خانه | گوی‌سياست

حمله نظامی ایران به کردستان عراق

چهارشنبه, 1390-04-29 17:43
نسخه قابل چاپنسخه قابل چاپ
سراج‌الدین میردامادی

به گزارش سایت فارسی «العربیه»، نیمه‏شب شنبه شانزدهم جولای ۲۰۱۱ (۲۵ تیر ۱۳۹۰)، منطقه مرزی بین دو کشور ایران و عراق، موسوم به «پنجوین»، واقع در ۵۰ کیلومتری شهر سلیمانیه کردستان عراق، شاهد درگیری‏های خونبار میان نیروهای گروه مسلح کرد «حزب حیات کردستان» (پژاک) و نیروهای نظامی جمهوری اسلامی ایران بود که که به کشته شدن شماری از نیروهای درگیر انجامید.

شیرزاد کمانگر، سخنگوی پژاک، روز یکشنبه ۲۶ تیرماه در گفت‏وگو با خبرگزاری فرانسه گفت: «نیمه‌شب گذشته درگیری‏های خونین میان نیروهای حزب ما و ارتش ایران درگرفت که به کشته شدن شماری از افراد ما و کشته و زخمی شدن ده‏ها نفر از نیروهای سپاه ایران انجامید.»

 


جبار یاور، مدیرکل وزارت پیشمرگه، وابسته به اقلیم کردستان عراق، تاکید کرد که ارتش ایران روستاهای مناطق مرزی را زیر آتش توپخانه‏ای خود قرار داده است و گفت: «برخی از اهالی روستا، در اثر این حملات ناچار به ترک خانه و کاشانه خود شده‏اند.»

دوشنبه هفته گذشته نیز یک مقام بلندپایه نظامی ایرانی که نامش فاش نشده است، در گفت‏وگو با خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران (ایرنا)، گفته بود که ایران حق خود را برای حمله به پایگاه‏های گروه جدایی‏طلب پژاک که در خاک کردستان عراق قرار دارد، محفوظ می‏داند.

این مقام نظامی تاکید کرده بود: «ما حق خود را در ویران‏سازی پایگاه‏های تروریست‏ها در مناطق مرزی محفوظ می‏دانیم.»

در گفت‌وگو با داود آزادفر، روزنامه‏نگار کرد مقیم پاریس از او پرسیده‌ام: حملات نیروهای سپاه پاسداران به مناطقی در خاک کردستان عراق به چه دلیل صورت گرفته است؟ چه ابعادی داشته و چه تلفات انسانی را در بر داشته است؟

 

داود آزادفر: پیش از هر چیز باید بگویم که جمهوری اسلامی در حال حاضر با بحران شدید داخلی و بین‏المللی روبه‌رو شده و جنگ‏افروزی و یک جنگ داخلی و یا خارجی را مکانیسمی برای برون‏‌رفت از این دو بحران می‏داند.

همانطور که در چندماه گذشته مشاهده شد، احداث بیمارستان‏های صحرایی در مرزهای کردستان ایران، این واقعیت را برای ما روشن می‏کند که جنگی که شنبه شب آغاز شد، از پیش برنامه‏ریزی شده است.
شنبه شب گذشته نیروهای سپاه پاسداران با پشتیبانی ارتش و با تجهیزات سنگین، از قبیل توپخانه، تانک و هلی‏کوپتر، به بهانه مقابله با نیروهای «حزب حیات آزاد کردستان» (پژاک) به طور رسمی به مرزهای سردشت و پیرانشهر در خاک کردستان عراق تجاوز کرده‏اند و از همان ساعات اولیه، جنگ سختی درگرفت که تا اوایل صبح ادامه داشت و متأسفانه تلفات انسانی زیادی هم در پی داشت.


البته در حال حاضر هیچ‏گونه آماری از سوی نیروهای ایرانی اعلام نشده، اما بر مبنای آخرین بیانیه پژاک، بیش از ۲۵ تن از نیروهای ایرانی و دو تن از نیروهای این حزب کشته شده‏اند و جنگ در رشته‏ کوه‏های قندیل که در مرز سه کشور ایران، عراق و ترکیه قرار دارد، اتفاق افتاده است.

