پاسخ دادن به دیدگاه
دومین جایزه حقوق بشری شهر بوخوم
فعالان حقوق بشر در خارج از کشور آیا میتوانند به طور واقع کاری برای بهبود وضعیت عینی حقوق بشر در ایران انجام دهند؟
این پرسشی محوری و البته قدیمی است. معمولاً پاسخی هم که به آن داده میشود این است که باید با استفاده از فضای آزاد موجود در خارج از کشور، صدای اعتراض و مظلومیت مردم و فعالان مدنی- سیاسی را به گوش جهانیان رساند.
شاید به همین خاطر باشد که سازمانها و نهادهای پرشماری با این هدف در خارج از کشور شکل گرفتهاند. یکی از این سازمانهای به نسبت تازه، "کانون ایران آزاد" در آلمان است که هر ساله با همراهی سازمان عفو بینالملل و شهرداری شهر بوخوم، جایزهای را به یکی از فعالان حقوق بشری ایران اهدا میکند تا افکار عمومی را نسبت به نقض حقوق بشر در ایران حساس کند.
امسال جاوید هوتن کیان، وکیل مدافع و شاهرخ زمانی، فعال حقوق کارگری در ایران به عنوان دو نامزد دریافت جایزه حقوق بشر بوخوم در سال ۲۰۱۲ معرفی شدند. در مراسم اهدای این جایزه در روز ۱۵ دسامبر نیز از هردوی آنها قدردانی و سپس از شاهرخ زمانی به عنوان دومین دریافت کننده جایزه شهر بوخوم نام برده شد.
شاهرخ زمانی با ارسال پیامی از زندان گوهردشت به مناسبت دریافت این جایزه، تاکید کرده است که کوشندگان حقوق بشر لازم است به "حقوق طبقه کارگر" توجه کنند؛ چرا که بدون جلب حمایت طبقه کارگر در راه "مبارزه برای آزادی، عدالت و حقوق انسانی"، به "پیروزی پایدار" دست نخواهند یافت.
جاوید هوتن کیان، وکیل مدافع سکینه آشتیانی در سال ۲۰۱۰ بازداشت و به اتهام «اقدام علیه امنیت ملی» به شش سال حبس تعزیری و شاهرخ زمانی نیز به اتهام "تبلیغ علیه نظام و تشکیل دسته سوسیالیستی" به ۱۱ سال زندان محکوم شده اند.
در گفتوگویی با ندا فرخ، از دستاندرکاران جایزه حقوق بشری شهر بوخوم، درباره فعالیتهای کانون ایران آزاد پرسیدهایم.
ندا فرخ: کانون ایران آزاد در شهر بوخوم ثبت شده و بیشتر در آلمان فعالیت دارد. کانون ایران آزاد در واقع مرکزی است برای همکاری نیروهایی که برای دستیابی به حقوق بشر در ایران فعالیت میکنند. مجموعهای است از کوشندگان حقوق بشر که فعلاً در این کانون جمع شدهاند. تلاشهایی هم میشود تا این شبکه هرچه بیشتر سراسری شود. شکلگیری این کانون از سال ۲۰۰۹ از آغاز جنبش اعتراضی مردم در ایران آغاز شد. بعد از آن تقلب انتخاباتی در ایران و اعتراضهای پس از آن بود که هسته اصلی کانون شکل گرفت.
یکی از محوریترین فعالیتهای کانون، اهدای جوایز حقوق بشری در دسامبر هر سال، به مناسبت سالروز تصویب اعلامیه جهانی حقوق بشر و روز جهانی حقوق بشر است. ممکن است درباره این بخش از فعالیتهای کانون توضیح دهید؟
ندا فرخ: کانون ما میخواست به بهترین نحو، صدای نقض حقوق بشر در ایران را به گوش افکار عمومی و به ویژه افکار عمومی خارج از کشور برساند. به خاطر همین، ما ایده همهپرسی از «افکار عمومی» را پی گرفتیم. گفتیم که ما میخواهیم امسال، دو نفر از کوشندگان حقوق بشر را نامزد دریافت جایزه کنیم که «زندانی سیاسی» هستند، اما اخبار زیادی از آنها منتشر نمیشود. معیارمان شد انتخاب دو نفری که بیشترین فشارها به آنها وارد میشود، اما کمترین اطلاعات از آنها در خارج از زندان در دسترس هست.
