هشدار محمد خاتمی و فاجعهای در راه
چهارشنبه, 1391-04-14 14:39
نسخه قابل چاپ
گفتوگو با شیرین عبادی، برنده جایزه صلح نوبل
ایرج ادیبزاده
ایرجادیبزاده - «فاجعه در راه است.» این هشدار محمد خاتمی، رئیسجمهور پیشین ایران است. وی گفته است: «ادامه حذفها و حصرها و ادامه این روندی که جریان دارد، مردم و جوانان را گروه گروه به اینجا میرساند که اسلام یا حداقل حکومت اسلامی نباشد...»
خاتمی که با گروهی از اصلاحطلبان گفتوگو میکرد، اضافه کرد: «نتیجه حذف و حصر نومیدی از اصلاح در جامعه را به همراه داشته و نتیجه تداوم آن این که گروه گروه از جوانان و مردم روی به کسانی بیاورند که بگویند اسلام یا حداقل حکومت اسلامی نباشد و این فاجعهای است که بیش و پیش از همه حکومت باید به آن بیاندیشد و آن را حل کند.»
برای بررسی بیشتر گفتههای تازه محمد خاتمی با شیرین عبادی، وکیل دعاوی، فعال حقوق بشر و برنده جایزه صلح نوبل گفتوگویی کردهایم.
به نظر شما چه وضعیتی در ایران و در حکومت اسلامی در حال حاضر وجود دارد که رئیس جمهوری سابق هم به این ترتیب هشدار میدهد که فاجعه در راه است؟
شیرین عبادی - وضعیت حقوق بشر در ایران روز به روز وخیمتر میشود و یکی از علل آن عدم استقلال قوه قضائیه است.
وضعیت حقوق بشر در ایران روز به روز وخیمتر میشود و یکی از علل آن عدم استقلال قوه قضائیه است. قوه قضائیه در ایران تبدیل شده است به بخشی از وزارت اطلاعات.
قوه قضائیه در ایران تبدیل شده است به بخشی از وزارت اطلاعات و وزارت اطلاعات تنها وظیفهای که برای خود میشناسد این است که هرکسی را که کوچکترین انتقادی به حکومت داشته باشد، بگیرد و انواع بلاها را سرش بیاورد و اگر دستش به شخص متهم نرسید، بستگان او را به گروگان بگیرد. ادامه این وضعیت باعث میشود که مردم ایران که سالهاست مسالمتآمیز فعالیت میکنند برای حقوق بشر و دموکراسی، از روش مسالمتآمیز خود دلسرد شوند و بهتدریج زیرزمین بروند، دست به اسلحه ببرند و یا اتفاقهای دیگری از این دست بیافتد. این است آن فاجعهای که آقای خاتمی هشدار میدهد.
نسبت به این مسائلی که گفتید، بارها شما و دیگر فعالان حقوق بشر اعتراض کردهاند و هشدار دادهاند. آقای خاتمی و دیگر اصلاحطلبان الان از فاجعهای در راه سخن میگویند. چرا تاکنون آقای خاتمی و دیگر اصلاحطلبان درباره همین زندانها و شکنجهها و اعدامها سکوت کرده بودند؟ آیا مسئله این است که آقای خاتمی میخواهند خودشان را برای انتخابات آینده ریاست جمهوری و حضور اصلاحطلبان در آن آماده کنند؟
آقای خاتمی بارها نسبت به زندانی کردن افراد بیگناه هشدار داده بودند و این هشدار را به وسیله ملاقات با خانواده آنها بیان میکردند. سایر اصلاحطلبان هم نسبت به این روش غیر قانونی و غیر انسانی رژیم جمهوری اسلامی ساکت نبودهاند.