 

همان‏طور که گفتید منطقه قندیل رشته‏ کوه‏هایی بین سه کشور ایران، عراق و ترکیه و مقر نظامی نیروهای پژاک است. حمله‏ای که صورت گرفته، دقیقاً به کدام مناطق بوده است و آیا دولت عراق و دولت اقلیم کردستان، واکنش نظامی‏ای نسبت به این حمله نشان داده‏اند یا خیر؟

 

پیش از هرچیز، همان‏طور که اشاره کردم، رشته‏‏کوه‏های قندیل در خطوط مرزی ایران، عراق و ترکیه قرار دارند. در چندماه گذشته، وقتی توپخانه‏های ایران حملات خود را از داخل ایران آغاز کردند، تعدادی از روستاهای مناطق مرزی کردستان ایران خالی از سکنه شدند.

واکنش حکومت اقلیم کردستان عراق، در پی توپ‏باران نواحی مرزی، به نحوی بوده که روابط این حکومت با ایران در چند ماه گذشته رسماً رو به تیرگی داشته، اما آخرین مواضع مسئولین حکومتی، رئیس کابینه و وزرای اقلیم کردستان، به این شیوه بوده است که از ایران درخواست کرده‏اند مناقشات دوطرفه با گفت‏وگو و دیالوگ برطرف شود. این پیشنهاد متأسفانه از سوی جمهوری اسلامی تا این لحظه بدون پاسخ مانده است.

 

حمله نظامی و منافع ملی ایران

سید کوهزاد اسماعیلی، فعال سیاسی مقیم پاریس، نظر دیگری دارد. از ایشان پرسیده‌ام: ارزیابی شما از اقدام نظامی اخیر جمهوری اسلامی چیست و چقدر آن را در مسیر منافع ملی ایران می‏دانید؟ آیا این حمله نظامی در مسیر تأمین امنیت مرزهای ایران هم قرار دارد یا خیر؟

 

سید کوهزاد اسماعیلی: می‏توانیم به این شکل صورت‏بندی کنیم که عملیات نظامی، عموماً کارآمدی خاصی نداشته‏اند. به‏نظر من، دیپلماسی و فشار به دولت اقلیم کردستان عراق برای جلوگیری و کنترل فعالیت‏های گروه پژاک در داخل خاک اقلیم، هم‏چنان باید در اولویت باشد.

از طرف دیگر، دولت اقلیم نسبت به برقراری امنیت در مرزهای خودش با ایران، مسئولیت دارد. با هیچ عرف پذیرفته‏ شده‏ای نمی‏توان قبول کرد که گروهی آزادانه از خاک یک کشور به کشور دیگری برود، در آن‏جا دست به عملیات تروریستی بزند و برگردد و تازه در همان کشور مبدأ دارای پایگاه، تأسیسات و امکانات باشد.


طبیعی است که عدم جلوگیری از این فعالیت‏ها، واکنش ایران را در پی خواهد داشت و این واکنش به نظر من، می‏تواند واکنشی مشروع باشد.

مسئله‏ دوم ماهیت تروریستی گروه پژاک است. این گروه با دست زدن به عملیات تروریستی، در امنیت برخی از مناطق غربی ایران خلل ایجاد کرده است. با کشتن و به قتل رساندن مأموران راهنمایی و رانندگی، کارمندان اداره‌های کشاورزی و حملاتی از این دست، نه تنها این امنیت را در خاک ایران خدشه‏دار کرده، بلکه امنیت خود دولت اقلیم کردستان عراق را هم زیر سئوال برده است.

این مسئله در تضاد با تلاش‏های بسیاری از احزاب کردستان است که الان نزدیک به دو دهه‏ است که هیچ‏‏گونه فعالیت مسلحانه نداشته‌اند و دارند به‏صورت سیاسی فعالیت می‏کنند. در طول دو سال اخیر هم بسیاری از این گروه‏ها، گرچه انتقادی، اما از جنبش سبز حمایت کرده‏اند. این گونه عملیات تلاش این گروه‏ها را هم کمرنگ می‏کند.

نگرانی من از آن‏جاست که این عملیات نظامی، آن بخشی از حاکمیت در داخل نظام ایران را که به بحران‏زایی اعتقاد بیشتری دارد، فعال‏تر می‏کند.

در حالی‏که هنوز هیچ واکنش رسمی‏ای از سوی دولت ایران، دولت عراق و دولت محلی کردستان عراق صورت نگرفته است، اما می‏شود با قراین و شواهدی که وجود دارد، این‏طور دید که این عملیات از بزرگ‏ترین اقدام‌های از این دست بوده که طی چند مدت اخیر اتفاق افتاده است.