ما بهعنوان یک کانون حقوق بشری که در خارج از ایران فعال است فکر کردیم مهمترین وظیفه ما چه هست؟ به این نتیجه رسیدیم که یکی از مفیدترین کارها این است که به بهترین نحو، افکار عمومی را به آنچه نقض گسترده حقوق بشر در ایران شمرده میشود جلب کنیم.
ما این ایده را از سال ۲۰۱۱ با اعلام اهدای جایزه حقوق بشری در شهر بوخوم، با حمایت سازمان عفو بینالملل و شهرداری شهر بوخوم و کلیسای کریستوس در این شهر آغاز کردیم. اولین جایزه حقوق بشری شهر بوخوم نیز به خانم خدیجه مقدم به خاطر فعالیتهای چندین سالهشان برای حقوق بشر و به ویژه محیط زیست و کودکان و زنان اهدا شد. این جایزه، جایزهای نمادین است. البته یک کار هنری با ارزش نیز توسط هنرمند ایرانی، ناصر صوفیانی، همه ساله برای فرد برگزیده همان سال ساخته و اهدا میشود.
امسال دو تن از فعالان حقوق بشریِ زندانی در ایران، شاهرخ زمانی و جاوید هوتنکیان، نامزد دریافت جایزه حقوق بشری شهر بوخوم شدند و در نهایت نیز این جایزه به شاهرخ زمانی، فعال کارگری و سندیکایی اهدا شد. دلیل این انتخابها چه بود؟
کانون ما میخواست به بهترین نحو، صدای نقض حقوق بشر در ایران را به گوش افکار عمومی و به ویژه افکار عمومی خارج از کشور برساند. به خاطر همین، ما ایده همهپرسی از «افکار عمومی» را پی گرفتیم. گفتیم که ما میخواهیم امسال، دو نفر از کوشندگان حقوق بشر را نامزد دریافت جایزه کنیم که «زندانی سیاسی» هستند، اما اخبار زیادی از آنها منتشر نمیشود. معیارمان شد انتخاب دو نفری که بیشترین فشارها به آنها وارد میشود (البته تا آنجا که ما اطلاع داریم)، اما کمترین اطلاعات از آنها در خارج از زندان در دسترس هست... بعد از بررسیهای زیاد، آقای شاهرخ زمانی از فعالان کارگری و آقای جاوید هوتنکیان، وکیل سکینه آشتیانی که در زندان تبریز به سر میبرد را از طرف کانون نامزد این جایزه کردیم.
بعد از انتخاب این دو کوشنده، ما یک همهپرسی عمومی اینترنتی و آنلاین را آغاز کردیم و از همه فعالان حقوق بشر در داخل و خارج کشور خواستیم که اگر امکانش هست، روی صفحه کانون ایران آزاد بیایند و رای و نظر خودشان را بدهند که به اعتقاد من حرکت موفقی نیز بود.
هدف اصلی هم این نبود که بگوییم یکی از نامزدها نسبت به دیگری ارجحیت دارد. همان طور که ما در شب اهدای جایزه، از هر دو این عزیزان قدردانی کردیم و جایزه یا تقدیرنامه به نمایندگان آنها آقای نقی محمودی ( وکیل جاوید هوتنکیان) که به تازگی و به همین منظور به آلمان آمدهاند و آقای بهروز خباز که از سوئد برای شرکت در این برنامه آمده بودند اهدا شد.
