خانه | گوی‌سياست

پیامدهای اتهام توطئه تروریستی جمهوری اسلامی برای سفیر عربستان

جمعه, 1390-07-22 18:08
نسخه قابل چاپنسخه قابل چاپ
ایرج ادیب‌زاده
مقامات آمریکایی عصر روز سه‌شنبه ۱۱ اکتبر، دو ایرانی را به تلاش برای ترور عادل الجبیر، سفیر عربستان در واشنگتن متهم کردند. دو روز بعد، معاون رئیس‌جمهوری آمریکا گفت: "ایران باید پاسخگوی اقدامات خود باشد." این در حالی است که مقامات مختلف جمهوری اسلامی از وزیر خارجه تا رئیس مجلس و جانشین فرمانده کل سپاه این اتهام را رد می‌کنند.
 
 
باراک اوباما، رئیس‌جمهور آمریکا نیز روز پنجشنبه هشدار داد که مقام‌های ایران باید در قبال این توطئه پاسخگو باشند. مقام‌های عربستان هم گفته‌اند نحوه پاسخ به ایران را بررسی می‌کنند. مقام‌های ایران بسیار سریع واکنش نشان دادند و ضمن تکذیب اتهام آمریکا آن را مضحک خواندند.
 
واکنش سریع مقامات ایران نشانه نگرانی جدی تهران از اقدامات تلافی‌جویانه توصیف شده است. خبر این توطئه تروریستی دیروز و امروز به تیتر نخست رسانه‌های جهان مبدل شده است.
 
در گفت‌وگو با منصور فرهنگ، استاد دانشگاه و تحلیل‌گر سیاسی از او پرسیده‌ام: آمریکا ایران را به دست داشتن در توطئه ترور سفیر عربستان متهم کرده است. تحلیل و ارزیابی شما در این زمینه چیست؟
 
منصور فرهنگ: این اتهام به خودی خود حائز اهمیت است، حتی اگر دلیل و مدرک و شاهد محکمه‌پسندی برای آن وجود نداشته باشد. این که وزیر دادگستری آمریکا و رئیس پلیس فدرال آمریکا در کنارهم بایستند و مدعی شوند که ایران در طرح و مدیریت این توطئه شرکت داشته و هدف این بوده است که در شهر واشنگتن بمبگذاری کنند و غیره، واقعاً یک امر بسیار مهم است که می‌تواند پیامدهای خود را داشته باشد. ولی وقتی ما به محتوای این اتهامات نگاه می‌کنیم و دنبال دلیل و مدرک و شاهد می‌گردیم، می‌بینیم که واقعاً سوءظن زیادی وجود دارد. شک و تردید وجود دارد که ایران در این امر نقش اساسی داشته یا حتی نقشی داشته است. به همین دلیل هم بود که امروز تعداد زیادی از تحلیل‌گران حتی رسانه‌های گروهی آمریکا در این رابطه سئوالات اساسی مطرح کرده‌اند. حتی یکی از تحلیل‌گران سابق سازمان سیا و برخی روزنامه‌نگاران این سئوال‌ها را مطرح کرده‌اند که معمولاً وقتی چنین اتفاق‌هایی می‌افتد، اولین سئوالی که یک تحلیل‌گر مطرح می‌کند و می‌پرسد این است: انگیزه ایران چه بوده؟
 
ما وقتی این سئوال را مطرح می‌کنیم به بن‌بست می‌رسیم. بسیار سخت است که از راه منطقی بتوانیم انگیزه‌ای برای ایران در این رابطه تعیین کنیم. مگر این که واقعاً اتفاقی در ایران افتاده باشد و عده‌ای در ایران و یا رژیم ایران در چنین طرحی شرکت داشته‌اند که به‌هیچ‌وجه با معیارهای منطقی خوانده نمی‌شود. باید برویم در روانشناسی اعمال بیمارگونه دنبال انگیزه بگردیم که آن‌ هم کار تحلیل‌گران سیاسی نیست. ولی تا جایی که من این موضوع را در 24 ساعت پس از اعلام خبر دنبال کرده‌ام و مطالب متنوعی راجع به آن خوانده‌ام، می‌بینم که شک و تردید بسیار وسیعی راجع به ادعاهای دولت آمریکا وجود دارد.
 