شما فکر نمیکنید این مسائلی که الان عنوان شده به خاطر این است که آقای خاتمی خودشان را برای انتخابات ریاست جمهوری آینده آماده میکنند؟ چون در گفتوگوی یادشده برای برخی از اصلاحطلبانی که حاضر بودند، علت شرکت آقای خاتمی در انتخابات آینده غیر قابل هضم توصیف شده است. چرا؟
من اطلاعی از تصمیم آقای خاتمی ندارم، برای این که جزو حلقه یاران ایشان نیستم و این سئوالی است که ایشان باید جواب دهند.
هم انتخابات مجلس هفتم و هم انتخابات ریاست جمهوری که منجر به پیروزی بار اول آقای محمود احمدینژاد شد، توسط آقای خاتمی برگزار شد و هردو انتخاباتی بسیار مناقشهبرانگیز بودند.
ولیکن فکر میکنم اصولاً مردم دیگر رغبتی به آقای خاتمی نداشته باشند. به این دلیل که هشت سال ایشان در مسند بودند و حتی مجلس ششم را هم در آن زمان کاملاً همراه با خودشان داشتند. نتیجهاش اما این شد که آقای احمدینژاد به قدرت رسید. در حالتی که هم انتخابات مجلس هفتم و هم انتخابات ریاست جمهوری که منجر به پیروزی بار اول آقای محمود احمدینژاد شد، توسط آقای خاتمی برگزار شد و هردو انتخاباتی بسیار مناقشهبرانگیز بودند؛ هم از جهت عملکرد نادرست شورای نگهبان و رد غیراصولی صلاحیتها و هم از جهت تقلبهایی که در انتخابات صورت گرفت.
سایت کلمه که سخنان آقای خاتمی را گزارش کرده نوشته است: «رئيس جمهور سابق کشورمان همیشه گفته ما نظام را قبول داریم، به شرط آن که واقعاً جمهوری اسلامی باشد.» به نظر شما جمهوری اسلامی واقعی مگر همین چیزی نیست که ۳۲ سال است ادامه دارد و آقای خمینی بنیان گذاشته است؟
باید بگویم که قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران دارای معایب بسیار زیادی است که یک دموکراسی واقعی با این قانون امکانپذیر نیست، اما در همین قانون ناقص هم اصولی به نفع ملت هست که متأسفانه این اصول هرگز اجرا نشده است. ازجمله آزادی اجتماعات، آزادی احزاب، آزادی راهپیمایی و تدریس زبان مادری اقوام. اینها هرگز اجرا نشد.
شما خبر تازهای از وضعیت زندانیان سیاسی و حقوق بشر در ایران دارید؟ چون خبرهایی که میرسد مبنی بر اینکه در زندانهای جمهوری اسلامی وضعیت بسیار ناگواری حاکم است.
متأسفانه همینطور است. وضعیت زندانیان سیاسی روز به روز بدتر میشود و زندگی را برای اینها سختتر میکنند.
من میتوانم بگویم که جمهوری اسلامی چون از خشم بینالمللی میترسد که یکبار دیگر فاجعه دهه ۶۰ را در مورد زندانیان سیاسی اعمال کند، بنابراین روش دیگری را در پیش گرفته است. کاری میکند که اینها خودشان بهتدریج در زندان به سوی مرگ بروند. به خاطر عدم امکانات، به خاطر این که هواخوری ندارند، به خاطر اینکه بهداشت و تغذیه مناسب ندارند و ما شاهد بودهایم که تا به حال سه زندانی سیاسی در زندان بنا به دلایل یادشده فوت کردهاند.
چشمانداز شما نسبت به آینده حکومت اسلامی و از همه مهمتر نسبت به آینده ایران و مردم ایران چیست؟
اگر بر همین روال که سالیان سال است جمهوری اسلامی ادامه دهد بازهم ادامه دهد، صبر مردم جایی به سر میآید و فاجعهای که آقای خاتمی از آن صحبت کرده در حقیقت همین است که کاسه صبر مردم دیگر دارد لبریز میشود. بنابراین بهتر است که تغییر روش دهند و وای به وقتی که کاسه صبر مردم لبریز شود. ما نمونهاش را در سوریه دیدیم.
