مرمرهای دردسرساز
بیژن روحانی – یکبار دیگر مرمرهای پارتنون خبرساز شدهاند. مرمرهای این معبد باستانی در آتن که حدود دویست سال پیش توسط سفیر بریتانیا به این کشور منتقل شدند و اکنون در «موزه بریتانیا» نگهداری میشوند، سالهاست که موضوعی مورد مناقشه هستند.
بهتازگی یونان با ارسال یک نامه سرگشاده به دیوید کامرون، نخست وزیر بریتانیا، از او خواستهاست که از بازگشت این مرمرها «به خانهی تاریخی خود در آتن» حمایت کند. مطرح شدن این درخواست از سوی یونان، بار دیگر درست در زمانی که این کشور با سنگینترین بحران اقتصادی در تاریخ معاصر خود روبهروست و بسیاری از محوطههای باستانی و موزههای آن کمبود شدید بودجه دارند، این احتمال را قوت بخشیده است که از این کارزار فرهنگی در جهت اهداف سیاسی و بازسازی روحیهی عمومی استفاده شود.
ماجرای مرمرهای پارتنون یکی از طولانیترین و پیچیدهترین مجادلات بر سر آثار تاریخی و هنری در جهان است. مرمرهای پارتنون بخشی از نقشبرجستهها و مجسمههایی هستند که در این معبد یونانی به کار رفته بودند. کار ساخت پارتنون در حدود سال ۴۳۸ پیش از میلاد مسیح به پایان رسید و به آتنا، ایزدبانوی شهر اختصاص یافت. بخشی از نقشبرجستههای این معبد صحنههای مختلف یک جشن سالیانه در ستایش آتنا را تصویر میکنند. گفته میشود که این نقشبرجستهها کار فیدیاس، استاد برجسته معماری، پیکرتراشی و نقاشی در آتن باستان است.
از نقشبرجستهها و مجسمههای پارتنون تفسیرهای متفاوتی شده است و بسیاری از مورخان هنر در غرب، نقشبرجستههای معبد پارتنون را نشانگر وجود مدنیت و دمکراسی در آتن باستان توصیف میکنند و معتقدند این نقشها نشاندهنده اراده آزاد شهروندان و مشارکت آنها در امور مدنی است. فارغ از تفسیرهای متفاوت از این آثار، این نقشبرجستهها جایگاه ویژهای در تاریخ هنر غرب دارند.
در سدهی پنجم میلادی پارتنون به یک کلیسای مسیحی تبدیل شد و در جریان آن بسیاری از مجمسههای خدایان و ایزدبانوان یونانی توسط نومسیحیان از میان رفت. در سدهی پانزدهم، یونان به دست عثمانیها فتح شد و پس از آن بخشی از معبد پارتنون توسط آنها به مسجد تبدیل شد و برای آن نیز منارهای ساختند. در سال ۱۶۸۷، و به هنگام جنگ میان ونیزیها و امپراتوری عثمانی، بخشی از پارتنون به انبار مهمات و باروت قوای عثمانی تبدیل شد، اما گلولهباران این محل توسط ونیزیها باعث انفجاری بزرگ و تخریب پارتنون شد بهطوری که بیشترین آسیب در طول ۲۵۰۰ سال بر اثر همین انفجار بهوجود آمده است.
در سال ۱۸۰۱ لرد الگین، سفیر وقت بریتانیا در امپراتوری عثمانی، این نقشبرجستهها را با خود از آتن به بریتانیا برد و اکنون بخش اعظم این آثار بینظیر در لندن قرار دارد. لرد الگین در آن زمان توانسته بود مجوز انتقال این نقشبرجستهها را از سلطان عثمانی دریافت کند. انتقال این آثار به همراه بخشهایی از معبد و ساختمانهای دیگر آتن حدود ده سال طول کشید. گرچه در آن زمان بسیاری این عمل را ستودند اما همان موقع نیز انتقادهایی به این عمل لرد الگین وجود داشت. عثمانیها گرچه آثار باستانی یونان را تخریب نکردند اما تلاش ویژهای نیز برای حفاظت از آن به عمل نیاوردند. زمانی که الگین به عنوان سفیر کار خود را در آنجا آغاز کرد، به دلیل علاقهی خود به آثار کلاسیک، کار نمونهبرداری، طراحی و قالبگیری از نقشبرجستههای پارتنون را با هزینه خودش آغاز کرد. او سپس دریافت که بسیاری از مجسمهها که تصویر آنها در طرحهای سدهی هفدهم موجود بوده است از میان رفته و ناپید شدهاند. بسیاری از قطعات مجسمهها نیز برای به دست آوردن آهک آنها توسط افراد محلی سوزانده شده و آهک به دست آمده در کارهای ساختمانی مصرف شده بود.