تاثیر جوایز بر فعالان اجتماعی
خدیجه مقدم از فعالان حقوق کودک و زنان است که سالها در ایران فعالیت داشته، به زندان افتاده و در نهایت نیز از کشور خارج شده است. از خدیجه مقدم، به عنوان یکی از دریافتکنندگان جوایز حقوق بشری در خارج از کشور، ازجمله نخستین جایزه حقوق بشری شهر بوخوم، نخست پرسیدهایم: دریافت این جوایز، به طور عینی چه تاثیری میتواند بر زندگی و چند و چون فعالیت فعالان اجتماعی داشته باشد؟
خدیجه مقدم: باید فعالان حقوق بشر، نسبت به فشارهای اقتصادی که به مردم ایران در اثر ناکارآمدی دولت و تحریمهای اقتصادی اعمال میشود حساس باشند. واقعیت این است که تحریمهای اتحادیه اروپا و آمریکا بیش از دولت، مردم ایران را در تنگنا قرار داده است.
خدیجه مقدم: من فکر میکنم که اهدای این جوایز، از چند جنبه اهمیت دارد: یکی اینکه بههرحال، نوعی حمایت از فعالان جامعه مدنی را نشان میدهد که در این مورد مشخص، کانون ایران آزاد، سازمان عفو بینالملل و شهرداری شهر بوخوم بود. از طرف دیگر فرصتی هست تا صدای فعالان جامعه مدنی، فعالان حقوق بشر، بهخصوص کسانی که در بند هستند به گوش مردم برسد. در واقع، اهدای این جوایز را میتوان پژواک صدای مردم ایران و فعالان جامعه مدنی ایران به حساب آورد.
من البته خودم را در آن سطحی نمیبینم که بگوییم فعالیتهایم در ایران به نوعی تعیینکننده بوده است، ولی به طور کل، وقتی حرکتهایی که امروز در ایران صورت میگیرد را نگاه میکنم باید بگویم اینها، ادامه همان راهی است که ما در ایران میرفتیم. به هر روی، همراهان ما، دوستان و پیشتازان ما الان در داخل ایران دارند کار میکنند. واقعیت امر این است که من به لحاظ احساسی، فشار زیادی احساس میکنم که دیگر در کنار مردم و در کنار دوستانم نیستم. وگرنه، نقش و کارکرد تعیینکنندهای برای خودم قائل نیستم؛ منتهی از سوی دیگر، «تجربه مهاجرت»، به نظرم کمی اطلاعات آدم را گسترش میدهد و به نوعی نگاهها را جهانیتر میکند. پارسال این موقع که داشتم جایزه را میگرفتم، واقعاً از صمیم قلب آرزو کردم که سال دیگر در شرایط بهتری این جایزه اهدا شود و ما هم خبر آن را از داخل ایران بشنویم. ولی متأسفانه در این یک سال گذشته، مردم ایران هم به لحاظ اجتماعی، سیاسی و فرهنگی و هم به لحاظ اقتصادی، در شرایط دشوارتری به سر میبرند.
باید فعالان حقوق بشر، نسبت به فشارهای اقتصادی که به مردم ایران در اثر ناکارآمدی دولت و تحریمهای اقتصادی اعمال میشود حساس باشند. واقعیت این است که تحریمهای اتحادیه اروپا و آمریکا بیش از دولت، مردم ایران را در تنگنا قرار داده است. درباره همه اینها باید صحبت شود، اما در داخل ایران خیلی از این صحبتها را نمیشود مطرح کرد.
بههرحال اینجا فضا بازتر است. آدم امنیت دارد و میتواند راحتتر صحبت کند. این جنبه مثبت مهاجرت است، اما به لحاظ احساسی و شخصی، باید بگویم که من خیلی غمگینم که از ایران دورم. تجربه مهاجرت برای من یک غم همیشگی را بر جا گذاشته است.
*تصویر اول: بهروز خباز فعال کارگری که به نمایندگی از شاهرخ زمانی، جایزه حقوق بشری شهر بوخوم را دریافت کرد.