در واقع صبر مردم به سر امده ولی همه منتظرند که همسایه بغلی یا روبرویی اول قیام کند. ملتی که شبه ها پای ماهواره دارند به انواع و اقسام برنامه های تلوزیونی بیگانه گوش میدهند و در هنگام روز هم به حکومت میگویند ما با شامییم راهی جز لبریز شدن کاسه صبر برایش مختمل نیست. این حرفهای اقای خاتمی در حقیقت بعد از پایان دوره 8 ساله ریاست جمهوری ایشان به کرسی نشسته بود. حتی فبل از ایشان همحکوت با بن بست روبه رو شده بود که وی را اوردند تا ببینید چه خاکی باید بر سر کنند. متاسغانه اقای خاتمی هم همچون بنی صدر و بازرگاه با بی کفایتی و موش و عصا راه رفتن عرصه را بر مردم ایران تنگتر و تنگتر کردند. حالا هم راهی جز قیام و براندازی باقی نمانده است.
خاتمی از بزرگترین خیانتکاران به مردم ایران است و روزی به اتهام جنایاتش در قتل های زنجریه ای و کوی دانشگاه محاکمه خواهد شد و در آن روز گروهی از همراهانش نیز باید پاسخ بدهند از جمله عنصر تبلیغات خارجی رژیم شیرین عبادی که به ناحق جایزه ی صلح نوبلی که می توانست به مبارزان ایرانی که سالهاست از خانه و کاشانه رانده شده اند تعلق گیرد برای اصلاح طلبان حکومتی به ارمغان برد
اينها حتي خاتمي را قبول ندارند.خبر را بخوانيد:
عضو مجلس خبرگان: خاتمی برای بازگشت به عرصه سیاسی قابل اعتماد نیست/اکثر وزرای خاتمی خائن بودند .
فاجعه برای حکومت تا استخوان فاسد که فاتحه اش خوانده شده نه برای ايران .
چون مردم ايران عملا افتضاح بار آمده حکومت مشروعه را ديدند و رديگر گول حکومت مذهبی را نخواهند خورد.
ملت ایران ملت پوکی ست. فقطمدعی ست. از فیلسوف و شاعر و دانشمندش گرفته تا عامی و بیسوادش. معلوم نیست این ملت به چه چیزش می نازد. هنر را فقط نزدش خودش می داند و بس. حتا به افغانهای همزبان و هوداستان و همتاریخش هم دهنکجی می گند. فقط ادعا! فلسوف بزرگمان که زبان فرانسوی و زبان انگلیسی را بهتر و بیشتر از زبان فارسی صحبت می کند در ولنجک نه تنها از پای منقل بلند نمی شود بلکه در آنجا قصری از دود ساخته و خودش و حواریونش مثل ارواح محمد و مسیح همجنس و همرنگ دودند. و البته چون کاری بکار نظام و سیاست ندارند حکام خونآشام نیز کاری بکار آنها ندارند. اگر هم گرسنه ای ونگی میکند حکومت چنان توی سرش میزند که از جا دیگر بلند نمی شود. حالا شما خانم آنگ سان سو کی را نیز با همتای او در ایران مقایسه اش کنید بعد به وضعیت خودمان پی خواهید برد. و اما همه ی معایب از کجاست؟ از آنجاست که این دین عقیمکار فاسد پرور و دزد پرور شهید پرور چنان روح و روان ما را در افسرگی و غم و سوگ فرو برده که رهایی از آن کاری ست دشوار و برایش زلزله ای عظیم ضروری ست. خاتمی همانقدر در چنبره این اسلام آدمکش و خونخوار گرفتار است که داریوش شایگان و یا عباس کیارستمی و یا این من کوچک.
