«جشن ما وقتی است که ظلم نباشد»
مجتبا یوسفیپور - مهمترین خبر سینمایی این هفته، نشست مطبوعاتی «جواد شمقدری»، معاونت سینمایی وزارت ارشاد، در روز دوشنبه نهم خرداد ماه بود. در این نشست «شمقدری» از موضوعات مختلف سخن گفت که به صورت خلاصه به بخشهایی از آنها اشاره میکنیم. همچنین هفتهی گذشته کارگردانان سینمای ایران شبی را در کنار یکدیگر جشن گرفتند و از پنج تن از اعضایشان تقدیر کردند. «حامد بهداد» نیز با انتشار یادداشتی در روزنامهها و وبسایتها، جنجالیترین حاشیهی این هفته را ساخت.
وکیل مدافعان کن
در نشست مطبوعاتی معاونت سینمایی، «جواد شمقدری» در ارتباط با ماجرای نامهنگاریاش به مدیر جشنوارهی فیلم کن، به دفاع از عملکرد خود پرداخت و به رسم رایج این روزهای ایران، مخالفان و منتقدان نامهنگاریاش به کن را غربزدگان و دشمنان خواند و گفت «این نامه اگر هیچ اثری نداشت موجب شد مشخص شود وکیل مدافعان جشنوارهی کن در ایران چه کسانی هستند و چطور میتوانند داستانی به این روشنی را چنین جلوه دهند.»
«علیرضا سجادپور»، معاونت نظارت و ارزشیابی نیز در دفاع از نامهنگاری شمقدری گفت: «واقعاً متأسفم از برخی افراد که متوجه عمق نامهی آقای شمقدری نشدهاند، درحالیکه عمق نامهی ایشان نه دفاع از"فونتریه" و نه دفاع از تک تک کلمات وی، بلکه افشای چهرهی کن بهعنوان بخشی از سیاستهای غربی و استکباری بوده است.»
خشم معاونت سینمایی از منتقدان نامهنگاری شمقدری به حدی بود که حتی دامن برنامهی تلویزیونی «هفت» را نیز گرفت. برنامهی تلویزیونی «هفت» در یکسال گذشته یکی از تریبونهای اصلی معاونت سینمایی ارشاد بوده و «علیرضا سجادپور» یکی از مهمانان همیشگی این برنامه است. او به صورت حضوری و یا تلفنی نظرات معاونت سینمایی را در برنامهی پربییندهی «هفت» منعکس میکرد.
در برنامهی هفتهی گذشته، «فریدون جیرانی» مجری و کارگردان این برنامه متنی در نقد نامهنگاری شمقدری به کن خواند و نگاشتن آن را درشأن معاونت سینمایی ندانست. در ادامهی برنامه «جیرانی» اعلام کرد که «سجادپور» برای سخن گفتن با برنامه تماس گرفته، اما امکان تماس تلفنی مهیا نشده است. این اتفاق خشم معاونت سینمایی را دوچندان کرد، چنانکه «شمقدری» در نشست مطبوعاتیاش به این موضوع اشاره کرد و با توضیح اینکه این برنامه با حمایت معاونت سینمایی پا گرفته و ساخته شده است، افزود: «قرار نیست مجری این برنامه در نقش کارشناس و در صورتی که خودش یکطرف دعواست اظهار نظری کند و وقتی آقای سجادپور برای پاسخگویی روی خط میآید امکان صحبت کردن به او ندهد. برنامهی «هفت» باید از این نظر اصلاح شود.» در ادامهی این جلسه نیز هنگامی که خبرنگار «برنامهی هفت» در جایگاه خبرنگاران قرار گرفت تا پرسش خود را مطرح کند، «شمقدری» با او به تندی برخورد کرد و در برابر سخنان او که قصد داشت در ارتباط با ماجرای نامه و احتمال دریافت مشاورهی نادرست از مشاورانش توضیح بدهد، گفت که لازم نیست توضیح بدهد و فقط سؤالش را بپرسد و حتی از مدیر مراسم خواست که نفر بعدی را برای پرسش دعوت کند که در نهایت با اعتراض دیگر خبرنگاران، مجبور شد کوتاه بیاید.
