دلایل کاهش جمعیت ایران
جمعه, 1391-05-06 20:36
نسخه قابل چاپ
در گفتوگو با حسین لاجوردی، رئیس انجمن پژوهشگران ایران
ایرج ادیبزاده
ایرج ادیبزاده - آیتالله سیدعلی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی ایران، روز سهشنبه سوم مرداد در سخنان خود سياست کنترل جمعيت را مورد انتقاد قرار داد و خواستار توقف طرح کنترل جمعیت در ایران شد.
او در سخنرانی خود، از جمله گفت: «این طرح حداکثر دو فرزند برای یک خانواده، در سالهای هفتاد به اهداف خود رسیده و بایست در آن زمان متوقف میشد که نشد.»
بر اساس نتایج سرشماری سال ۹۰، رشد جمعیت ایران رو به کاهش گذاشته است و در آینده از جمعیت فعلی کمتر خواهد شد. در آخرین سرشماری رسمی، جمعیت ایران ۷۵میلیون و ۱۴۹هزار نفر بوده؛ ۴۹/۶درصد زن، ۵۴ درصد مرد. تهران با ۱۲ میلیون جمعیت، بزرگترین شهر ایران است. بر اساس این سرشماری، هر خانواده ایرانی ترجیح داده یکونیم فرزند بیشتر نداشته باشد. ۹۲درصد جمعیت ایران باسوادند و در میان جمعیتی که تحصیلات عالی دارند، برای نخستین بار زنان از مردان پیشی گرفتهاند و سه میلیون نفر بر جمعیت مرد و زن با تحصیلات عالی افزوده شده است.
محمود احمدینژاد، رئیس جمهوری اسلامی که بارها از سیاست کنترل جمعیت انتقاد کرده، طرفدار افزایش جمعیت ایران است. او حتی وعدهی هدیه میلیونی برای نوزادان تازه متولد شده داده که البته تاکنون محقق نشده است. احمدینژاد معتقد است که ایران ظرفیت حضور ۱۲۰ میلیون نفر را دارد.
برای بررسی این موضوع که از بحثهای پایهای جامعهی امروز ایران است، با حسین لاجوردی، جمعیتشناس پیشین سازمان ملل و رئیس انجمن پژوهشگران ایران در پاریس گفتوگویی انجام دادهایم.
میدانیم که رشد جمعیت ایران در سالهای آغاز انقلاب اسلامی به بالاترین اندازه، یعنی ۳/۹درصد رسید. چرا این جمعیت ۳۲ سال بعد کاهش پیدا کرده است؟
حسین لاجوردی - اشاره شما، بسیار اشاره دقیقی است. چراکه به دلیل افزایش جمعیت بیرویه در سالهای قبل از انقلاب و عدم امکان برنامهریزی صحیح و دقیق برای تعداد افزایشیافتگان جمعیت، دولت وقت به پیشنهاد سازمان ملل متحد، طرحی را به مرحله اجرا گذاشت که به مدت سه سال و نیم رشد جمعیت سهدرصدی ایران را به ۲/۷درصد کاهش داد و این بزرگترین دستاورد آن زمان و از طرف سازمان ملل به عنوان یکی از شاخصها نشان داده شد.
مسئله رسیدگی و برنامهریزی برای جمعیت نیست؛ بلکه افزایش امت اسلام است، به هر شکلی که بخواهند این ششدرصد جمعیت شیعهی مسلمانان جهان را به بالاتر برسانند. هیچ بحث دیگری برای رسیدگی به جمعیت وجود ندارد.
زمانی که انقلاب اسلامی صورت گرفت، آقای خمینی اعلام کرد که هر نوع کنترلی حرام است و خلاف اسلام؛ و اسلام به سرباز نیاز دارد و در ده سال اول جمهوری اسلامی، رشد جمعیت به حدود چهاردرصد رسید و آقای موسوی نخستوزیر وقت آمدند و اشاره کردند که ما خوشحالیم، افتخار میکنیم که بزرگترین رشد جمعیت جهان را داریم.
از آن به بعد بود که به این نتیجه رسیدند وقتی جمعیت افزایش پیدا میکند، بچههایی که به وجود میآیند، نیازمند آن هستند که برایشان برنامهریزی بشود. مثل همه جای دنیای غرب، از آغاز به وجود آمدن یک بچه، مسئله تغذیه، آموزش، دانشگاه، شغل و آینده او مطرح است و اگر چنین اتفاقهایی نیافتد، طبیعی است که مشکلات جامعه رو به افزایش خواهد گذاشت.
بحثی که آقای خمینی در آن زمان مطرح کرد، آقای احمدینژاد و در دو روز گذشته آقای خامنهای ادامه دادند. چون مسئله هیچکدام از آنها، مسئله رسیدگی و برنامهریزی برای جمعیت نیست؛ بلکه افزایش امت اسلام است، به هر شکلی که بخواهند این ششدرصد جمعیت شیعهی مسلمانان جهان را به بالاتر برسانند. هیچ بحث دیگری برای رسیدگی به جمعیت وجود ندارد.