ادعاهای مردم سالاری آقای خاتمی در همین مصاحبه نشان میدهد چقدر پوچ و ضد مردمی ست . اگر مردم اسلام و حکومت اسلامی را نمی خواهند تنها برای حکومت فاجعه است نه برای مردم تنها کسی می تواند چنین حرفهای پوچی را بزند که ضد دموکراسی و ضد خواست مردم حرکت کند خواست انقلابی مردم در مقابل مردم فریبی اسلام و حکومت اسلامی فاجعه نیست بلکه آغازی دوباره برای رشد و تعالی ایرانی ست . اعدام شکنجه زندانی بیکاری گرانی تورم فقر و قلاکت دروغگوئی و ... ارمغان این اسلام و حکومت اسلامی ست . و به همین دلیل هم هست که راستی برای اسلام و حکومت اسلامی فاجعه در راه است .
چرا پای آخوندهارادر ميان ميکشيد؟!..
نطفه انقلاب 57 از سالهای 50 وبا اعتصابات سراسری دانشجويان شروع شد و جريانی کاملا ضد ديکتاتوری بود و هيچ صحبتي از آخوند نبود تا آنکه درخت سيب و پاريس مطرح شدو و بعد پرواز ايرفرانس وا قتصاد مال خره و هيچ احساسی از بازگشت ندارم و تا افتضاح موجود...
واقعا برای من جالبه که این افرادی که تو سایت شما کامنت میذارن چه کسایی هستن. آیا لحظه ای در ایران بوده اند؟ عزیزان من! اینجا حتی اگر دموکراسی هم حاکم باشه احزاب دین محور دست بالا را خواهند داشت. از نظر من خواسته اکثریت مردم نه برافتادن دین که گردش آزاد قدرت با قوانین دموکراسی است. از خونخوارگی دین هم نگویید که تاریخ نشان داده میزان کشتار ناشی از افکار مادی دست کمی از استبداد دینی نداشته است. دین یک کیفیت واحد ندارد و اثر آن بستگی به نوع تلقی دینداران از آن خواهد داشت.
روی سخنم با کامنت کذار اولیست اقای محترم لطفن همه افراد را با یک چوب نرانید اقای مهندس بازرگان در اول انقلاب تنها کسی بود کهدر مقابل زورگوئی هاعلی رغم سردمداران ان زمان ودر مقابل گروگان گیری ایستاد شاید شما جوانیدوزمان انقلاب راندیده اید که تمام احزاب از حزب توده ومجاهدین حزب اله فدائی های اقلیت واکثریت در روز نهمه هاشان ایشان واعضای کابینه اشان را فحش کاری کردند سه بار ایشان استعفا کردند ولی رهبر ان زمان قبول نکرد ****
ارسال شده توسط کاربر مهمان در تاریخ شنبه, 04/17/1391 - 11:11گفته در آينده هم احزاب دين محور بر سر کار خواهند بود؟!
جواب من : برادر منهم شناسنامه ايراني دارم و جد و آبادم در جابجاي آنجا از اصفهان و مشهد و گرگان و کاشان و..دفن شده اند و در تظاهرات انقلاب و جنگ با عراق شرکت داشته ام .
ولی مطمين باش در فردای ايران آزاد کسی به حزب سلطان مصباح و يا حسينيان قاتل و خزعلی و سيد علی و..که افتضاح بالا آوردند، رای نخواهند داد.
مگر شمارش آرا بازهم به برادر دين محور ! مثل کامران دانشجو داده شود...!!.....
کابر مهمانamir که از بازرگان دفاع کرده ، همون يزدي ريس فعلي نهضت ايشان از ووزير خارجه کابينه ايشان از عوامل بازجويي و اعدامهاي دسته جمعي بود و هم چنين ايشان در مورد هر کاری در برابر انقلابيون واقعی ايستاد تا تند روان فرصت پيدا کرده با اشغال سفارت کودتای اول را بر عليه انقلاب و اهداف آن انجام دادند.
دقيقا دوران هشت ساله خاتمی و سرکوب انقلابيون باعث رشدتند روها و کودتا ديگر با روی کار آوردن احمدی شدند......
ارسال کردن دیدگاه جدید