از باشگاه سینمایی تا نظارت بر سینماگران
مجتبا یوسفیپور - بعد از چند روز تعطیلی بار دیگر سینماها با نمایش سه فیلم تازه آغاز به کار کردند و چرخه تولید سینمای ایران به روال عادی خود بازگشت. در گزارش این هفته نگاهی داریم به آخرین خبرها از وضعیت خانه سینما، مروری داریم بر ماجرای برخی تولیدات دولتی و توقیف آنها توسط ارگانهای سرمایهگذار، ماجرای نظارت بر حضور سینماگران و فیلمها در جشنوارههای خارجی و مثل همیشه آخرین خبرهای کوتاه تولید و اکران سینمای ایران از بخشهای دیگر گزارش هفتگی ما هستند. در حاشیه هفته هم بعد از مدتها غیبت، بار دیگر فرجالله سلحشور میهمان این بخش خواهد بود!
باشگاه سینمایی یا خانه سینما؟
سید محمد حسینی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در مراسم افتتاح باشگاه خبرنگاران پلیس در روز شنبه بار دیگر به موضوع اصناف سینمایی پرداخت و تلویحاً به مسئله خانه سینما و مشکلات آن اشاره کرد. او با اشاره به نیاز قانونی شدن صنوف سینمایی با اشاره تلویحی به مشکل اساسنامه خانه سینما با دعوت از سینماگران برای فراموش کردن اختلافهای گذشته در این مراسم گفت: «هر مقدار که سینماگران پا در عرصه بگذارند، ما استقبال میکنیم. خودشان بیایند بر اساس اساسنامهای که خودشان تدوین میکنند، فعالیت انجام دهند.» به گفته او «این اساسنامه باید با کمک خود دوستان نوشته شود و در یک مرجعی مثل شورای عالی سینما تایید نهایی و ابلاغ شود و ما هم میشویم مجری، تا این مسئله تمام شود.» او همچنین افزود «به زودی براساس مقررات و قوانین هر صنف سینمایی میتواند انتخابات برگزار کند و برای یک تشکل جدید با عنوان خانه سینما و یا باشگاه سینماگران عنوان پیشنهاد دهد.»
محمد حسینی، وزیر ارشاد اسلامی: سینماگران بیایند و بر اساس اساسنامهای که خودشان تدوین میکنند، فعالیت انجام دهند.
از سوی دیگر احمد نجفی، عضو شورای عالی سینما در ارتباط با موضوع خانه سینما و مطرح شدن آن در جلسه شورای عالی سیاستگذاریهای سینما گفته است که «نظر شخص رئیسجمهور، رئیس سازمان سینمایی و اعضا شورای عالی سینما تعامل با خانه سینما است.» به گفته نجفی «اساسنامه جدید این نهاد صنفی توسط سازمان سینمایی به همراه مشاوران حقوقی در حال نگارش است. این اساسنامه با توجه به ایرادات مطرح شده توسط شورای فرهنگ عمومی به نگارش درخواهد آمد و در آینده نزدیک به شورای عالی سینما ارائه میشود.»
این در حالی است که محسن علیاکبری دیگر عضو شورای عالی سینما در گفتوگو با «سینما پرس» با اعلام اینکه «انحلال خانه سینما به صورت رسمی اعلام شده است» بر خلاف گفتههای نجفی ابراز کرده است که «نظر رئیس جمهور تعامل با خانه سینما نبوده و در جلسه شورای عالی سینما در مورد تنظیم اساسنامهای جدید برای مکانی که هنوز نام مشخصی ندارد و تحت نامی همچون باشگاه هنرمندان و یا سینماگران قرار است فعالیت کند، صحبتهایی مطرح شد.»
احمد نجفی، عضو شورای عالی سینما: نظر شخص رئیسجمهور، رئیس سازمان سینمایی و اعضا شورای عالی سینما تعامل با خانه سینما است.