علت کاهش را من در نه برنامهریزی - که البته بود، نه اینکه وجود نداشت- در فقر اقتصادی جامعه میشناسم. ما ایرانیها از نظر فرهنگی در جایی قرار داریم که چون هیچوقت از طرف دولت برنامهریزی نشده، دلمان میخواهد خودمان بچههایمان را درست تربیت کنیم، به مقامات عالی برسند، دکتر و مهندس و ... بشوند. ولی چون نتوانستیم، شروع کردیم به اینکه کمتر بچهدار بشویم. فقر اقتصادی باعث شده که جمعیت ایران کاهش پیدا کند و به دستور رهبر هم این افزایش به وجود نخواهد آمد.
حالا که رهبر جمهوری اسلامی گفته جمعیت ایران افزایش پیدا کند، چه برنامهریزیای برای آینده این جمعیت صورت خواهد گرفت؟ چون ایران کمبودهای بسیاری دارد؛ از جمله پروفسور پرویز کردوانی، جغرافیدان برجسته ایرانی گفته که ایران بیش از ۴۵ میلیون نفر، ظرفیت آبی ندارد. آیا رهبر جمهوری اسلامی در مورد این مسائل فکری کرده است؟
بحث اصلیای که در اینجا مطرح است، این است که ما حدود یکچهارم جمعیتمان کمتر از ۱۴ سال و یکچهارم دیگر آن بین ۲۰ تا ۲۹ سال است. یعنی جمعیت ایران بسیار جوان است و برای این جمعیت جوان هیچگونه برنامهریزیای در سه دهه گذشته وجود نداشته است.
جمعیت ایران بسیار جوان است و برای این جمعیت جوان هیچگونه برنامهریزیای در سه دهه گذشته وجود نداشته است. کما اینکه میبینیم ما تعداد بیشماری، بالاتر از ده، یازده میلیون معتاد داریم، اینهمه زندانهایمان پر است و اینهمه از ایران به دلیل نبودن برنامهریزی مهاجرت میکنند.
کما اینکه میبینیم ما تعداد بیشماری، بالاتر از ده، یازده میلیون معتاد داریم، اینهمه زندانهایمان پر است و اینهمه از ایران به دلیل نبودن برنامهریزی مهاجرت میکنند. ولی این دقیقاً درست است؛ جمعیت دارد به طرف میانسالی و بزرگسالی میرود. جمعیت بالای ۶۵ سال ما نزدیک به شش میلیون نفر است. البته تمام اینها در حالتی است که آمار درست باشد که من در آن هم تردید میکنم. میبینیم شش میلیون جمعیت بالای ۶۵ سال ما با مشکلات عدیده سروکار دارد و جمعیت دارد کمکم به همین سن پیش میرود. ما نه تنها برای بچههای زیر ۱۴ سال یا کمتر از ۳۰ سال برنامهای نداریم، برای بعدیها هم هیچگونه برنامهریزیای نشده است.
معنای برنامهریزی این است که وقتی بچهای به دنیا میآید، شما همه چیزش را محاسبه کنید و ببینید در نهایت او به چه رشته دانشگاهیای که مورد نیاز آینده مملکت است، برسد و بتواند چه شغلی را بگیرد و در پیشبرد جامعه، چه هدفهایی را دنبال کند. اینها برنامهریزی جمعیت است.
از نظر شما که هم جمعیتشناس هستید، هم جامعهشناس، حرفهای محمدجواد محمودی، رئیس مرکز مطالعات و پژوهشهای جمعیتی آسیا و اقیانوسیه چه معنایی دارد؟ او گفته است: «زنان ما در ایران به دلیل فرهنگی که از اشاعه ماهوارهها گرفتهایم، تا ۳۰ سالگی به دنبال تفریح و وقتگذرانیاند و بچهدار نمیشوند.» وی همچنین گفته است که یک زن تا ۳۵ سالگی باید چهار فرزند به دنیا بیاورد.
جامعه ایران، جامعهای است که امروز دیگر جامعه اسلامی سنتی به معنای امت نیست. جامعه زنان ایران، جامعهی پرمقاومتی است که از اول انقلاب تا به امروز ثابت کرده ایستاده و همین تحصیلات بالاتر از ۶۰درصد نمودار پیشرفت و مقاومت آنهاست و نیاز آنها به آیندهای بهتر.
تفکر این بحث مربوط به هزار و ۴۰۰ سال پیش است. بحث، بحث خیلی مشخصی است. وقتی شما امکاناتی را در جامعه دارید که ۶۳درصد دانشجویان دختر باشند، این دختران وقتی تحصیلاتشان را ادامه میدهند و فارغالتحصیل میشوند، نیازمند شغل میشوند.