منصور فرهنگ: وقتی وزیر دادگستری و رئیس پلیس فدرال آمریکا در کنار هم می‌ایستند و کشوری را متهم به یک طرح تروریستی می‌کنند که از ایران طراحی و اداره می‌شده و می‌خواسته است در واشنگتن اجرا شود، این امر به‌خودی خود یک امر غیر مترقبه و قابل اهمیت است. این برای دولت اوباما مسئولیت‌هایی ایجاد می‌کند که برای من واقعاً تعجب‌‌آور است که این‌ها دست به این اتهامات زده‌اند، بدون این که برای اثبات آن دلایل قانع‌کننده‌ای ارائه دهند.
 
اگر فرض کنیم سفیر عربستان در واشنگتن ترور می‌شد، چه پیامدهایی داشت؟
 
این سئوال بسیار جالبی است. اگر سفیر عربستان در واشنگتن ترور می‌شد و در آن موقع کوچک‌ترین دلیل و مدرکی وجود داشت که ایران در این جنایت سهیم بوده، به نظر من این از نظر دولت آمریکا حمله مستقیم نظامی ایران به آمریکا محسوب می‌شد و هر دولتی که سر کار بود، چاره‌ای جز نشان دادن عکس‌العمل و مقابله به مثل نداشت. یعنی می‌خواهم بگویم بعد از این ما شاهد جنگی بین ایران و آمریکا بودیم و به همین دلیل هم هست که جنگ بین ایران و آمریکا تحت هیچ عنوانی نمی‌تواند به نفع جامعه ایران باشد. برای جامعه ایران فاجعه است، ولی رژیم ایران در حال حاضر هیچ بهره‌ای از این نوع تقابل نمی‌برد. به همین دلیل هم هست که با تمام تبلیغاتی که رژیم ایران می‌کند، هنوز تجاوز نظامی به کشوری نکرده و حتی در شورای امنیت وقتی ایران متهم می‌شود که در پی کسب توانایی برای ساختن سلاح هسته‌ای است، در آنجا کشورهایی مثل روسیه و چین ادعای آمریکا و اروپا را نمی‌پذیرند که تأسیسات هسته‌ای ایران و برنامه هسته‌ای ایران می‌تواند خطری برای صلح و امنیت بین‌المللی باشد. بنابراین این سئوالی که شما مطرح می‌کنید، در واقع ما را باز به اینجا می‌کشاند که تحت هیچ عنوانی ما نمی‌توانیم انگیزه منطقی برای شرکت ایران در این توطئه پیدا کنیم.
 
همانطور که می‌دانید، مناسبات آمریکا و ایران همچنان پیچیده مانده و در یک‌ماه گذشته صحبت از خط ارتباط قرمز هم به میان آمده و آقای احمدی‌نژاد نیز در نیویورک از آن استقبال کرده است. دو روز بعد اما حبیب سیاری، فرمانده نیروی دریایی جمهوری اسلامی گفت: "ما به خط ارتباط قرمز با آمریکا نیاز نداریم." آیا به نظر شما سپاه با نزدیکی ایران و آمریکا مخالف است؟
 
بستگی دارد که آمریکا با رژیم ایران چه نوع برخوردی داشته باشد. اگر فردا دولت اوباما اعلام کند که برنامه هسته‌ای ایران را به شکل کنونی‌اش می‌پذیرد، یعنی غنی‌سازی اورانیوم را در این تأسیسات می‌پذیرد. در آن هنگام ایران آماده خواهد بود که با آمریکا وارد مذاکره شود. بعد هم حتی قدم‌هایی برای از بین بردن تحریم‌های اقتصادی علیه ایران برداشته می‌شد. ولی واقعیت امر این است که به دلیل بی‌اعتمادی شدیدی که بین دو کشور وجود دارد، این غیر قابل تصور است که آمریکا به‌طور رسمی بگوید که ما ایران را به‌عنوان کشوری، نه الزاماً برای ساختن، بلکه در پی کسب توانایی برای سلاح هسته‌ای می‌پذیریم و می‌توانیم برای حل و فصل مسائل فیمابین وارد مذاکره شویم.
 