من فکر می‏کنم که این‏گونه عملیات تأمین‌کننده منافع ملی ایران نیستند. اگرچه ایران حق دارد برای دفاع از حاکمیت ملی خودش، دست به فعالیت‏هایی هم بزند.

 

نیروهای ایران و خاک عراق

در انتها، از کاوه‏ قریشی، روزنامه‏نگار کرد مقیم برلین هم خواسته‌ام تا اطلاعاتی را در زمینه درگیری‏های میان نیروهای گروه مسلح کرد «حزب حیات کردستان» (پژاک) و نیروهای نظامی جمهوری اسلامی ایران، در اختیار مخاطبان رادیو زمانه قرار بدهد.

 

کاوه قریشی: اخبار ضد و نقیضی پیرامون درگیری شنبه شب گذشته در رسانه‏ها، پیرامون دو طرف درگیر و سایر مسائل منتشر شده است.

از سویی، حزب حیات آزاد کردستان (پژاک) در مصاحبه‏هایی با رسانه‏های اقلیم کردستان عراق ادعا کرده که بیش از ۵۰ تن از سربازها و نیروهای وابسته به سپاه پاسداران جمهوری اسلامی در این درگیری کشته شده‏اند و بیش از ۴۰ تن دیگر هم زخمی شده‏اند. بر مبنای این ادعا، ظاهراً دو تن از نیروهای نظامی پژاک هم در این درگیری کشته و چند تن دیگر هم زخمی شده‏اند.

بر مبنای آخرین مصاحبه‏های سخنگوی پژاک با رسانه‏ها، محل درگیری‏ها شهر پنجوین، در ۵۰ کیلومتری شهر سلیمانیه‏ کردستان عراق اعلام شده است. رسانه‏های جمهوری اسلامی اما تا این لحظه، به‏صورت رسمی در قبال این درگیری موضع‏گیری نکرده‏اند. فقط یک مقام آگاه امنیتی که طی روزهای گذشته هم در این مورد اظهار نظر کرده بود، ادعا کرده است که این درگیری در یکی از مقرهای اصلی پژاک در شهر سردشت که به لحاظ جغرافیایی، با شهر پنجوین فاصله‏ی زیادی دارد، صورت گرفته است.

پنجوین به لحاظ جغرافیایی، با شهر مریوان در کردستان ایران هم‏مرز است، در صورتی که سردشت در ضلع دیگری قرار دارد و این خبر، از این جهت متناقض است.

 

موضع‏گیری مسئولان دولت اقلیم و دولت عراق، در پی تجاوز به خاک عراق چه بوده است؟

هنوز به طور رسمی هیچ موضعی نگرفته‏اند. فقط تا جایی که از اخبار پیداست، هیئتی از نمایندگان مجلس عراق تشکیل شده که قرار است در سریع‏ترین زمان ممکن به محل‏های مورد بحث و قسمت‏هایی که جمهوری اسلامی طی هفته‏های گذشته مرتب آن‏جا را گلوله‏باران کرده است، بروند و از آن‏جا بازدید کنند.
پیش از این هم، همان‏طور که در جریان هستید، آقای بارزانی نسبت به گلوله‏باران مداوم مرزها به جمهوری اسلامی هشدار داده و تهدید کرده بود که اگر این حملات ادامه پیدا کند، روابط جمهوری اسلامی و حکومت اقلیم را دچار بحران خواهد کرد.

وب‏سایت رسمی «حزب دمکرات کردستان عراق» هم که حزب تحت امر آقای بارزانی است، نه به صورت رسمی، اما به صورت خبری، گزارش داده که مقامات نظامی جمهوری اسلامی، مردمان ساکن مناطق محل درگیری (کوچ‏نشینان) را تهدید کرده بوده که حداکثر تا سه روز پیش محل را ترک کنند و در غیر این‏صورت با حمله نظامی جمهوری اسلامی روبه‌رو خواهند شد.