از آن طرف وقتی میخواهید فشار ایدئولوژیک اسلامی را روی آنها پیاده کنید، آنان را وارد خانه میکنید و فقط و فقط میگویید بچهدار بشوند و در ۳۵ سالگی چهار بچه به دنیا آورده باشند. این چه مفهومی جز این میتواند داشته باشد که این تضاد را شما نمیتوانید حل کنید؟
جامعه ایران، جامعهای است که امروز دیگر جامعه اسلامی سنتی به معنای امت نیست. جامعه زنان ایران، جامعهی پرمقاومتی است که از اول انقلاب تا به امروز ثابت کرده ایستاده و همین تحصیلات بالاتر از ۶۰درصد نمودار پیشرفت و مقاومت آنهاست و نیاز آنها به آیندهای بهتر. ماهواره و رایانهها همه در این جهت کمک میکنند. وقتی شما اینترنت را محدود میکنید، وقتی آنها با عطش به دنبال رفع محدودیتها هستند، همه اینها نشانگر زنده بودن و شادی و شاداب بودن جامعه زنان ایران است که قابل احترام است. باید به این نکته توجه کرد، بحثهای آقای محمودی، در نهایت هیچ چیزی جز تفکر امت هزار و ۴۰۰ سال پیش نخواهد بود.
شما اشاره کردید که جمعیت ایران در گروه سنی ۲۰ تا ۲۹ ساله است و میدانیم در شرایط کنونی که جمهوری اسلامی نمیتواند قیمت گوشت مرغ را کنترل کند، انتظار حل بحران بزرگ بیکاری بیجا است. در این زمینه، فکر میکنید آیتالله خامنهای و محمود احمدینژاد که خواستار اضافه شدن جمعیت هستند، چه برنامهای خواهند داشت؟
تصور من بر این است که علم جمعیتشناسی بزرگترین و پایهایترین علمی است که در یک جامعه باید به آن توجه شود. بحثی که در اینجا مطرح است، همان برنامهریزی است که آقای احمدینژاد و آقای خامنهای و نه فقط این دو، بلکه قبلیهای آنها هم هیچگونه برنامهریزیای در این زمینه نداشتند.
در این ۳۰ ساله گذشته تنها چیزی که به طور مثبت و ارزشی پیشرفت بسیار پیدا کرده، هویت ایرانی در بین جامعه ایران است که ایرانیها در اثر همین فشارهای امتشناسی هزار و ۴۰۰ سال پیش به آن دست یافتهاند و این افتخارآمیزترین بحثی است که وجود دارد.
بحثی که امروز مطرح است، بزرگتر از انرژی هستهای و بزرگتر از مسائل گرانی گوشت مرغ و غیره، مسئله برنامه برای جمعیت است. یعنی شما اگر نتوانید آینده این ۲۳ میلیون نفر زیر ۱۴ سالتان را مشخص کنید، آینده آن ۲۴-۲۵ میلیون نفر بین ۲۰ تا ۲۹ سال را مشخص کنید، چه تفاوتی میکند که به طور مرتب این بحث را مطرح کنید که ما ۱۵۰ میلیون نفر میتوانیم جمعیت داشته باشیم؟ یا فقط دشت خوزستان میتواند ۸۰ میلیون جمعیت داشته باشد؟
اینها فقط و فقط به درد این میخورد که بخواهند جمعیت مسلمان و شیعه جامعهای را که هویتاش ایرانی است، به آن طرف برگردانند و ما شاهد آن هستیم که در این ۳۰ ساله گذشته تنها چیزی که به طور مثبت و ارزشی پیشرفت بسیار پیدا کرده، هویت ایرانی در بین جامعه ایران است که ایرانیها در اثر همین فشارهای امتشناسی هزار و ۴۰۰ سال پیش به آن دست یافتهاند و این افتخارآمیزترین بحثی است که وجود دارد.
با فرض عملی شدن نظر رهبر جمهوری اسلامی و رئیس جمهور ایران، جمعیت ایران در سال ۱۴۲۵ خورشیدی، به آستانه ۱۰۰ میلیون نفر برسد و حتی شما اشاره کردید که چشمانداز آنها ۱۵۰ میلیون نفر جمعیت است. آیا ایران ظرفیت جمعیت ۱۰۰ میلیون یا ۱۵۰ میلیون نفر را دارد؟
این پیشبینی که در سال ۱۴۲۵ جمعیت ایران به آستانه ۱۰۰ میلیون نفر برسد، مربوط به دورانی است که رشد جمعیت در ایران بالا بوده است. در حال حاضر، با رشد جمعیت ۱/۲۹، این جمعیت به ۱۰۰ میلیون نخواهد رسید. ولی ایران با یک میلیون و ۶۴۸ هزار کیلومتر مربع مساحت و امکانات گسترده زیستمحیطی این ظرفیت را دارد، اما به شرط اینکه بتوانیم برای این جمعیت برنامهریزی کنیم. یعنی این امکان را به وجود بیاوریم. تصور من بر این است که جمعیتی که برنامهریزی برای آن وجود نداشته باشد، اگر از ۷۰ میلیون هم بالاتر برود، باز برای جامعه ما به دلیل نبودن امکانات برای زندگی و رشد جامعه منفی است.
اينطور كه به نظر ميرسد آگاهي و سواد مصاحبه كننده از مصاحبه شونده بيشتر بوده است!
ارسال کردن دیدگاه جدید