«ورود آقایان ممنوع!»
مریم طارمی – در سالهای اخیر بر پردهی سینماها معمولاً کمدیهای پیشپاافتادهای به نمایش درمیآیند که بر بعضی شخصیتهای کمدین تلویزیونی استوارند و گاهی به جای اینکه تماشاگر را به خنده بیندازند، باعث میشوند از فرط غصه بر ویرانههای کمدی ایرانی بگریند. در چنین شرایطی «ورود آقایان ممنوع!»، ساختهی رامبد جوان یک کمدی رمانتیک بسیار خوب است.
قصهی فیلم از زمانی شروع میشود که یک دبیر شیمی با بازی رضا عطاران قرار است در مرکز پیشدانشگاهی دخترانهای که تا به آن روز حضور آقایان در آن ممنوع بوده است تدریس کند. مدیر فمنیست این مرکز دخترانه با بازی کمنقص ویشکا آسایش آنقدر متعصب است که حتی حضور پدر دانشآموزانش در مدرسه را ممنوع کرده. حالا با حضور یک دبیر مرد با چالش تازهای مواجه میشود و موقعیتهای کمیکی به وجود میآید.
«ورود آقایان ممنوع!» بیشتر از اینکه وامدار کارگردان و یا بازیگرانش باشد، بهخاطر فیلمنامهی فوقالعادهاش است که فیلم خوبی از کار درآمد. فیلمنامهی این فیلم را پیمان قاسمخوانی طنزنویس موفق چند سال اخیر نوشته است. قصهی فیلم البته تکراری است و در سینمای ایران فیلمهای متعدد درباره دعوای زنان و مردان و حقوق آنها ساختهاند. با اینحال «ورود آقایان ممنوع» در مجموع خوب پرداخت شده و کارگردان داستان را خوب از کار درآورده است. البته ناگفته نماند که مشکل اغلب فیلمنامههای کمدی پیمان قاسمخوانی در این فیلم نیز وجود دارد. او در اغلب موارد بیشتر از اینکه سعی کند در بستر داستانش موقعیتهای کمدی خلق کند، برای موقعیتهای کمدی بستر فیلمنامهای ایجاد میکند و همین امر گاهی تماشاگر را با رویدادهایی درگیر میکند که لزوم آنها احساس نمیشود.
البته مثل دیگر کارهای قاسمخوانی در «ورود آقایان ممنوع» هم رد پای شوخیهایی که در سریالهای آمریکایی مرسوم است، به چشم میخورد. شخصیت دکتر که مانی حقیقی ایفاگر نقش آن است، از شخصیتهای مختلف جذابی که در سریالهای آمریکایی همه فکر و ذکرشان ارتباط با جنس مخالف است گرتهبرداری شده، تا ان حد که حتی رفتار «دکتر» به عنوان یک شخصیت هیچ ربطی به یک شخصیت ایرانی ندارد.
ویشکا آسایش، یک مدیر فمینیست و سختگیر و رضا عطاران، دبیر شیمی در مدرسهی دخترانه
اغلب بازیگران «ورود آقایان ممنوع» همان نقش همیشگی خود را ایفا کردهاند. نمونه بارزش هم علی صادقی است. لزومی نداشت بازیگری مثل علی صادقی که در سالهای اخیر به یکی از شخصیتهای کمدی کلامی در فیلمها و سریالهای کمدی تبدیل شده است، در این فیلم حضور داشته باشد. آن هم به این امید که به خاطر حضور او فیلم فروش بیشتری داشته باشد. حضور علی صادقی در دقایق پایانی فیلم نشان میدهد که رامبد جوان از ساخت یک کمدی موقعیت خالص در زمان کنونی کمی واهمه داشته است. کمدی موقعیت situation comedy در معنای گونهای از کمدی که در آن شخصیتها در مکانهای عادی مانند محل کار و یا خانه حضور دارند و فعالیتهای روزانه آنها با حرکات و یا دیالوگهای طنز انجام میشود.
در هر حال این نکته را هم نباید نادیده گرفت که بازی علی صادقی در نماهای پایانی فیلم یادآور حضور چند ثانیهای هدیه تهرانی در فیلم «دوئل» است. «دوئل» یک فیلم مردانه در ژانر دفاع مقدس بود که کارگردان تلاش کرده بود با گنجاندن خاطرهای عاشقانه و حضور چند ثاینهای هدیه تهرانی آن را کمی تلطیف کند. البته شخصاً مشکلی با علی صادقی یا کاراکترش در فیلم ندارم، اما معتقدم پشتوانهی اصلی فیلم، فیلمنامهی خوب آن بود که در پایان به بهترین نحو توانست رضایت مخاطب را جلب کند و او با رضایتخاطر از سینما بیرون برود. در این میان بیتردید بازی ویشکا آسایش در کنار رضا عطاران به فیلم کمک قابل توجهی کرده است.