 

آیا این حمله در حد پرتاب توپ و راکت و موشک بوده است، یا نیروهای پیاده‏نظام جمهوری اسلامی وارد خاک عراق هم شده‏اند؟ اگر وارد شده‏اند، در آن‏جا مانده‏اند یا برگشته‏اند؟

 

حداقل پژاک ادعا کرده که شماری از نیروهای جمهوری اسلامی با سلاح‏های سنگین و به‏صورت پیاده‏نظام به خاک کردستان عراق تجاوز کرده‏اند. مقامات کردستان عراق تا این لحظه، این موضوع را نه تأیید و نه تکذیب کرده‏اند.

هرچند آقای جبار یاور، رئیس کل نیروهای مسلح کردستان عراق، در مصاحبه با رادیو فرانسه، اظهار بی‏اطلاعی کرده و گفته این موضوع شایعه است، اما آن‏طور که از نحوه پوشش اخبار در رسانه‏های وابسته به احزاب حاکم در کردستان عراق برمی‏آید، تقریباً نه تایید و نه تکذیب شده است.

پژاک ادعا دارد که نیروهای جمهوری اسلامی وارد خاک عراق شده‏اند، هنوز هم در آن‏جا هستند و این درگیری‏ها تا این لحظه هم ادامه دارد.

ایران در پنج سال گذشته، به بهانه حضور نیروهای پژاک به این مناطق حمله می‏کرده است. حمله‏ها به صورت گلوله‏باران و توپ‏باران بوده و آسیب‏های خیلی زیادی به ساکنان غیرنظامی منطقه زده است. پژاک هم بارها اعلام کرده است که نیروهای آن‏ها حداقل در مناطقی که جمهوری اسلامی گلوله‏باران می‏کند، حضور ندارند.

به‏نظر می‏رسد این‏بار درگیری چهره‏ به‏ چهره و واقعی بوده است و در هر صورت، تلفات خیلی زیادی برای ساکنان کرد عراقی آن منطقه به‏بار می‏آورد.

 

در اخبار رسمی منتشر شده، از قندیل نامی برده نشده است. به نظر می‏رسد که قندیل مقر اصلی پایگاه‏های نظامی پژاک است که بین سه کشور ایران، عراق و ترکیه قرار دارد. آیا این درگیری‏ها در منطقه قندیل هم بوده است یا خیر؟

 

در منطقه قندیل، حداقل در روز گذشته، درگیری‏ای گزارش نشده است، اما طی هفته‏های گذشته جمهوری اسلامی به کوه‏ها و روستاهای دامنه کوه‏های قندیل حملاتی داشته است. بله... نیروهای نظامی پژاک در کوه‏های قندیل مستقر هستند که همان‏طور که اشاره کردید، مرز مشترک بین سه کشور است. این اما به معنای آن نیست که پژاک در سایر مناطق مرزی تحرک نظامی ندارد.

حداقل زمانی که جمهوری اسلامی قصد کرده وارد خاک کردستان عراق بشود، یا حملات کور ادامه داشته، بعضاً نیروهای پژاک نیز در منطقه پراکنده شده‏اند. ولی تا این لحظه گزارشی از درگیری در منطقه اصلی و مقر اصلی پژاک مخابره نشده است.
 

Share this
Share/Save/Bookmark

‫یاد زمان شاه افتادم که کردهای عراقی علیرغم آنکه در فقر و بدبختی بسر می بردنند و
‫جنایات صدام را تحمل می کردنند جرأت ‫سر بالاکردن و نفس کشیدن نداشتند .
.....
‫امیدوارم که ما ایرانیها با توجه به سوابق تاریخی بیاموزیم که مشکلات داخلی خود را
‫مستقل و بدون دخالت دیگران حل [کنیم].....

اقدامات صحیح و قاطعانه ارتش و سپاه مانع از ایجاد اردوگاهی مشابه اردوگاه اشرف شده و از امیال امریکا و صهیونیستها در ایجاد اشوب مجدد در مناطق مرزی جلو گیری خواهد کرد.ضمنا اقای مسعود بارزانی هم متوجه خواهد شد که نمی تواند نقش کاریکاتوری صدام را بازی کند و خون هم میهنان کرد و فارس را به خاطر ارباب امرکائی-صهیونیستی اش و بلند پروازیش فدا کند.دومأ وظیفه تمام ایرانیان موافق و مخالف رژیم ایران است که تروریسم را محکوم کنند و با اعتراض به حامیان تروریستها(دولت امریکا و رژیم صهیونیست و مسعود بارزانی)همبستگی خود با ارتش و سپاه،جهت برقراری امنیت در مرزها را اعلام دارند و از این طریق حسن نیت خود و ایرانی بودنشان را ثابت کرده و مانع از تبلیغات سوء علیه احزاب و سیاسیون توسط مسئولین ج.ا.ا.‌گردند.
انتخابات مجلس نزدیک است و هر اشتباهی از طرف مخالفین تأثیر خاصی در نتیجه انتخابات و بر خورد نظام با مخالفین،زندانیان سیاسی و زندانیان امنیتی خواهد داشت.سومأ حق تمام دولتهاست که از مرزهای خود قاطعانه دفاع کنند.چهارمأ نمی توان مدعی مردم سالاری و حقوق بشر بود و ازمتجاوزین به مرزهای ایران طرفداری اشکار و پنهانی کرد.

