جمهوری اسلامی و بخصوص حاکمان فعلی حال و روز خوبی ندارند در سیاست نظامی اتمی دچار بن بست شده اند و زمانی که ترمز بریده بودند صرفا در جهت سرکوب مردم و حذف اصلاح طلبان حکومتی شرایط سیاسی را تشدید کرده و با پیروی از خمینی تندروی و فرار به جلو را انتخاب کردند مردم را سرکوب کردند و اصلاح طلبان را از قدرت خلع کردند که به کودتای سال 88 معروف شد . و آن از دی ماه 87 و با کشتار عاشورا و دستگیریهای گسترده ادامه یافت . و در ادامه ی خود موسوی و کروبی به حصر خانگی بدون محاکمه محکوم شدند موتلفه و جناح عسگر اولادی هم در طوفان یک کاسه شدن اصول گرایان از قدرت به کناری گذاشته شدند . اما موتلفه با همه ی ارتجاعی بودنش یک جریان سیاسی و بوده و قاعده ی بازیهای سیاسی و پرنسیپهای سیاسی را همیشه بعنوان یک جریان سیاسی رعایت نموده است و اگر چه موتلفه با سرباز وفادارش اسدلله لاجوردی جنایتهای بیشماری برای حفظ جمهوری اسلامی انجام داد .
جمهوری اسلامی این روزها نه تنها در سیاست نظامی اتمی به بن بست رسیده اند بلکه این سیاست مانند کودتای 88 نیز باعث دردسر شان شده است . در اقتصاد فاجعه آنقدر مصیبت بار شده که نمی دانند گردن سیاستهای غلط جمهوری اسلامی بیندازند و یا این فاجعه را ناشی از تحریمها .
در زمینه ی سیاسی بار دیگر نیاز به مشارکت مردم دارند اما همه ی رای زنیها دچار بن بست مشروعیت شده اند تا امروز بر سر فردی که دارای نقاط مشترک با نقاط متضاد جمهوری اسلامی باشد نیافته اند به نظر میرسد ساختن اپوزسیون مصنوعی هاشمی رفسنجانی یکی از این ترفندها باشد و حتی در بین دانشجویان تهران اینروزها مشاهده می شود شعار هاشمی حمایتت می کنیم گفته می شود حتی بیش از 60 درصد دانشجویان بسیج دانشجوئی در طی مدت 88 تا امروز به نفع اصلاح طلبان ریزش نموده و بیش از 15 درصد خنثی شده اند .
اصلاح طلبی خکومتی که با پشتوانه مردم بالای خیابان انقلاب رشد کرد اما امروز جریان شبه مانندی از درون پائین خیابان انقلاب تا شهر ری و قره چک از سوئی و از سوی دیگر تا کرج و مهرشهر در حال شکل گیریست که مبارزات اینان دیگر مانند مردم بالای خیابان انقلاب نیست اینان از پتانسیلی برخوردارند که طوفانزاست و رژیم را دچار مخاطرات عظیمی خواهد کرد یافتن فردی در جمهوری اسلامی که بتواند این طوفان انقلابی مهار نشدنی را مهار نماید به شدت نا امید کننده است . از اینرو جمهوری اسلامی با افتضاهات تاریخی اش آنچنان دچار عدم مشروعیت شده است که دیکتاتوری حاکم تصور آنرا نیز نمی کرد .
تحریمها در چند ماه آینده مانند تیغ دو لبه عمل خواهد کرد یا جمهوری اسلامی با توقف و نوشیدن جام زهر مجبور به تسلیم در برابر خواستهای غرب خواهد شد که در هر صورت تغییر در جمهوری اسلامی با بحران مشروعیت دولت مردان کنونی الزامی ست و یا تحریمها قادر به تسلیم کردن جمهوری اسلامی نباشند از اینرو تهاجمات نظامی غرب قطعی خواهد شد .
خامنه ای مانند هر دیکتاتور دیگری بدون توجه به آینده اش قادر به هدایت این کشتی توفانزده نیست و کورکورانه تسلیم همان هشت فرمانده ی سپاه بر سیاستهای گذشته اش پافشاری می نماید در حالی که عسگر اولادی با شم سیاسی خود خطر را احساس کرده و وحدت نیروهای استخواندار جمهوری اسلامی را یک ضرورت تشحیص می دهد در حالی که بادامچیان نظر دیگری را ابراز نموده است و این نشان می دهد که بحران حتی در جریان موتلفه نیز کار خود را کرده است و ................

محمدرضا خاتمی با تکذیب ادعای بادامچیان درباره نوشتن نامه از سوی سیدمحمد خاتمی خطاب به رهبری برای شرکت اصلاح طلبان در انتخابات گفت: «متاسفانه در کشور ما بداخلاقی‌ها و شایعات رواج بسیاری پیدا کرده است و هرکس بی‌آن‌که اطلاعی داشته باشد شنیده‌های خودش را به عنوان خبر مطرح می‌کند.»
به گزارش روزنامه بهار محمدرضا خاتمی گفت: «آقای بادامچیان ظاهرا نمی‌دانند که در فضای آزاد نیازی به نامه‌نگاری وجود ندارد و همه به‌ویژه کسانی که پیش از این نیز سابقه خدمت داشته‌اند می‌توانند آزادانه خود را کاندید کرده و در انتخابات شرکت نمایند. سخنان آقای بادامچیان نقض صریح آزادی‌های تصریح شده در قانون اساسی است.»
نایب‌رییس مجلس ششم تصریح کرد: «آقایان به دنبال گرم‌کردن فضای انتخابات هستند و به خوبی می‌دانند انتخابات بی‌حضور اصلاح‌طلبان شوروشوق سابق را نخواهد داشت و برای همین به جای آن‌که فضا را آماده انتخابات پرشور کنند با شایعات و اخبار این‌چنینی می‌خواهد فضا را گرم کنند، اما غافل از این هستند که مردم اعتمادشان را به آنان از دست می‌دهند و دیگر به هیچ‌کس اطمینان نمی‌کنند.»