این موضوع به دلیل مواضع ایران نسبت به اسراییل است. یعنی اگر ایران نسبت به اسراییل موضع ملایم‌تری گرفته بود و به‌طور صریح می‌گفت هر تصمیمی که فلسطینی‌ها نسبت به اسراییل بگیرند برای ایران قابل قبول است و صحبت از نابودی اسراییل و محو اسراییل از جغرافیای منطقه نمی‌کرد و این تبلیغات وسیع واقعاً ضد یهود و ضد اسراییلی در رادیو و تلویزیون و خصوصاً در برنامه‌های عربی رادیو و تلویزیون ایران وجود نداشت، من فکر می‌کنم حل و فصل مسئله برنامه‌های هسته‌ای ایران هم راحت‌تر بود.
 
منصور فرهنگ: تحریم‌های اقتصادی بیشتری می‌تواند با رأی شورای امنیت در رابطه با ایران برقرار شود. به‌طور کلی حتی می‌توانند در این جهت پیش بروند که بخواهند از فصل هفتم منشور سازمان ملل متحد استفاده کنند. یعنی دقیقاً همان خطی را طی کنند که نسبت به عراق طی کردند. این که عراق خطری برای صلح وامنیت منطقه است، بنابراین استفاده از نیروی نظامی برای مهارکردن عراق و یا جلوگیری از این خطر از نظر حقوقی قابل توجیه است. 
برای این که بسیاری از کشورها در دنیا هستند که توانایی ساختن سلاح هسته‌ای را دارند. بیش از ۳۰ کشورند. کشوری مثل برزیل، آرژانتین، کره جنوبی، آلمان، نیدرلند و تمام این کشورها. غنی‌سازی اورانیوم بر مبنای عهدنامه منع گسترش تسلیحات هسته‌ای حق همه کشورها است. این بی‌اعتمادی نسبت به ایران است. آمریکا و اروپا و به‌طور کلی آژانس بین‌المللی انرژی اتمی این اعتماد را به ایران ندارند تا بتوانند همانطوری با آن رفتار کنند که با کشوری مثل ژاپن یا کره جنوبی رفتار می‌کنند.
 
در آن موقع اگر آمریکا نپذیرد، ایران هم به نظر من تحت هیچ عنوانی دست از این برنامه برنمی‌دارد. برای این که فکر می‌کند دستیابی به حتی توانایی ساختن سلاح هسته‌ای در واقع نوعی بیمه‌ در برابر امکان تجاوز نظامی به کشور ایران است. این است که این تقابل ادامه پیدا می‌کند و واقعاً ادامه این تقابل به کجا کشیده می‌شود، ما نمی‌دانیم. به نظر من این دولت کنونی آمریکا یا دولت کنونی ایران نیست که آن انعطاف قابل توجه را برای حل و فصل مسالمت‌جویانه‌ی مسائل نشان دهد.
 
شما فکر می‌کنید اگر قرار شود که از سوی آمریکا اقداماتی تلافی‌جویانه در پیش گرفته شود، این اقدامات در چه جهتی خواهد بود؟
 
من فکر می‌کنم در حال حاضر آمریکا آن برگ برنده را ندارد که بخواهد هیچ نوع حمله نظامی به ایران را توجیه کند. هم از نظر حقوقی و هم از نظر اوضاع و احوال سیاسی و اقتصادی کنونی آمریکا و گرفتاری‌هایی که در عراق و افغانستان دارد. ولی تشدید این تقابل از این جهت می‌تواند پیش رود که آمریکا با این اتهامی که به ایران زده است، اگر در روزها و هفته‌های آینده دلیل و مدرک محکمه‌پسندی هم ارائه کند، می‌تواند برود در شورای امنیت و در آنجا روسیه و چین را متقاعد کند که ایران دارد در جهتی پیش می‌رود که برای آمریکا غیر قبول است.
 
بنابراین فشارهای اقتصادی، یعنی تحریم‌های اقتصادی بیشتری می‌تواند با رأی شورای امنیت در رابطه با ایران برقرار شود. به‌طور کلی حتی می‌توانند در این جهت پیش بروند که بخواهند از فصل هفتم منشور سازمان ملل متحد استفاده کنند. یعنی دقیقاً همان خطی را طی کنند که نسبت به عراق طی کردند. این که عراق خطری برای صلح وامنیت منطقه است، بنابراین استفاده از نیروی نظامی برای مهارکردن عراق و یا جلوگیری از این خطر از نظر حقوقی قابل توجیه است.
 