اقای میردامادی از اقدام شما نسبت به درج نظرم سپاسگزارم.یک ژورنالیست طرفدار ازادی بیان و مدافع حقوق بشر هرگز از شنیدن و انعکاس مطالب موافقین و مخالفین دولت وحشت ندارد و از برچسب خوردن هم نمی ترسد.از انجا که رادیو زمانه مدعی بی طرفی است،ضرورت دارد نظرات مختلف انعکاس داده شوند و خوانندگان زمانه خود انتخاب روش نمایند.لذا به روشنگری خود ادامه داده و نام یک ژورنالیست بیطرف را برای خود کسب کنید.ضمنا ضرورت دارد که وقتی با تروریستها و طرفداران انان و نیز با مخالفین ج.ا.ا. مصاحبه میشود و یا از دیگر رسانه ها نقل قول میگردد،از طرفداران و یا دست اندرکاران ج.ا.ا. هم مصابه گردد و از رسانه های داخلی هم بیطرفانه نقل قول شود.سپاسگزارم وبه امید موفقیت جناب عالی

آقای منصور.
تاریخ ایران برای دیگر اقوام ایرانی ثابت کرده‌ که‌ ایران متعلق به‌ فارسی زبانان است ، چون همه‌ مینینیم و میدانیم که‌ تمام امکانات و ثروت ایران در دست این عده‌ است، از کردها ، بلوچها، ترکمنها و عربها فقط جهت حفاظت از مرزها و ثروت ایران مثل حمال استفاده‌ شده‌ است. این را دیگه‌ همه‌ میدانند. من خود مثل یک کرد ایرانی احساس و غروری را که‌ قبلأ در رابطه‌ با ایرانی بودنم داشتم حالا ندارم، چون میبینم که‌ این غرور و احساس به‌ نفع فارسها و به‌ ضرر دیگر اقوام است.
با وجدان و موفق باشید.

خانم محترم کرد زبان ایرانی سلام عرض میکنم.اینکه هموطنان گرامی کردمان به خاطر سیاستهای غلط دولتمردان رژیم های گذشته و کنونی تحت ستم واقع شده اند،برای مسئولین نیز روشن است.اما مشکلات و بی مهری ها به قول خود شما فقط نسبت به هموطنان کرد و یا دیگر مرز نشینن نیست،بلکه در خود پایتخت هم بی عدالتی و فقر و ظلم بسیار است.لذا همه هموطنان با درک واقعیات، موظف به اتحادو همبستگی بوده و ضرورت دارد که از تفرقه بپرهیزند.چون از همین نادانی ما دولت و استعمارگران بهره جسته و بیت المال را غارت میکنند.به نظر من هر کس معتقد است که فارسها عامل خرابی و عقب ماندگی استانهای مرزی می باشند، از مسائل سیاسی اطلاعی ندارد....چون اولأ گویش های کردی و فارسی باهم بیگانه نیستند.دوما بسیاری از برادران و خواهران ما به عنوان یک ایرانی در سراسر ایران در امور کشوری و اقتصاد و صنعت سهمی دارند.سوما در هیچ کجای ایران تبعیضی از طرف مسئولین در موردشان صورت نمیگیرد و در مقابل قانون هم با دیگر اقوام ایرانی یکسان می باشند.
نداشتن فرهنگ مردم سالاری و سوء استفاده از پست و مقام باعث تخریب کشور شده و میشود.لذا افتادن در دام استعمار گران هیچ نفعی برای اقوام ایرانی ندارد.ضمنا زنان در کردستان تحت ظلم مضاعف هستند و مردان کرد بیشتر از مسئولین به زنان کردمان ظلم میکنند.برای شما هموطن عزیز ارزوی سلامتی و سربلندی دارم.
جویبار نشویم از بهر دریا،سیل خروشان باشیم و با امواج سهمگین به دریا بپیوندیم.

