محاکمه جنایتکار نازی و کشتن اسامه بن لادن
حمله کماندوهای ارتش آمریکا به ویلای اسامه بن لادن در پاکستان و کشتن او خبر داغ هفته گذشته بود. چگونگی پنهان شدن او در منطقهای نظامی در کنار پایتخت پاکستان و دهها پرسش دیگر در مورد عملیات آمریکاییها تاکنون بیپاسخ ماندهاند. حمله نیروهای ویژه به قصد کشتن اسامه بن لادن و نه دستگیری و محاکمه او در یک دادگاه و بر اساس موازین بینالمللی انجام شد. این مسئلهای است که اعتراضهای متعددی را در نقض قوانین بینالمللی و موازین قضایی برانگیخته است.
ماکس پام، نویسنده و ژورنالیست هلندی در میزگرد سیاسی روز یکشنبه شبکه یک تلویزیون هلند به نام «باوتن هوف» به ماجرای محاکمه یک جنایتکار نازی ۹۰ ساله و کشتن اسامه بن لادن پرداخت و مطلبی را که دراین مورد نوشته بود قرائت کرد.
ترجمه نوشته ماکس پام را در اینجا میخوانید:
ماکس پام: هفته آینده در مونیخ حکم دادگاه «جان دمیانیوک» صادر خواهد شد. کسی که به عنوان نگهبان یکی از اردوگاههای نازیها، در قتل هزاران نفر از یهودیان شرکت داشت. تاکنون بیش از ۳۵ سال است که پول و زحمات زیادی وقف به دادگاه کشاندن دمیانیوک شده و در این میان میبایست میلیونها دلار هم خرج شده باشد. چرا که ظاهراً برای آدمها خیلی مهم است که حتی یکی از جنایتکاران رده پایین از سری جانیان جنگی هم سرانجام به پشت میلهها برود؛ البته پس از یک محاکمه عادلانه.
با این وجود اما میتوانی از خودت بپرسی آیا این محاکمه فایدهای هم دارد. چون ۷۰ سال از وقوع این جنایت گذشته و فرد مجرم هم ۹۱ سال سن دارد. تقریباً تمام افرادی که به این قضیه مربوطند مردهاند و خود متهم هم در جریان دادگاه روی تخت دراز کشیده بود. حتی گاهی هم صدای خرخرش در حضور بازماندگان قربانیان حاضر در دادگاه بلند میشد.
بعضیوقتها فکر می کنم باید بلافاصله پس از جنگ یک گلوله حرامش میکردند، اما روز شنبه مصاحبهای هم با «بنجامین فرانسز» در روزنامه فولکس کرانت چاپ شده بود. او یک سال از جان دمیانیوک بزرگتر و ۹۲ سال دارد. در سال ۱۹۴۷، فرانسز یکی از افراد شاکی در جریان دادگاه نورنبرگ بود. یکی دیگر از افراد مهم نازیها که او علیهاش شکایت داشت، «اتوراش» نام داشت که دستورداده بود تا در اوکراین در دره «بابی»، ۳۰ هزارنفر از یهودیان و کولیان را با عجله تمام تیرباران کنند.
«اتو راش» هم در جلسه دادگاه نورنبرگ روی برانکارد دراز کشیده بود. چون بیماری پارکینسون داشت. فرانسز در مصاحبه با فولکس کرانت گفته بود که در یک لحظه حتی این فکر به سرش زد که گلولهای به اتو راش شلیک کند. این گلوله پاداش جنایتهایش بود، اما فرانسز این کار را نکرد. چون آنوقت باید خودش هم- به حق- به عنوان قاتل محاکمه میشد.
البته مصاحبه با فرانسز به خاطر یادآوری خاطرات نورنبرگ یا صحبت درباره جان دمیانیوک نبود. بلکه به خاطر نامهای بود که او با عنوان «تسویه حساب با اسامه بن لادن» نوشته که در نیویورک تایمز چاپ شده است.
دراین نامه فرانسز از خود میپرسد: آیا کشتن اسامه بن لادن به خاطر دفاع کماندوها از خودشان در مقابل حمله او و یارانش بود یا اینکه کشتن او یک نقشه حساب شده بود تا او که مسلح هم نبود حتی قبل از اینکه بتواند تسلیم شود با خونسردی تمام قصابی شود. در این صورت موضوع تعجیل در تسویه حساب و اعدام است. موضوعی که حتی در قوانین ارتش هم نقض قانون محسوب میشود.
به عقیده فرانسز باید روشن شود که دقیقاً چه اتفاقی افتاده است. اما اولین گزارش سخنگویان آمریکایی در این مورد ناامیدکننده است. پخش زنده این عملیات را یک پرزیدنت و تیم رهبری دولت آمریکا دنبال کرده است. بنابراین بهتر از این نمیتوان در جریان وقایع قرار گرفت، اما حالا رهبر سازمان سیا اعلام کرده که پخش زنده درست در لحظه کشتن اسامه بن لادن قطع شده است.
واقعا که!
پنتاگون هم دچار همان مرضی شده که هلندیها به آن دچار هستند. چون در هلند هم درست سر بزنگاه معلوم شد که نوار صحبتهایی که از تروریستهای قاتل تئو وان گوگ به دست آمده، خالی بوده است.
انداختن جسد اسامه بن لادن در دریا هم حتی اگر با قوانین اسلامی جور دربیاید یک روش مناسب برای خلاص شدن از یک محاکمه جنجالی است. «اوباما با اسامه» همان کاری را کرد که فرانسز علیه اتو راش نخوانست بکند.
بنابراین اوباما واقعاً حقش نیست که دوباره رئیسجمهور شود.
خانم فروغ تمیمی محترم سلام.
مطمعنا اقا ماکس پام هم میداند که محاکمه جان دمیانیوک صرفا برای به نماشن گذاشتن قدرت صهینیزم و ترساندن وکلا و وزرا و روئسای جمهور حاکم در اروپا و امریکا است.انچه در این نمایش قدرت مسخره به نظر میرسد،غفلت و نادانی برگزارکنندگان علنی و پشت پرده ان است.زیرا این صاحبان قدرت گمان دارند که همیشه قدرتمند باقی می مانند.ضمنا کسی که با ترور دیگران را می کشد،وجدان خود و ازادی خود و بستگانش را هم از بین میبرد و همبستگی عاطفی مردم با تروریسم را موجب میشود.اگر توجه فرموده باشید، اباما ضمن دهن کجی به جایزه نوبل،ارزش سیاسی ناچیز خود را هم در میان جامعه روشنفکری مخالف تروریزم از بین برده است.
ارسال کردن دیدگاه جدید