بنابراین او با فرمانی که از سلطان دریافت کرده بود به فکر انتقال آنها به مکانی امن در لندن افتاد. لرد الگین که برای انتقال این مرمرها مبلغی در حدود ۷۰ هزار پوند در آن زمان از جیب خود خرج کرده بود، آنها را به بهایی کمتر از این مبلغ به دولت بریتانیا فروخت تا آن را در موزه بریتانیا به نمایش بگذارند. او حتی پیشنهاد ناپلئون را برای فروش مرمرها به قیمتی بیشتر، نادیده گرفت.
در همان زمان نیز درخواستهایی برای پس فرستادن این آثار مطرح شد، اما در سدهی بیستم و به خصوص در دههی ۶۰ و سپس ۸۰ میلادی، یونان به طور جدی درخواستهای مکرری را برای پس گرفتن این آثار تاریخی مطرح کرد و از آن پس نیز هر از چند یک بار این درخواست را تکرار نموده، اما هر بار ناموفق بوده است.
قضیه مرمرهای پارتنون یکی از پیچیدهترین پروندههای مربوط به آثار تاریخی در جهان است. یونانیها برای مطرح کردن درخواست خود تاکنون به مجموعهای از دلایل متفاوت متوسل شدهاند. اول آنکه یونان قصد دارد با جمع کردن تمام مجسمهها و نقشبرجستههای این معبد باستانی، آنها را در کنار هم و در مکان اصلی آنها نگاه دارد تا به این وسیله یکپارچگی، اصالت و حس تاریخی مکان و آثار متعلق به آن در کنار یکدیگر حفظ شود. همچنین به اعتقاد آنان حضور این آثار در محل اصلی خود، باعث میشود تا درک و تفسیر این محوطه تاریخی راحتتر شود. برخی دیگر نیز بر این باورند که این آثار به طور غیرقانونی از یونان خارج شدهاند و فرمان سلطان عثمانی سندیت تاریخی ندارد. ساختن موزه جدید آکروپولیس، که موزهای است بسیار مدرن و مجهز، نیز باعث شده تا یونانیها بگویند اکنون امکان مراقبت بهتر از این نقشبرجستهها و مجسمهها در این موزه در آتن وجود دارد.
در برابر موزه بریتانیا دلایل دیگری برای مخالفت با درخواست یونانیها دارد.اول آن که این موزه میگوید مرمرها مطابق فرمان سلطان عثمانی به لرد الگین داده شدهاند و هیچ عمل غیرقانونی یا دزدی اتفاق نیفتاده است. اکنون یک نسخهی ایتالیایی از این فرمان سلطان عثمانی در موزه بریتانیا نگهداری میشود.همچنین الگین با دیدن تخریبی که متوجه این آثار شده بود، تصمیم گرفت آنها را به لندن منتقل کند و به این ترتیب توانست بخشهای باقیمانده را از گزند نابودی نجات دهد. به اعتقاد بسیاری از حفاظتگران، چنانچه در طول دو قرن گذشته این مرمرها در محوطه باقی مانده بودند به احتمال بسیار زیاد بر اثر عوامل جوی، زلزله و عدم مراقبت بسیاری از آنها از میان رفته بود. اما شاید مهمترین علتی که تا به حال با بازگرداندن این آثار به یونان موافقت نشده است این باشد که در صورت چنین اتفاقی دهها کشور دیگر نیز با درخواستهای مشابه خواستار بازگشتن آثار تاریخی و هنری خود به کشورهایشان خواهند شد. اتفاقی که موزههای بزرگ دنیا به شدت با آن مخالفت میکنند زیرا از خالی شدن تالارهای خود نگرانند.
اکنون که قرار است المپیک سال۲۰۱۲،که یادگاری است از یونان باستان، در تابستان سال جاری در لندن برگزار شود، یونانیها امیدوارند بلکه درخواست دوباره آنها از نخست وزیر بریتانیا موفقیتآمیز باشد و در میان بحران شدید اقتصادی و سیاسی در این کشور، بازگشت آثار تاریخی بتواند از تلخی روزگار برای مردم یونان بکاهد. اما اینبار هم نشانهی چندانی از اینکه این قضیه به نفع یونانیها خاتمه یابد دیده نمیشود.
در همین زمینه:
مرمرهای پارتنون و نقشهای آپادنا
از پارسه تا آتن: داستان دیوارها
چه نوشتۀ خوب و جالب و مفیدی بود! چیزی آموختیم.
ارسال کردن دیدگاه جدید