فیلمسازان علاقهای به ساختن فیلم دربارهی انقلاب ندارند
اما این هفته دو اظهار نظر جالب نیز توسط وزیر ارشاد و معاونت سینمایی ابراز شد که کنار هم قرار دادن آنها خود تکلیف خیلی چیزها را روشن میکند.
محمد حسینی» وزیر ارشاد اسلامی، در مراسمی به مناسبت سالگرد درگذشت «آیتالله خمینی» از ضعف در زمینهی تولید آثار سینمایی و فرهنگی با محوریت این شخصیت سخن گفت. او گفت: «باید اعتراف کنم که ما نتوانستهایم آنطور که باید ایشان را به دنیا معرفی کنیم (...) ما هنوز یک کار تلویزیونی یا سینمایی مناسب دربارهی امام نداریم.»
اما دلیل روی ندادن این اتفاق را ظاهراً باید در سخنان معاون او «جواد شمقدری» جستوجو کرد. «شمقدری» با اشاره به سفارش تولید سه فیلم با موضوع انقلاب به فیلمسازان نزدیک به معاونت سینمایی، گفت: «ما از همهی فیلمسازان دعوت کردیم اگر فیلمنامهای با این موضوع دارند به ما مراجعه کنند. اما با کمال تأسف باید بگویم چندان پاسخ خوبی از سوی سینماگران دریافت نکردیم.»
نیاز به توضیح بیشتر دارد؟
البته این گفتهها برخی از فیلمسازان را به تکاپو واداشت تا مبادا گفتههای جناب وزیر و معاونش در آینده مشکلاتی برای ایشان ایجاد کند و در «ارزشی بودنشان» شبههای بهوجود آورد. «سعید سهیلی» کارگردان فیلمهای «ازدواج در وقت اضافه»، «شش انگشتی» و «چهارچنگولی» در واکنش به این سخنان در گفتوگو با خبرگزاری سینمای ایران، دلیل عدم علاقهی فیلمسازان به موضوعاتی از این دست را اینگونه بیان کرد: «دلیل نرفتن فیلمسازان به سراغ زندگی حضرت امام نه از سر تنبلی و نه از سر عدم ارادت به ایشان بلکه به دلیل زود هنگام بودن آن است.»
بهروز افخمی از اندک فیلمسازانی است که در سالهای گذشته سراغ موضوع زندگی آیتالله خمینی رفت. او بعد از صرف هزینهای بالا و چندین سال فیلمبرداری، فیلم «فرزند صبح» را ساخت. نمایش این فیلم در جشنوارهی فیلم فجر سال گذشته با واکنش منفی منتقدان روبرو شد. «افخمی» نیز که از نسخهی نهایی فیلم و تدوین آن راضی نبود، با درگیریهای بسیار خواهان حذف نامش بهعنوان کارگردان از فیلم شد. این پروژهی پرخرج با موضوع کودکی «روحالله خمینی» همچنان سرنوشت نامعلومی دارد. بنا به آخرین مصاحبهی «بهروز افخمی» با ایسنا، با وجود تلاشها و پیشنهادهای او مبنی بر تدوین مجدد و ساخت موسیفی تازه و تهیه کپی ۳۵ میلیمتری جدید در خارج از کشور با هزینهی شخصی او، تهیهکنندگان فیلم در «عروج فیلم» ظاهراً موافقت نکرده و آنگونه که «افخمی» میگوید قصد دارند فیلم را به همین شکل به بایگانی بسپرند.