دختران کنجکاو در «ورود آقایان ممنوع!» یک کمدی موفق مبتنی بر بحث تفکیک جنسیتی
در میان بازیگران این فیلم تنها ویشکا اسایش است که نقشی کاملا متفاوت را اجرا کرده و از عهده اجرای آن هم بهخوبی برآمده است. البته در برخی سکانسها در شخصیتپردازی مدیر مدرسه اغراق شده است که به اقتضای داستان فیلم لطمه زیادی به آن نزده است. جسارت و وسواس رامبد جوان در انتخاب ویشکا آسایش ستودنی است. اگر «ورود آقایان ممنوع» را فیلمساز دیگری میساخت، شاید ترجیح میداد یکی از بانوان بازیگر که در طول این سالها در نقشهای کمدی ظاهر شدهاند، نقش مدیر را ایفا کند. بدیهی است که در صورت انتخاب یکی از این بازیگران که در همه فیلمهای طنز حضور دارند و دارای اکشنها و لبخندها و تکیهکلامهای تکراری هستند فیلم به ورطه نابودی میرفت و ممکن نبود چنین استقبالی از آن شود.
ویشکا آسایش بازیگر گزیدهکاری است. او هر نقشی را نمیپذیرد و با وجود توانمندیهای بسیار شاید تنها خاطرهی بازی او در نقش «قطام» در مجموعه تلویزیونی امام علی و یکی – دو نقش دیگر که در همهی آنها یک شخصیت جدی را بازی کرده در ذهن مردم باقی مانده باشد. آسایش در «ورود آقایان ممنوع» در یک نقش کاملاً کمیک بازی میکند. اما با استفاده از کمدی موقعیت، بیآنکه بخواهد بیش از آنچه که نیاز است دست به رفتار غیر عادی بزند و تماشاگر را به هر قیمتی بخنداند، با حرکتهایی حسابشده، و جدیتی طنزگونه شخصیت یک خانم مدیر فمینیست در یک موقعیت کمیک را به خوبی از کار درآورده است.
«ورود آقایان ممنوع!» با فیلمنامهای بسیار موفق به قلم پیمان قاسمخوانی
در مجموع فیلم دارای داستان شسته و رفتهای است که هم از کمدی موقعیت بهره برده، و هم از کمدی کلامی در مفهوم بداههگوییها و تکیهکلامهایی که روحیه و منش یک شخصیت را معرفی میکند. نمونهی موفق کمدی کلامی را در کارهای مهران مدیری میتوان سراغ گرفت. در برخی موارد شوخیهای کلامی در «ورود آقایان ممنوع» از نمونههای بسیار عالی سالهای اخیر است. برای مثال خوابی که ویشکا آسایش میبیند و پس از بیدار شدن به دستشویی میرود و مسواک میزند، یک نمونهی قابل تأمل از کمدی کلامیست. رامبد جوان پس از فیلم «پسر آدم، دختر حوا» نشان داد که علاوه بر بازیهای فوقالعاده میتواند از عهده ساخت فیلمهای کمدی روشنفکری و نه لزوماً خلق لحظههایی برای وقتگذارنی در سینما برآید.
من برای دیدن این فیلم در ایران نبودم ولی فیلم "پسر آدم، دختر حوا" را در سینما دیدم: البته نه کامل چون آن قدر فیلم به نظرم کسالت آور بود که نتوانستم تا انتها تحملش کنم. اگر منظور نویسنده را درست فهمیده باشم، ایشان از فیلم قبلی رامبد جوان هم خوش شان آمده و بنا براین به نظر نمی آید این یکی هم فیلم قابل مشاهده ( چه برسد به قابل ملاحظه) ای باشد.
من فيلم "پسر آدم، دختر حوا" را نديده ام و در مورد فيلمي هم كه نديده ام نظري نميدهم. ولي فيلم "ورود آقايان ممنوع" را در تهران ديدم. فيلم شاد و قابل قبولي است و بيشتر تماشاچيان هم از ديدن فيلم راضي بودند. از نظر من يك شاهكار يا فيلم ماندگار در تاريخ سينماي ايران نيست ولي فيلم خوب و بقاعده اي بود كه ضمن ارتباط برقرار كردن با بيشتر مخاطبان اصول داستان گويي و قواعد ساخت فيلم كمدي در سينما هم رعايت كرده است. بازي ها بخصوص بازي 4 هنرپيشه اصلي يعني رضا عطاران، ويشكا آسايش، ماني رهنما و پگاه آهنگراني هم خيلي روان بود.
در بارة فيلم نظري نوشتم كه هنوز نمايش داده نشده ولي فكر كنم سهواً نام يكي از بازيگران را ماني رهنما نوشتم كه درستش ماني حقيقي است كه پيش از اين هم بازي زيبايي در فيلم تحسين شدة "درباة الي" ارائه كرده بود. ماني رهنما يك خوانندة پاپ در ايران است. قيافه اين دو نفر هم اصلاً شبيه هم نيست و نميدانم چرا اسمشان را با هم اشتباه كردم. شايد تشابه نام كوچكشان مرا به اشتباه انداخت.
فیلمی بود که بخاطر وقتی که برایش گذاشتم پشیمان نیستم
ارسال کردن دیدگاه جدید