از آنجا که عمدهترین ایرادی که وزارت ارشاد از خانه سینما مطرح میکرد مسئله اساسنامه خانه سینما بود، به نظر میرسد با توجه به اعلام آمادگی هیات مدیره خانه سینما به تغییر اساسنامه زیر نظر وزارت ارشاد و سخنان وزیر ارشاد این مشکل در حال حل شدن است. اما از سوی دیگر با توجه به سخنان نجفی شاید بتوان نتیجه گرفت منظور وزیر ارشاد از «نوشتن اساسنامه توسط خود سینماگران» همان سینماگران عضو شورای عالی سینما و نزدیک به دولت است. کما اینکه با توجه به شنیدهها در نهایت قرار است این اساسنامه زیر نظر جواد شمقدری، رئیس سازمان سینمایی نوشته شود. در این صورت نه تنها مشکل خانه سینما حل نشده، که شاید بتوان گفت در نهایت وزارت ارشاد موفق شده است تا به هدف خود نائل گردد و خانه سینما را به زیر انقیاد خود درآورد. به هر حال باید صبر کرد تا اطلاعات بیشتری در این زمینه در هفتههای آینده اعلام شود و دید سرانجام وزارت ارشاد این جنجالیترین پرونده ماههای اخیر سینمای ایران را به کدام سو هدایت میکند.
مشکل سرمایهگذاری دولتی
در سالهای اخیر برخی از فیلمهای سینمایی که با سرمایهگذاری نهادهای دولتی ساخته شدهاند بعد از آماده شدن دچار مشکل شده و با وجود صرف هزینههای بالا برای ساخت این آثار، هرگز تلاشی برای نمایش عمومی آنها صورت نگرفته است و پرونده آنها برای همیشه بسته شده است. «فرزند صبح» ساخته بهروز افخمی یکی از فیلمهایی بود که بعد از طی مراحل تولید طولانی و صرف هزینههای بسیار تنها یکبار در جشنواره فیلم فجر به نمایش در آمد و بعد از آن برای همیشه پرونده آن به بایگانی سپرده شد.
«خانه پدری» ساخته کیانوش عیاری، فیلمی که با مخالفت تهیهکننده از رسیدن به اکران عمومی باز ماند.
به تازگی نیز فیلم «خانه پدری» ساخته کیانوش عیاری بعد از یکسال کش و قوس و عبور از مراحل مختلف سانسور گویا به سرنوشتی مشابه دچار شده است و موسسه ناجی هنر، تهیهکننده فیلم تصمیم به عدم نمایش عمومی آن گرفته است.
هفته گذشته نخستینبار سعید منتظرالمهدی، مدیرعامل مؤسسه ناجی هنر در گفتوگو با «مهر» اعلام کرد: «عقد قرارداد ساخت «خانه پدری» در زمان ما نبوده و این کار چند سال پیش انجام شده است. موسسه ناجی هنر مشارکتی در این کار داشت و ۵۰ درصد از فیلم سهم نیروی انتظامی بود. با این حال بعد از اینکه فیلم توسط کارشناسان و صاحبنظران بازبینی شد به این نتیجه رسیدیم که ساخته کیانوش عیاری به نفع پلیس و حتی مردم نیست. برای همین از خیرش گذشتیم و اجازه اکران آن را ندادیم.» به گفته او این فیلم با آنکه کارگردانی خوبی دارد اما با احساسات مردم بازی میکند و «نیاز فعلی جامعه ما پرداختن به این مقولهها نیست و موضوع آن مناسب پخش امروز تلویزیون یا اکران سینمای ما نیست.» در نهایت نیز رئیس اداره سینمایی معاونت احتماعی نیروی انتظامی به صراحت درباره سرنوشت این فیلم اعلام کرد «ما پولش را دادهایم، نمیخواهیم پخش شود!»
روز شنبه نیز سردار کارگر، معاون اجتماعی نیروی انتظامی در مراسم افتتاح انجمن سینمای پلیس در ارتباط با این فیلم گفت: «متأسفانه مؤسسه ناجی هنر در گذشته در ساخت چند فیلم مشارکت داشته که ما با آن مخالف بوده و هستیم و جلوی نمایش آن را گرفتهایم اما خوشبختانه وزارت ارشاد هم با فیلم «خانه پدری» مخالف و با ما هم نظر بود.» او نیز در سخنانی مشابه با منتظرالمهدی، در ارتباط با سرنوشت فیلم افزود «به نظر من ضرورتی برای ساخت «خانه پدری» و اکران آن وجود نداشته و ندارد و خسارت آن هر چقدر که باشد میپذیریم و پرداخت میکنیم.»
