دیشب در اخبار شبکه تلویزیونی آلمان بطور غیر مستقم و با کنایه به اعمال تروریستی شخصیت های ایرانی و خرابکاری و انفجار تاسیسات نظامی در ایران توسط موساد، تفسیری توسط آقای کلاوس کلبر آورده شد و افکار عمومی آلمان را نسبت به اعمال مشکوک در ایران جلب نمود و ایشان در لفافه فرمودند که این امکان هست که طبق گفته های خود مقامات اسرائیلی ،به جای اقدام به جنگ؛ابتدا بهتر است به گونه ای مانع از دست یابی ایران به دانش هسته ای شد( منظر ترور و بمب گذاری کردن ). به نظر من هم رویکرد مجدد صهیونیستها به ترور و بمبگذاری ها با اطلاع کامل اروپا و امریکا صورت میگیرد و از ان طریق دو هدف را دنبال میکنند.اول از بین بردن موشکهای دور برد که میتوانند رژیم اشغالگر را مورد هدف قرار دهند و دوم تمام تاسیساتی که در ساختن جنگ افزار نقش مؤثری دارند.لذا باید قبول کرد که انفجارها و ترورها زیر نظر رژیم صهیونیستی و عوامل داخلی انان صورت میگیرد و در آینده هم شاهد انفجار و یا ترورهای دیگری خواهیم بود که در صورت ادامه این اعمال تخریبی احتمال جنگ هم زیاد خواهد شد.
اکنون باید منتظر عکس العمل آقای خامنه ای باشیم و ببینیم که ایشان در رابطه با پرنده آمریکائی چه تصمیمی میگیرند؟آیا ان پرنده را به امریکائیان پس میدهند، یا خیر؟؟ البته این پرنده برای مذاکره روزنه ای را ایجاد کرده است که ج.ا.ا. میتواند از این طریق ،بن بست بوجود آمده را پایان بخشد. ضمنا ممکن است که امریکائیان و انگلیسی ها با این امید که پرنده امریکایی در انبار موشکی حفاظت میشود ؛ چنین اقدامی(حمله هوائی و یا بمب گذاری) را کرده باشند و برای رد گم کردن و فرار از عمل متقابل به مثل توسط ج.ا.ا. ،آنرا به رژیم صهیونیستی ارتباط میدهند که بدینوسیله، با یک تیر دو نشان را زده باشند.١- بزرک کردن رژیم صهیونیستی و سوپر هیولا سازی از آن برای ترساندن اعراب و ایرانیان ٢ -شستن دست خود از اتهام تروریزم دولتی و اقدام به جنگ

دوست گرامی،هموطن! آیا به این مشکل فکر کرده ای که اگر درایران کودتا و یا انقلاب شود و یا به خاطر دعای شما جنگی شود‌،ولی دمکراتهای واقعی نتوانند قدرت را به دست گیرند،چه وضعی بوجود خواهد امد؟ اگر پای آمریکائیان و اروپائیان مجددا به کشور باز شود و مجددا ساواکی های یهودی و بهائی و سلطنت طلب در امور امنیتی ریاست کنند،چه وحشتناک خواهد شد؟ آیا در چنین شرایطی روسها بیکار نشسته و حکومت جدید ایران را به حال خود میگذارند و اجازه میدهند که مجددا پایگاه های نظامی امریکائی -صهونیستی بیخ گوششان ایجاد گردد؟ آیا گمان میکنید که اگر چپی ها در مسند قدرت بنشینند،امریکا و اروپا اجازه میدهند که آنان دوام بیاورند و تجزیه کشور را موجب نخواهند شد؟ به قول هموطنان داخل کشور،ما اینطرف آبیم، چرا نسخه مبارزه به روش مسالمت آمیز و آشتی ملّی و مردمسالاری را می پیچیم؟ در جواب همه می گویم: مقصر دلمان است که انجا جا مانده است.
هموطنان ما باید متحد شویم و با مبارزات مسالمت آمیز خود جهت انجام اصلاحات، نگذاریم که استعمارگران و دیکتاتوران بیش از این سوار بر گرده مردم شوند و مردم فریبی کرده و سیاست بازی کنند و به شکل دیگری از ایرانیان کولی بگیرند و در طول مبارزات خود نیز جهت برقراری عدالت اجتماعی تلاش کنیم که پایه های مردمسالاری را استوار و مستحکم نمائیم.موفق باشید

فرامرز خان سلام. من هرگز ننوشته ام که یک چپی ،کمونیست است و یا به اشباه یک مارکسیت - لنینیست را با مارکسیستها و یا سوسیال دمکراتها در یک صف قرار بدهم.ضمنا حتی اگر مارکسیت - لنینیستهای سابق هم در ایران روی کار بیآیند هم نمی توان مدعی شد که انان به روسیه وابسطه هستند.عزیز من دنیا عوض شده است و بنده هم اینرا خیلی وقته که فهمیده ام.متاسفانه شما دوست گرامی به این نکته سیاسی توجه نکرده اید که من همه مخالفین در طیف چپ را به طور کلّی مثال زده ام و اگر معتقدم که با روی کار آمدن رفقای چپی در ایران، با روسیه کمتر مشکل خواهم داشت ، به معنای وابستگی چپی ها به روسیه نیست،بلکه منظورم این است که باز هم مشکل اساسی ما با دنیای غرب خواهد بود و امریکائیان حتی همین چپی ها را که امروزه خودشان با دادن امکانات و پول و سلاح و غیره جهت آشوب در ایران حمایت و تحریک میکنند را تحمل نخواهند کرد.ضمنا به دلائل سیاسی معتقدم که روسها طبعا چپی ها را بیشتر در اطراف کشور خود طالبند تا مخلصان آمریکائی را.امید وارم که رفع سوء تفاهم شده باشد.