به هر حال، وقتی فیلمساز از صافی گذشتهای مانند «بهروز افخمی» که حتی سابقهی نمایندگی مجلس را دارد برای ساختن و کارکردن بر روی موضوع کودکی رهبر انقلاب با مشکلاتی از این دست روبرو میشود و سرانجام به نقطهای میرسد که ترجیح میدهد نامش را از حاصل چندین سال کارش بردارد، چگونه میتوان انتظار داشت دیگر فیلمسازان خطر کنند و دست به ساخت فیلمی با موضوع زندگی آیتالله خمینی بزنند؟
«مجتبی راعی» فیلمساز دیگری است که بخت خود را در ساختن فیلمی با موضوع زندگی رهبر انقلاب آزموده است. او و فیلمش نیز سرنوشتی بهتر از «افخمی» نداشتند. «راعی» با اشاره به اینکه طرح دیگری نیز در ارتباط با این موضوع دارد، دربارهی فیلم «صنوبر» و دردسرهای ساخت آن میگوید: «آنقدر در همان فیلم اول برای ساختش رنج کشیدم که باید دیوانه باشم که دوباره در معرض چنین فشار عظیمی قرار بگیرم و فکر میکنم اگر بخواهم این فیلم را بسازم قطعاً سکته خواهم کرد.»
شب کارگردانان با حضور فیلمبردار اسکاری و یادی از گوگوش
شب کارگردانان سینمای ایران با حضور جمعی از کارگردانان سرشناس سینمای ایران دوشنبهشب هفتهی گذشته برگزار شد. در این مراسم که با اجرای «داریوش فرهنگ» برگزار میشد از «رخشان بنیاعتماد»، «علیرضا داوودنژاد»، «محمد متوسلانی»، «رضامیرکریمی» و «بهرام توکلی» به خاطر تلاشهایشان در عرصهی فیلمسازی تقدیر به عمل آمد.
در بخشی از مراسم «سیروس الوند»، کارگردان قدیمی سینما روی صحنه آمد و متنی را در تقدیر از «علیرضا داودنژاد» خواند. او در بخشی از این متن با اشاره به فیلم «نازنین» از ساختههای پیش از انقلاب «داوودنژاد» با بازی «گوگوش» گفت: «او روی دیگر خود را زمانی نشان داد که «شاهماهی هنر» را در ظاهر یک دختر شهری به انزلی برد، زیبایی صورت او را کمرنگ کرد و زیر باران انزلی با چشمانی خیس در انتظار برادر کوچک آکتور قرار داد.»
«علیرضاداودنژاد» نیز پس از حضور بر روی صحنه برای دریافت لوح تقدیر خود، با تکرار آرزوی خود مبنی بر ایجاد شرایط مناسب برای کار کردن فیلمسارانی چون «بهرام بیضایی»، «ناصر تقوایی» و «جعفرپناهی» افزود: «قدیمیها میگفتند عید ما زمانی است که از ظلم آثاری نباشد. جشن ما هم وقتی است که چنین باشد. دیگر فیلمسازان غمزده و بهستوه آمده نباشند و به سینما بازگردند و همراه آنان این شب را جشن بگیریم.»
در گزارشهای پیشین به همکاری فیلمبردار نامدار ایتالیایی و برندهی سه جایزه اسکار «ویتوریو استراتو» با فیلمساز ایرانی «مجید مجیدی» اشاره کرده بودیم. او که پیشتر نیز یکبار برای مذاکره در ارتباط با پروژهی «پیامبر اکرم» به ایران سفر کرده بود، این هفته در جشن شب کارگردانان سینمای ایران، به همراه «مجید مجیدی» بر صحنه ظاهر شد و لوح تقدیر «رضامیرکریمی» را به او داد.
