افزون فقر با ورشکستگی بخش خصوصی و خروج سرمایه های آنها همزمان با کاهش درآمد نفت بتواند در کوتاه مدت تلاطمی منجر به تغییر در جامعه ایرانی فراهم آورد ولی باز هم حکومت جایگزین را مردم تعیین نخواهند کرد. یگانه راه ترقی کشور ایران، افزایش آگاهی مردم نسبت به حقوق و دارایی های خود، دست برداشتن از خرافات مذهبی که زمینه ساز تسلط حاکمانی اینچنینی سات و تلاش زیاد و بهره وری با مدیریت صحیح است که متاسفانه طی این سالها با عزم جزم حاکمیت همه آنها رو به زوال گذشته اند. فشارهای خارحی تنها با پشتیانی حامیان واقعی حقوق بشر می تواند مردم ایران را دلگرم به ادامه راه خود کند.
با اوضاع موجود بهتر است فعلا عزم جهانی و داخلی را برای تغییر حکومت ایران زیاد جدی نگیریم.

ارسال کردن دیدگاه جدید

محتویات این فیلد به صورت شخصی نگهداری می شود و در محلی از سایت نمایش داده نمی شود.

نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.

لطفا به زبان فارسی کامنت بگذارید.
برای نوشتن به زبان فارسی می توانید از ادیتور زمانه استفاده کنید.

کامنتهایی که حاوی اتهام، توهین و یا حمله شخصی باشد هرز محسوب می شود و
منتشر نخواهد شد.

 

لینک به ادیتور زمانه:         

برای عبور از سد فیلترینگ

پرونده ۱۳۹۱ / چشم‌انداز ۱۳۹۲

مشخصات تازه دریافت برنامه های رادیو زمانه  از ماهواره:

ماهواره  :Eutelsat

هفت درجه شرقی

پولاریزاسیون افقی 

سیمبول ریت ۲۲

فرکانس ۱۰۷۲۱مگاهرتز

همیاران ما