«یک خانواده محترم»: تنها نماینده ایران در جشنواره فیلم کن، دیگر فیلمی که با انتقاد تهیهکننده روبرو شده است.
اما دیگر فیلمی که این روزها با انتقاد سرمایهگذار روبرو شده است «یک خانواده محترم» ساخته مسعود بخشی است که امسال با حضور در بخش دو هفته کارگردانهای جشنواره فیلم کن تنها نماینده ایران در این جشنواره بود. سیمافیلم که یکی از سرمایهگذاران فیلم بود بعد از آماده شدن «یک خانواده محترم» و ارسال آن به جشنواره فیلم کن از انصراف خود برای سرمایهگذاری در این فیلم خبر داد. به گفته حسین رحیمزاده، مدیر گروه دفاع مقدس و انقلاب اسلامی سیما فیلم با اعلام اینکه فیلم «مطابق فیلمنامه توافق شده تولید نشده است» اعلام کرد که بعد از دیدن فیلم «احساس کردم نتیجه حاصله با اهداف، رویکرد و نقطه نظراتی که ما داشتیم و با دوستان صحبت کردیم و مورد قبول بود هماهنگ و سازگار نیست.» و به همین علت از انصراف سیمافیلم از این پروژه خبر داد.
پس از آن محسن علیاکبری، عضو شورای عالی سینما که در جشنواره فیلم کن این فیلم را دیده بود آن را اثری دانست که «بهرغم ساختار سینمایی قوی به دلیل عدم اطلاع کافی کارگردان از دفاعمقدس در محتوا و مفهوم به بیراهه رفته است.»
البته علیاکبری تنها کسی نبود که به محتوای این فیلم انتقاد کرد و برخی دیگر از سینماگران ایرانی حاضر درجشنواره فیلم کن نیز بعد از بازگشت از این جشنواره انتقادهای مشابهای را مطرح کردند.
اما محمد آفریده، تهیهکننده فیلم با اعلام اینکه «خود من نیز انتقادهایی به فیلم دارم» حاشیههای ایجاد شده در پیرامون آن را «حاصل تبلیغات رسانهای» خواند و گفت: «متاسفانه یکی از مشکلاتی که در نقد و نظرهای موجود نسبت به هر پدیده فرهنگی به ویژه در حوزه سینما وجود دارد این است که نگاه به نقد به یک دیدگاه محدود شده است و صبر و حوصلهای برای نتیجه دادن یک پدیده فرهنگی در مواجهه با دیدگاههای مختلف نداریم؛ متاسفانه فیلم «یک خانواده محترم» هم گرفتار همین نگاه محدودگرایانه شده است.»
به هر حال این نگاه محدودگرایانه حاکم بر مدیران دولتی امروز دامن سینماگران را گرفته است و مشکلاتی را برای برخی از آنها بوجود آورده است. مشکلاتی که با توجه به هرچه بیشتر دولتی شدن سینما و سیاستهای تازه دولت و سازمان سینمایی در آینده بیشتر نیز خواهند شد.