این فشارها را آمریکا می‌آورد و اروپا هم همکاری بیشتری می‌کند، ولی به نظر من درجه موفقیت آمریکا در رابطه با کسب رأی روسیه و چین در شورای امنیت بستگی به این دارد که تا چه اندازه بتواند این اتهام‌هایی را که به ایران زده، با دلیل و مدرک و شاهد ثابت کند که از دیروز تاکنون ما چنین چیزی ندیده‌ایم و این اتهام‌ها از سطح لفاظی بالاتر نرفته‌ است.
 
پس همانطور که شما گفتید، باید منتظر روزها و حتی هفته‌های آینده باشیم.
 
بله. از یکطرف دیگر هم، همانطور که شما در اولین سئوال‌تان مطرح کردید، فراموش نکنیم وقتی وزیر دادگستری و رئیس پلیس فدرال آمریکا در کنار هم می‌ایستند و کشوری را متهم به یک طرح تروریستی می‌کنند که از ایران طراحی و اداره می‌شده و می‌خواسته است در واشنگتن اجرا شود، این امر به‌خودی خود یک امر غیر مترقبه و قابل اهمیت است. این برای دولت اوباما مسئولیت‌هایی ایجاد می‌کند که برای من واقعاً تعجب‌‌آور است که این‌ها دست به این اتهامات زده‌اند، بدون این که برای اثبات آن دلایل قانع‌کننده‌ای ارائه دهند.
 
این برای من واقعاً معمایی است. چون اگر همین اقدام را در سطح پایین‌تری مطرح کرده بودند و زبان این اتهامات فرق می‌کرد که چنین امکانی هست و ما داریم آن را بررسی می‌کنیم تا ببینیم آیا چنین طرحی در ایران وجود داشته است یا نه، در آن موقع پس گرفتن این ادعا آسان‌تر بود، ولی وقتی از سوی وزیر و پلیس فدرال در برابر تمام خبرنگاران رسانه‌های گروهی دنیا طرح می‌شود، به خودی خود اهمیتی پیدا می‌کند که پیامدهای آن می‌تواند ادامه داشته باشد، ولی نمی‌دانیم در چه جهتی و به چه شکلی. 
 
Share this
Share/Save/Bookmark

به نظر من امریکا درصدد تقویت نقش عربستان در منطقه است.با توجه به رخدادهای اخیر ,بویژه انقلابهای عربی و حضور فعال ترکیه ,نقشی که عربستان به صورت سنتی در منطقه بازی میکرد به شدت کمرنگ شده است.از طرفی نقش ایران نیز به عنوان یک قدرت منطقه ایی تغییر پیدا کرده است.در کل امریکا با این مانور قصد داردتوازن قوا در منظقه را به حالت پیش از انقلابهای عربی بازگرداند.

استدلال آمریکایی عجیب و مدارکی که ارائه می کنند دارای انسجام نبوده. حتی مسئول سابق سیا و خبرنگار آمریکایی پرسش های جدی مطرح می کنند. این نقص و عدم نظم در مدارک آمریکایی ها به کنار، نکته جالب دیگر واکنش رسانه های جمهوری اسلامی بوده است. آمریکایی ها از دو فرد نام بردند. یکی منصور ارباب سیار و دیگری غلام شکوری. نکته جالب در رسانه های ایرانی این بوده که رسانه های حاکمیت سوال در مورد ارباب سیار را پرسیده اند و اینکه دستگاه اطلاعاتی شان انقدر ساده لوح نیست که به فردی چون ارباب سیار متوسل شود منتها آمریکایی ها از طرف دیگری که کارفرمای ارباب سیار بوده اسم می برند و این غلام شکوری تقریبا در رسانه های ایرانی ساکت شده است. اسمی از وی نبرده اند. غلام شکوری که شغل دومش ترانزیت مواد مخدرست، واسط با مکزیکی ها بوده و شبه نظامیان شیعه در سالهای اخیر دست پایین را در قیاس با همتایان شنیشان در ترانزیت مواد داشته اند و همه اینها استدلال آن خبرنگار آمریکایی بوده که در واقع حدس وی است و به نظر می رسد تا حد بالایی جای تامل دارد.
اما اینها که در حوزه استدلال و مدرک است انقدر اهمیت ندارد که بعد ماجرا مهم جلوه می کند. روال اطلاع رسانی این خبر و مانور اطلاعات رسانه ای آمریکا و غرب روی آن بیشتر حکایت از یک سیاست عظیم و در عین حال منظم برای انزوای متفاوت از قبل ایران است در ابعادی که حاکمان تهران متصور نبوده اند و در شوک به سر می برند. مجموعه این روند بایستی در ذهن تیمی باشد که حوصله زیادی برای مدارای بیشتر با حاکمان تهران را ندارد و می خواهد به جمهوری اسلامی نشان بدهد در برنامه های خودش تا منتهای علیه چیزی می رود که در نهایت به جمله اوباما می رسد آن که: تمام گزینه ها در دست بررسی است.

