"من گشنمه احمدینژاد !"

فرشادآریا - اکنون سالهاست که خبرنگاری در کشورهای دیکتاتوری و با فضای سیاسی بسته، به دلیل محدودیتها و مشکلات قانونی آن، نه توسط خبرنگاران حرفهای، که توسط مردم کوچه و بازار صورت میگیرد.
بسیاری از ما هنوز به خاطر داریم تصویر ویدویی را که توسط یک شهروند، در اولین روزهای پس از اعلام نتایج انتخابات ریاست جمهوری، در خرداد ۸۸، در خیابان کارگر شمالی در تهران، ضبط و در مدت چند ساعت، در سراسر دنیا، منتشر شده و به سرخط خبرها در رسانههای دنیا بدل شد.
در این ویدیو دختر جوانی را میبینیم که مورد اصابت گلوله قرار گرفته و در حالی که به سمت دوربین چشم دوخته از دنیا میرود. این ویدئو در همان روز و روزهای بعد در بخش خبری شبکههای تلویزیونی دنیا پخش شد.
در کمتر از یک روز تصویر و نام "ندا آقا سلطان"، به عنوان چهرهٔ سمبلیک معترضان در جریان اعتراضات مردمی به نتایج انتخابات ریاست جمهوری در ایران، معرفی و جهانی شد.
با شدت گرفتن اعتراضات در ایران و دیگرکشورهایی که گزارشگران حرفهای در آن اجازه کار ندارند، و همچنین با افزایش انبوه ویدیوها، تصاویر و گزارشهای خبری که از سوی شهروندان در این کشورها، از طریق اینترنت در سطح جهانی منتشر میشوند، تلویزیونهای معتبر خبری جهان، که تا پیشازاین، از استفاده از تصاویر و ویدیوهای غیرحرفهای منتشر شده در سایتهای اینترنتی، خودداری کرده یا بهندرت از آنها استفاده میکردند، اکنون به طور مستمر به شهروندان گزارشگر وابسته شدهاند.
امروز عبارت "گزارشگری شهروندی" یا "شهروند-گزارشگری" و استفاده از آن حتا به بخشی ثابت از رسانههای معتبر جهانی بدل شده است.
در ویدویی که بتازگی توسط یکی از همین "شهروند-گزارشگران" از سفر استانی رییس جمهوری ایران به جنوب کشور و شهربندرعباس، ضبط و در فضای مجازی منتشر شده است، با تصویری متفاوت از آنچه که رسانههای رسمی در ایران از سفرهای استانی گزارش میکنند، روبهرو میشویم.
این ویدیو تا حدودی توانسته است حاوی پیامی باشد برای جهانیان، از موقعیت رییس جمهوری ایران در مقابل مردمش و بهویژه در مورد وضعیت اقتصادی فعلی مردم ایران
به نظر میرسد که در این ویدیو که اکنون در سطح جهانی انتشار پیدا کرده، پیامی نهفته باشه در مورد موقعیت سیاسی آقای رییس جمهوری و وضعیت اسفبار اقتصادی مردم در ایران.
ویدیو
اینطور که در زیرنویس آن در سایت یوتوب آمده، این ویدیو در جریان سفر استانی رییس جمهوری، درحوالی "شهرنمایش" در بندرعباس، ضبط شده است. در این فیلم رییس جمهوری را میبینیم، سوار بر یک وانت، که بهآهستگی در حرکت است.
گروهی نهچندانزیاد، همراه با ماموران انتظامی دور این اتومبیل را گرفته و همراه با آن در حرکتند. اتومبیل حامل رئیس جمهوری، توسط یک اتومبیل دیگر و محافظان پیاده و سواره اسکورت میشود.
ناگهان مرد مسنی فریادزنان جلوی اتومبیل رییس جمهوری آمده و روی کاپوت اتومبیل میکوبد: "احمدینژاد من گشنهام. احمدینژاد من گشنهام.
من بازنشستهام، گشنهام." گروهی که همراه اتومبیل حرکت میکنند -و احتمالا از محافظان یا کادر همراه کننده رییس جمهوری هستند- با سر دادن شعار "صل الا محمد، یاور رهبر آمد"، تلاش میکنند تا صدای این مرد مسن را محو کنند، اما مرد مسن همچنان به فریادهایش ادامه میدهد. فشار مردم جلوی اتومبیل رییس جمهوری به حدیست که آن را مجبور به توقف میکند.
در این لحظه رییس جمهوری مجبور به توجه به پیرمرد و شنیدن حرفهای او میشود، که بر روی ماشین میکوبد و ادامه میدهد که بازنشسته و گشنه است. ما قادر به شنیدن پاسخ احمدی نژاد به وی نیستیم، اما کمی بعد این مرد توسط محافظان از اتومبیل دور شده و بعد اتفاق دیگری توجه فیلمبردار را به خودش جلب میکند.
دختر جوان با وجود مخالفت محافظی که روی کاپوت اتومبیل نشسته، به چالاکی از کنار او عبور کرده و خودش را روی سقف وانت و درست مقابل چشمان رئیس جمهوری میرساند
حال دختری کوچکاندام و جوان وارد ماجرا میشود که با وجود مخالفت محافظی که روی کاپوت اتومبیل نشسته، به چالاکی از کنار او عبور میکند. محافظ رییس جمهوری سعی میکند با خشونت و کشیدن پای دختر جوان مانع عبور او و بالا رفتن از اتومبیل رئیس جمهوری بشود.
اما چیزی نمیگذرد که دختر جوان خودش را روی سقف وانت و درست مقابل چشمان رئیس جمهوری میرساند. با دخالت احمدی نژاد محافظان دست از سر دختر جوان برمیدارند. صحبت کوتاهی بین رئیس جمهوری و دختر جوان که روی سقف وانت نشسته سر میگیرد.
احمدی نژاد از او میخوهد که از سقف ماشین پایین آمده و در کنار همراهان وی در پشت وانت بپیوندد. دختر جوان این کار را میکند و اتومبیل حامل رییس جمهوری و دختر جوان، به حرکت خود ادامه میدهد. پایان ویدئو.
"احمدینژاد"
یک ویدئو از یک گروه کوچک استقبال کننده، و فریاد گرسنگی پیرمردی در مقابل رییس جمهوری، که در کشوری با فضای بستهٔ سیاسی، او را نه با عنوان "رئیس جمهور" و نه با لقب "آقا"، که با نام - "احمدینژاد" - خطاب میکند، و همچنین دختر جوان و خشمگینی که با شجاعت خود را از مقابل محافظان عبور میدهد تا زبان شکایت نزد رییس جمهوری ببرد، شاید نتواند موقعیت سست سیاست حاکم بر ایران در مقابل مردم را به نمایش بگذارد.
استقبال وسیعی که در مدت چند روز پس از انتشار این ویدیو از آن شده است، شاید تشویقی باشد برای بسیاری از مردم ایران تا، با توجه به نبودن آزادی بیان برای گزارشگران ایرانی و نیز نبود آزادی عمل برای گزارشگران خارجی در ایران، به "گزارشگری شهروندی" روی بیاورند. شاید بتوانند از این راه و با ارسال تصاویر و ویدیوهای خود در فضای مجازی، بخشی از آنچه در کشورشان رخ میدهد را به گوش جهانیان برسانند.