گروهی که عملیات ترور انجام می دهد چه جایگاهی می تواند در اذهان نسل جدید داشته باشد که بسیار آگاه است؟ فرق این گروه با ج.ا چیست؟

آقای منصور
بندە خودم یک قربانی هستم. قربانی تبعیض جنسیتی، قربانی زبان و همچنین مذهب، فکرش را بکن ٣٤ سال تحمل کردم. تا اینکە فرار کردم و بە اروپا پناە آوردم. در تمام آن سالها ، بهترین سالهای عمر هر انسان، فقر، نا برابری هم از جانب حکومت و هم از طرف بە قول شما مردان را تجربە کردم بدون اینکە آزاری را بە احدی رساندە باشم. چند سالی است کە این سوال مغزم را بە خود مشغول کردە است کە چرا؟
بچە کە بودم اوایل انقلاب بود کە همزمان بود با جنگ علیە احزاب کرد، بعدش کە جنگ ایران و عراق بود کە بیشترین تلفات چە مالی چەانسانی را ما مرزنشینان دادیم بعدش کە نوجوان و جوان بودم بە پشتیبانی قانون اسلام و ضد زن از جانب برادرم بە عنواین مختلف بە من ظلم شد، ارثیەام را قاپید چون برادرم بە احزاب وابستگی داشت از کارم کە معلمی بود و ما ضد انقلاب بودیم در حالی کە فقط داداشم گرایش داشت اخراجم کردند. بعدش نوبت ازدواج رسید کە او هم بە پشتیبانی این قوانین چە ظلمهائی را کە نکرد ، فکرش را کە میکنم از تحمل خودم متعجب میشوم ولی چارەای جز تحمل نداشتم. خلاصە آقا منصور برای اینکە زندگی را دوست داشتم و دوست داشتن در کشور و فرهنگ ما تاوان میباشد بهای زیادی را پرداخت کردم.
چە کسی پاسخگوست؟

هموطن عزیز کرد زبان ظلم برادر یا همسر شما به شما که از جانب فارس ها نبوده! از جانب خود کردها بوده که متاسفانه قبل از اینکه بخواهند حق خواهر یا همسر خود را بدهند می خواستند حق کردها را از فارس ها بگیرند!

هم میهن عزیز، خانم کرد،

۱- تبعیض جنسیتی، مذهبی، متاسفانه در تمام سطوح جامعه ایران شیوع دارد و تنها محدود به شما و دیگر مرز نشینان عزیز نیست که آنهم ریشه در عدم وجود و تبلیغ فرهنگ شهروندی دارد.
۲- ما ملت فارس در ایران نداریم.
۳- تا زمانیکه عدم ثبات و تجزیه طلبی، یکی از اهداف رهبران کرد باشد، هیچ دولتی دارای عقل سلیم، در کردستان سرمایه گذاری نخواهد نمود. نتیجتا فقر اقتصادی و فرهنگی نهادینه خواهد شد.
۴- در اوائل انقلاب، این احزاب کرد بودند که به روی دگر ایرانیان آتش گشودند. قتل عام هم میهنان آذربایجانی ما در نقده، توسط حزب دموکرات کردستان و دخالت بناچار حکومت مرکزی، شاهد این مدعا است.

به امید بهروزی برای تمام هم میهنانم

 [...]کامبیز خان با این حرفت که ما فارس نداریم کاری ندارم ولی در اینکه ملت کرد زنده و موجود است شک به خودت راه نده

جناب سنه،

دستاورد این "ناسیونالیسم قبیله ای و فئودالی" شما، از زمان قاضی محمد تا به امروز، در مناطق کرد نشین ایران، ترکیه، عراق و سوریه چه بوده است، بغیر از فقر و محرومیت های اقتصادی، بهداشتی، فرهنگی و غیره!؟؟؟ هر آنگاه، یکی از رهبران قبیله ای شما، با علم کردن شعار "ملت کرد" و "ناسیونالیسم قبیله ای"، شما را کور کورانه در جهت تحقق اهداف مقطعی دول دیگر، به دنبال خود کشیده و میکشند! خریداری "خدمات" ملا مصطفی بارزانی، قیاده موقت، و دیگر "جاش ها " نمونه این مدعا میباشد. آیا فکر نمیکنید که زمان تجدید نظر در روش و سیاست به بن بست و "نا کجا آباد" شما رسیده است؟