در این میان نکاتی هست که شاید بد نباشد به برخی از آنها اشارهای کنیم. در تمامی این موارد هیچیک از مدیران از سرمایه شخصی خود برای ساخت فیلم سرمایهگذاری نکردهاند که بتوانند به آسانی بگویند «پولش را دادهایم، نمیخواهیم پخش شود!» این پول به اصطلاح رایج بیتالمال است و بالطبع قرار نیست بر اساس نظر شخصی و یا منفعت یک ارگان و نهاد حیف و میل شود. نکته دیگر اینکه اثر هنری کالای مصرفی صرف نیست که بتوان با پرداخت هزینهها و دستمزدی به هنرمند اثرش را روانه انبار کرد. پیش از دستمزد و پول، برای هنرمند برخورد با مخاطب و دیدن بازخورد اثرش اهمیت دارد. این نکتهای است که گویا متاسفانه بسیاری از این مدیران از درک آن عاجزند، چه اگر جز این بود با لحنی کاسبکارانه از پرداخت خسارت مادی حرف نمیزدند. به راستی چگونه میشود خسارت معنوی و روانی حاصل از توقیف حاصل سه سال کار گروهی هنرمند را پرداخت کرد؟ آیا هیچیک از این مدیران برای لحظهای به این نکته نیز فکر کردهاند؟
و آخرین نکته اینکه اگر به قول خود مدیران، جایی مدیر دیگری تصمیم اشتباهی گرفته که حاصل آن به هدر رفتن سرمایهای میلیاردی شده است، حال چه کسی باید پاسخگو باشد؟ آیا همیشه تنها این هنرمندان هستند که باید تاوان اشتباه مدیران ناکارآمد را بپردازند؟
حضور خارجی سینماگران
بحث نظارت بر حضور فیلمها و سینماگران در جشنوارههای خارجی بحث تازهای نیست و در چند سال اخیر بارها مطرح شده است. حتی این مسئله تا آنجا پیش رفت که علیرضا سجادپور، مدیرکل اداره نظارت و ارزشیابی از صدور دو مجوز نمایش برای فیلمها سخن گفت: یکی مجوز برای نمایش عمومی در داخل کشور و دیگری مجوزی برای نمایش در جشنوارههای خارجی.
لیلا حاتمی در مراسم اهدای جوایز جشنواره فیلم کن: پوششی که با انتقاد معاون اجتماعی ناجا روبرو شده است!
این هفته مراسم افتتاح باشگاه خبرنگاران پلیس و انجمن سینمایی پلیس باعث شد بار دیگر این موضوع مطرح شود. در این مراسم سردار کارگر، معاون اجتماعی نیروی انتظامی با انتقاد به حضور برخی از سینماگران در جشنوارههای خارجی گفت: «برخی از زنان هنرمند به جشنوارههایی مانند کن میروند و با کشف حجاب و لباس با مرد نامحرم دست میدهند. این فرد میتواند الگو باشد، ما انقلاب کردیم، چطور سینماگران صدایشان در این مورد در نمیآید آن وقت یک هنرمند وقتی راجع به زن در سینما اظهار نظر میکند، کلی سر و صدا ایجاد شده و صدای خیلی از این افراد در میآید اما چرا این زن که با این قیافه در جشنوارههای خارجی حاضر میشود صدای هیچ سینماگری در نیامد؟» او همچنین تلویحاً تهدید کرد: «باید کار هنر را به هنرمندان سپرد اما نباید قانون را فراموش کرد. نیروی انتظامی اسیر جوسازیها نمیشود و به وظیفه خود عمل میکند.»
محمد حسینی، وزیر ارشاد اسلامی نیز با تائید سخنان کارگر، در همین مراسم گفت: «ما نیز باید در این زمینه شرایط و قوانین را شفافتر عنوان کنیم و مشخص کنیم که فیلمها و سینماگران چگونه باید در خارج از کشور حضور پیدا کنند. فکر نمیکنم مشکلی باشد تا دوباره این قوانین را برای دوستان تکرار کنیم.»
به ظاهر، موفقیتهای اخیر سینماگران ایرانی در جشنوارههای خارجی بیش از پیش حساسیت مسئولان را برانگیخته است، حال این تکرار دوباره قوانین چه خواهد بود و چه مشکلات تازهای برای سینماگران خواهد ساخت، باید صبر کرد و دید.
خبرهای کوتاه
شاپور قریب، کارگردان سینمای ایران و سازنده آثاری چون «هفتتیرهای چوبی»، «ممل آمریکایی»، «اشک و لبخند» و «بگذار زندگی کنم» صبح روز ۱۶ خرداد در سن هشتاد سالگی درگذشت. قریب در اواخر عمر از بیماری آلزایمر رنج میبرد. مراسم تشییع او روز ۱۸ خرداد ماه با از تالار وحدت تهران با حضور مردم و جمعی از اهالی سینما برگزار شد و پیکر او در قطعه هنرمندان تهران به خاک سپرده شد.