گلشیفته فراهانی و کار در سینمای ایران
ماجرا از آنجا آغاز شد که «محسن محسنینسب» در گفتوگو با خبرگزاری «فارس» اعلام کرد که از «گلشیفته فراهانی» برای بازی در فیلم جدیدش، «شانه دوست» دعوت کرده و «فراهانی» نیز ابراز تمایل کرده به ایران برگردد. او همچنین افزود «علیرضا سجادپور» معاونت نظارت و ارزشیابی وزارت ارشاد نیز به طور ضمنی با بازگشت فراهانی موافقت کرده است.
چندی بعد «سجادپور» با ارسال پیامی به خبرگزاریها، این نقل قول از سوی «محسنی نسب» را رد کرد و تأکید کرد که برای گرفتن اخبار تنها به او مراجعه کرده و نقل قولها را نپذیرند.
همزمان با این ماجراها، عکسهایی از «گلشیفته فراهانی» در مجلهی مد «ووگ»، چاپ پاریس منتشر شد. انتشار این عکسها بهانهای شد تا برخی از سایتهای اصولگرا با انتشار آنها و بخشهایی از مصاحبهی «فراهانی» با این مجله، حملاتی را علیه او آغاز کنند. وب سایت «مشرق نیوز» در مطلبی با تیتر «گلشیفته فراهانی در میان مدلهای فرانسوی» پیشگام این حملات بود. «مشرقنیوز» در مطلب خود از هر ترفند ممکن جهت تخریب «فراهانی» استفاده کرد و از مجلهی «ووگ»، چاپ پاریس بهعنوان «نشریهای نیمهپورنو» یاد کرد و ادعا کرد که: «اساساً کسانی که در این دست نشریات تصویر خود را منتشر میکنند بیش از همه متکی به تحریک جنسی مردان هستند.»
«مشرقنیوز» در مطلبی دیگر با عنوان «گلشیفته فراهانی و سندروم اپوزوسیون» بار دیگر به این بازیگر پرداخت و حملاتی را علیه او تدارک دید. ظاهراً یکی از جملات «فراهانی» در مصاحبهاش با آن مجلهی فرانسوی، سایتهای اصولگرا را بسیار عصبانی کرده، چرا که در تمامی مطالب منتشر شده بر روی این گفته تأکید شده است. به نقل از «مشرق نیوز»، «فراهانی» در مصاحبهاش در پاسخ به پرسشی در ارتباط با حجاب در ایران ظاهراً پاسخ داده است: «من از حجاب متنفرم. در اسلام حجاب بر سر میکنند تا میل جنسی مردان را مهار کنند. چرا من باید به تحریک جنسی مردان متکی باشم؟» در ادامه این وب سایت با انتقاد از اظهارنظرهای سیاسی «فراهانی» علیه نظام، او را با «میترا حجار» مقایسه کرده است و اشاره میکند که «میترا حجار» نیز با وجود خارج شدن از ایران و رفتن به همین راه، در نیمهراه متوجه اشتباهش شد و برگشت؛ کاری که «فراهانی» نکرد.
جدا از فیلم «محسنی نسب»، دیگر فیلمی که خبر ساخته شدنش امید بازگشت «فراهانی» به سینمای ایران را در دل سینمادوستان ایرانی زنده کرده بود، «کیمیای رومی» پروژهی جدید «داریوش مهرجویی» بود. اما این هفته «جواد شمقدری» در نشست مطبوعاتیاش حرف آخر را زد و علاقمندان به دیدن «گلشیفته فراهانی» بر پردهی سینماهای ایران را ناامید کرد. او در ارتباط با این موضوع با اشاره به اتفاقات و تغییرات اخیر گفت: «اخیراً شنیدهایم این بازیگر در فیلمی در کردستان بازی کرده که صحنههای ناجوری دارد» و در نهایت اعلام کرد که «دیگر مشکل گلشیفته فراهانی در حوزهی اختیارات ما نیست» و به این ترتیب مشخص شد که عملاً راه برگشتی برای گلشیفته فراهانی وجود ندارد. گویا فعلاً باید پروندهی بازیگری «گلشیفته فراهانی» در ایران را بسته تلقی کرده و منتظر بمانیم و ببینیم که او در خارج از کشور چه میتواند بکند.