 

من که‌ یک کرد هستم میخوام به‌ ایرانیهای شونیست بگویم که‌ امروز 30 سال پیش نیست ما تو قرنی 21 قرنی انترنیت و تکنولژی پیشرفته‌ است قرنی رهای خلقهای تحت ستم است ایران در تول تاریخ زلم از ملتهای کرد بلوچ عرب ترکمن ازری نموده‌ است حالا این ملتها بیدارن و مگویند یا ایران دیموکراتیک وه‌ فیدرال و حق تحین سرنوشت ملتها یا ایران باید مسل ئیکوسلاویه‌ که‌ کشوری چند ملتی بود تکه‌ تکه‌ شد ایران همین طور شود شاید شونیستها بگویند نا منتها ما ملتهای تحته‌ ستم که‌ بهم متحید شویم یانی کرد بلوچ عرب ترکمن ازری این 5 ملت تحته‌ ستم شما ها چمیگوید مجبور هستی یا ایران فیدرال و دیموکراتیک و حق تحین سرنوشت ملتها یا ایران باید تکه‌ تکه‌ شود.

متاسفانه تا هنگامی که دولت و مردم ایران رفتار غیر انسانی با این ملت داشته باشه ملت کرد هم چاره ایی نداره و مقابله به مثل میکنه. شما همتون تنها و تنها از جهتی که دوست دارید یا به عنوان یک فارس یا ترک به مساله نگاه میکنید. درسته وقتی من به عنوان کسی غیر از اینکه یک کرد هستم به مساله نگاه میکنم مسالی که شما مطرح کردید رو میبینم و قبول دارم. ولی شما به علت حس فاشیستی که تا حدودی از دولت به ارث بردید درک نمیکنید که خودتون هم جای ما بودید بدون شک همین کارو میکردید. در ضمن به ما نگید همه جای ایران فقر و تبعیض هست. که خودتون خوب میدونید دارید حقیقتو نمیگید. این مساله تبعیض غیر از اون تبعیضیه که بیان میکنید.

خیلی جالبه، تا بحث این میشه که کردها برای رهایی از ظلم و جنایات جمهوری اسلامی دارند مبارزه می کنند، دوستان غیر کرد سریعا می گویند "خوب به ما هم ظلم می شود"!! اولا اینکه ظلم به شما هم میشود ولی شما همچنان تحمل می کنید، مشکل خودتان است، چرا دیگرانی را که از شرافت و غیرت و ناموس خود دفاع می کنند تخطئه می کنید؟ دوما، شما با این طرز فکرتان بهترین دلیل برای استمرار رفتارهای ضد انسانی جمهوری اسلامی و بقای نحسش هستید. اگر خود تکانی نمی خورید، چرا دیگران را هم از حرکت باز می دارید؟ ثالثا، کدامیک از شما به عنوان یک کرد در کردستان زندگی کرده که خیال می کنید تمام ظلم، تحقیر و توحش مزدوران جمهوری اسلامی را حس کرده اید، چرا وقتی که چیزی را واقعا نمی دانید، بجای دنبال حقیقت گشتن و دانستن واقعیت، با اندک معلوماتی در صدد پاسخگویی بر می آیید؟ چرا فکر می کنید عقل کل هستید، حقیقت را مثل روز می دانید و دیگرانی آه سر می دهند، مریضند؟! در خاتمه، ایران بدون ایرانی، تل خاکی بیش نیست، قبرستانی بیش نخواهد بود؛ اجازه دهید ایرانیان، چه کرد و چه غیر کرد خودشان برای خودشان تصمیم بگیرند، تا شاید روزی این خاک استبداد خیز، بگذارد طعم آزادی بر لبان فرزندانش بنشیند. مطمئن باشید آن روز از امروز بدتر نخواهد بود. اگر سنگ کورش و داریوش و اینها را بر سینه می زنید، پس چرا بجای برخواستن با زبان ذلت دیگرانی را که برخواسته اند نکوهش می کنید؟