این مصاحبه پر از اگر و مگر است. حتا آقای فرهنگ نیز نگاهی پر از شک به ماجرا دارند. به نظر من یا این قضیه توطئه سازمان های اطلاعاتی امریکا و سعودی و اسرائیل است و یا طرح نیرو های تندرو بری باز کردن پای ایران به یک درگیری نظامی است که برخی آن را اجتناب ناپذیر میدانند.
در شریط بین المللی فعلی بعید است که ایران دست به چنین ریسک بزرگی بزند. تاسف آور این وسط نقش خادمین حرمین شریفین جهان اسلام یعنی عربستان سعودی است که از نقش هم پیمان به یک پادو نزول کرده و امریکا را تشویق به حمله به ایران یعنی یک کشور اسلامی میکند. این دیگر تشت اش از بام افتاده است که سعودی های مدیون به "لورنس" انگلیسی زیر پوشش نفرت از ج.ا. با ایرانی ها به عنوان یک ملت مشکل دارند.
حتا در زمان حکومت شاه فقید نیز هر از گاه این مسائل از پرده بیرون می اقتاد.کافی است شما جلد 5 خاطرات علم رجوع کنید.

سخنان اقای فرهنگ بسیار اندیشمندانه است و مطلب سروش هم انرا تکمیل تر کرده است.اشاره اقای منصور فرهنگ به مشکلات سیاسی دولتمردان امریکا حاکی از ان است که قصد اصلی امریکا از بین بردن نظام ج.ا.ا. است و برای رسیدن به هدف خود به هر دری هم می کوبد،حتی به این شکل احمقانه وارد فاز جدید جنگ سرد خود با ج.ا.ا. می شود و پاسخی قانع کننده هم برای متحدین خود ندارد؛چه رسد به قانع کردن مسلمانان و یا دوّل روسیه و چین.ضمنا از همین کانال از آقای ادیب زاده بابت زحمتی که کشیده اند تشکر میکنم و امیدوارم ایشان همیشه چنین مصاحبه های مثبت و مسئولانه و بیطرفانه را جهت افزایش اگاهی سیاسی ایرانیان بنمایند.

ورژن آمریکایی فیلم علی رضا مدحی: یه ضرالمثل چینی می گوید که " برای قضاوت نهایی هزار سال هم کم است." هیچ کس از تمامی محتوای این پرونده آگاه نیست و ما مانند آن کور ها فقط بخشی از فیل را در تاریکی لمس می کنیم. من با ادعا های هر دو طرف موافقم. این پرونده با اینکه خیلی سوراخ دارد اما باید صبر کرد و نتیجه را دید. اینکه می گویند سپاه پاسدار آنقدر بی تجربه نیست که نداند که ارسال بیش از ده هزار دلار توجه مقامات امنیتی را جلب خواهد کرد درست اما این منطق در مورد خود آمریکا یی ها هم صدق می کند. اینها اگر هم بخواهند برای دیگری پرونده تشکیل دهند و برایش پاپوش درست کنند در اینکار آنقدر صاحب تجربه هستند که اینرا می دانند که نباید زیاده از حد ساده نگری کرده که توجه دیگران جلب شود --- از اشتباهان شان در مورد عراق هم درس یاد گرفته اند--- قیافه این متهم بیشتر به قیافه آدم های مظلوم و ساده لوح و زودباور و بی دست و پا شبیه است تا به قیافه یه تروریست کار گشته . این شخص در خاک آمریکا دستگیر شده است و در دادگاهی در آمریکا محاکمه خواهد شد که آنزمان دروغ و حقیقت اشکار خواهد شد. وکیل این متهم می تواند برای هر ادعای دادستان مدرک بخواهد. اگر این فرد صد هزار دلار به حساب شخص دیگری ریخته باشد اولین سئوال این خواهد بود که اینهمه پول را از کجا آورده ای.؟ به احتمال خیلی خیلی زیاد این پول توسط این شخص به فرد دیگری پرداخت شده است که من فکر نمی کنم آمریکا در این یکی مورد می تواند دروغ بگوید. که در اینصورت معلوم است که این فرد با همین قیافه معصومانه ممکن است که گول عده ای در ایران را خورده و برای نفع خود دست به اینکار زده باشد.
به عقیده من در رده های بالایی دولت ایران افرادی این شخص را گول زده و آن فیلم مدحی را اینبار برای آمریکایی ها بازی کرده اند که به اعتبار آمریکا در دنیا خدشه وارد کنند که اگر در اینده امریکا بخواهد مدارک محکمی مثلا از برنامه سلاح های هسته ای ایران ارائه دهد نتواند به راحتی افکار عمومی را قانع کند. این شخص قربانی شده است که در نظر مردم دنیا امریکا چوپان دروغگو باشد که مردم به ادعای های واقعی اش هم اعتنایی نکنند.