سینماگران در تئاتر
با سختتر شدن شرایط ممیزی تولید و نمایش فیلم در ایران، برخی از سینماگران تصمیم گرفتهاند تا مدتی از سینما دوری جسته و به تئاتر پناه ببرند.
بعد از «داریوش مهرجویی» که با نمایش «درس» نوشتهی «اوژن یونسکو» توانست تماشاگران بسیاری را به سالن نمایش بکشاند، به تازگی «عبدالرضا کاهانی» نیز اعلام کرده که قصد دارد از اول مرداد ماه نمایشی را در تماشاخانهی ایرانشهر روی صحنه ببرد. «کاهانی» سال گذشته با فیلم «اسب حیوان نجیبی است» در جشنوارهی فیلم فجر ظاهر شد، اما بعد از جشنواره در گرفتن مجوز نمایش عمومی فیلمش ناکام ماند. او امسال فیلمنامهای با نام «حمل با جرثقیل» را برای تصویب به ارشاد ارائه کرده که این فیلمنامه نیز همانند فیلمنامهی قبلی او، «من» که سال قبل به همراه «پیمان معادی» نوشته بود، مجوز ساخت دریافت نکرده است. این به در بسته خوردنها ظاهراً «کاهانی» را از سینما ناامید کرده و او تصمیم دارد فعلاً در عرصه تئاتر فعال باشد.
اما دیگر چهرهای که اینروزها بعد از ده سال به تئاتر بازگشته «پارسا پیروزفر» است که از ۹ خرداد ماه به کارگردانی او نمایش «گلنگری گلن راس» نوشتهی «دیوید ممت» روی صحنه رفته و با استقبال تماشاگران روبرو شده است. «گلنگری گلن راس» از موفقترین نمایشنامههای «دیوید ممت» است که توانسته برندهی جوایزی چون «پولیتزر» و «تونی» شود. بر اساس این نمایشنامه، فیلمی نیز به همین نام با بازی «آل پاچینو»، «جک لمون»، «کوین اسپیسی» و «آلک بالدوین» در سال ۱۹۹۲ ساخته شد.
گذر از سد توقیف
بالاخره دو فیلم از فیلمهای بلاتکلیف سال گذشته موفق شدند با تن دادن به ممیزی و حذف بخشهایی مجوز نمایش عمومی دریافت کنند.
«انتهای خیابان هشتم» ساختهی «علیرضا امینی» و «قصهی پریا» ساختهی «فریدون جیرانی» بهزودی نمایش عمومی خود را آغاز میکنند. «قصهی پریا» با بازی «مهناز افشار»، «باران کوثری» و «مصطفی زمانی» قرار است در جدول اکران امسال بعد از اتمام نمایش عمومی فیلم «مرهم» جایگزین آن شده و به نمایش درآید.
«سیدجمال ساداتیان» تهیهکنندهی فیلم «انتهای خیابان هشتم» نیز اعلام کرده است که با دریافت مجوز نمایش عمومی، در صدد است تا فیلم را برای اکران عمومی در زمان عید فطر آماده کرده و به نمایش درآورد. «صا برابر»، «حامدبهداد» و «ترانه علیدوستی» بازیگران اصلی این فیلم هستند.
دعوای مختار و مجنون
اما حاشیهی سینمایی این هفته باز مربوط میشود به صحبتهای «فریبرز عربنیا» در برنامهی تلویزیونی «هفت» که همچنان جنجالساز است.