پیکر شاپور قریب، فیلمساز قدیمی در با حضور مردم و جمعی از سینماگران تشییع شد.
سه فیلم سینمایی «دختران» ساخته قاسم جعفری، «قصه پریا» ساخته فریدون جیرانی و «اسب حیوان نجیبی است» ساخته عبدالرضا کاهانی به شبکه نمایش ویدئویی وارد شدند. نکته جالب این است که دو فیلم «قصه پریا» و «اسب حیوان نجیبی است» با درج جمله هشداری «این فیلم با نگرش آسیبشناسانه به یک مساله اجتماعی تولید شده است و تماشای آن در خانواده به تشخیص و تائید والدین بستگی دارد» عرضه شدهاند. هر دو این فیلمها در زمان نمایش عمومی دچار مشکل سانسور شده بودند و گفته شده نسخه عرضه شده از فیلم «اسب حیوان نجیبی است» از نسخه اکران عمومی آن کاملتر است.
خبرگزاری «مهر» از آماده شدن عوامل «برنامه تلویزیونی هفت» و ساخت دکورهای تازه برای سری جدید این برنامه خبر داد. این در حالی است که بعد از رفتن فریدون جیرانی از این برنامه، تهیهکننده جدید آن مشخص نشده است و تنها از محمود گبرلو به عنوان مجری جدید برنامه نام برده میشود.
با دستور نیروی انتظامی مبنی بر ممنوعیت نمایش مسابقات فوتبال یورو ۲۰۱۲ در سینماها با حضور خانمها، سینماداران از نمایش این بازیها انصراف دادند. پیشتر اعلام شده بود برخی از پردیسهای سینمایی مسابقات فوتبال را به شکل زنده پخش خواهند کرد.
خبرهای تولید
امیر ثقفی دومین ساختهاش «همه چیز برای فروش» را کلید زد. فیلمبرداری فیلم از روز پنجشنبه در کویر نمک قم به تهیهکنندگی علی اکبر ثقفی آغاز شد. صابر ابر، مزدک میرعابدینی و محمود نظرعلیان در این فیلم بازی میکنند. ثقفی سال گذشته با نخستین ساختهاش «مرگ کسب و کار من است» در جشنواره فیلم فجر حضور داشت.
فیلمبرداری فیلم «جیببر خیابان جنوبی» بعد از وقفهای طولانی از سر گرفته شد.
فیلمبرداری فیلم «جیببر خیابان جنوبی» به کارگردانی سیاوش اسعدی بعد از وقفهای طولانی و حاشیههایی بسیار بار دیگر از سر گرفته شد. حدود ۲۰ درصد از صحنههای فیلم باقی مانده است که با سفر مصطفی زمانی، بازیگر اصلی فیلم به آلمان برای بازی در فیلم «برلین ۷» فیلمبرداری آنها متوقف شده بود و باعث حاشیههایی میان کارگردان فیلم و بازیگر آن در مطبوعات شد. نورا زمانی، بهناز جعفری، امیر جعفری و هومن برقنورد از دیگر بازیگرانی هستند که در این فیلم جلوی دوربین رفتهاند.
تدوین فیلم «جابجا» ساخته علی توکلنیا توسط کاوه ایمانی به پایان رسید. مهرداد جلوخانی صداگذاری فیلم را آغاز کرده است و قرار است ناصر چشمآذر موسیقی این فیلم را بسازد. اکبر عبدی، افسانه چهرهآزاد، مهران رجبی و جواد عزتی از بازیگران این فیلم هستند. َ
خبرهای اکران
از هفته گذشته سه فیلم جدید نمایش عمومی خود را آغاز کردند. «آزمایشگاه» ساخته حمید امجد از فیلمهای تازه اکران تا کنون توانسته است حدود ۴۰ میلیون تومان فروش داشته باشد. «دوستی از جنس آتش» ساخته امیر قویدل با فروشی حدود ۱۴ میلیون تومان و «قفس طلایی» ساخته محمد زریندست با فروش ۱۲ میلیون تومان در تهران از دیگر فیلمهای تازه اکران هستند.
