«کارل هاینس اشتوکهاوزن» و نوآوری در موسیقی
امیر حسین آهویی - «کارل هاینس اشتوکهاوزن» (Karlheinz Stockhausen )، آهنگساز آلمانی، یکی از مهمترین و در عین حال بحثانگیزترین آهنگسازان قرن بیستم و اوایل قرن بیست و یکم بهشمار میرود. منتقدان موسیقی او را یکی از بزرگترین ایدهپردازان قرن بیستم میدانند. او به همراه جان کیج از معدود آهنگسازان آوانگاردی بود که به فضای ذهنی مردم عام رخنه کند.
اشتوکهاوزن نوآوریهای عظیمی در زمینه موسیقی الکترونیک، بهکارگیری آلاتوری (شانس) در آهنگسازی سریال و «موسیقی فضایی» عرضه کرد که تأثیر عمیقی بر هنر معاصر نهاد.
اشتوکهاوزن در مدرسه موسیقی کلن و دانشگاه کلن تحصیل کرد. سپس به تدریس در مدرسه دارمشتات (Darmstadt) پرداخت. آثار و تئوریهای او نه تنها نزد آهنگسازان موسیقی هنری، بلکه بر موسیقی جز و پاپ هم بسیار تأثیر گذاشت. اشتوکهاوزن هنرمند پرکاری بود. او ۶۰ سال به ساخت موسیقی پرداخت و همواره از فرمهای سنتی اجتناب میکرد. در قالبهای بسیاری موسیقی ساخت: از جعبه موسیقی و یک ساز گرفته تا هفت اپرای کامل. همچنین نظریات و دیگر نوشتههایش را در ۱۰ جلد کتاب منتشر کرد. از طرفی جوایز بسیاری برای آثار، اجراها و کتابهای موسیقیاش دریافت کرد.
«پیر بولز» آهنگساز و رهبر ارکستر فرانسوی در مورد اشتوکهاوزن گفت: «اشتوکهاوزن بزرگترین آهنگساز زنده است و تنها کسی است که به عنوان همتا و دوست قبولش دارم.»
همچنین موسیقیدانان جز همچون مایلز دیویس، سسیل تیلر، اربی هنکاک و یوسف لتیف و انتونی براکستن همه نفوذ افکار اشتوکهاوزن بر کارهایشان را قبول دارند.
تأثیرات اشتوکهاوزن بر پاپ و راک را نباید نادیده بگیریم. افراد و گروههایی مثل فرانک زاپا، دهو، ریک رایت، راجر واترز، لوچیانو بریو، بیتلز، کرفت ورک و بیورک همگی پیرو افکار و دستاوردهای موسیقایی اشتوکهاوزن بوده و یا هستند.
این برنامه را میتوانید از طریق فایل صوتی زیر بشنوید:
●سمفونی زمانه:
«استیو رایش»، بزرگترین آهنگساز زنده آمریکا
دانیل بارنبویم، رهبر ارکستر اسرائیلی – آرژانتینی
موسیقی مینیمال، فیلیپ گلس
«آرنولد شوئنبرگ» و ترس از عدد ۱۳
«گوستاو مالر»، ایستاده بر لبه دو دوران
ویدئو: Karlheinz Stockhausen "Helicopter String Quartet"
این نوعی جدید از هنر است که برای بیان مضمون چیز هایی را از موسیقی به عاریت گرفته. هنر مدرن به نوعی قابل قضاوت نیست. هنر مدرن در مقابل هنر کلاسیک قرار می گیرد که معیار بردار می باشد. یعنی مثلا اگر شما قطعه ای از موسیقی کلاسیک سده 18 یا 19 را بشنوید می توانید با استفاده از یک سری معیار های خاص آن را ارزیابی کنید که آیا خوب است یا نه، درست اجرا می شود یا نه و ... اما کیفیت این اثر به هیچ وجه قابل قضاوت نیست. (آیا ممکن است دو اجرای مختلف از این اثر را بشنویم و معیاری ارائه اهیم که کدام اجرا بهتر است؟ البته به جز مسائل فنی ضبط صدا!) در این هنر مخاطب بخشی از اثر است که می تواند تنها به صورت تجربه فردی و به اصطلاح غیر قابل بسط اثر را ارزیابی کند و از آن لذت ببرد یا نه. و واقعا ممکن است کسی از این اثر بسیار لذت ببرد و در مقابل کسی حتی آن را هنر نداند و هر دو به نوعی حق به جانب باشند. برجسته شدن نقش مخاطب در ارزیابی قطعه و نسبی شدن درک و دریافت از زیبایی اثر بخشی از هنر مدرن است.
جناب آقای امید زندی ممنون از تحلیل آموزنده ی شما که درک این اثر هنری را به مراتب لذت بخش تر ساخت :)
شایسته است مطلبی که بر ای پخش از رادیو ترجمه میشود، به نحوی تذکر داده شود تا با اثری نوشته مسئول برنامه
اشتباه نشود. چگونه ممکن است در یک برنامه برای فارسی زبانان از اشتوکهاوزن گفت واز حضور درخشان وتاثیرگذار و بحث بر انگیز او در جشن هنر شیراز سخنی بر زبان نیاورد؟
منبع ویکی پدیای انگلیسی است. با توجه به زمان محدود برنامه و فعالیت گسترده موسیقیدانان مطرح، امکان بیان همه چیز وجود ندارد. به یاد داشته باشیم سمفونی زمانه برنامهای است برای تغییر ذایقه موسیقایی.
ارسال کردن دیدگاه جدید