من فکر می کنم که آمریکایی ها در وسط ماجرا ----- احیانا وقتی از این فرد مواد منفجره را خواسته اند و ایشان نتوانسته اند تهیه اش کنند---- به فیلم بودن این قضیه پی برده اند اما خواسته اند که از اب گل الود شده ماهی شان را صید کنند و چهره ر÷یم خون و جنون و جانی را هر چه بیشتر برای مردم دنیا بشناسانند که در اینده برای اجرای نقشه های خود به راحتی افکار عمومی را قانع کنند.

منظورم محمد رضا مدحی بود نه علیرضا مدحی

همانگونه که جناب فرهنگ به درستی اشاره نموده اند حضور وزیر دادگستری آمریکا و رئیس پلیس فدرال آمریکا در کنارهم نشان از یک تصمیم سیاسی کلان دارد که آدم را به یاد اعلام خبر کشته شدن بن لادن توسط اوباما می اندازد.
در ان زمان اعلام این خبر باعث کاهش سقوط ارزش دلار شد.
راست یا دروغ ، ماجرا واقعیت داشته باشد یا ساختگی باشد، طراحی ترور کار اسراییل باشد یا سرویس اطلاعات ایران مدحی دیگری را علم کرده باشد و... هر تحلیل دیگری که باشد مهم اینست که سیاست دولت امریکا در حال حاضر بهره برداری از این ماجرا برای فشار بیشتر به ایران است. ماجرایی که دامنه آن بسیار گسترده و زمان مند خواهد بود و تا هفته ها و ماه ها بهره برداری از آن ادامه خواهد داشت.
تبدیل جنگ سرد ایران و عربستان به رویایی علنی و نظامی شدن منطقه ، کمک به تقویت ارزش دلار ، حاشیه رفتن بهار عربی و اشغال وال استریت و ... مسایلی هستند که در این ماجرا برای امریکا و عربستان پیش روی هستند.
اما برای ایران ؟
به نظر می رسد با توجه به سخنان کلینتون بهره برداری از این ماجرا در جهت حمله نظامی به ایران حداقل در کوتاه مدت چندان مد نظر نباشد به خصوص اینکه با کشف برنامه تنها توطئه کشف شده است و اقدام تروریستی انجام نشده است اما اقدامات گسترده ای در زمینه گسترش تحریم ها در دستور کار قرار دارد.

ارسال کردن دیدگاه جدید

محتویات این فیلد به صورت شخصی نگهداری می شود و در محلی از سایت نمایش داده نمی شود.

نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.

لطفا به زبان فارسی کامنت بگذارید.
برای نوشتن به زبان فارسی می توانید از ادیتور زمانه استفاده کنید.

کامنتهایی که حاوی اتهام، توهین و یا حمله شخصی باشد هرز محسوب می شود و
منتشر نخواهد شد.

 

لینک به ادیتور زمانه:         

برای عبور از سد فیلترینگ

پرونده ۱۳۹۱ / چشم‌انداز ۱۳۹۲

مشخصات تازه دریافت برنامه های رادیو زمانه  از ماهواره:

ماهواره  :Eutelsat

هفت درجه شرقی

پولاریزاسیون افقی 

سیمبول ریت ۲۲

فرکانس ۱۰۷۲۱مگاهرتز

همیاران ما