جناب ارسال شده توسط کاربر مهمان در تاریخ چهارشنبه, 05/05/۱۳۹۰،

کجا اینقدر شتابان؟ شما ما را چه فرض کردید؟! آقایان اکراد اگر واقعا دغدغه دموکراسی برای ایران و کردستان میداشتند، در این ۲ سال گذشته پس از انتصابات اخیر، کجا تشریف داشتند؟ لابد به کوهای قندیل تشر یف بردند تا با تسلیحات اهدایی "دایه مهربان تر از مادر" تمرین مبارزه مدنی و استقرار دموکراسی کنند! بر خلاف قرون گذشته، زمان مبارزه مسلحانه با دول مرکزی، از آنجائیکه دارای قدرت نا برابر نظامی هستند، دگر گذشته است. لطفا " مبارزه با حکومت اسلامی جهت دموکراسی " را دستاویز قرار ندهید، که دمب خروس شدیدا پیدا است!!!

جناب کامبیز ایرانی چنین شتابان به مسیری که خودمون میدونیم درسته میریم به قول شما تو این انتصابات بیایم خودمونو برا کی به کشتن بدیم برا کسی که میگه قانون اساسی جمهوری اسلامی مگه سال 57 تو کرمانشاه و سنندج و مهاباد و ایلام کم کشته دادیم برا این انقلاب نتیجه اش چی شد میدونی نه نمیدونی اگه می دونستی از این حرفها نمی زدی نتیجه اش شد حکومت نظامی تو کوردستان اعدام بیکاری رواج فساد و مواد مخدر برا این بود ملت کورد بعد از 88 هیچ کار خاصی نکردن راستی آقای کامبیز زمانی که کورده به خاطر شهادت دکتر قاسملو و یا شرفکندی و یا اعدامهای سال گذشته اعتصاب کردن شما هم اعتصاب کردی با به قول خودت هموطن کورد همدردی کردی داداش ما دیگه گوشمون از این حرفا پره زنده با پژاک

جناب کامبیز خان، داستان غریبی است! مردم سالاری را تا وقتی قبول داریم که به افکارمان در تضاد قرار نگیرد؛ اما به محض اینکه در تعارض قرار گرفت بر می گردیم به همان الگوهای ضد اخلاقی که جمهوری اسلامی مبدع آن بود. واقعا جای تاسف است که شما هم تشر آمریکایی بودن به پژاک و احزاب کرد می زنید. شما به طور حتم کمترین اطلاعاتی در این مورد ندارید اما به بدترین شکل ممکن موضع گیری می کنید.
در ثانی هیچ وقت با خود اندیشیده اید که چرا حزب الله لبنان یا گروه مقتدی صدر و یا مجلس اعلای عراق آشکارا و با افتخار تمام از طرف ایران حمایت مالی-لوجستیک-نظامی می شوند و هیچکس مزدور بودن آنها را کریه نمی داند اما همین عمل حتی اگر بفرض محال در مورد مخالفین جمهوری اسلامی انجام بشود، زشت است!!!
یادتان باشد معیار های دوگانه قاتل اخلاق و شرافت است.
در آخر هم خیلی به تمرین دموکراسی خودتان افتخار نکنید؛ در حالیکه آقایان موسوی و کروبی در اوج مظلومیت به گروگان گرفته شده اند و مردم دیارشان انگار ماه عسل تشریف برده اند. بهتر است خود را اول نقد کنید بعد دیگران!

ارسال کردن دیدگاه جدید

محتویات این فیلد به صورت شخصی نگهداری می شود و در محلی از سایت نمایش داده نمی شود.

نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.

لطفا به زبان فارسی کامنت بگذارید.
برای نوشتن به زبان فارسی می توانید از ادیتور زمانه استفاده کنید.

کامنتهایی که حاوی اتهام، توهین و یا حمله شخصی باشد هرز محسوب می شود و
منتشر نخواهد شد.

 

لینک به ادیتور زمانه:         

برای عبور از سد فیلترینگ

پرونده ۱۳۹۱ / چشم‌انداز ۱۳۹۲

مشخصات تازه دریافت برنامه های رادیو زمانه  از ماهواره:

ماهواره  :Eutelsat

هفت درجه شرقی

پولاریزاسیون افقی 

سیمبول ریت ۲۲

فرکانس ۱۰۷۲۱مگاهرتز

همیاران ما