پوستر «آزمایشگاه» ساخته حمید امجد، از فیلمهای تازه اکران
اما از فیلمهای قدیمی «نارنجیپوش» ساخته داریوش مهرجویی با فروش ۸۱۵ میلیون تومان همچنان پرفروشترین فیلم جدول اکران است. «چک» ساخته کاظم راستگفتار با فروش ۲۵۰ میلیون تومان، «روزهای زندگی» ساخته پرویز شیخطادی با فروش ۲۱۰ میلیون تومان و «شبکه» ساخته ایرج قادری با فروش حدود ۱۰۰ میلیون تومان دیگر فیلمهای روی پرده این روزهای سینماهای تهران هستند.
حاشیه هفته
چند هفتهای خبری از فرجالله سلحشور نبود و بخش حاشیه هفته این ستون از رونق افتاده بود. خوشبختانه این هفته باز جناب سلحشور یک مصاحبه مفصل انجام دادهاند که خواندن بخشهایی از آن برای تفنن بد نیست، چراکه بسیاری از سخنان ایشان نیاز به توضیح اضافه ندارد خود اندازه کافی مفرح هستند.
فرجالله سلحشور در گفتگو با هفتهنامه «نگاه پنجشنبه» گفته است:
«چند وقت پیش داشتم فیلمی را نگاه میکردم که آمریکاییها درباره حضرت یوسف ساختهاند. لحظه مواجهه حضرت یوسف را با برادرانشان نشان میداد، دیدم این صحنه بسیار شبیه است به آنچه ما در سریال «یوسف پیامبر» برای دیدار یوسف و برادرانش ساختهایم. اما آنجا هیچ حسی به آدم دست نمیداد در حالی که در سریال، ما از دیدار این برادرها به گریه میافتادیم و اشکمان درمی آمد. چرا چنین است؟ برای اینکه سازنده «سریال یوسف» این دیدار، این دوری برادرهای خطاکاری را که به برادرشان بدی کردند به خوبی میفهمد، اما آن کارگردان آمریکایی اصلاً این را نمیفهمد. او فقط به این میاندیشد که برادرها بعد از دوری حالا به هم رسیدهاند و هیچ حسی پشت آن نیست.»
فرجالله سلحشور: بخش اعظم جنبش مسلمانی بعد از سریال «یوسف پیامبر» بود. این را من نمیگویم، خودشان گفتهاند که این جنبشها از الطاف خفیه سریال یوسف پیامبر بوده است!
حالا اینکه چه کسی گفته است ساخته ایشان حس داشته است، خود سوال دیگری است!
و اما نقل قولی دیگر:
«در دنیا آدمهای آزاداندیشی هستند که با سینمای آلوده، مستهجن و استعماری همراهی نمیکنند. انسانهای فرهیخته و آزاداندیشی هستند که درد دارند و بهترین فیلمهای دنیا را هم آنها ساختهاند. فیلمهایی مثل «گلادیاتور»، «روح»، «دالان سبز». من مطمئنم سازندگان این فیلم-ها انسانهای بزرگی هستند که تفکرات بزرگ و آزادانهای دارند.»
نیاز به توضیح اضافه دارد؟
و بالاخره:
«بخش اعظم جنبش مسلمانی بعد از سریال «یوسف پیامبر» بود. این را من نمیگویم، خودشان گفتهاند که این جنبشها از الطاف خفیه سریال یوسف پیامبر بوده است.»
با این حساب شاید بتوان «جنبش سبز» را نیز به حساب سریال پربرکت ایشان گذاشت، راستی چرا آقای سلحشور از این جنبش و ربطش با سریالشان حرفی نمیزنند؟ ربط دادن این دو به یکدیگر سودی ندارد؟
در همین زمینه:
::مجتبا یوسفیپور در رادیو زمانه::
ارسال کردن دیدگاه جدید