«عربنیا» در آن برنامه پیرامون بازیگری در سینمای ایران، در لفافه انتقاداتی را نسبت به برخی از اهالی سینما مطرح کرد. او با اشاره به صحبتهای هفتهی قبل «محمدرضا شریفینیا» در همان برنامه و بدون نام بردن از وی، او را یکی از افرادی معرفی کرد که افراد غیرمتخصص را با گرفتن پول وارد عرصهی بازیگری در سینمای ایران میکند.او در بخشی دیگر از سخنانش به بازیگری اشاره کرد که با حرکات مجنونوار سعی در درآوردن اداهای «مارلون براندو» و پنهان شدن پشت نام این بازیگر را دارد. بالطبع اهالی سینمای ایران به سادگی متوجه اشارات «عربنیا» شدند، اما هیچکس با نام بردن اشارهی مستقیم به نام افراد نمیکرد تا اینکه هفتهی گذشته، «حامد بهداد» با انتشار نامهی سرگشاده و تندی به «عربنیا» حمله کرد. این نامه که در روزنامهها و وبسایتهای مختلف منتشر شد، بازتاب زیادی داشت و بحثهای بسیاری را میان خوانندگان برانگیخت. «بهداد» در نامهای که نخستینبار در وبسایت «کافه سینما» منتشر شد، «فریبرز عربنیا» را «آقای متوسط» و بازیگری خواند «که با بدعنقی و تفرعن پوک، فضای کاری را عصبی و زشت میکند»؛ و همچنین از برخی اهالی سینما نام برد و گلایههای آنان از «عرب نیا» را مطرح کرد. او کمی بعد با انتشار مجدد نسخهی اصلاحشدهی نامهاش در روزنامهی «روزگار» اعلام کرد که نسخهی اولیه و نامهای آورده شده در آن را تأیید نمیکند.
البته این نخستین باری نیست که «بهداد» در برابر انتقادها دست به جنجالسازی میزند. او پیشتر نیز در برابر انتقاد برخی از منتقدان سینمایی بهویژه در مجلهی سینمایی «فیلم»، دست به عملی مشابه زد و با انتشار نامهای تند، دعوایی رسانهای راه انداخت.به هرحال، هفتهی آینده قرار است تا بار دیگر «عربنیا» در برابر دوربین برنامهی تلویزیونی «هفت» ظاهر شود. باید دید که آیا این درگیریها به همینجا خاتمه مییابد و یا از فرصت استفاده میکند و در صدد پاسخگویی به عربنیا برمیآید.
فعلاً که بازار حاشیههای سینمای ایران داغتر از اخبار تولید و مفید است. در هر حال همیشه اینگونه جنجالها باعث میشود تا برخی نامها دیگر بار مطرح شده و برخی از اهالی این حرفه دستکم برای مدتی کوتاه نامشان را در ذهن مردم زنده کنند. شاید هم اصلاً دلیل جنجالی کردن برخی مسائل توسط برخی افراد، همین باشد.
عکسها (از بالا به پائین)
جواد شمقدری در نشست مطبوعاتی
فریدون جیرانی، مجری و کارگردان برنامه تلویزیونی «هفت»
بهروز افخمی، کارگردان فیلم «فرزند صبح» در پشت صحنهی این فیلم
سیروس الوند و علیرضا داودنژاد در شب کارگردانان سینمای ایران
عکس گلشیفته فراهانی در مجلهی مد «ووگ» Vogue
پوستر نمایش «گلنگری گلن راس» به کارگردانی «پارسا پیروزفر»
پوستر فیلم «انتهای خیابان هشتم»
«حامد بهداد» در صحنهای از فیلم «انتهای خیابان هشتم»
متن نامه حامد بهداد از صبح دوشنبه 9 خرداد منتشر شده بود ،درحالیکه کافه سینما نامه تایید نشده ای رو ظهر دوشنبه منتشر کرد، بدلیل اینکه روزنامه روزگار بصورت pdf درحال حاضر آنلاین شده امکان پخش شدن متن اصلی نامه خیلی کمتر از سایتهای دیگه بود،
http://roozegardaily.com/pdf/90-03-09/16.pdf
ارسال کردن دیدگاه جدید